فائو پیش بینی کرده بود که تولید محصولات غلات جهان در پایان سال زراعی ۲۰۱۹ حدود ۲۳ میلیون تن بیشتر از پیش بینی ماه جولای و حدود ۵۵ میلیون تن بالاتر از سطح برداشت شده در سال ۲۰۱۸ باشد، همچنین سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد پیش بینی کرده بود که تولید جهانی گندم در سال ۲۰۲۱ به رکورد ۷۸۰ میلیون تن برسد.
بر اساس این گزارش، علاوه بر پیش بینی رکورد تولید جهانی گندم در سال ۲۰۲۱، فائو اعلام کرد که انتظار دارد تولید غلات ۱.۹ درصد افزایش یابد، به عبارتی تجارت جهانی غلات در این سال نسبت به سال قبل ۵.۵ درصد بیشتر خواهد شد و ذخایر جهانی غلات به ۸۱۱ میلیون تن خواهد رسید.
این در حالیست که سازمان ملل متحد با نشر گزارشی گفته بود که در سال ۲۰۱۹ میلادی نزدیک به ۶۹۰ میلیون نفر، یعنی حدود یک دهم جمعیت جهان، از گرسنگی رنج میبرده اند. جوامع علمی علت این پارادکس را درست مصرف نکردن و دور ریز بیش از حد غذا می دانند، بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط سازمان جهانی غذا، فائو، یک سوم مواد غذایی تولید شده در دنیا دور ریخته میشود. در کشورهای فقیر، مقدار زیادی از این اسراف، نتیجه روشهای نادرست برداشت، جابجایی و انبار کردن محصولات کشاورزی است در حالیکه در کشورهای پیشرفته، مقدار زیادی از این اسراف نتیجه دور ریز مواد غذایی توسط مصرف کنندگان بزرگ و شخصی است.
در ایران ۳۵ درصد مواد غذایی در نتیجه روشهای نادرست جابجایی و انبار کردن و اسراف و دورریز مواد هدر میرود، در کشورهای آمریکای شمالی، اقیانوسیه و اروپا میزان متوسط هدر دادن سرانه غذا در سال حدود ۲۸۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم است که بیش از ۱۰۰ کیلوگرم آن دورریز مصرف کننده نهایی است.
در کشورهای آسیای جنوبی و جنوب شرقی و همچنین، صحرای بزرگ آفریقا میزان متوسط هدر دادن سرانه غذا در سال ۱۲۰ تا ۱۷۰ کیلوگرم است که ۶ تا ۱۱ کیلوگرم آن دورریز مصرف کننده نهایی است. در کشورهای آمریکای لاتین، میزان متوسط هدر دادن سرانه غذا در سال حدود ۲۲۰ کیلوگرم است که ۲۰ کیلوگرم آن دورریز مصرف کننده نهایی است. در کشورهای آفریقای شمالی و آسیای غربی و مرکزی، میزان متوسط هدر دادن سرانه غذا در سال حدود ۲۲۰ کیلوگرم است که ۲۰ کیلوگرم آن دورریز مصرف کننده نهایی است.
با نگاهی به این آمار می توان دریافت که مصرف گرایی در دنیای امروزی به معضلی جهانی تبدیل شده که بطور قطع ادامه این روند عوارض زیست محیطی و بهداشتی زیادی به همراه خواهد داشت، بر این اساس این مساله به موضوع اصلی دولت ها در دنیا درآمد و دولتها را بر آن داشت تا فکری به حال این نوع روش مصرف کنند زیرا ادامه این روند برابر بود با تمام شدن ذخایر زیستی دنیا و آینده نامعلومی که در انتظار نسلهای بعدی خواهد بود.
تولید غذای مورد نیاز برای جوامع بشری یکی از بهانههای مصرف بیش از اندازه از منابع زیستی بود؛ بر اساس آمارهای منتشر شده از سال ۱۹۸۴ برای اولین بار تولید با مصرف برابر شد اما از سال ۱۹۸۴ تاکنون میزان مصرف از میزان تولید، پیشی گرفت که این مساله به مرور دوستداران محیط زیست و برخی دولتها را نگران کرد، در واقع با توسعه زندگی شهری و صنعتی مصرف نیز افزایش یافت به طوری که بر اساس گزارشهای منتشر شده روزانه ۲۰۰ کیلومتر مربع از جنگلهای جهان برای تامین نیازهای انسانها از بین میرود، همچنین هر روز ۱۷ میلیون تن زباله از صنایع مصرف شده در اقیانوسها تخلیه میشود.
