سوالی که اکنون فوتبال دوستان سرخورده یزدی دارند این است که ماجرایی که برای تیم فوتبال شهید قندی اتفاق افتاد اگر برای یک تیم پر طرفدار تهرانی رخ داده بود آیا باز هم این رای به همین شکل صادر میشد و آیا فدراسیون جرات می کرد یک تیم تهرانی را این طور سلاخی کند و از حق مسلم خود دور کند؟
تیم فوتبال شهید قندی که به مرحله پلی اف رقابت های لیگ دسته ۲ راه یافته بود را به بهانه تبانی در یک دیدار که با نتیجه ۱۰ بر یک به نفع تیم یزدی پایان یافت از حضور در مرحله پلی اف محروم کردند بدون آنکه مدرک مستند و قابل اتکایی ارائه دهند!
برخوردی که با تیم فوتبال شهید قندی شد بسیار تاثر برانگیز و ناراحت کننده بود، این تیم را چون تهرانی یا یکی از تیم های پر طرفدار شهرستانی نبود و هیچ پشتوانه و حامی هم نداشت به بهانه تبانی، نقره داغ کردند.
مدیران باشگاه تمام تلاش خود را برای احقاق حق این تیم به کار بستند اما فدراسیون فوتبال و زیر مجموعه های آن بدون ارائه هیچ مدرکی ، تیم قندی را از حق مسلم خود برای حضور در مرحله پلی آف که می توانست منجر به صعود قندی به لیک دسته یک شود محروم کردند.
حالا مدیر عامل شهید قندی خداحافظی کرده، بازیکنان زحمتکش تیم، سرخورده و گریان هستند و از همه مهمتر، سرخوردگی و ناامیدی طرفداران خونگرم تیم قندی و هوداران فوتبال در استان یزد هستند که در کنار خود هیچ حامی قرص و محکمی نمی بینند که از تیم محبوشان حمایت کند.
حتی مسوولان ارشد اجرایی استان هم خود را کنار کشیدند و از این تیم حمایت نکردند که جای سوال دارد! که البته این عدم حمایت مربوط به دیروز و امروز نیست و دردی دائم است!
در رای اول فدراسیون فوتبال، تیم قندی را محکوم به پرداخت ۵۰۰ میلیون تومان جریمه، سقوط به لیگ دسته سه و محروم از حضور در مرحله پلی اف کردند اما با اعتراضات تیم قندی این رای فقط با یک تغییر دوباره صار شد و آن اینکه تیم قندی از سقوط به لیگ دسته سه معاف شد و به عبارتی این تیم را به مرگ گرفتند که به تب راضی شود.
اما چه فایده که با کسر ۶ امتیاز، علنا تیم را از حضور در مرحله پلی اف و رقابت برای حضور در لیگ دسته یک محروم کردند.
تیم قندی، مظلومانه، سلاخی شد چون هیچ حامی و پشتیبانی نداشت، چون یک تیم پر طرفدار و دهان پر کن تهرانی نبود، چون مسوولان استان از آن حمایت نکردند و هزاران چون و چرای دیگر.
اکنون هواداران این تیم، سرخورده از این رای هستند و قطعا تبعات دیگر این رای ناعادلانه در آینده دامان فوتبال یزد را خواهد گرفت که از جمله آن عدم رغبت شرکتها و صنایع از حمایت تیم های فوتبال یزدی خواهد بود و قطعا آنها عطای تیم داری را به لقایش خواهند بخشید که این هم از تبعات برخورد مسوولان فوتبال کشور با تیم قندی است.
مگر میشود یک تیم را فقط به بهانه شکست ۱۰ بر یک حریف از حق خود محروم کرد؟ آنهایی که این تصمیم سوال برانگیز را گرفتند چرا مدرک معتبری دال بر اثبات ادعای خود نشان ندادند ؛آنها فردای قیامت چگونه جواب دل شکستگی فوتبال دوستان و مردم نجیب و مظلوم استان یزد را خواهند داد؟
یکی از دلایلی که قطعا در صدور این حکم عجولانه، موثر بود صحبت های احساساتی و غیر منطقی مجری یکی از برنامه های پر مخاطب فوتبال تلویزیون پس از بازی تیم قندی با حریف خود بود که ۱۰ گل دریافت کرد.
