احترام به سالمندان و تکریم مقام و منزلت آنان مورد سفارش پیشوایان دینی بوده و در آیات کتاب مقدس آسمانی و روایات و آموزههای دینی و فرهنگی از جایگاه والایی برخوردار است. اما امروز سالمندان با مشکلات عدیده ای روبرو هستند که بیشتر از هر زمان دیگری به مراقبت و حمایت نیازمندند.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به دلیل اهمیت این موضوع با «احمد دلبری» رییس انجمن علمی سالمند شناسی و طب سالمندان کشور گفت وگویی انجام داده است که در ادامه می خوانیم.
افزایش ۲ برابری فقر در سالمندان به نسبت دیگر اشخاص
بخشی از بازنشسته ها و افراد سالمند بواسطه بازنشستگی زود هنگام خیلی از امکانات آنها حذف شده است در دوره بازنشستگی و سالمندی هزینه افراد افزایش پیدا میکند به طوری که گفته می شود که میزان هزینه ای که افراد برای سلامتی و درمان بیماری های خود میکنند در ۲ سال آخر عمر برابر با کل زندگی است و در این دوره بخش زیادی از سبد درآمدی خانوار به هزینههای بهداشتی، درمانی و مراقبتی تخصیص پیدا می کند. در دوره بازنشستگی و سالمندی افراد با وجود اینکه درآمدشان کمتر شده است، به واسطه اقتضا سنی و اینکه افراد به نحوی ممکن است تا فرزندانشان ازدواج کرده و نوه دار شده باشند و رفت و آمدهای بیشتری داشته باشند، قطعاً هزینههای آنها در این دوره افزایش پیدا می کند که این موضوع به صورت مستقیم و غیرمستقیم می تواند به میزان فقر آنها کمک کند. همچنین هم اکنون تعدادی از سالمندان ما فرزندان متولد دهه شصتی دارند که در سن ازدواج هستند و هنوز ازدواج نکرده اند و همچنان سربار خانواده هستند. در کنار اینها حتی شما فرزندانی را میبینید که با وجود اینکه ازدواج کرده اند، هنوز برای گذراندن زندگی خود، نیازمند پدر و مادرشان هستند که این عوامل می تواند به این قضیه دامن بزند.
یکی دیگر از دلایل فقر و تنگدستی در دوره سالمندی، بازنشستگی زودتر از موعد این افراد توسط دولت برای ایجاد اشتغال جوانان است. بر اساس آمار در ۱۳۸۵ خورشیدی حدود ۲۴ درصد افراد سالمند شاغل بودند اما بعد از ۱۰ سال یعنی در ۱۳۹۵ خورشیدی این عدد حدود ۶ درصد کاهش داشته و به ۱۸ درصد رسیده که بویژه در خانم ها میزان اشتغال به شدت کمتر شده است. از طرفی در سال ۱۳۹۵ حدود ۳۰ درصد آقایان سالمند شاغل بودند اما در خانم های سالمند این میزان به ۶ درصد می رسد و با توجه به اینکه تقریباً ۵۰ درصد خانم های سالمند همسرانشان را از دست داده اند، بنابراین بیکاری و عدم دریافت مستمری به نحوی با میزان فقر بیشتر اینها مرتبط است.
از دیگر دلایل، مشکلات این قشر، افزایش چشم گیر تورم است که قطعاً این افزایش تورم بیشتر از درآمد و حقوق دریافتی سالمند بوده است. از طرفی در دوره سالمندی با توجه به اینکه افراد معمولاً افتاده و دچار زوال جسم می شوند، بروز بیماری ها در این دوره بیشتر اتفاق می افتد و افراد عملاً نمیتوانند کار کنند و از طرفی میبینیم که تقریباً ۵۵ درصد افراد سالمند به نحوی مستمری بگیر دولت نیستند و حقوق دوره بازنشستگی دریافت نمی کنند، بنابراین در این دوره ما امکان فقر را در افراد بیشتر می بینیم.
