روزنامه رسالت دهم شهریور یادداشتی در خصوص اولویتهای سیاست خارجی دولت رئیسی به قلم معصومه پورصادقی دبیر گروه سیاسی منتشر کرد و نوشت: از روز چهارشنبه چشم و گوش افکار عمومی جامعه تمام رفتارها، گفتارها و پندارهای دولتمردان دولت سیزدهم را میشنوند و همچون همیشه که نشان دادهاند بهترین قضاوت کنندگان هستند، در مورد آن قضاوت میکنند. در میان وزرایی که بیشترین آرا را از مجلس کسب کرد، حسین امیرعبداللهیان وزیر پیشنهادی برای تصدی دستگاه سیاست خارجی کشور بود. امیرعبداللهیان فرزند دستگاه دیپلماسی است که مدرک مقطع کارشناسی خود را از دانشکده وابسته به وزارت امور خارجه یعنی دانشکده روابط بینالملل اخذ کرده است. او کارمند این دستگاه بوده و بزرگشده راهروها و اتاقها و مباحث حوزه سیاست خارجی است و با بدنه کارشناسی این دستگاه رشد کرده است.
در این مطلب با در نظر گرفتن ۳ عنصر به یادآوری ۱۳ موضوع بسیار کلیدی در هدایت وزارت امور خارجه تحت وزارت دکتر حسین امیرعبداللهیان میپردازیم. ۳ عنصری که بر مبنای آن چارچوب سیزدهگانهای برای هدایت دستگاه دیپلماسی طراحی شده است که عبارتند از: «سوابق و حوزه کاری وزیر جدید امور خارجه»، «اصول و رئوس کلی مطرحشده از سوی رئیسجمهور و امیرعبداللهیان در حوزه سیاست خارجی»
(از زمان برگزاری مناظرات انتخاباتی و پسازآن انتخاب آقای رئیسی بهعنوان رئیسجمهور از سوی مردم) و «تجارب هشتساله گذشته در سیاست خارجی».
موارد سیزدهگانه زیر تا حدود بسیار زیادی براساس اولویتبندی، تدوین و در این مطلب مورد اشاره قرار میگیرند.
۱. دور کردن تنش و فشار از وزارت امور خارجه
بر کسی پوشیده نیست که وزارت امور خارجه دستگاهی است حاکمیتی با شرح وظایف و مأموریتهای بسیار حساس که باید بهدوراز هرگونه فشار و تنش در فضای داخلی به کار خود ادامه دهد. کادر مدیریتی و کارشناسی وزارت امورخارجه به دلیل مأموریت ذاتی خود در تنظیم روابط خارجی و نقشآفرینی در تصمیم سازی، تصمیمگیری و اجرای سیاست خارجی، تقریبا با تمام دستگاههای داخلی حاکمیتی و اجرایی در سطح ملی و منطقهای مواجه و در ارتباطند.
وزیر امور خارجه و بدنه مدیریتی و کارشناسی این دستگاه نباید از ورود بیمورد به مسائل داخلی (بهصرف اطلاع ازآنچه در داخل کشور میگذرد)، زمینه وارد آوردن بار بیمورد فشار روانی بر این دستگاه را ایجاد کنند. پرهیز از مداخله در امور داخلی کشور و چگونگی اظهارنظر در خصوص مسائل داخلی میتواند این وزارتخانه مهم و حساس را بهدوراز حواشی و فشار روانی افکار عمومی قرار دهد. ناگفته پیداست وارد شدن خواسته یا ناخواسته وزارت امور خارجه به امور داخلی (فارغ از این بحث که به این وزارتخانه ارتباط داشته باشد یا نداشته باشد) میتواند تبعات منفی هم برای این وزارتخانه به دنبال داشته باشد و هم برای کلیت کشور.
