به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، فیلم رنج زیر پوست اولین ساخته بلند محسن جعفری راد در مقام کارگران مستندساز که این روزها و پس از دوسال انتظار اکران عمومی خود را پشت سرمیگذارد، فیلمی اوتوبیوگرافی درباره یک زندگی خانوادگی است که خشونت پدر تاثیرات دردناکی را بر بدن آن وارد ساخته است.
جعفری راد متولد گیلان و شهر رحیم آباد و دانش آموخته انجمن سینمای جوان لاهیجان است. وی بعد از ساخت ۱۰ فیلم کوتاه مستند و داستانی، مستند رنج زیر پوست را به عنوان اولین فیلم بلند خود ارائه کرده است.
این فیلم از معدود فیلم هایی است که یک منتقد، درباره خانواده خودش روایتی افشاگرانه ارائه کرده است.
تهیه کننده فیلم به طور مشترک مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و مهدی مطهر و اکران آن در سینمای هنر و تجربه از جمعه ۵ شهریور آغاز شده است.
این فیلم به دلیل جسارتی که کارگردان در باب بیان کردن مشکلات خانوادگی خود به خرج میدهد، قابل تامل و باارزش است؛ ضمن این که چنین مسائلی قابل تعمیم هستند و بازنگری ریشه و پیامدهای آن به عنوان موضوعی اجتماعی-خانوادگی اهمیت پرداخت به آن را دوچندان می نماید.
موضوعی که از حوزه شخصی به حوزه اجتماعی بسط مییابد
بابک بهداد مستندساز در باب ماهیت و اهمیت تماشا و بررسی این فیلم و فیلمهای مشابه با آن در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا بیان کرد: نمونه های خوب فیلم از این نوع سینما که به آن سینمای خودبیانگر یا اوتوبیوگرافی می گویند در دنیا ساخته شده است؛ و پیشرو این نوع فیلمسازی، یک فیلمساز آمریکایی به نام راس مکالوی است که اخبار ساعت ۶ او بسیار معروف است (راس مک الوی یکی از مطرحترین مستندسازان آمریکایی است که تاکنون مستندهای زیادی تولید کرده و به خاطر ساخت مستندهایی درباره خودش، خانواده و اطرافیانش شهرت دارد).
این نوع از فیلم مستند به این شکل عمل می کند که از موضوعی شخصی و موضوعی که خود کارگردان و فیلمساز درگیر آن است، به موضوعی اجتماعی می رسد یعنی فیلمساز ابتدا با طرح مسئله و دغدغه خود و موضوعی که با آن درگیر است، بحث را گسترش و سپس فیلم را به سمت طرح معضلی عمومی بسط می دهد.
وی افزود: در ایران نمونهای خوب از این سبک مستندسازی فیلم پیر پسر مهدی باقری است که نمونه ای خوب از این دست فیلم ها هست؛ در اروپا هم فیلم پدر و پسر نمونه خوبی برای این موضوع است؛ همچنین فیلم آریرانگ (۲۰۱۱) از کیم کیدوک (فیلمساز اهل کره جنوبی) نمونهای برجسته در این حوزه است.
بهداد در پاسخ به این پرسش که در ادبیات این سبک و داستان پردازی که نویسنده حالات و روایات شخصی خود را عیان سازد نمونههای مکرر و پیشگامانهای دارد و مبدا این سبک از فیلمسازی مستند را کجا میتوان یافت، توضیح داد: قطعا سینما متاثر از ادبیات (و در برگیرنده هنرهای دیگر) است اما دقیقا نمی دانم فیلم هایی که به زندگی خود فیلمساز پرداخته اند در سینمای مستند مشخصا از چه زمانی شروع شده است. پاسخ به این پرسش نیاز به تحقیق دارد.
