دکتر سعید راسخی روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود : سازمان همکاری شانگهای در سال ۱۹۹۶ با محوریت دو کشور چین و روسیه و با هدف ایجاد موازنه در برابر آمریکا و ناتو ایجاد و مسائل امنیتی در آسیای میانه، افزایش سطح تجارت خارجی و ایجاد منطقه آزاد تجاری، همکاری های بانکی و تامین مالی پروژه های مشترک، همکاری در بخش انرژی و همکاری های فرهنگی از جمله چشم اندازهای این سازمان مهم بین المللی اعلام شد .
وی ادامه داد : جالب اینکه این سازمان با عضویت ناظر آمریکا در سال ۲۰۰۵ مخالفت کرد که نشانگر رویکرد استراتژیک این سازمان در خصوص توازن قدرت جهانی می باشد.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران گفت : پراکندگی جغرافیایی کشورهای عضو که شامل روسیه، چین به عنوان دو عضو دایم شورای امنیت، هند، ایران، پاکستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان می باشد، قابل توجه است و کشورهای آسیای میانه عضو این سازمان اکثراً تحت نفوذ روسیه می باشند و به نظر می رسد برندگان این سازمان، کشورهای چین، روسیه و هند هستند چرا که این سه کشور حدود ۲۷ درصد تولید ناخالص دنیا و همچنین حدود ۳۷ درصد جمعیت دنیا را به خود اختصاص می دهند و سهم سایر کشورهای سازمان شانگهای از تولید و جمعیت جهانی به ترتیب کمتر از سه درصد و حدود ۵ درصد می باشد.
دکتر راسخی افزود : کشورهای قدرتمند اقتصادی منطقه، هژمونی جدیدی را شکل داده اند و سایر کشورهای عضو، اگرچه منافعی را به دست خواهند آورد ولی منافع اصلی نصیب سه کشور یاد شده خواهد شد و در این میان بویژه کشور چین، برنده اصلی می باشد چرا که شرکای تجاری اصلی روسیه، هند و حتی ایران ، کشور چین می باشد.
وی ادامه داد : در حالی شرکای اصلی چین در هر دو بخش صادرات و واردات خارج از منطقه شانگهای قرار دارند که نشان می دهد کشور چین با تکیه بر منافع ملی از هر فرصتی برای ارتقای قدرت اقتصادی و سیاسی خود بهره می برد و مهم ترین شریک چین در صادرات، ایالات متحده آمریکا می باشد به گونه ای که حدود ۱۷ درصد صادرات چین به کشور آمریکا صورت می گیرد و در سمت دیگر یعنی واردات، کره جنوبی مهم ترین شریک تجاری چین محسوب می شود.
این استاد اقتصاد دانشگاه مازندران گفت : آمریکا نقش قابل توجهی در تجارت خارجی منطقه شانگهای بازی می کند به گونه ای که مهم ترین شریک تجاری در صادرات چین ، هند و پاکستان می باشد و این و ضعیت می تواند دور زدن تحریم توسط ایران از طریق عضویت در این سازمان را بشدت تحت الشعاع قرار دهد.
وی افزود : با توجه به اینکه مهم ترین شرکای تجاری کشورها منطقه شانگهای در بخش واردات ؛ چین و روسیه و کره جنوبی هستند ، ایران راه سختی در پیش خواهد داشت و اگرچه ایران مزیت ها و ظرفیت های خوبی در رابطه با صادرات به کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای دارد ولی ورود به بازارهای کشورهای منطقه بر اساس ساختار شکل گرفته قبلی کار دشواری خواهد بود.
دکتر راسخی گفت : البته این ظرفیت ها عموماً در محصولات اولیه و با تکنولوژی پایین می باشد که منافع حداکثری نصیب ایران نخواهد کرد، ولی با این اوصاف، تغییر ساختار حمایت از تولید داخلی بر اساس مزیت های رقابتی، تجدید ساختار صنعتی و ارتقای تکنولوژی برای بهره گیری از بازار شبه انحصاری شانگهای ضروری است وگرنه باید به تامین مواد اولیه و محصولات اولیه منطقه بسنده شود و در بخش واردات نیز همچون قبل از ورود به شانگهای، مهم ترین شریک تجاری ایران، چین و احتمالا هند خواهد بود.
وی افزود : با توجه به وضعیت اقتصادی و مسافت فرهنگی کشورهای عضو، ظرفیت های قابل توجهی در حوزه گردشگری وجود دارد که با همگرایی اقتصادی بیشتر اعضای شانگهای و همچنین روابط اقتصادی این سازمان با تشکل های دیگر اقتصادی بویژه منطقه سی آی اس CIS می تواند به عنوان یک مزیت برای ایران تلقی شود.
رفع موانع برای بهره برداری بیشتر
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران گفت : موانعی که می تواند حداکثر سازی منافع ایران را با مشکل مواجه کند متعدد است که اولین آن همچنان که گفته شد این است که چند کشور مشخص هژمونی سازمان را شکل داده اند و این می تواند منافع سایر کشورها را در سایه قرار دهد و تنها به تامین انرژی و منابع و محصولات اولیه محدود نماید.
وی ادامه داد : همچنین آزادی اقتصادی کشورهای عضو این سازمان در حد متوسط است که می تواند به عنوان تهدیدی برای همکاری های درون سازمانی تبدیل شود ، چون رقابت بین المللی تحت تاثیر شرایط داخلی کشورها می تواند بشدت محدود شود و نیز شاخص فساد در این کشورها عموماً در وضعیت قرمز قرار دارد که می تواند به عنوان تهدید بالقوه برای سهولت کسب و کار و همچنین مزیت های رقابتی محسوب شود.
دکتر راسخی گفت : در خصوص نوآوری نیز به غیر از چین که رتبه متوسطی دارد، سایر کشورهای عضو دارای وضعیت مناسبی نیستند و این می تواند به توزیع نابرابر منافع میان اعضا منجر شود و بویژه اینکه رقابت پذیری جهانی چند کشور بویژه چین، روسیه و هند در مقایسه با اکثر کشورها عضو این سازمان در سطح بالاتری قرار گرفته است.
وی افزود : در مجموع، همچنان که تجربه نیز نشان داده است داشتن شرکای تجاری توسعه یافته تر می تواند موجب رشد اقتصادی بالاتر شود و بر این اساس، تمرکز جغرافیایی در روابط اقتصادی، منافع کشور را حداکثر نمی سازد و ضروری است در کنار بحث های سیاسی و امنیتی، از ظرفیت تمامی کشورها در ارتقای منافع اقتصادی بهره گیری به عمل آید.
این استاد دانشگاه گفت : در صورتی که اقتصاد در حاشیه قرار گیرد، ورود به هر همگرایی اقتصادی در بهترین حالت ادامه روند قبلی خواهد بود و همچنین باید به این نکته توجه کرد وجود ساختارهای اقتصادی، حمل و نقل و مشابهت های اقتصادی و تجاری و وجود قدرت خرید و توان درآمدی در سازمان همکاری شانگهای برای حداکثر سازی منافع ملی کافی نیست و باید زیرساخت های داخلی در جهت بهره گیری از مزیت های نسبی و رقابتی و نه بر اساس تقسیم بین المللی کار مبتنی بر صادرات نفت و گاز و واردات محصولات هایتک و تخریب رابطه مبادله) ارتقاء یابد.
نظر شما