به گزارش ایرنا، چنان که در دیباچه کتاب مورد اشاره قرار گرفته است، بیضا واژهای است که در قاموس عشق و عرفان، ذوق و هنر شاعران، حلقه رندان و شور حسینیان دارالارشاد در یک قرن اخیر مفهومی نورانی و معنایی بس ژرف و دلانگیز دارد.
هرچند انعکاس مضامین دینی و مذهبی به ویژه واقعه عاشورا به عنوان نابترین پدیده ایثار و بیبدیلترین حماسه تاریخ و فرهنگ معنوی بشری از سدههای نزدیک به سال ۶۱ هجری قمری در اقصی نقاط جهان اسلام به صورت جسته و گریخته مرسوم بوده است، اما بیگمان جدیترین اقدامات درخور توجه به عنوان جریان مستقل ادبی در این زمینه را باید در اردبیل و در عهد صفویه جستوجو کرد.
چراکه تا پیش از ظهور سلسله صفوی که در خاستگاه اردبیل به وقوع میپیوندد، عشق اهل بیت (ع) در عرصههای فرهنگی و ادبی به صورت مدون فرصت شکوفایی گسترده و رسمی نیافت؛ بیگمان ظهور صفویه و به تبع آن تولد ادبیات مرثیه را باید پدیدهای مهم در مقیاس جهانی دانست.
در این میان اکثر قریب به اتفاق صاحبنظرانی که علیرغم نبود دسترسی منابع کافی، به فراخور همت و روحیه جستوجوگری خویش پیگیر آثار بیضاء بودهاند، بر این باورند که بیان واقعه عاشورا با تکیه بر مضامین فلسفی و عرفانی مهمترین نقطه ثقل و اصلیترین ویژگی تامل برانگیز آثار اوست.
بیگمان اشعار مرحوم میرزا صادق بیضا را باید نمونه فاخری از نمود چنین هنری دانست که در ظاهر نوحه و مرثیه آل الله (ع) است، اما مضامین و مفاهیم کلام الهی را در قالب مصاریع سحرانگیز چنان با مویههای غریبانه و در عین حال مستحکم درهم میآمیزد که بارقههای مسحورکننده صاعقههای معانی سترگ فرازمینی جان مستغرقین در تاریکی جهالت دوران را به لرزه درمیآورد.
چنانکه در یکی از این سرودهها، با وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن، میخوانیم:
«غرق اولوب اوز قانیا چون خامس آل عبا/ شوق الیه جانانه وئردی جان شهید کربلا
امر اتمامه یئتیشدی حشر اولوب بی نفخ صور/ گوئیا اولدو او صحراده او گون یوم النشور
آه او ساعت اشقیا ائتدی خیام ایچره عبور/ گلدی اولاد پیمبر باشینا یوز مین بلا
غارته عدوان آچیب ال، ائتمهدی شرم و حیا/ خیمهگاهه اود ووروب یاندیردیلار قوم دغا
بیر بیریندن ائیلهدیلر آل طاهانی جدا/ لرزه قیلدی ظلم دشمندن زمین نینوا
سید سجاد او ساعت وئردی حکم الفرار/ خیمهلردن چیخدیلار آل علی خرد و کبار
ائتدیلر شور و نوا چوللرده بیصبر و قرار/ دودمان حیدری ویران ائدیب آل زنا
خیمهگهده غارت ائتدی قوم عدوان هرنه وار/ چوللره اوز قویدولار آل علی دیوانهوار
زینب علیا قاییتدی خیمهیه پروانهوار/ اود ایچیندن ناخوشی ائتدی کنار اول بینوا
سویدولار جمله حجاب و معجرین اول قوم دون/ اهل بیتین نالهسیندن تنگه گلدی چرخ دون
بیر طرف فریاد ائدیب اول زینب بختی نگون/ اوز نجف سمتینه توتدو سویلهدی یا مرتضی
یاتما آسوده نجفده ای اولان مشکلگشا/ یار و انصاریم اولوب فریاده گل شیر خدا
سسلهییردی گه حسینین دادینه اول بینوا/ گاه فریاد ائیلهییب عباسی ائلیردی ندا
گل آتام اوغلو هرایه گور باجون احوالینی/ ظلم ایپییله باغلاییب بو اشقیا قوللارینی
ناقهی عریانی گور هم ساربان رفتارینی/ آخره یئتمز بو محنت؟ ائلیه بو درده دوا
یازما بیضا بوندان آرتیق بو مصیبت حالینی/ نظم قیلما بوندان اوزگه قتلگه احوالینی
اول امام انس و جان بیمار ائدر اظهارینی/ قتلگهده اوز وئریب اول شاهه یوز غملی بلا»
میرزا محمدصادق جان شوریدهای بود که در حدود سال ۱۲۲۶ش./ ۱۲۶۸ق. در جوار مضجع نورانی حضرت سلطان اولیاء شیخ صفیالدین اسحاق، قدس سره الشریف در محلهای به نام اسماعیلبیگ اردبیل دیده به جهان گشود.