۲. بازطراحی راهبرد، تیم و خواستهها برای ادامه مذاکرات برای برگرداندن برجام به ریل
چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم، برجام بخشی لاینفک و مهم از سیاست خارجی کشور شده است. پایبندی ایران که تاکنون وجود داشته برای کشور شرایطی را ایجاد کرده است که بهسادگی نمیتوان از خیر برجام گذشت. یکی از مهمترین اولویتها باید بازطراحی راهبرد، تیم مذاکرهکننده و خواستههای کشور برای ادامه مذاکرات با هدف برگرداندن برجام به ریل عادی خود باشد.
۳. فاصله گرفتن از گمانهزنیهای رسانهای غیرخیرخواهانه
وزیر امور خارجه جدید نباید بر اساس سوابق کاری در حوزه منطقه مورد قضاوت و یا حتی پیشداوری قرار بگیرد. خود او، اطرافیانش و افکار عمومی جامعه باید فاصله خود را با تحلیلهای رسانهای، عمدتا رسانههای فارسیزبان خارج کشور و یا ایرانیانی که در رسانههای بینالمللی حضور و فعالیت دارند، حفظ کند. او وزیر امور خارجه و سکاندار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است و مأموریتش پیش بردن سیاست خارجی عزتمندانه همراه با حکمت و مصلحت در تمام حوزهها و موضوعات مبتلا به سیاست خارجی خواهد بود. او در مقام وزیر امورخارجه میتواند در چارچوب برجام با طرفهای آمریکایی مذاکره کند (درصورتیکه اراده و تصمیم نظام بر آن قرار گرفت) و درعینحال، بهعنوان وزیر امور خارجهای که زبان کشورهای عرب همسایه خود را میداند، برای تقویت روابط و رفع سوءتفاهم در روابط ایران با برخی از کشورهای منطقه نیز، از تجربه و دانش خود در این حوزه بهره بگیرد.
۴. برجام زدایی و در پیش گرفتن سیاست بیمیلی نسبت به برجام
وزارت امور خارجه، ساختار، چینش نیروها و تمام فعلوانفعالات مرتبط با وزارت امور خارجه در سالهای گذشته متأثر از یک واژه بوده است (برجام) که باید اصلاح شود. این موضوع بههیچوجه به معنی «به حاشیه بردن برجام» نیست. به گفته یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که اتفاقا تجربه سالها کار در وزارت امور خارجه و حوزه دیپلماسی عمومی و رسانهای این وزارتخانه را نیز در کارنامه خود دارد «وزارت امورخارجه» باید وزارت امور خارجه بشود و باقی بماند. ایران علاقهمند به ادامه مذاکرات و احقاق حقوق ملت ایران مندرج در توافق برجام است. حقوقی که در هشت سال گذشته بهدرستی و کامل محقق نشدند. اراده نظام حتما ادامه مذاکرات و تلاش و نشان دادن حسن نیت برای برجام خواهد بود ولی این به معنی آن نیست که تمام ذکر شب و روز مسئولین و دولتمردان برجام باشد و همه چشم دوخته به وین، منتظر بمانند که از هتل محل مذاکرات در این شهر، چه بیرون میآید. دوره انتظار برای نتیجه مذاکرات برجام به پایان رسیده است.
۵. کانونهای بحرانی در پیرامون ایران
آشفتگی پروندههای روابط ایران با کشورهای همسایه به چشم میآید. این وضعیت باید سروسامان پیدا کند. امر سادهای نیست و همهچیز دست ایران و وزارت امور خارجه ایران نیست. سامان بخشیدن به روابط دوجانبه با همسایگان یکطرفش ما هستیم. کشورهای مقابل و حتی طرفهای ثالث مؤثر در این مسئله را نیز باید در نظر گرفت. روابط با همسایگان وضعیت یکسان و یکدستی ندارد. نمیتوان چنین انتظاری داشت. ایران در پیرامون خود کانونهای تنش و بحران زیادی را مشاهده میکند. پروندههای مختلف روابط با همسایگان باید متناسب با وضعیت و شرایط روابط با کدام، مورد بازبینی قرار بگیرند. در این منظومه پر از مسئله «عراق»، «محور مقاومت»، «افغانستان»، «همسایگان عرب در خلیجفارس»، «پاکستان»، «مسئله خزر و همسایگان ساحلی آن» و «تنظیم روابط با جمهوری آذربایجان و ارمنستان»، همهچیز باید به صورتی دقیق دیده و موردتوجه قرار گیرد. با توجه به سوابق کارشناسی و اجرایی امیرعبداللهیان در حوزه کشورهای عربی این انتظار ایجادشده است که دوره جدیدی از مناسبات را در این حوزه شاهد باشیم اما این نکته باید در نظر گرفتن مورد شماره ۳ با دقت لحاظ شود. روابط با جمهوری آذربایجان، به دلایل متعدد که موضوع این مطلب نیست، پتانسیل تغییر وضعیتهای مختلف را دارد.