توجه به زندگی با کیفیت، حقوق و ارایه خدمات به افراد سالمند
هرچند خود سالمندی به عنوان یک موفقیت برای سیستم های بهداشتی، درمانی، رفاهی، بیمهای و اجتماعی در کشور هست و ما توفیقات زیادی در ۴۰ سال اخیر داشتیم به طوری که ۲۰ سال امید به زندگی در افراد افزوده شده است اما در کنار افزایش امید به زندگی، حقوق و کیفیت زندگی اشخاص هم اهمیت زیادی دارد. بشر در سده گذشته مشغول افزایش عمر بود به طوری که برای نخستین بار ما بیشترین رشد جمعیت سالمندی را تجربه کردیم اما در کنار این افزایش عمر به سرویس ها و خدماتی که باید به این افراد داده می شد، کمتر توجه شده است با توجه به اینکه افراد وقتی سنشان بالاتر می رود، طبیعتاً آسیب پذیرتر می شوند و نیازمند خدمات بیشتری هستند.
متاسفانه به موازات اینکه درصد جمعیت سالمندی ما و به عبارتی عمر آدم ها افزایش پیدا کرده است اما به خدمات مورد نیاز آنها توجه نکردیم. به هر حال در سال های گذشته موضوع سالمندی جزو اولویت دولت ها نبوده است، هرچند که از برنامه سوم توسعه ۱۳۷۹ موضوع سالمندی به دولت اعلام شد و در ۱۳۹۸خورشیدی این موضوع به تهیه سند ملی سالمندی در کشور رسید و در سال ۱۳۹۹ نیز این سند ابلاغ شد اما هنوز تقسیم کار ملی بین ۱۸ دستگاهی که متولی امر موضوعات سالمندی هستند، صورت نگرفته است و در ۲۰ سال گذشته ما با یک عدم هماهنگی بین بخش ها، سازمان ها و ارگان ها در موضوع سالمندی مواجه بودیم که با وجود داشتن برنامهها و سیاستهای زیاد بالادستی در موضوع سالمندی اما به این مساله توجه نشده است.
همچنین از برنامه سوم تا برنامه ششم مجلس موضوع سالمندی از قبیل حمایت از سالمندان، تکریم سالمندان، بیمه تکمیلی آنها و همه نیازهایی که یک سالمند دارد، گنجانده شده است اما متاسفانه ما اقدام جدی از سوی دستگاه های مربوطه در این خصوص مشاهده نکرده ایم. مقتضی است که بر اساس برنامه نوشته شده و سند ابلاغی از طرف مجلس به دولت در سال ۱۳۸۳ هر سه ماه یکبار جلسه شورای ملی سالمندی برگزار شود و نیز هر ۶ ماه به ریاست رییسجمهور یا معاون اول این جلسه برگزار بشود اما تا کنون حتی یک جلسه هم به ریاست رییس جمهور یا معاون اول برگزار نشده است و فقط مهر ۱۳۹۹ شورای ملی سالمندی برگزار شد.
اهمیت ارایه مشاوره های تلفنی به سالمندان
دلبری: یکی از سرویس های مورد نیاز مشاوره آنلاین سالمندان، مشاوره های روانشناختی و مشاوره تلفنی به سالمندان است از آنجایی که بخش زیادی از سالمندان امکان تردد ندارند و متاسفانه تقریباً ۳۰ درصد سالمندان ما نیز همسرشان را از دست داده اند و در تنهایی زندگی می کنند، قطعاً مشاوره تلفنی می تواند بسیار کمک کننده باشد که ما این امکانات را هم نداریم.
