روزنامه ایران یکشنبه هفتم شهریور در یادداشتی به قلم مرتضی بهروزی فر کارشناس انرژی، نوشت: این مسأله نشان دهنده توجه وزیر نفت جدید به بحرانهای اخیر انرژی است و سیاست درستی محسوب میشود. چراکه ایران بهعنوان سومین تولیدکننده گاز جهان، سال گذشته با بحران تأمین سوخت نیروگاهها و صنایع مواجه شد و اگر از هم اکنون دولت جدید برای این مسأله چاره اندیشی نکند، ممکن است که امسال هم خاموشیهای زمستانی تکرار شود.
ضمن آنکه تابستان امسال نیز کمبود برق به نارضایتی و خشونتهای اجتماعی کشیده شد و تکرار این مسأله در زمستان بحران زا خواهد بود. اما مسأله خاموشی زمستان ۱۳۹۹ از آنجا نشأت گرفت که وزارت نیرو و وزارت نفت نتوانستند برای تراز کردن میزان عرضه و تقاضای انواع سوخت مصرفی نیروگاهها هماهنگ شوند و زمانی که مصرف گاز بخش خانگی افزایش یافته و گاز کمتری به نیروگاهها داده شد، نیروگاهها نیز ذخایر سوخت دوم به میزان کافی نداشتند.
لذا در کوتاه مدت و برای سالجاری راهکاری که احتمالاً وزارتخانههای نفت و نیرو دنبال خواهند کرد، تأمین ذخایر سوخت مایع نیروگاهها بر مبنای پیشبینیهای بدبینانه خواهد بود. یعنی با یک برآورد نسبتاً حداکثری امکان تأمین سوخت دوم نیروگاهها فراهم خواهد شد. این مسأله در صنعت نیز احتمالاً دیده خواهد شد. به طوری که در صورت نیاز صنعت از سوخت مایع به جای گاز استفاده کند.
با این حال، پایان ماجرای رفع ناترازی تولید و مصرف گاز و سایر سوختهای زمستانی مانند نفت گاز به اینجا ختم نمیشود. ما در زمستانهای آتی نیز احتمالاً با همین چالش مواجهیم و باید از همین حالا برای سالهای بعد برنامه داشته باشیم. چراکه ایران با ایجاد ظرفیت یک میلیارد متر مکعبی تولید گاز در هر روز همچنان در چندقدمی بحران است و هرچه تولید بیشتر میشود، مصرف نیز با سرعت بیشتری افزایش مییابد و باید در یک نقطهای به این مسابقه پایان داد.
یکی از راهکارهایی که باید از همین حالا بهطور جدی مورد توجه قرار بگیرد، بهینهسازی مصرف انرژی بویژه گاز و برق در بخش خانگی است. شدت مصرف انرژی در ایران بالاست اما متأسفانه امکان کاهش مصرف هم وجود ندارد. چراکه قوانین مناسب و اجرای دقیق آنها از جمله مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان، وسایل گازسوز و برقی کم مصرف و بهینه، تجهیزات صنعتی مدرن و کم مصرف و همینطور قوانین بازدارنده مانند مالیات بر انتشار کربن بدرستی به کار گرفته نشده است. اما بررسیها نشان میدهد که اگر دولت در این زمینه سرمایهگذاری کند، در بلند مدت نفع بیشتری نسبت به افزایش عرضه انرژی خواهد برد.
یعنی در کوتاه مدت ممکن است که تعویض بخاریهای گازسوز، آبگرمکنها، شوفاژ و موتورخانهها برای دولت ایجاد هزینه کند اما از محل صرفهجویی این انرژی و همینطور امکان صادرات سوختهای جایگزین در بلند مدت نفع بیشتری نسبت به هزینههای انجام شده خواهد برد. راهکار دیگر، ایجاد و توسعه مخازن ذخیرهسازی گاز است. اکثر کشورهای جهان سال هاست که ایجاد این مخازن را بهطور جدی در دستور کار خود قرار دادهاند، اما ایران هنوز در این زمینه به سطح قابل قبولی دست نیافته است.
برای مثال در امریکا حجم ذخیرهسازی گاز از ۷۷ میلیارد مترمکعب عبور کرده است که این رقم بخش قابل توجهی از تولید یک سال ایران میشود. این ذخیرهسازی گاز در زمان قابل قبولی تقاضا را پشتیبانی میکند. ما نیز اگرچه با تنگناهای تکنولوژیکی و سرمایهای مواجهیم، اما باید این سیاست را به طور جد دنبال کنیم.
طبق آخرین آمار، ذخیرهسازی گاز در ایران کمتر از ۲ میلیارد است. ضمن آنکه باید مخازن ذخیرهسازی برای تأمین سوخت زمستانی در مناطق مختلف کشور پراکنده باشد و تنها دو مخزن کفاف نیاز کشور را نمیدهد. در همین حال، باید برای کاهش تقاضای گاز بخصوص در نیروگاهها نیز برنامه افزایش راندمان نیروگاهی و اصلاح مصرف در بخش خانگی و صنعتی را دنبال کرد.
در صنعت نیز اگر راندمان تجهیزات افزایش یابد بخش قابل توجهی از تقاضای صنعت کاهش خواهد یافت. این رفع ناترازی تأمین سوخت زمستانی یک معادله چندوجهی است و نیازمند همکاری تمام بخشهای دولت است. حتی در برخی از موارد نظیر بهینهسازی مصرف نگاهی فرادولتی را میطلبد. با تمام این مسأله، همین که دولت سیزدهم ۳ ماه قبل از وقوع بحرانهای احتمالی به فکر آن افتاده است، اتفاق مثبتی است و امیدواریم که این آینده نگری در تمام بخشها رقم بخورد.
نظر شما