پیامبر اکرم(ص) فرمودند که مبعوث شدند تا اخلاق را در جامعه زنده کنند. رفتار درست و دور از خطاها و رذائل اخلاقی وجه شاخص رسالت بود. ایشان برای کنار زدن انواع آلودگیهای اخلاقی در دوره جاهلیت مبعوث شدند و در دوره رسالت خودشان نیز بر همین مدار اصلی حرکت کردند. از این رو امروزه توجه و نگاه به سیره پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) می تواند، راهگشای راه نور و روشنایی برای مسلمانان باشد.
برخورد با یهودیان معاند
بیشترین برخورد عملی پیامبر(ص) با یهودیان و مشرکانی بود که در مقابله با ایشان و دین اسلام، اقدامات تخریبی و هجومی داشتند. ۲ پیمان عمومی و خصوصی با سه طایفه بزرگ یهودیان مدینه؛ یعنی بنی قریظه، بنی نضیر و بنی قینقاع منعقد شد اما آنان ضمن نقض پیمانهای خود، دست به اقدامات آشکاری علیه مسلمانان زدند که پیامبر(ص) چارهای جز برخورد عملی نداشت. مهمترین اقدامات تخریبی و ضدّ امنیتی آنان عبارت بود از: حمایت از مشرکان، تفرقهافکنی میان مسلمانان، تحریف، ایجاد تردید در میان مسلمانان، تمسخر و فریب.
بر اساس پیمانی که پیامبر(ص) از همان ابتدای ورود به مدینه با یهودیان منعقد ساخته بودند که در صورت «پیمانشکنی»، آنان مجازات خواهند شد اما برخورد با این قبایل پیمانشکن، گاه با تخفیف اعمال میشد.
برخورد با ناهنجاریها
یکی از شیوههای برخورد پیامبر(ص) با ناهنجاریها، این بود که همیشه برای رسیدن به یک هدف مشروع و صحیح از وسیله و ابزار مشروع و صحیح بهره می بردند و حتی لحظهای هم به اطرافیان خود اجازه نمیدادند که در این راه به وسایل و ابزارهای نامشروع و غیر صحیح متوسل شوند. به عنوان نمونه روزی عدهای از قبیله ثقیف، خدمت رسول اکرم(ص) آمدند و گفتند: یا رسولالله! ما میخواهیم مسلمان بشویم ولی سه شرط داریم، این شرطها را بپذیر: ۱. یک سال دیگر ما این بتها را پرستش کنیم. ۲. این نماز خیلی بر ما سخت و ناگوار است ما را از خواندن نماز، معاف کن. ۳. بت بزرگمان را به ما نگو به دست خودتان بشکنید. پیامبر(ص) فرموند: از این سه پیشنهادی که میکنید، پیشنهاد آخرتان که فلان بت را به دست خودتان نشکنید، مانعی ندارد؛ من یک نفر دیگر را میفرستم اما شروط دیگر، چنین چیزی محال است. بنابراین ایشان از هر وسیلهای استفاده نمیکردند.
یکی دیگر از خصلت های پیامبر(ص) این بود که هیچگاه از جهالت مردم به نفع دین استفاده نمیکرد. بیشتر مردم جامعه استفاده از خواب، غفلت، جهالت و نادانی مردم به نفع دین را مجاز شمرده و این کار را انجام میدهند اما در شیوه برخورد پیامبر(ص) با این ناهنجاری اخلاقی، مشاهده می شود که ایشان در جهت آگاهی بخشی به اقشار جامعه، کوشیدند و هیچگاه از این ابزار نامشروع استفاده نمیکردند. برای مثال رسول اکرم(ص) پسری از ماریه قبطیه دارد به نام ابراهیم. این پسر که مورد علاقه ایشان است، در ۱۸ ماهگی از دنیا میرود. رسول اکرم(ص) که کانون عاطفه بود، قهراً متأثر میشوند و اشک میریزند. تمام مسلمانان، ناراحت و متأثرند به خاطر اینکه غباری از حزن بر دل مبارک پیغمبر اکرم(ص) نشسته است. همان روز تصادفاً خورشید میگیرد(کسوف). مسلمانان شک نکردند که گرفتن خورشید به خاطر اندوه پیغمبر(ص) بود اما پیامبر اسلام(ص) نمیخواهد از نقاط ضعف و نادانی مردم به نفع اسلام استفاده کنند، بلکه با روشنگری بر علم، معرفت و بیداری مردم افزودند و بر طبیعی بودن این رخداد تاکید کردند.