کمبود نیروی انسانی متخصص
دلبری: یکی از مشکلات و چالشهای بسیار جدی و ریشه ای بحث نیروی انسانی متخصص در ردههای مختلف علمی است که ما تقریبا با یک عقب ماندگی ۵۰ ساله در این حوزه مواجه هستیم. قطعاً اگر کشور ما توانست مرگ و میر مادر و کودک را کنترل و مدیریت کند، بواسطه تربیت نیروی انسانی متخصص کودکان بود که در کشور توسط مرحوم دکتر قریب نهادینه شد و ما الان بیش از سه هزار نیروی متخصص کودکان داریم اما در حوزه سالمندان که نیاز به متخصصین طب سالمندان، متخصص روانشناسی سالمندان، پرستاری سالمندان، مددکاری سالمندان و سلامت سالمندان است ما الان در کشور دچار کمبود هستیم. ما در کشور کمتر از ۲۵ متخصص طب سالمندی داریم. رشته طب سالمندی در ایران تنها سه دوره تربیت شد و اکنون ۳ سال می شود که این رشته توسط وزارت بهداشت حذف شده است و علیرغم قولی قطعی که وزیر بهداشت پیشین برای احیای این رشته دادند اما بعد از سه سال همچنان این رشته بلاتکلیف مانده است.
مراقبت از سالمندان
دلبری: یکی از مشکلات بسیار جدی سالمندان بحث مراقبت است. تقریباً ۲۰ درصد از سالمندان ما نیاز به خدمات مراقبتی ساده دارند که با توجه به تغییرات بوجود آمده در مسایل فرهنگی و اجتماعی جامعه از جمله: اشتغال همزمان فرزندان دختر، همسر و مسایل دیگر ما نیروی مراقب نیاز داریم و متاسفانه در این قضیه کشور به روز نیست و مطمئناً در سالهای آتی همانطوری که اوایل انقلاب برای بحث درمان بیماری ها از کشورهای هند، بنگلادش و پاکستان پزشک وارد میشد در سالهای آتی نیز حتماً ما این مشکل را خواهیم داشت و نیاز داریم که مراقب از کشورهای همسایه برای سالمندان ما وارد شود. اکنون با توجه به اینکه سالمندان به طور میانگین ۵ فرزند دارند، خیلی مشکل اساسی نداریم هرچند که از این ۵ فرزند نیز بر اساس مطالعه ای که انجام شده است تنها ۳ /۲ فرزندان امکان مراقبت از والدینشان را داشتند و حامی آنها بودند اما در سالهای آتی با توجه به اینکه هم تعداد فرزندان کمتر و هم تجرد قطعی زیاد شده است و ما جمعیت دهه ۶۰ را داریم که در سن ازدواج هستند و چیزی حدود ۳ میلیون از اینها هنوز ازدواج نکرده اند که قطعاً به سالمندی برسند در آینده نیاز به مراقبت دارند و یکی از مشکلات جدی آنها تامین مراقب آموزش دیده است.
راهکارهای موثر برای حل مشکلات سالمندی
دلبری: ما باید در رشتههای مدارس خود تغییرات لازم را ایجاد کنیم و همانطوری که دیپلم هنرستان، کار و دانش و خیلی از رشته های فنی دیگر را داریم در آینده حتماً در این حوزه هم در رده های دیپلم، دیپلم مراقبتی تربیت شود. هر چند در حوزه مراقبین غیررسمی نیز باید افرادی که بدون حقوق و غیر رسمی کار میکنند و از والدینشان مراقبت می کنند و از جمله فرزندان این اشخاص سالمند هستند هم آموزش لازم را ببینند. اکنون بخش زیادی از افرادی که کار مراقبتی انجام می دهند دانش و مهارت لازم را در این حوزه ندارند و می تواند هم برای سالمند و هم برای خود فرد مشکل آفرین باشد.
