چین و آمریکا در مسیر جنگ گرم؟

۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۱:۵۲
کد خبر: 84522492
چین و آمریکا در مسیر جنگ گرم؟

تهران - ایرنا- روزنامه خراسان در یادداشتی نوشت: این که تایپه روابط رسمی خود با واشنگتن را با وجود تعهد آمریکا بر سیاست «چین واحد» پنهان نمی کند، پدیده جدیدی در مناسبات سیاسی دو دولت است. یکی از دلایل این موضع گیری، سخنان اخیر جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، مبنی بر تعهد واشنگتن برای دفاع از تایوان است.

روزنامه خراسان هشتم آبان یادداشتی به قلم نبی شریفی منتشر کرد و نوشت: رئیس جمهور تایوان در گفت و گویی صراحتا گزارش ماه گذشته وال استریت ژورنال مبنی بر حضور نظامیان آمریکایی در این جزیره، با هدف آموزش نیروهای تایوانی را تایید کرده است. این که تایپه روابط رسمی خود با واشنگتن را با وجود تعهد آمریکا بر سیاست «چین واحد» پنهان نمی کند، پدیده جدیدی در مناسبات سیاسی دو دولت است.

یکی از دلایل این موضع گیری، سخنان اخیر جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، مبنی بر تعهد واشنگتن برای دفاع از تایوان در صورت حمله نظامی چین به این جزیره است. این سخنان خلاف خط مشی آمریکا در قبال اختلاف چین و تایوان طی چهار دهه گذشته است. سیاستی معروف به «ابهام استراتژیک» که بر اساس آن، آمریکا با وجود تنش ها به سیستم دفاعی تایوان کمک می‌کرد؛ اما به طور علنی وعده دفاع از این کشور در مقابل چین را نمی‌داد. این تغییر رویکرد واشنگتن، جدید ترین گام آمریکا برای پیشبرد پروژه مهار چین است. پروژه‌ای که یک دهه پیش باراک اوباما، رئیس جمهور اسبق آمریکا در قالب راهبرد چرخش به سمت شرق آسیا از آن رونمایی کرد.

دونالد ترامپ نیز با وجود اختلافش با دموکرات ها و دستاوردهای اوباما، این مسیر را به سلیقه خود، در قالب گفت و گوی تلفنی با رئیس جمهور تایوان، «جنگ تجاری» و هجمه به پکن برای شیوع ویروس کرونا پیش برد. مهم ترین اقدام ترامپ اما، به امضا رساندن «پیمان ابراهیم» برای عادی سازی روابط کشورهای عرب خلیج فارس با اسرائیل، در کنار آغاز فرایند خروج نظامی از افغانستان بود. در ادامه همین راه برای کاهش حضور نظامی در خاورمیانه و بردن مرکز ثقل رقابت ها به شرق آسیا، جو بایدن تمام نظامیانش را از افغانستان خارج کرد، هر چند نحوه مدیریت او برای این خروج با انتقادهای جدی روبه رو شد.

تقابل نظامی اولویت آمریکا نبود

بدگمانی هایی درباره افزایش تنش در سواحل شرقی چین و جنگ آمریکا و متحدانش با پکن مطرح است. اما، اکنون این تحولات همچون جرقه های کوچکی است که آتشی برنیفروخته است. با وجود سخنان اخیر جو بایدن، حقیقت این است که در مواجهه با چین، تقابل نظامی اولویت آمریکا نبود. با وجود این، خیزش آهسته و پیوسته چین، در کنار غفلت آمریکا، واشنگتن را به این مسیر کشانده است.