۶. جایگاه وزارت امور خارجه در روابط اقتصادی خارجی
جایگاه وزارت امور خارجه باید در سلسلهمراتب تنظیم روابط اقتصادی خارجی مشخص شود. محمدجواد ظریف در دومین دوره وزارت خود یکی از اولویتهای سیاست خارجی دستگاه تحت رهبریاش را «دیپلماسی اقتصادی» عنوان کرد اما همزمانی (برنامهریزیشده) تعیین این اولویت با تغییر ساختار در وزارت امورخارجه، ایجاد معاونت دیپلماسی اقتصادی و گماردن یکی از باتجربهترین مدیران وزارت خارجه و مانور تبلیغاتی که دراینارتباط ایجاد شد، انتظارات از وزارت امور خارجه را بهصورت کاملا مصنوعی و غیرواقعی افزایش داد بهگونهای که همگان تصور میکردند که سایر دستگاههای اقتصادی و حتی بخش خصوصی باید در گوشه اتاقهای خود بنشینند و وزارت امور خارجه تمام امور تصمیم سازی، تصمیمگیری و اجرای روابط اقتصادی خارجی را یکتنه تنظیم و اجرا کند. این تصور باید اصلاح شود. جایگاه وزارت امور خارجه در نهادهای عالی اقتصادی کشور باید روشن شود و اگر قرار است وزارت امور خارجه صرفا «تسهیلکننده» روابط اقتصادی خارجی باشد، باید تعریف درست و واقعبینانهای از نقش وزارت امور خارجه در این مسئله ارائه کرد.
۷. جایگاه ایرانیان خارج از کشور
این موضوع هیچگاه نباید کماهمیت جلوه داده شود. بدنه جامعه ایرانیان خارج از کشور باید همچنان در کنار مردم و دولت نگهداشته شوند. وزارت امور خارجه و کادر دیپلماتیک سفارتخانهها و سرکنسولگریهای جمهوری اسلامی ایران با همکاری دستگاهها و نهادهای مرتبط داخلی باید در این زمینه طرحهای نوآورانه داشته باشند. ظرفیت ایرانیان خارج از کشور نباید نادیده گرفته شود.
۸. ارائه تعریف دقیق از مفهوم آسیا
امیر عبداللهیان در اولین اظهارنظر خود بعد از اخذ رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی بر اولویت «همسایگان و آسیا» تأکید کرد. نمیتوان منکر این موضوع شد که تنوع و پیچیدگی روابط با آسیا بهمراتب از پیچیدگی روابط با دیگر مناطق بیشتر است. علت این موضوع ناهمگونی در تنوع رویکردها در میان کشورهای آسیایی است. واقعگرایانه این است که تمام آسیا در یک ظرف تحلیلی و رویکردی دیده نشود. نمیتوان «جنس روابط با کره جنوبی و ژاپن» که از متحدان بیچونوچرای آمریکا و غرباند را با «جنس چین» که ابرقدرتی نوظهور و در مرحله تنش با آمریکاست، یکی دانست. همانگونه که باید «پویاییهای روابط بین هند و پاکستان» را، در رابطه با مناسبات با ایران، با دقت مدنظر قرار داد.
