هر نوع معلولیت جسمی باعث می شود که در روند عادی زندگی فرد، اختلال های اساسی ایجاد شود. بنابراین نظام اجتماعی هر جامعه به لحاظ اخلاقی و اقتصادی موظف است تا سازمان های لازم را برای ورود این افراد به مسیر جاری زندگی ایجاد کند. بینایی از جمله توانایی هایی به شمار می رود که برخی از آن به عنوان دریچه یا پنجره بدن یاد می کنند. این حس به عنوان یکی از مهم ترین انواع حس های پنج گانه، قابلیت درک اشیایی را به انسان می دهد که از بدن وی فاصله دارد اما برخی به صورت مادرزادی یا بر اثر رخدادهای غیر مترقبه این توانایی را از دست می دهند.
اگرچه محرومیت از داشتن یکی از انواع حس ها مانند بینایی فرد را در آزادی عمل محدود می کند اما نابینایان با تقویت توانایی های دیگر خود به راحتی می توانند، تصویری ذهنی از مکان و رویداد مورد نظر بسازند و از عهده کارهای شخصی و روزانه خویش برآیند. سازمان آموزشی، علمی، فرهنگی ملل متحد(یونسکو) و شورای جهانی نابینایان در ۱۹۵۰ میلادی در جلسه ای مشترک، قانون «عصای سفید» را تصویب کردند و ۱۵ اکتبر را روز جهانی «عصای سفید» نام نهادند. در این قانون همه حقوق اجتماعی فرد نابینا به عنوان عضوی از یک جامعه متمدن انعکاس یافته است و با هدف ﺗﻮﺟﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ حل ﻣﺸﮑل این قشر و اﯾﺠﺎد ﻣﺤﯿﻂ ﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن از ﻋﺼﺎی ﺳﻔﯿﺪ، نشست ها و برنامه هایی برگزار می شود.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت روز جهانی نابینایان برخی از خواسته های نابینایان را از زاویه نگاه یک نابینا بررسی کرد. زهرا ظفرمند روشندلی که از کودکی از دیدن محروم است اما هرگز تسلیم معلولیت خود نشد و با چشم دل همانند دیگر مردم به زندگی روزمره خود ادامه می دهد، داستان زندگی این قشر از جامعه را اینگونه روایت می کند:
نابینایی محدودیتی است اندک نه محرومیت
زهرا ظفرمند با اشاره به این موضوع که عصای سفید به همت محمدرضا نامنی با هدف آموزش و توانبخشی تاسیس شد، گفت: هدف اصلی او این بود که معلولان و به خصوص نابینایان به جامعه بازگردانده شوند. نابینا هیچ چیزی از دیگران کم ندارد. میتواند با عصای سفید به خیابان بیاید. خوشبختانه قانونی با عنوان قانون عصای سفید در مجلس تصویب شده و امید را برای توجه بیشتر جامعه به نابینایان دوچندان کرده است.
تناقض در آمار نابینایان
برپایه آمارها حدود یک میلیون و ۲۵۰ هزار نابینا و کم بینا در کشور وجود دارد. یکی از دلایل نبود آمار واقعی به این خاطر است که هنوز هم با وجود فعالیتها و اقداماتی که دولت و موسسات برای تغییر دیدگاه به این افراد در جامعه انجام دادهاند اما نابینایان همچنان به وسیله خانوادههایشان پنهان میشوند و حتی در سرشماریها نیز جا میمانند. این تناقض آماری از تعداد نابینایان در ایران نقص بزرگی است که حکایت از آن دارد که جامعه چشمانش را بر روی نابینایان میبندد. هر چه خانوادهها نسبت به معلولیت آگاهتر شوند و دیدگاه خود را تغییر دهند به جامعه خدمت بزرگی کردهاند. وقتی یک معلول به دنیا میآید، خانواده، محله، شهر و نظام آسیب میبیند. یک فرزند معلول در خانواده مشکلات فراوانی را برای اطرافیان فراهم میکند. سازمان بهداشت جهانی ۱۸۰ میلیون تن دارای آسیب بینایی را در جهان شناسایی کرده است که ۹۰ درصد آنها در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند. برپایه این گزارش، نیمی از این تعداد، قبل از تولد دچار آسیب بینایی شدهاند و نیمی دیگر بعد از تولد مشکل بینایی پیدا کردهاند. مسایل فرهنگی یکی از مهمترین دلایل تولد ۵۰ درصد از نوزادان نابینا در زمان تولد است. آمار نابینایان در کشورهای در حال توسعه نیز از شهرستانها و روستاها شروع میشود که این مشکل به دلایل متعدد از جمله مشکلات ژنتیکی تا عدم دسترسی آسان مادر به مراکز بهداشتی اتفاق میافتد.
افزایش سالیانه تعداد نابینایان در جهان
گزارش سازمان بهداشت جهانی از این موضوع حکایت دارد که همه ساله بر تعداد نابینایان جهان افزوده می شود. باید برای ازدواج و باردار شدن آزمایشهای ژنتیکی صورت گیرد. آزمایش های ژنتیکی پیش از ازدواج شاید بهترین راهکار برای کنترل این موضوع باشد. بنابراین وقتی علم میتواند، چنین پیشبینی هایی را انجام دهد، تکلیف نسل بعد مشخص است. معضلاتی که پیش پای معلولان و به ویژه نابینایان قرار دارد، بسیار است. از تحصیل، اشتغال تا ازدواج و میانسالی آنها. تدوین قانون جامع برای نابینایان که در حدود ۵۰ سال پیش به وسیله ۲ استاد آمریکایی و استرالیایی شکل گرفت، یکی از مهمترین خدماتی بود که به کمک این قشر آمد و کشورهای جهان از جمله ایران این قانون را پذیرفتند. استفاده از برجسته نگارها در خیابانها تا صندلی مخصوص در اتوبوسها و وسایل حمل و نقل از جمله موارد این اساس نامه به شمار می رفت. این قانون در ایران نیز در حد توان به اجرا درآمده است. سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش استثنایی از جمله متولیان اجرای این قانون در کشور هستند که بعدها نهادهای مردم نهاد و تشکلها نیز بدان افزوده شدند و به این واقعیت پی بردند که باید برای اجرایی شدن قانون عصای سفید دست به کار شوند.
معضلات پیش روی روشندلان
متاسفانه با وجود قوانین مختلف برای نابینایان هنوز هم معضلات بسیاری وجود دارد. هنوز پارکی مناسب سازی شده برای ورزش نابینایان در ایران وجود ندارد. در ایران عصای سفید تنها یار و کمک رسان نابینایان است در حالی که سازمان ملل بازوبند زرد را تصویب کرده و در کشورهای اروپایی بیشتر نابینایان از آن استفاده میکنند و برای عموم نیز شناخته شده است. باید این را دانست که محدود کردن نابینایان هر روز بیش از گذشته آنان را از جامعه دور میکند. بالاترین آمار تحصیلکردگان معلول به نابینایان تعلق دارد. نخستین گام برای آنکه یک فرد نابینا بتواند از یک زندگی عادی مثل یک فرد سالم برخوردار باشد این است که خواندن و نوشتن را از طریق لوح و قلم بیاموزد، خط بریل را یاد بگیرد، تحرک و جهتیابی را بیاموزد. نابینا میتواند با عصای سفیدش در خیابان راه برود و به مقصد برسد به شرط اینکه آموزش ببیند. باید به نابینایان زیبا لباس پوشیدن، غذاخوردن و آراستگی را آموزش داد.
سیستم آموزشی مناسب برای نابینایان
سیستم آموزشی برای نابینایان به صورت مربی و هنرآموز است. آموزش نابینایان زمانبر و سختتر از سایر معلولان است. باید برای تمامی نابینایان خط بریل را آموزش داد و تا پایان مقاطع بالای تحصیلی از آنها حمایت کرد. جامعه باید برای احترام گذاشتن به نابینایان از عنوان و واژههای درست استفاده کند. سینمای ایران در این سالها تنها یک فیلم رنگ خدا را درباره نابینایان به نمایش در آورد. مگر نمیشود، درباره نابینایان فیلم ساخت. همین اواخر یک مستند ساز فیلمی از نابینایان موسسه عصای سفید ساخت که البته هنوز آن را به نمایش نگذاشته است. در این فیلم که درباره فهم نابینایان از رنگهاست میبینید که نابینایان داد زدن را سیاه میبینند، کامیون را دودی میبینند، روز شنبه را سبز و جمعه را تاریک میدانند. یکی از مشکلات نابینایان اشتغال است.
اگر چه قانون استخدام معلولان تصویب شده اما باید تمامی راهکارها در این زمینه اجرایی شود و تنها در حد یک قانون باقی نماند. مسوولان باید توانمندیهای این افراد را باور کنند. اشتغال مساله اصلی نابینایان است. برخی از نابینایان چند معلولیتی هستند، یافتن کار برای آنها بسیار سخت است. کارخانهها، موسسات کوچک و بزرگ و هم موسسات و ادارات دولتی هنوز هیچ گونه اقدامی برای اشتغال نابینایان نکردهاند. نابینایان مشکلات مالی بسیاری دارند و به شدت از این موضوع در رنج هستند که مبادا دیگران به آنها با چشم حقارت بنگرند و به آنها ترحم کنند.
ازدواج نابینایان، دغدغه ای مهم
مهیا کردن شرایط ازدواج نابینایان در قانون موسسات نیامده است اما برخی از نهاد در این زمینه فعالیت می کنند. باید برای ازدواج روشندلان تسهیلاتی در نظر گرفته شود. فارغ از مشکلاتی که در ایران پیش روی نابینایان وجود دارد، موسسات و انجمنهایی که برای بهبود وضعیت آنها تلاش میکنند، نیز درگیر مشکلات فراوانی هستند. اگر برنامه ریزی مسوولان دولتی برای اشتغال زایی، ارایه تسهیلات و ...باشد، بدون تردید این قشر از جامعه نیز همانند دیگر مردم عادی به زندگی خود بدون هیچ گونه مشکلی زندگی خواهند کرد.
نظر شما