رییس هیات مدیره انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند در ادامه و درباره ساختار فیلمهای خودبیانگر تصریح کرد: معمولا فیلم هایی که خودبیانگر هستند، ساختارها و روایت های بسیار ساده ای دارند که با امکانات و تجهیزات سبک ساخته می شوند؛ به این دلیل که خود فیلمساز دائم در قاب کادر هست و چالش هایی دارد و این نوع فیلمسازی که می توان آن را فیلمسازی آسان خطاب کرد احتیاج به تجهیزات سبک دارد و بدون این که گروهی فیلمسازی در آن حاضر باشد صورت می گیرد.
معمولا به این طریق است که چون سوژه خود فرد و کارگردان است و باید به راحتی فیلمبرداری شود، فیلمبرداری این جنس فیلم ها با دوربین شخصی خود کارگردان، موبایل و بی واسطه انجام می شود.
وی افزود: محسن جعفری راد را از قبل می شناختم. منتقد خوبی است که مدتهاست در حوزه سینما در مجلات مختلف قلم می زند؛ او در این فیلم یک مسئله شخصی را بیان می کند که مسئله خانواده با محوریت پدرش است.
پدری که چگونه با این خانواده (با مادرش، با خودش و خواهرانش و...) رفتار می کرده و چه تاثیراتی روی این خانواده گذاشته است؛ کارگردان بسیار صمیمی و بی پرده این مسئله را باز کرده است. لحظاتی در فیلم می بینیم آقای جعفری انتقاداتی را نسبت به پدرش مطرح می کند، خانواده و خواهرش انتقاداتی را درباره پدر بیان می کنند و پدر را به دلیل رفتارهایی که در این سالها با خانواده داشته، به چالش می کشند.
فیلمساز با سوژهاش همراه است
این مستندساز در ادامه و با توجه به نقطه قوت فیلم رنج زیرپوست تاکید کرد: موضوعی که در این فیلم برای من بسیار قابل تحسین بود این که جعفریراد با تمام انتقاداتی که به پدرش دارد اما با او همراه است؛ زمان هایی در جلوی دوربین گریه می کند، زمان هایی همراه مشکلات پدر هست و زمان هایی هم پدر را به چالش می کشد.
جعفری راد موقعیت های بسیار خوبی را فیلمبرداری کرده است؛ بخشی با موبایل و بخشی با دوربین های سبک و بخش هایی هم فیلمبردار داخل فیلم داشته است.
وی افزود: فیلم با مراسم تدفین مادر شروع و این گونه روایت آغاز می شود که از آرشیوهای شخصی و خانوادگی استفاده کرده است (که در این سبک فیلم ها رایج است) برای این که نگاه خودشان را به مخاطب منتقل کنند؛ دوربین بسیار آزاد و صمیمی به کاراکترها نزدیک و دور می شود و ما را در موقعیت های بسیار خوب و جذابی قرار می دهد و فیلم به این شکل با مخاطب ارتباط برقرار می کند.
نمی خواهم بگویم این فیلم تجربی است اما فکر می کنم آقای جعفری تجربه خاصی در این فیلم و جسارت داشته است که چنین سوژهای را محور تولید اثر قرار دهد.
ساخت چنین فیلمی حقیقتا جسارت میطلبد
بهداد در ادامه یادآور شد: ساخت چنین فیلمی حقیقتا جسارت می طلبد؛ این که بتوانید خود و خانواده ات را به چالش بکشی. همه ما در زندگی شخصی خود و در مواجهه با خانواده مشکلاتی را داریم اما آن را در محفلی خصوصی نگه می داریم و تحمل می کنیم اما جعفری راد با شجاعت تمام این موضوع را به تصویر می کشد و با ما (ی) مخاطب مطرح می سازد.
زندگی بسیاری خانواده های آن منطقه و بومی به همین شکل است؛ یعنی در روابطشان مردسالاری و پدرسالاری در جریان است و آقای جعفریراد در این فیلم این موضوع را برجسته می سازد که این نوع فضا و نگاه، چگونه می تواند به بدنه یک خانواده آسیب برساند و چگونه تاثیرات آن می تواند سال های سال در خانواده وجود داشته باشد. همان صحبت هایی که با مادر و خواهرش دارد و همه مردسالاری و پدرسالاری در آن فرهنگ را نشان می دهد و به نوعی هم به درستی نشان می دهد این رفتار صرف خواست پدر خودش نیست و آن منطقه این فضا و فرهنگ را ایجاد کرده است.