۹. تعامل با دیگر دستگاهها
امیرعبداللهیان با در نظر گرفتن مورد اول، میتواند روابط و تعامل وزارت امور خارجه با دیگر نهادهای مرتبط و مؤثر در سیاست خارجی و روابط خارجی ایران را از سوءتفاهمها و سوءبرداشتها به دور نگه دارد. قطعا این موضوع، راهی دوطرفه بین وزارت خارجه و دیگر دستگاههاست اما در این میان، انتظار میرود وزارت امورخارجه سعهصدر و خویشتنداری بیشتری دراینارتباط به خرج دهد. این موضوع بهویژه در ارتباط با نهادهای امنیتی و نظامی که دارای کارویژههای برونمرزی نیز هستند بیشتر اهمیت پیدا میکند. تجربه امیرعبداللهیان از حضور چندین ساله در مجلس شورای اسلامی نقطه قوتی است که باید آثار آن را در تعامل مجلس با این دستگاه دید. باید مراقبت کرد این رابطه کارویژه نظارتی مجلس بر سیاست خارجی را تضعیف نکند.
۱۰. حوزه دیپلماسی عمومی
دستگاه دیپلماسی کشور باید در این حوزه نقشآفرینی مناسبتر و پویاتری داشته باشد. در سالهای اخیر حضور متولیان سیاست خارجی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و بهویژه حضور سفارتخانهها و سرکنسولگریهای جمهوری اسلامی ایران در شبکههای اجتماعی مختلف رشد خوب و قابل درکی را تجربه کرده است که باید عنصر «هدفمندی» و «مؤثر بودن» را در آن تقویت کرد. تیمهای تخصصی در این حوزه باید به کمک دستگاه دیپلماسی کشور بیایند. دیپلماسی عمومی صرفا انتشار اخبار فعالیتهای روزانه سفرا و سرکنسولهای کشورمان در محلهای مأموریت خود از ملاقات با مقامات محلی، برگزاری برنامههای مناسبتی و … نیست.
۱۱. آفریقا فراموش نشود، توان تخریبی اروپا مهار شود و ظرفیت سازمانهای بینالمللی نادیده گرفته نشود
به نظر میرسد برای مدتها موضوع روابط با آفریقا چه در سطح دولت و چه در درون وزارت امور خارجه نسبت به سالهای نهچندان دور، کمرنگتر شده است. البته تخصصی در این حوزه ندارم اما، در سیاست خارجی کشور باید نوعی بازتعریف در نوع نگاه به حوزه آفریقا صورت گیرد. اروپا بازیگری بسیار مؤثر و تعیینکننده در مناسبات بینالمللی و روندهای آن و روابط با کشورمان است و نمیتوان منکر آن شد. به همان میزان که منفعت روابط با اروپا میتواند بالا باشد، میزان آسیبرسانی از این حوزه هم بسیار بالاست. برخورداری از توان رسانهای و شکل دادن به افکار عمومی و فضاسازی امکان بازیگری بالایی به این حوزه داده است. همزمان با حفظ سطح معقولی از روابط با اروپا، باید در مورد کارکرد تخریبی این حوزه نیز چارهاندیشی کرد. نباید از آن غافل بود. در فضای تنشآلود بینالمللی و متغیر بودن فضای مناسبات دوجانبه با بسیاری از کشورها و مناطق، سازمانهای بینالمللی میتوانند فرصتی مناسب در خدمت روابط دوجانبه باشد. هنجارسازیها و رژیمسازیهای بینالمللی از سازمانهای بینالمللی آغاز میشوند و شکل میگیرند و درنهایت بهعنوان قواعد و تعهدات بینالمللی، کشورها در موضع پایبندی و یا عدم پایبندی به آنها قرارگرفته و مورد قضاوت قرار میگیرند. سازمانهای بینالمللی همچنان باید در سیاست خارجی کشور جدی گرفته شوند.
