به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، پنل سوم سمپوزیوم «سینمای ملی» با موضوع «سینمای فراملی» بعدازظهر دوشنبه (۲۴آبان) به همت دانشکده هنر و معاونت پژوهشی دانشگاه برگزار شد.
در ابتدای این نشست فرشاد عسگریکیا عضو هیأت علمی دانشکده هنر دانشگاه سوره به عنوان دبیر این نشست به ارائه چکیدهای از نتایج گفت وگوهای پنل اول و دوم پرداخت.
آثار سینماگران ما در سطح جهانی مورد توجه است
در ادامه این نشست محمدباقر قهرمانی دانشیار پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران به بیان نظرات خود در مورد سینمای فراملی پرداخت و بیان کرد: در مطالعات سینمایی چند بخش داریم که به آن توجه می شود که از جمله آنها مباحث تاریخی، زیبایی شناختی، تکنولوژی و فرهنگ و هنر است.
قهرمانی ادامه داد: امروز مرزهای ملی تحت تاثیر تغییرات فناوری و پیشرفت جهانی دیگر به پررنگی گذشته نیست و این مرزها در حال ساخته شدن هستند و برساختههای فراملی بیش از پیش برجسته شدهاند.
وی افزود: تنوع و پخش تولیدات سینمایی امروز بیش از هرزمانی فراملی شده اند و دیگر صرف یک فضای ملی را در برنمی گیرند. در نتیجه و بر اساس آنچه بیان شد تولید، توزیع و پخش و اکران امروز نقش مهمی در سینمای فراملی دارند.
در بحث فراملی، سینما همان گونه که بر فرهنگ اثر می گذارد، بازتاب فرهنگ اجتماعی موجود است؛ سینمای ایران جزو معدود سینماهایی است که وقتی فیلمی تولید میکند جهان به دنبال آن است تا ببیند چه محتوایی تولید کرده است
دانشیار پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، تصریح کرد: اگرچه مشکلات اقتصادی در این زمینه وجود دارد و سینمای ایران همانند دیگر کشورها بودجه کلانی بر این موضوع ندارد اما آثار سینماگران ما در سطح جهانی مورد توجه است.
قهرمانی گفت: مالکیت سینما به صورت سنتی برعهده تهیه کننده بوده و امروز می بینیم که در سینمای فراملی مالکیت پخش میشود و مرزها را در مینوردد.
وی با اشاره به المپیک امسال و شرکت گروهی بی مرز در رقابت ها، این موضوع را در تشابه با سینما تفسیر کرد و گفت: سینمای امروز همانند گروه پناهندگان در المپیک امسال یا برنامه ای چون تلگرام مختص به یک کشور نیست و هم به لحاظ بودجه و هم به لحاظ محتوا تعلقی جغرافیایی ندارد و ماهیت فراملی دارد.
سینمای امروز ایران در جهان مخاطب و اقبال دارد؛ باید واقع گرا باشیم و قرار نیست بزرگ نمایی کنیم؛ درست است که این سینما مشکلات اقتصادی دارد ولی قرار نیست سینمای ایران را بکوبیم؛ سینمای ایران نشئت گرفته از فرهنگ ایرانی است و در جایگاه خود حائز اهمیت. سینمای ما سابقه همکاری با سینمای جهان را دارد و چهرههایی را دارد که در جهان شناخته می شوند
پیشنیاز جهانی شدن سینمای ایران، صنعتی شدن آن است
جابر قاسمعلی فیلمنامهنویس، سخنران بعدی این نشست بود که با اشاره به جدال متاخر جامعه ایران در حوزه سنت و مدرنیته، تصریح کرد: بحث سینمای فراملی بحثی کلیشهای است که ما همواره آن را در زمینههای دیگر هم داشتهایم و همچنان درگیر این بودهایم که جامعه ما سنتی است یا مدرن؟
در صدسال اخیر همواره در نوسان بین این دو سویه مدرن و سنتی بوده ایم و این مقوله وقتی به سینما می رسد موضوع را تاحدی مغشوش می کند. ایران امروز هنوز موقعیتی که در آن زندگی می کند برایش مشخص نیست چنانچه ما در بخشهایی سنتی و در برخی موارد مدرن هستیم
وی افزود: ما تا زمانی که سینمای ملی نداشته باشیم، سینمای فراملی و جهانی هم نخواهیم داشت و علت نداشتن سینمای ملی هم در فقدان سینمای صنعتی در ایران است.
نویسنده مجموعه تلویزیونی «وارش»، گفت: اگر میبینیم در این میان فیلم یا فیلمهایی از ایران خوش درخشیده و جوایز جهانی گرفته و اقبالی فراملی داشتهاند، این موضوع بیش از آن که محصول جامعه باشد، حاصل رویکردهای فردی و پراکنده اشخاص و فیلمسازان (ناصر تقوایی، عباس کیارستمی و اصغر فرهادی) است.
