من تاکید دارم گریم هنر است زیرا این حرفه بر پایههای نقاشی، مجسمهسازی و آرایش استوار است. دراین هنر با اتکا به علوم روانشناسی، مردم شناسی، فیزیک، شیمی، تاریخ عمومی، جغرافیای جهانی، آگاهی به سینما و ... میتوان در راستای ایجاد زیبایی و شخصیت شناسی گام برداشت... گریم از زمان انسان های اولیه وجود داشته است و آنها بدون اینکه از نام و کاربردهای متعدد آن اطلاع داشته باشند از آن استفاده می کردند. این بخشی از سخنان مطرحترین گریمور ایران به نام جلال معیریان در خصوص هنر گریم است.
زندگینامه
جلال معیریان در ۲۱ شهریور ۱۳۲۰ در تهران دیده به جهان گشود به وسیله یکی از معلمهای خود به نام اسلامیان به هنر نقاشی گرایش پیدا کرد در نوجوانی با مسعود کیمیایی و فرامز قریبیان هم کلاس بود. وی در ۱۳۵۱ خورشیدی در رشته «بازیگری و چهرهپردازی» از «هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک» فارغالتحصیل شد. این چهرهپرداز شناخته شده با اشاره به چگونگی آشنا شدن خود با دنیای گریم و چهره پردازی چنین میگوید: فکر میکنم هفت ساله بودم که با این رشته به گونهای آشنا شدم. مرحوم مادرم بسیار به خط و نقاشی علاقمند بودند، به همین دلیل شروع کردند به تعلیم دادن من. وقتی به مدرسه میرفتم؛ خیلی از معلمانم از دستخط من تعجب میکردند و همیشه به من نمره ۲۰ میدادند تا اینکه آرام آرام با نقاشی هم آشنا شدم. یادم است در گذشته، چون اسباب بازی به آن معنا وجود نداشت با بچهها سنگهای سبز شاه عبدالعظیم و بی بی شهربانو را جمع میکردیم و با آنها تیله میساختیم یا بیشتر با چوب درختان لیوان، قاشق و کفگیر میساختیم یا با صابون گلنار مجسمه میساختیم. به هر حال مجسمه سازی، نقاشی و خطاطی پایههای اصلی کار گریم هستند.
ورود به عرصه سینما و تلویزیون
معیریان فعالیت خود در سینما را از ۱۳۴۹ خورشیدی با فیلم آرامش در حضور دیگران ناصر تقوایی آغاز کرد، فیلمهای آقای هیروکلیف، هر سه نفرشان، زنده باد و پرواز به سوی مینو فیلم هایی بود که در ابتدای فعالیتش در سینما کار کرد. بعد از آن مسوولیت طراحی چهره پردازی در فیلم های بسیاری را بر عهده داشته که از آن جمله به مرگ یزدگرد بهرام بیضایی، کمال الملک علی حاتمی، «سرب» و «رد پای گرگ» مسعود کیمیایی، «کشتی آنجلیکا» محمد بزرگنیا، «جیببرها به بهشت نمیروند» ابوالحسن داوودی، «دو نفر و نصفی» یدالله صمدی، «سارا» داریوش مهرجویی، «خانه ای روی آب» بهمن فرمان آرا، «قارچ سمی» و «مزرعه پدری» رسول ملاقلی پور و «افسانه آه» و «آتش بس» تهمینه میلانی میتوان اشاره کرد.
علاوه بر این موارد این گریمور شناخته شده در بیش از ۷۰ فیلم سینمایی بهعنوان طراح چهرهپردازی همکاری داشته است. این هنرمند شاخص در خصوص علاقه به رشته گریم و سختیها این کار میگوید: من عاشق رشته گریم هستم و زندگیم را برای این کار گذاشتم. دوره ازدواج، نامزدی و بچه دار شدن را به خوبی ندیدم، زیرا دائم سر فیلم بودم. تولد بچه اولم را ندیدم زیرا در یزد بودم، تولد بچه دومم سر گریم فیلم دیگری بودم و بچه سومم سر فیلم میرزا کوچک خان بودم اما در همه این روزها در کنار هنر چهره پردازی بودم و تعصب بسیاری روی این حرفه دارم و با عشق کار می کنم.