۱۲. ساختار و پرسنل وزارت امور خارجه
وزارت امور خارجه و بهصورت کلی دستگاه متولی سیاست خارجی در عمر ۲۰۰ ساله خود تجربه تغییرات ساختاری را بهکرات داشته است و این امری چندان غیرعادی نیست و شاید بسیاری از دستگاههای اجرایی وضعیت مشابهی داشته باشند اما، موضوع وزارت امور خارجه شاید کمی متفاوت و البته حساستر از دیگر دستگاههای اجرایی باشد. محمدجواد ظریف از میانه دور اول وزارت خود و با فراغت از مذاکرات هستهای و به سرانجام رساندن آن، به سراغ تغییر ساختار وزارت امور خارجه رفت. ایده بهبود ساختار وزارت امور خارجه چند ماه بعد از آغاز دور دوم وزارت او در وزارت امور خارجه کلید خورد و تبدیل به انقلابی در ساختار این دستگاه شد. انقلابی که حدود دو سال بهصورت کامل این دستگاه را تحت تأثیر قرار داد و بعد از دو سال مجددا اصلاحاتی (با هدف رفع ایرادات ساختار جدیدی به این دستگاه تحمیل شده بود) انجام شد. امیرعبداللهیان میتواند در مدتی کوتاه و با توجه به ارتباط و اشرافی که بر ساختار این دستگاه دارد با احیاء معاونتهای منطقهای، فشار نامتناسب و نامتوازن بر بخشهای مختلف ساختار وزارت امور خارجه را به صورتی منطقی توزیع کند. ساختاری که در آن حوزه آفریقا بهدرستی و متناسب با ظرفیتهای آن موردتوجه قرار گیرد و در کنار آن، امکان بهرهگیری بهتر از ظرفیتهای کارشناسی و تخصصی این دستگاه را نیز فراهم کند. وزارت امورخارجه و ساختارش باید بتواند فراتر از نسخههای دستوری سازمان مدیریت و برنامهریزی و یا هر نهاد بالادستی دیگری، ساختاری «خود تعریف کرده» داشته باشد. حسین امیرعبداللهیان در حدود سه دهه و درواقع تمام دوران خدمت خود را در وزارت امور خارجه و مهمترین و حساسترین بخشهای این دستگاه سپری کرده است و به گواه همکارانش و کسانی که با او از نزدیک کارکردهاند، ارتباط کارشناسی و همکاری بسیار حرفهای و نزدیکی با بدنه این وزارتخانه دارد. رمز و راز موفقیت او در چهار سال آینده ادامه این نگاه و رویکرد و منش است. حضور در طبقه سوم ساختمان امیرکبیر وزارت امور خارجه نباید موجب تغییر این رویکرد شود. رسیدگی و توجه و اهتمام به پرسنل وزارت امور خارجه بهعنوان بازوانی که میتوانند او را در این راه دشوار همراهی و پشتیبانی کنند باید همواره موردتوجه او باشد. توجه به نیازها و ایدهها و دغدغههای آنها باید بهعنوان بخشی از سیاست خارجی کشور دیده شود.
۱۳. دیگر موضوعات از کرونا و واکسن گرفته تا ورزش
امیرعبداللهیان نباید اشتباه هشت سال گذشته را تکرار کند. وزارت امور خارجه در دیگر امور مختلفی که کشور ممکن است با آن روبه رو باشد باید نقش و جایگاه خود را بهصورت دقیق مشخص کند. اشتباهی که در مورد روابط اقتصادی خارجی و مسائل ورزشی در سالهای گذشته در وزارت امور خارجه رخ داد نباید در این دستگاه تکرار شود. اگر قرار است در حوزه کرونا و تأمین واکسن کمک کند باید مأموریتها کاملا مشخص باشد. در حوزههای ورزشی بهویژه در موضوع خاص برخی مساعدتها و کمکها به تعدادی از تیمهای فوتبال بهویژه دو تیم پرطرفدار پایتخت، نیز مدیران این وزارتخانه باید مراقبت کنند که شائبه جانبداری خاص از یک یا دو تیم خاص، برای این دستگاه حاشیه ایجاد نکند.
نظر شما