با وجود فاصله نهچندان دور ما، از دوران حیاتش (سیر تحصیلات و زندگانی) اطلاع دقیق و مستند در دست نیست و این بیاطلاعی البته تنها اختصاص به وی ندارد؛ بلکه شرح حال بسیاری از بزرگان علم، عرفان، ادب و فرهنگ آن برهه زمانی به دلیل روزگار سیاه آن دوره از جمله جنگهای ایران و روس در هالهای از ابهام است.
شاعر عارفی که هنرش صیانت از پیوند لایزال کلام و عترت بود، با وجود آنکه قسمت اعظم آثار این طلایهدار هنر و ادبیات متعهد و صادق به کلام وحی و احادیث حضرات معصومین (ع) از میان رفته است، در همین مجموعه حاضر که بسان قطرهای از دریای مواج و خروشان طبع سرکش سالکش شوریده است، بر ۱۱۸ آیه از ۵۵ سوره نورانی قرآن کریم استناد و اشاره دارد که در نوع خود اقدامی بیبدیل محسوب میشود.
فراتر از آنچه در لایههای رویین ابیات و آرایش ظاهری مصاریع مشاهده میشود، کشف افقهایی از معانی ژرف و تدوین آن در قالبی فاخر به نام مرثیه و رنگآمیزی و زینت آن با مضامین عرفانی، تامل و توجه مضاعفی را میطلبد؛ چرا که کیمیای عرفان، عیار زر مرثیه را به حدی بالا میبرد که این فاخرترین ژانر ادبی جهان خاکی تبدیل به مرآتی افلاکی میشود و آیینهای مملو از زیباییهای عالم بالا را جلوهگر مینماید.