خوشخلقی و رأفت
از خلق و خوی پیامبر اسلام(ص) این بود که با هر فردی برخورد میکردند، ابتدا سلام می گفتند. ایشان با دشمنان خود نیز با رفتار خوش برخورد میکردند که این موضوع در ارتباط با دوستان و مؤمنان مصداق بیشتری می یافت و با همین رفتار و اخلاق نیکو، شمار بسیاری را جذب اسلام کردند تا جایی که خداوند میفرماید: «اگر تو با اخلاق تند و غضبناک با مردم رفتار میکردی، مردم از اطراف تو پراکنده میشدند».
پیامبر(ص) هیچگاه به خاطر جسارتهایی که به وی میشد، قصاص نمیکردند، بلکه با برخورد نیک و کریمانه، افراد را به رفتار صحیح و راه درست ارشاد میکردند. انسبن مالک میگوید: در خدمت حضرت رسول(ص) بودم. آن حضرت عبایی را که حاشیه و کنار آن غلیظ و زبر بود، پوشیده بود. ناگاه عربی بیابانی، نزدیک آمد و عبای آن حضرت را گرفت و به شدت کشید؛ به نحوی که حاشیه عبا در گردن آن حضرت اثر کرد.
مرد عرب گفت: ای محمد! این ۲ شتر را از مالی که نزد توست پر کن؛ زیرا که آن مال خداست، نه مال تو و نه مال پدرت؛ حضرت در جواب او سکوت نمود، آنگاه فرمودند: مال، مال خداست و من، بنده خدا هستم. سپس فرمودند: آیا تو را قصاص کنم؟ مرد گفت: نه. حضرت فرمود: چرا؟ مرد گفت: زیرا شیوه و خلق تو آن است که بدی را به بدی مکافات نمیکنی. حضرت خندیدند و امر فرمودند که بر یک شترش جو، بار کردند و بر شتر دیگرش خرما.
عفو و گذشت از لغزش دیگران
این که انسان از خطاهای دیگران درگذرد، عذرخواهی افراد را بپذیرد، شخصی را بر لغزشهایش سرزنش و ملامت نکند، خواسته فردی را رد نکند، به سخنچینی و ذکر معایب دیگران گوش ندهد، دست و دل باز و اهل جود وکرم باشد و ...، همه نشانههایی از روح باعظمت و اخلاق کریمانه و بزرگوارانه است و همه آنچه یاد شد، در رسول خدا(ص) جلوهگر بود و درباره آنها احادیث متعددی نقل شده است.
به نقل از امام علی(ع) آمده است: «رسول خدا از همه مردم، بخشندهتر و در معاشرت، بزرگوارتر بود» و در حدیث دیگر است که: عذرخواهی فردی را که معذرت میطلبید، قبول میکرد. هرگز بدی را با بدی پاسخ نمیگفت، بلکه از بدیهای مردم درمیگذشت و آنان را میبخشید.
برخورد با متکبران
پیامبر اکرم(ص) بیشتر با فقرا همنشین بود تا اغنیا؛ به طوری که در ابتدای بعثت وقتی دشمنان آن حضرت میخواستند، ایشان را مسخره کنند، میگفتند: محمد، فردی است که با نیازمندان رفت و آمد دارد و نشست و برخاست میکند اما پیامبر(ص) در قول و عمل، این مسأله را به مسلمانان متذکر میشدند و از کارهای متکبرانه بعضی افراد که از نشستن با فقرا ابا داشتند، برحذر میداشتند و نهی میکردند.
مبارزه با سنتهای خرافی
پیامبر(ص) با هر گونه سنت خرافی مبارزه و مردم را از آن نهی و سنت اسلامی را جایگزین سنتهای غلط جاهلی میکردند و میفرمودند: «هر شخص از سنت من دوری گزیند، از من نیست».
همچنین پیامبر(ص) با روشهای گوناگون مردم را از کار زشت نهی و به امور نیک تشویق میکردند. ابن عباس میگوید: هر گاه پیامبر(ص) فردی را میدید و وی توجه حضرت را به خود جلب میکرد، میپرسید: آیا او شغل و حرفهای دارد؟ اگر میگفتند: نه، میفرمود: از چشم من افتاد. وقتی از ایشان سؤال میکردند: چرا؟ حضرت میفرمودند: به خاطر اینکه اگر انسانِ خدا شناس، شغلی نداشته باشد، دین خدا را وسیله دنیای خود قرار میدهد و از دین خود میخورد».
نظر شما