این مجری در پخش زنده تلویزیونی، آن چنان خود را به جای یک حقوقدان گذاشت و آن گونه رجزخوانی کرد و مدام از لزوم تعطیل کردن فوتبال در لیگ های ایران گفت که همه را به این نتیجه رساند که فاجعه ای رخ داده است.
و حالا این فاجعه، یک قربانی می خواست و چه قربانی بیپشت و پناهتر از تیم فوتبال قندی که یک تیم شهرستانی بود و میشد راحت آن را سلاخی کرد تا سر و صداها بخوابد و مجری این برنامه فوتبالی هم خاموش شود و اعتبار فدراسیون فوتبال را زیر سوال نبرد؟!
آنهایی که این تصمیم عجولانه و بدون مدرک و سند را اتخاذ کردند اندکی با خود خلوت کنند و اندیشه نمایند که چطور یک تیم بی ادعا و بی حامی شهرستانی را از حق خود دور کردند! اگر آخرتی هست که حتما هست باید پاسخگوی این قضاوت ناعادلانه خود باشند.
حالا شنیده شده که قرار است تیم قندی به دلیل این رای غیرمنصفانه از حضور در لیگ انصراف دهد که باید به آنهایی که در حق قندی جفا کردند تبریک گفت!
مدیرعامل شهیدقندی که الحق تمام تلاش خود را برای احقاق حق تیم خود به کار گرفت اما زورش به فدراسیون نرسید، قبل از خداحافظی از این تیم، رنج نامه ای را در وصف این موضوع در صفحه شخصی خود نوشت که دل هر انسان منصفی را به درد می آورد.
رضا نارگانی ضمن عذرخوهی از هواداران و خداحافظی از آنها نوشت: بی شک امسال ، سال سختی برای تیم شهید قندی بود با همه چیز و همه کس جنگیدیم. بعد از رفتن مرحوم دستا (رییس سابق هیات فوتبال یزد) به یکباره پشت تیم هم خالی شد و ما ماندیم و ناملایمتی ها که به صورت مسلسل وار به سوی ما نشانه گرفته بودند.
"در دو جبهه باید تلاش می کردیم ؛ اول داخل زمین و دوم که از همه مهمتر بود جبهه بی معرفتی ها و سنگ اندازی ها که این یکی دلمان را بیشتر به درد می آورد، چاره ای نداشتیم باید مبارزه را جانانه انجام می دادیم و با تعصبی که در تیم وجود داشت و با توکل به خدای خود ، تیم از ۱۱ جدول به دوم جدول رسید".
"مدعی صعود شدیم اما دریغ از اینکه در جای دیگر، افرادی دیگر در حال تصمیم گیری برای تیم ما بودند و ما از همه جا بی خبر!؟"
"قسم به خدایی که شاهد و ناظر برای همه ماست خیلی تلاش شد تا در جبهه آخر حقانیت مان را ثابت کنیم اما زورمان به افرادی که در حیاط خلوت خود برای فوتبال کشور تصمیم می گیرند، دیگر نرسید، چقدر تلاش کردیم ، چقدر التماس کردیم که آقایان بگویید چه کسی از تیم ما خلافی کرده تا با آن برخورد کنیم. اما دریغ از آنکه خلاف ما "۱۰ گل زدن" بود که نباید می زدیم".
"آنها فقط یک چیز برایشان مهم بود و آن اینکه تیمی را قربانی کنند و چه بهتر از تیم شهید قندی که بی پشت و پناه بود و فقط خدا را داشت و بس" .
"امید آنکه به جایی برسیم که در ورزش زورمان در خارج از زمین بیشتر از داخل زمین بشود تا شاید حقمان را بگیریم و آنقدر مظلوم واقع نشویم".
رضا حسن زاده سرمربی شهید قندی هم در اینستاگرامش نوشت: حق مردم یزد این نبود؛ با کدام مدرک با کدام دلیل این رأی صادر شد؟
"ما سر تمرین بودیم که این خبر را شنیدیم؛ یک سری از بچه ها از شدت ناراحتی گریه میکردند
آه این بچه ها و خانواده شان یک روزی یک جایی، یقه شما را خواهد گرفت".
نظر شما