فرزندان این هنرمند نامدار به نام های بابک معیریان، بهنام معیریان و بیتا معیریان هم در رشته چهره پردازی فعالیت دارند.
با توجه به آنچه گفته شد، معیریان را باید بیشتر طراح گریم سینما بدانیم چرا که ۸۰ درصد آثار وی سینمایی و ۲۰ درصد آثارش تلویزیونی است. در سینما آثاری با نامهای آتش بس ۲، فیتیله و ماه پیشونی، یکی از ما دو نفر، شب واقعه، نسکافه داغ داغ، آتش بس، از دوردست، شاهزاده ایرانی، الهه زیگورات، سیزده گربه روی شیروانی، مزرعه پدری، تارزن و تارزان، خانهای روی آب، قارچ سمی، نوروز، قطعه ناتمام، مریم مقدس، تهران روزگار نو، دلباخته، آخرین تکسوار، کمیته مجازات، قاعده بازی، طوفان، رد پای گرگ، اوینار، تبعیدی ها، جیب برها به بهشت نمی روند، رد پای گرگ، شاخه های بید، کشتی آنجلیکا، مار، گنج و آقای هیروگلیف در کارنامه هنری خود دارد و در تلویزیون کارهایی همچون سریال پروانه، پنج کیلومتر تا بهشت، آبپریا، پنجمین خورشید، فرستاده، حیات جاوید، سمندون و سریال رعنا در کارنامه دارد.
معیریان سختترین کار هنری خود را گریم نقش امام خمینی در فیلم فرزند صبح می داند که عبدالرضا اکبری آن را بازی می کرد. وی دلیل این دشوار را این گونه بیان میکند: چون شخصیت امام(ره) برای مردم ملموس و شناخته شده بود و من نمی توانستم چهره پردازی معمولی کنم. وی همچنین در خصوص تفاوت گریم در ایران با دیگر نقاط دنیا میگوید: به اعتقاد من اولین تفاوت آن در شیوه آموزش آن است. برای مثال در دانشگاه های آمریکا گریم رشته ای است که دانشجویان مدت ۷ سال در آن تحصیل می کنند و شامل ۴ سال آموزش و ۳ سال کار به عنوان دستیار است. در حالی که هنرجویان ما در ایران پس از گذراندن دوره چند ماهه وارد بازار کار می شوند و این موضوع از نظر من اشتباه است. حتی هنرجویی که دوره آموزش را به پایان رسانده است، باید مدتی را صرف کسب تجربه کند.
جوایز و افتخارات
معیریان به دلیل استعداد هنری بالا خود توانست ۶ بار نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی از جشنواره فیلم فجر شود و ۳ بار این جایزه را دریافت کند. نخستین بار در ۱۳۶۷ خورشیدی برنده سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی برای فیلم سرب به کارگردانی مسعود کیمیایی، دومین بار در ۱۳۷۴خورشیدی برنده سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی برای فیلم غزال به کارگردانی مجتبی راعی و سومین بار در ۱۳۷۵خورشیدی برنده سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی برای فیلم توفان شن به کارگردانی جواد شمقدری شد.
از دیگر افتخارات وی می توان به برنده جام جم زرین بهترین چهره پردازی برای نمایشنامه کدوقلقلی و دیو از سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران در ۱۳۵۴خورشیدی، دیپلم افتخار بهترین چهره پرداز از مجله گزارش فیلم در ۱۳۷۱خورشیدی، لوح تقدیر بهترین چهره پردازی برای سریال ولایت عشق از سازمان صدا و سیما در ۱۳۷۹ خورشیدی، برنده جایزه بهترین چهره پردازی برای سریال مریم مقدس از خانه سینمای ایران در ۱۳۸۰خورشیدی، لوح تقدیر بهترین چهره پردازی برای سریال شب دهم از صدا و سیما در ۱۳۸۰ خورشیدی، برنده سرو زرین بهترین چهره پردازی برای سریال های پروانه و ارمغان تاریکی از سومین جشنواره تلویزیونی جام جم در ۱۳۹۲خورشیدی و برنده جایزه بهترین چهره پرداز از چهارمین جشنواره سیما برای سریال مریم مقدس در ۱۳۹۳خورشیدی اشاره کرد. معیریان همچنین دارنده گواهینامه درجه یک هنری در رشته چهره پردازی از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
نظر شما