وی فزود: البته گیلان جزو استان هایی است که در آن زن سالاری هم وجود دارد اما مردسالاری مسئله ای است که در کل ایران وجود دارد و فیلمساز این موارد را به درستی مطرح می سازد و ما را به درون دنیای شخصی خودش می برد و تاثیر میگذارد.
فیلمی که تاثیر بگذارد و مخاطب را به وجد بیاورد فیلمی است که باعث تفکر می شود و رنج زیرپوست این کار را با من کرد و شاید هفته ها درگیر موضوع این فیلم بودم.
این کارگردان مستند در انتها و در پاسخ به این پرسش که ایراد و ضعف مستند رنج پوست را به لحاظ حرفهای و تکنیکی در چه می بیند، گفت: ایراد خاصی در فیلم نمی بینم. این نوع فیلم، به فیلم های آماتور نزدیک است.
در سینمای آماتور نمی توان زیاد روی روایت و نوع فیلمبرداری و صدابرداری خرده و ایراد گرفت و بیشتر موضوعِ جستوجو و پیگیری مهم است که آقای جعفریراد به درستی این کار را انجام داده است. بر این اساس در سینمای آماتور این که کادربندی یا صدا خیلی خوب باشد و ... وجود ندارد.
بهداد خاطرنشان کرد: تنها جایی که به فیلم ضربه می زند اینجاست که آقای جعفریراد پلان ها و سکانس های آخر را به صورت هوایی گرفته و سعی کرده دوربین را روی سه پایه قرار دهد که این موضوع آسیب زننده بوده است یعنی ما (مخاطب) را از قصه جدا می کند. ما دنبال همان نگاه صمیمی هستیم که به دوربین و صدا منتقل شده است.
باید در نسل های مختلف بهسوی نیکی، صلح و بخشش حرکت کنیم
محسن جعفریراد پیشتر و در گفت وگو با ایرنا درباره این فیلم گفته بود: شاید این فیلم تنها فیلم مستند سینمای ایران باشد که یک منتقد حرفه ای، ۹ سال درباره زندگی شخصی و خانوادگی خودش به کنکاش پرداخته است. یکی از علت هایی که فیلمبرداری این فیلم ۹ سال به طول انجامیده است، این بود که می خواستم زندگی و مرگ آدمهای اطرافم را به زبان تصویر واکاوی کنم.
در واقع کنجکاو بودم از کاشته هایشان در طول زندگی چه برداشتی می کنند؟ مثلا وقتی مادر خودم سال ۹۰ فوت شد، برایم سوال برانگیز بود که چه اتفاقی برای پدر و همسر اول رخ خواهد داد و همین کنجکاوی باعث شد جسته و گریخته هشت سال فیلمبرداری و بیش از یک سال تدوین و مراحل بعدی رخ دهد.
وی تصریح کرده بود: در طول فیلمبرداری استادانی مثل عباس کیارستمی، هوشنگ گلمکانی، کیوان کثیریان، شاهین شجری کهن و مشاور اصلی این فیلم محمود رحمانی، همراه و همفکر من بوده اند و در این باره که این فیلم چگونه به سرانجام برسد، به من یاری رسانده اند.
جعفریراد همچنین درباره پایان فیلم که بسیاری از منتقدان از آن به عنوان حرکتی جسورانه و غیر قابل پیش بینی یاد کردند، گفته بود: پدرم اخلاقیات خاصی داشت اما بعد از فوتش بیشتر از هر موقع دلم براش تنگ شده است و باید همگی در نسل های مختلف در راستای نیکی، صلح و بخشش حرکت کنیم.
فیلم مستند ۷۱ دقیقهای رنج زیرپوست به کارگردانی محسن جعفریراد و تهیهکنندگی مهدی مطهر در سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت حضور داشت و اولین نمایش عمومی خود را پشت سر گذاشت.
نظر شما