قاسمعلی ادامه داد: مادامی که سینمای ایران ساخت صنعتی به خود نگیرد، اتفاق جهانی شدن سینما جز تلاش های پراکنده اشخاص نبوده و تبدیل به یک جریان نخواهد شد و ما جریانی به اسم سینمای فراملی و جهانی نداشته و نخواهیم داشت.
وی تا زمانی که اقتصاد ما اقتصادی وابسته به نفت است، همه ارکان زندگی ما و متاثر از آن سینمای ما، سینمایی دچار نوسان خواهد ماند. برای حرکت به سمت سینمای صنعتی نیاز به آزادی در سینما داریم؛ سینمای آزاد سینمایی است که پتانسیل و قدرت جریان سازی دارد.
این نویسنده سینما و تلویزیون تاکید کرد: فشار، نگره ایدئولوژیک و ممیزیها اگر از روی سینمای صنعتی برداشته شود، اتفاقا این سینما، سینمایی انقلابی و مستقل خواهد بود که همه خروجیهایش شبیه یکدیگر نیستند.
سینمای ایران باید هویتیابانه و انقلابی_آرمانخواهانه باشد
شهریار زرشناس استاد دانشگاه به عنوان دیگر صاحبنظر این نشست، تصریح کرد: با توجه به این که ایران و مردم ایران هویت دیرپای تاریخی دارند و علی رغم گسست های سیاسی، جریان تداوم فرهنگی (زبان، ادبیات و زیست جهان و سبک زندگی) و هویتی در ایران حضور داشته است، چرا ما نباید به سمتی برویم که سینمای ما تجسم مولفههای اصلی و زیربنایی هویتی ما باشد؟
وی ادبیات و شعر و حتی نثر ما این راه را موفق طی کرده است؛ بر این اساس ادبیات و شعر ما علاوه بر مولفههای ملی، مولفههای فراملی دارد اما سینمای ما هرگز به این سمت نرفته است که بتواند تجسم مولفههای ایرانی-اسلامی باشد.
نویسنده کتاب «درباره دموکراسی»، افزود: سینمای ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی توجه شاخصی به مولفههای هویتی و ریشهای ما برای ظهور سینمای ملی نداشته است. مثلا زمانی که رستم را به عنوان یک ریشه هویتی در نظر بگیرید و با ایلیاد و اودیسه (اثر هومر شاعر یونانی) مقایسه کنید، متوجه این اغفال خواهید شد.
زرشناس گفت: آیا در سیاست گذاریهایمان نباید سینمایی به نام سینمای هویت را با مولفههای عدالتخواهی و معنویت زندگی شرقی مطرح و برجسته سازیم؟ سینمایی که میتواند از سوی مخاطب غیرملی شنیده و حتی پذیرفته شود.
این استاد دانشگاه یادآور شد: انقلاب اسلامی ایران میتوانست زبان سینمای ایران برای بیان کردن مولفههایی چون آرمانخواهی و هویت و معنویت باشد و چرا ما نباید این را از مسئولان سینمایی و فعالان عرصه سینمایی مطالبه کنیم؟
همین مولفه هاست که باعث می شود زمانی نوام چامسکی و میشل فوکو به این انقلاب توجه میکنند و عناصر هویتی و آرمان خواهانه را در آن ببینید
وی در انتها تاکید کرد: به عنوان یک پیشنهاد و شاید راهحل رفع مسائلی که از آن سخن رفت، سینمای ایران باید به سمت سینمایی هویت یابانه و سینمایی انقلابی-آرمان خواهانه (و نه شعارزده) حرکت کند.
سمپوزیوم علمی سینمای ملی که به شکل آنلاین (برخط) از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۸:۳۰ روز دوشنبه (۲۴ آبان) از سوی دانشگاه سوره در حال برگزاری است، طی چهار نشست پیدرپی به تعاریف و اهداف سینمای ملی، چالش های پیش روی سینمای ملی ایران، سینمای فراملی و چشمانداز آینده سینمای ملی خواهد پرداخت.
سمپوزیوم پیش رو تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که خاص بودگی یک سینمای ملی تا چه حد و چه میزان، ریشه در پرسشهای تکنیک، فن، مضمون، هویت، ملیت، نژاد، قوم, دین، آئین، مناسک، مراسم و انسجام ملی فرهنگ یک سرزمین دارد.
دبیر نشستهای بعد از ظهر فرشاد عسگریکیا عضو هیأت علمی دانشکده هنر دانشگاه سوره است.
نظر شما