رشد پکن چه در حوزه اقتصادی و چه در توسعه نظامی در دهه های اخیر (به خصوص از ابتدای قرن ۲۱ تاکنون) شبیه تیک آف هواپیما از روی باند فرودگاه است. هواپیمای چین به پیش می رفت، اما چون چرخ هایش هنوز کف باند پرواز را می سایید، واشنگتن از این پیشرفت غافل بود و به ناگاه هواپیما اوج گرفت و آمریکا از خواب پرید. این خواب آلودگی طولانی مدت واشنگتن دلایل متفاوتی داشت. از جمله جنگیدن در چند جبهه افغانستان، عراق، لیبی و سوریه که عملا فرصت تمرکز روی خیزش چین را از آن ها گرفته بود. پس از اندکی هوشیاری، آمریکای دوره ترامپ بر آن شد تا با دوری از تنش و تحریک جدی نظامی، با اتکا به جنگ های تجاری و حمایت از معترضان هنگ کنگی، چین را که به دومین اقتصاد جهان بدل شده بود، از پا درآورد.

جنگ های تجاری اما به نتیجه مطلوب واشنگتن نرسید و معترضان هنگ کنگی نیز با مشت آهنین رئیس جمهور شی جین پینگ، به همراه تصویب قوانین جدید قضایی سرکوب شدند. حالا پای  گزینه نظامی به عنوان یکی از انتخاب های آمریکا  به میان کشیده  شده است. تجهیز و آموزش نظامیان تایوانی، ارسال ناوهای هواپیمابر به دریای جنوبی چین، امضای پیمان نظامی «آکوس» با بریتانیا و استرالیا برای ساخت زیردریایی با محرکه اتمی از جمله اقدامات واشنگتن در راستای تحقق این تصمیم است. به این ها باید لغو محدودیت برد موشکی کره جنوبی و ساخت ناو از سوی ژاپن را هم اضافه کرد. بر این اساس، آمریکا که نمی‌تواند چین را مهار کند، با شکل دادن به محیطی که پکن در آن رشد می کند، سعی در محدود کردن چین دارد.   

تقابل نظامی اولویت چین نیست

در مقابل، چین نیز کشوری نیست که آمریکا بتواند به تقابل نظامی با آن برود. این کشور پس از آمریکا و روسیه به سومین قدرت نظامی جهان بدل شده است. چین که دهه هاست قدرتی اتمی به شمار می رود، طی سال های گذشته دست به تولید و توسعه سلاح های نظامی زده است. با رشد سریع فناوری نظامی، پکن که سه سال پیش نخستین ناو هواپیمابرش را به بهره‌برداری رسانده بود، در حال ساخت دومین ناوهواپیمابرش در اسکله‌های شانگهای است. با وجود این افزایش قدرت، تقابل نظامی با آمریکا و متحدان غربی اش اولویت چین نیست. پکن در دریای جنوبی بر سر جزایر مورد مناقشه  همسایگانش همچون فیلیپین، ویتنام و مالزی را تحریک می کند، ده ها جنگنده و بمب افکن را به آسمان تایوان می فرستد، مقتدرانه برای واشنگتن لفاظی می کند، اما در عمل حواسش به عدم تنش جدی نظامی با آمریکا هست.

ثبات اقتصادی و محافظت از آن، بزرگ ترین دلیل این خویشتنداری چین در مواجهه با  اقدامات تحریک آمیز آمریکا و متحدانش است. همین رخنه چین در اقتصاد آمریکا بود که باعث شد ترامپ نتواند به نتیجه مطلوب خود از جنگ تعرفه‌های تجاری دست پیدا کند. چین تحت ریاست شی جین پینگ می داند که رفتن به سمت جنگ های نظامی می تواند این کارت مهم را از دستان پکن درآورد.

بنابراین آن ها می کوشند که از هر تنش نظامی حداقل در کوتاه مدت جلوگیری کنند. اما این به معنی چشم پوشی پکن از حاکمیتش بر جزیره تایوان نیست. برای همین، رئیس جمهور شی جین ‌پینگ، در کنگره خلق چین گفت که «هیچ کس نباید اراده بی‌شائبه، عزم راسخ و قدرت مردم چین را در دفاع از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی دست کم بگیرد. وظیفه تاریخی اتحاد دوباره کامل سرزمین مادری باید محقق شود و قطعا محقق خواهد شد.» تقابل واشنگتن - پکن در مناقشه تایوان و بی تمایلی چین برای جنگ شبیه این مصرع از غزل سعدی است که می گوید: «ای بی‌بصر! من می‌روم، او می‌کشد قلاب را».

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha