در تاریخ پرفراز و نشیب چندهزار ساله موسیقی ایرانی حدود ۲ سده است که موسیقی دستگاهی به عنوان موسیقی رسمی و ملی ایران شناخته شدهاست. ردیف، اصلیترین نقش را در سیستم آموزشی و حفظ و اشاعه این موسیقی به عهده داشته است. سه تار از خانواده تنبور و کاسه آن از چوب درخت توت ساخته شده و دارای ۲۶ پرده و از نام آن بر می آید که دارای سه سیم است اما یک سیم چهارم نیز بعدها به آن افزوده شد. این سیم که «واخوان» نامیده می شود، نسبت به نت تکیه یا نت اصلی دستگاه مورد نظر کوک می شود اما نواخته نمی شود، بلکه نوسان آن به همراه سیم های دیگر، آن نت اصلی را به نوازنده و شنونده یادآوری می کند.
این ساز در قدیم بیشتر ساز مورد علاقه شاهزادگان و اعیان و اشراف و به اصطلاح طبقه بالا بوده و عوام جرأت نزدیک شدن به آن را نداشته اند تا اینکه توسط میرزا عبدالله به کلاس درس کشانده شد و بدین ترتیب سه تار نیز مانند سازهای دیگر متداول شد.
در عهد ناصری، میرزا عبدالله فرزند آقا علی اکبر خان فراهانی و جمع آورنده و تشکیل دهنده «ردیف» موسیقی ایرانی، از نخستین افرادی بود که سه تار را، مانند تار، یکی از سازهای پایه این موسیقی دانست و خود او نیز افزون بر تار، نوازنده سه تار چیره دستی بود. پس از او، درویش خان و ابوالحسن صبا، از جمله استادانی بودند که در بالا بردن آشنایی عام با سه تار و ادامه مکتب میرزا عبدالله آثار بسیار با ارزشی را به جای گذاشتند اما تا اواسط سده ۱۴ سه تار هنوز جایگاه خود را به عنوان ساز پایه نیافته بود و در بیشتر اوقات ساز دوم نوازندگان به شمار می رفت.
شاید بدون تلاش میرزا عبدالله فراهانی موسیقی ایران به دست فراموشی در تاریخ سپرده میشد. میرزاعبدالله فراهانی نخستین فردی بود که گوشهها و نغمههای ایرانی را از جای جای این سرزمین جمع آوری و هفت دستگاه موسیقی ایرانی را گردآوری کرد.
میرزاعبداالله فراهانی نوازنده تار و سه تار
میرزا عبدالله فراهانی، معروف به آقا میرزا عبدالله، نوازنده تار و سه تار در ۱۲۲۲ خورشیدی در شیراز چشم به جهان گشود. او از برجستهترین موسیقیدانان تاریخ ایران به شمار می رود. میرزا عبدالله یادگیری موسیقی را از پدرش علی اکبر فراهانی که یک نوازنده مشهور بود، شروع کرد.
نخستین تعلیمات موسیقی را از برادر بزرگتر خود میرزا حسن فرا گرفت. بعدها در مکتب پسرعموی خویش آقا غلام حسین که استاد معروف زمانه بود، پرورش یافت. میگویند با کمک فردی به نام سیداحمد که سه تار می زده و دستگاهدان بوده ردیف موسیقی را منظم و مرتب کرده است.
میرزا عبداالله موسیقی را با کوشش و زحمت آموخت. وی تصمیم گرفت که هر چه میشنود به خوبی فراگیرد و دستگاهها را کامل و بینقص به ذهن بسپارد و آن چه با ذوق و همت خستگی ناپذیر کسب کرده است به شاگردان خود بیاموزد تا میراث گذشته را از دستبرد حوادث زمان، مصون دارد و آن را به آیندگان تحویل دهد.
میرزاعبداالله شنیده بود که بسیاری از نغمه های دلپذیر قدیم موسیقی ایرانی، در اثر حسادت ها و کوتاه بینیها به دست فراموشی سپرده شده است و خواست تا آیندگان امروز از او که موجب نگاهداری آهنگهای زمانه اش بوده است با احترام و نیکی یاد کنند. از این گذشته وی مردی بود، خوش طینت و مهربان و همه را از گنج هنرش بهره می رساند.