در سرودهای دیگر، با وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن، میخوانیم:
«وصلت جانانه ازّل گون اولوب جان مشتری/ قلب عالم قلبین اوپسون اولدو پیکان مشتری
علت تکوینم و پیر خرابات مغان/ مستمرّ و مستقرّم برزخ لایبغیان
لامکانم ائتمیشم کرب و بلا دشتین مکان/ بو یئره اولموش او دور یئتمیش ایکی جان مشتری
جملهی عبدی اطعنی بیر ندای زندهدیر/ تا قیامت بو لوای نهضتیم پایندهدیر
سرّ کنت کنز مخفیاً کلیدی مندهدیر/ ایستمز پیدایش احببت برهان مشتری
نصّ قرآنیله واردیر اوچ حیات و اوچ ممات/ بیر نفر ممکن دگیل بو حکمدن تاپسین نجات
عرصهی شطرنج ظلمتده اولوبدور شاه مات/ پیلدن سالسین وزیری اولدو عدوان مشتری
قدرتیم واردیر ائدم طومار عرشی برملا/ ها هو المالک علی تحت السّماء فوق الثّری
ظاهر اولسون رستخیزیم حکمت ائتمیر اقتضا/ اولدولار بو حکمته مینلرجه لقمان مشتری
ائیلهییبدیر غم احاطه دورهمی مثل نگین/ یا غیاث المستغیثین، یا انیس المسکنین
شاد و مسرورم بیلر کیفیتین هر نکته بین/ ائیلهیر شرم و حیادن دردی پنهان مشتری
جان کیمی آغوشه آللام پرچم حریّتی/ بو یارالی باشیمین وار آیری بیر کیفیّتی
من علیها فان اوخور گورسه چتین بیر محنتی/ پر بها جنسه مگر اولماز شتابان مشتری؟
من اوزوم اولسمده گر اولمز ولی آدیم منیم/ زنده ساخلار آدیمی واللهی سجادیم منیم
کمترین کالاسی جاندیر نقد اسنادیم منیم/ جنس هستی گورجگین تک اولدو یزدان مشتری
منتظردیر وصلته، تئزکس بو باشین ورد-ینی/ ایستهمز سو، قانیله یو تئز بو عمرون گردینی
روین ائیله بیر به بیر قرآنیمین هر ورد-ینی/ چون اولار روز وصاله لیل هجران مشتری
وجه وجههاللهدیر نور خدا ائیلر ظهور/ هر یئره قانیم منیم آخسا یازار آیات نور
علم القرآن-ه اولساااا بو گئجه منزل تنور/ بیر ائله منزلگهه اولماز فراوان مشتری
مشتری تنها من اوللام اوردا وار رمز نکات/ نیّر شان عظیمم ائلیرم حقیم ثبات
بو وجودیم لنگر خلقتدی کشتی نجات/ ناخدای فُلک دینه اولدو طوفان مشتری
سوق ائدر گرچی زواله نیّری لیل عبوس/ چون موفق اولماز ائلیر کوکب بختی نحوس
ائیلهیر ظلمت ائوینده باز ناراحت جلوس/ حشمت نوره اولار تنها سلیمان مشتری
کلک مشکین فامدن بیضا یازیرسان صبح و شام/ رهرو عرفان اولوب، مستور قوی قالسین کلام
مغزدار اشعاریوین قدرین بیلر هاردان عوام/ عارفانه شعریوه اولموش عریفان مشتری»
انتباق و تثویر، همچنین تصویرسازیهای مبتنی بر آن از دیگر ویژگیهای منحصر و مختص به بیضاء در عرصه مرثیه است؛ عرصهای که چون دریایی وسیع مستعد غوص و غور هر چه بیشتر است.
بیگمان انطباق شور و شعور نیز در شعر بیضاء تظاهری ویژه دارد که صد البته از جامعیت وی سرچشمه میگیرد؛ این شاعر جامع الاطراف در مکان و زمانی که حتی اشخاص ذیربط نسبت به حوادث پیرامونی بیتفاوت بودهاند، با مسئولیتی مثالزدنی و بیبدیل شکل خاصی از وقایعنگاری را در شعر خود به نمایش میگذارد.
اما همین انطباق هنگامی که پیراهنی از تفکرات مبتنی بر منطق، فلسفه و عرفان میپوشد، از خاک کنده میشود و با جلوههایی ماورایی سر به افلاک میساید؛ خاصه زمانی که با انتباق از آیات الهی و مباحث مستخرج از قرآن، احادیث و روایات ممزوج گردد.
حتی از منظر رسالت هنر متعهد و پویا نیز آثار باقیمانده از مرحوم بیضاء نمونه بارزی است از آنچه که در بیانات مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای مدظله العالی با عنوان هنر دینی یاد شده که البته در این مقال تنها به قطرهای از آن اکتفا شد.
کتاب ید بیضا در ۸۰۸ صفحه از سوی انتشارات شیراننگار روانه بازار شده است.
نظر شما