این وضعیت در ایران به مراتب نگران کنندهتر است، سرانه ظرفیت زیستی ایران ۰,۹ و ردپای اکولوژیک ۲.۱ اعلام شده که یعنی میزان مصرف منابع زیستی و تاثیر آن بر محیطزیست بیش از دو برابر ظرفیت زیستی کشور است.
بر همین اساس ۲۸ سپتامبر (۶ مهر) روز جهانی مصرفکننده سبز نامگذاری شد و در این روز فعالان محیط زیست سعی میکنند بیش از هر زمان دیگری توجه جامعه جهانی را به استفاده از محصولات سبز و تخریبپذیر و سازگار با محیطزیست جلب کنند همچنین نسبت به عواقب نادرست مصرف کردن منابع هشدار دهند.
روز جهانی مصرفکننده سبز به افرادی اختصاص مییابد که دغدغه حفظ محیط زیست را دارند و فقط محصولاتی را خریداری میکنند که نهایت سازگاری را با محیط زیست داشته باشد. بر اساس آمار با انتخاب محصولات دوستدار محیط زیست در تمام زمینهها، میتوان تولید گازهای گلخانهای را به میزان قابل توجهی کاهش داد.
در چند دهه اخیر به علت پیشرفت فناوری و سوق دادن کشاورزی سنتی به سمت صنعتی میزان تولید غذا به طور چشمگیری افزایش یافت و تولید غذا بیشتر از نیازهای مردم جهان است اما همچنان شاهد هستیم که تعداد زیادی از مردم جهان گرسنه اند که بنا به اعتقاد کارشناسان می تواند چند دلیل داشته باشد که یکی توزیع ناعادلانه غذا است که موجب می شود تعداد زیادی از مردم جهان به غذای کافی دسترسی نداشته باشند و حجم زیادی از آنها دچار سوء تغذیه شوند.
یک دلیل هم به نگاه نظام سرمایهداری بر میگردد یکی از ویژگیهای نظام سرمایهداری این است که تثبیت قیمتها در آن از توزیع عادلانه کالاها مهمتر است و با توجه به همین نگاه سالانه میلیونها تن گندم و ذرت در دریاها و اقیانوسها تخلیه میشود با این هدف که قیمت ثابت بماند و این سبب میشود تا بیشتر از نیازهای غذایی مردم در کره زمین، تولید اتفاق بیفتد که این مساله توان اکولوژیکی طبیعت را هم کاهش می دهد و ما را بدهکار طبیعت می کند.
بخشی هم به عواملی همچون نبود زیرساختهای مناسب مانند سردخانه کافی، دپوی غلط، روشهای حمل و نقل نادرست و مدیریت مصرف غلط، موجب میشود میزان ضایعات در بخش کشاورزی بسیار بیشتر از استانداردها باشد از این رو دور ریز غذا زیاد می شود، بنابراین اگر قرار باشد با همین روش در مصرف پیش رویم برای تامین غذای مورد نیاز به دو کره زمین نیاز داریم، ظرفیت زیستی ما نشان میدهد که ایرانیان بیشتر از میانگین مردم جهان مصرف میکنند، البته بررسی ها نشان می دهد که قطریها، عربستانیها و امریکاییها هم در مصرف بهتر ما نیستند.
کارشناسان معتقدند فرهنگسازی میتواند در نحوه مصرف تاثیر داشته باشد اما در مقیاس کلان تا دولتها رفتارهای خود را تغییر ندهند نمیتوان به این تغییرات دل خوش کرد البته این به آن معنا نیست که افراد از خود سلب مسوولیت کنند بلکه تا جایی که می توانند باید مصرف را کاهش دهند تا شاهد زمینی سبز باشیم.
نظر شما