تا صد سال پیش تنها صاحب منصبان و افراد موزیک نظام از نت موسیقی بهره داشتند. مدرسه موزیک هم مخصوص همان طبقه بود و دیگران از نت اطلاعی نداشتند. مطلب به سادگی امروز نبود که فردی نغمهای را بنوازد، یکی هم آن را بنویسد و ضبط کند. رسم دیرین بود که آهنگها را در لوح سینه بنویسید و آنقدر بزنند و تکرار کنند تا فراموش نشود. همین کاری بود که میرزا عبداالله کرد و ردیف موسیقی ایرانی را در هفت دستگاه که معمول امروز است به دست شاگردان خود سپرد. آنها هم خوب فرا گرفتند و به دیگران آموختند. برخی هم برای این که دیگر فراموش نشود، قلم و کاغذ به دست گرفتند و ردیفها را نوشتند.
شاگردان میرزا عبداالله
این استاد در تعلیم شاگرد، حوصله بسیار داشت، چنانکه اگر اشخاص کماستعدادی هم که به کلاس او میآمدند، مایوس نمیشدند و استاد با صبر و بردباری با آنها کار میکرد و هرگز طالبان موسیقی را دلسرد و ناامید نمیکرد. از جمله شاگردان که محضر استاد را درک کرده و کسب فیض کرده و هر یک مقامی یافتهاند می توان به علی اکبر روحانی، جواد عبادی، سید حسین خلیفه، مرتضی صبا، غلامحسین خان، رضا هندمی، اسمعیل قهرمانی و ناصرخان اشاره کرد.
روش و سبک استاد
موسیقی ایرانی تا صد سال پیش به صورت کاملا شفاهی اجرا و آموخته میشده است. با آمدن خط نت به ایران برای نگارش و مکتوب نمودن آن کوششهایی صورت گرفت. ردیف مجموعه ای از بسیاری از ملودیهای قدیمی است که توسط سنت شفاهی در نسلهای بسیاری حفظ شده است. این ملودیها را در تعدادی از فضاهای مختلف تونی به نام دستگاه سازماندهی می کنند. موسیقی سنتی ایران مبتنی بر ردیف است، که مجموعهای از ملودیهای قدیمی است که توسط استادان در طی نسلها به دانش آموزان واگذار شده است. با گذشت زمان، تفسیر خود هر استاد، ملودیهای جدیدی را به این مجموعه افزوده است، که ممکن است نام آن استاد را به همراه داشته باشد. ردیف میرزا عبدالله قدیمی ترین ردیفی است که هنوز هم برای بسیاری از دانش آموزانی که مایل به یادگیری موسیقی ایرانی هستند در حال استفاده است. این ردیف بسیار مشهور است زیرا شامل ملودی های زیادی بود که از قبل و گذشتهها جمع آوری شده بود.
ردیف میرزا عبدالله در یادداشت های ژان در دهه ۱۹۷۰ براساس روایت نورعلی برومند که این ردیف را ضبط کرده بود، منتشر شد. از طرف دیگر، ترکیب میرزا حسینقلی برای نخستین بار در ۲۰۰۱ میلادی توسط داریوش پیرنیاکان منتشر شد، گرچه این کیفیت ضبط نزد بسیاری از هنرجویان جوان محبوب نیست، اما هنوز هم از آثار اصلی و اساسی موسیقی ایرانی است. این شبیه به موسیقی کلاسیک موسیقی غربی است که محبوبیت زیادی ندارد، اما پایه موسیقی غربی را تشکیل می دهد. میرزا عبداالله در نواختن سه تار مهارت بیشتری داشته یعنی همان اندازه که برادر کوچکش در تار معروف بوده او نیز در سه تار شهرت داشته است. معروف است که در مجلسی به نواختن مشغول بوده و هنگامی که با دست چپ، پنجه کاری میکرده و «بی مضراب» می نواخته ابوالحسن میرزا شیخ الرییس ثانی شاعر معروف که در جلسه حضور داشته این رباعی را بداهه در وصف او سروده است:
عبدالهی که شور، ز سازش همی به پاست
با دست چپ همی بنوازد نوای راست
هر نغمهای که خواست، به یک دست میزند
بیهوده گفته اند که یک دست، بیصداست
سرانجام
استاد فراهانی در ١٢٩٧ خورشیدی در ٧٥ سالگی چشم از جهان فروبست. موسیقی ایرانی بیشک مدیون تلاش های او است.
منبع:
مجله: مقام موسیقایی » بهار ۱۳۷۸ - شماره ۴
نظر شما