نکته مورد نیاز بعدی در حوزه نیروی انسانی و مراکز علمی این است که ما مراکز تحقیقاتی مرتبط با سالمندی در کشور خیلی کم داریم و نیاز هست که برای بررسی بیشتر موضوعات سالمندی جهت ارتقا خدمات با کیفیت و تکریم سالمندان مراکز علمی و دانشگاهی در این زمینه ایجاد شود که بتوانند به خوبی فعالیت کنند.
مورد دیگر، بحث بیمه تکمیلی سالمندان یکی از دغدغههای اصلی این روزها است اگر چه ۹۰ درصد سالمندان ما بیمه پایه دارند اما مشکلات سالمندان فراتر از این هست و نیاز به بیمههای تکمیلی دارند. متاسفانه تقریباً ۳۰ درصد سالمندان ما از قبیل بازنشسته های آموزش و پرورشی بیمه تکمیلی دارند که بیمه تکمیلی آنها هم بیمه جامعی نیست و بخشی از هزینههای آنها را پرداخت نمیکند. به هر حال ما نیاز داریم که بیمه تکمیلی سالمندان را مشابه بیمه تکمیلی پرسنل در نظر بگیریم تا بتواند هزینه های زیادی را که این افراد دارند، پوشش بدهد. هرچند با بررسی این بیمه در مناطق روستایی میبینیم که فقط ۱۲ درصد سالمندان روستایی بیمه تکمیلی دارند.
نکته بعد وضعیت معیشتی و اشتغال سالمندان هست که باید در کشور مورد تجدید نظر واقع شود، چون به دلیل فعال تر کردن و ایجاد اشتغال برای جوانان، ما در کشور بازنشستگی زودتر از موعد را انجام دادیم که با بازنشستگی علاوه بر اینکه بخشی از درآمدهای سالمندان حذف می شود از طرفی ما از تجربیات ۳۰ ساله آنها محروم می شویم و از جهتی هم به لحاظ معیشتی دچار مشکل میشوند. به همین دلیل بر اساس بررسی ها ۶ درصد از میزان اشتغال سالمندان در ۱۰ سال گذشته کمتر شده است.
ضرورت ایجاد یک واحد مستقل برای سالمندان
دلبری: ما از نظر تشکیلات اداری و ساختار مورد نیاز مدیریت بازنشستگان و سالمندان نیز دچار مشکل جدی هستیم. علیرغم اینکه همه دستگاهها و سازمانها بخش بازنشستگی را دارند اما ما در سطح کشور اداره سالمندان را نداریم و به نوعی دچار عقب ماندگی هستیم. به طوری که در ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته اداره کل سالمندان که در مجموعه سازمان بهزیستی داشتیم، حذف شده است. در وزارت بهداشت اداره سالمندان را داریم اما با تعداد بسیار محدودی کارشناس و آن هم ذیل اداره کل جمعیت خانواده و مدارس است که تناسبی با نیازهای آنها ندارد. جمعیت ۸ میلیونی سالمندان نیاز دارد که یک اداره مستقلی در حد سازمان ملی سالمندان مثل سازمان ملی جوانان که چند سال پیش داشتیم یا حداقل در حد معاونت سالمندان در حد معاونت وزیر را داشته باشد. به هر حال ساختار کنونی اداری سالمندی کشور جوابگو نیست و شورای ملی سالمندی هم که در سازمان بهزیستی وجود دارد، توانایی مدیریت ۸ میلیون سالمند را و برنامه ریزی برای رفع مشکلات تعداد سالمندان زیاد پیش رو و دهه شصتی ها را ندارد و ما باید تمهیدات اساسی را در خصوص ساختار اداری فعلی و همچنین شورای ملی سالمندی که وجود دارد به کار بگیریم و این ساختار باید تجدید نظر شود. موضوع سالمندی از یک موضوع سازمانی به موضوع حاکمیتی تبدیل شود و روسای قوای مجریه، مقننه و قضائیه نیز در جلسات این شورا حضور داشته باشند تا بتوانیم مشکلات این حوزه را حل و فصل کنیم.
نظر شما