مقامات رژیم صهیونیستی همچنین درک کرده اند که هرگونه اقدام برای تکرار تجربه جنگ نظامی علیه لبنان مانند جنگ سال ۲۰۰۶ به تحقق اهدافشان کمکی نمی کند بلکه این رژیم باید هزینه های غیرقابل تحمل دیگری را بپردازد زیرا هر جنگی برای امنیت ملی آن بیش از گذشته خطرناک تر خواهد بود.
در این میان مقامات سعودی اظهارات « جورج قرداحی» وزیر اطلاع رسانی لبنان را که پیش از عهده دار شدن مقام وزارت بیان و در آن جنگ علیه ملت مظلوم یمن را محکوم کرده بود، بهانه ای ساختند تا سناریوی ضد حزب الله را با کمک ابزارهای خود در لبنان تشدید کنند.
در چارچوب این سناریو سعودی و چند کشور دیگر تحریم های سیاسی و اقتصادی را بر لبنان که با مشکلات اقتصادی و مالی مواجه است، تحمیل کرده اند تا شاید بتوانند راهبرد صهیونیستی « کشیدن فرش از زیر پای حزب الله» را محقق سازند اما این اقدام که صهیونیست ها آن را « بی تدبیری ریاض» توصیف کرده اند به مذاق آنها خوش نیامده است.
صهیونیست ها اعتراف کرده اند که اقدام ریاض نه تنها به تضعیف حزب الله و مقاومت منجر نمی شود بلکه با منافع و راهبردهای رژیم جعلی اسرائیل در تضاد است.
در گزارشی که روزنامه لبنانی الاخبار منتشر کرده ، آمده است: بنابراین اسرائیل هنوز هم روی فرو بردن مقاومت در باتلاق فتنه داخلی و یا ایجاد یک تعادل داخلی که جنبش مقاومت را در ابتکارعمل و واکنش و پاسخ دادن فلج و افکارعمومی مقاومت را علیه آن تحریک می کند تا به یک سازمان منزوی درعرصه های مردمی و سیاسی تبدیل شود، دل خوش کرده است.
رژیم جعلی اسرائیل در پی ناکام ماندن دلبستگی هایش به پیامدهای اشغال عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ و خروج ارتش سوریه از لبنان در سال ۲۰۰۵، باردیگر و زمانی به تحولات داخل لبنان دل بست که گزینه های نظامی مستقیم و غیرمستقیم آن در سوریه شکست خورد و معادله بازدارندگی ایجاد و تحکیم شده توسط حزب الله نهاد تصمیم گیری سیاسی و امنیتی در تل آویو را از ورود به ماجراجویی های نظامی بزرگ باز داشت.
همزمان پویایی وسرعت تحولات نشان می دهد که هر چه زمان بیشتر می گذرد، تأثیرات توانمندی های روزافزون حزب الله برعرصه های امنیتی ، نظامی ، اقتصادی و سیاسی دشمن صهیونیستی بیشتر خواهد شد.
با وجود بحرانهای بیسابقهای که لبنان با آنها مواجه است، روزنامه صهیونیستی معاریو با اشاره به سخنان گذشته «موشه یعالون» رئیس اسبق ستاد ارتش صهیونیستی، نوشت: «هیچکس در ارتش اسرائیل حاضر نیست با صدای بلند بگوید که می تواند مانع موشکهای حزب الله شود».
یعالون پیشتر گفته بود، این ایده که حزب الله از موشک ها علیه اسرائیل استفاده نمی کند در جنگ سال ۲۰۰۶ فروریخت.
الاخبار نوشت:این تردید و سردرگمی صهیونیست ها نشان دهنده آگاهی ارتش دشمن است که حزب الله امروز توانایی های خود را برای مقابله با هرگونه حمله و تجاوز اسرائیل صرف نظر از شرایط فعال خواهد کرد و به همین دلیل است که تاکنون دشمن صهیونیستی از ورود به ماجراجویی های نظامی خودداری کرده است.
پیوند زدن بین مدیریت بحران اقتصادی در لبنان با ابزارها و اهرم های بین المللی، داخلی و منطقه ای (عربستان سعودی) و استراتژی رژیم صهیونیستی در مقابله با حزب الله مبتنی بر واقعیت ها و بستر و روند تحولات است.
این همان چیزی است که ارتش، نهادهای ارزیابی و نظارتی و مقامات رسمی دشمن صهیونیستی بیان می کنند و آن را فرصتی برای «بیرون کشیدن فرش از زیر پای حزب الله» می دانند.
در این زمینه روزنامه صهیونیستی معاریو اواخر سال ۲۰۲۱ میلادی فاش کرد : معادله موجود با حزب الله، ارتش اسرائیل را به یاد «جنگ سرد» بین اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده می اندازد و به همین دلیل اسرائیل از تحقق آنچه در رویاروئی نظامی با حزب الله نتوانسته است، بدست آورد درصدد دستیابی به آن از دروازه اقتصادی است، همانطور که جنگ سرد با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی «بدون شلیک یک گلوله به پایان رسید».
صهیونیست ها و چرایی تکرار مطالبات علیه حزب الله
درترجمه این دیدگاه و دلبستگی های دشمن صهیونیستی، قابل درک می شود که چرا صهیونیست ها در سفرهفته گذشته «لیندا توماس گرینفیلد» سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد به فلسطین اشغالی مطالبات خود از کاخ سفید را تکرار و شرط اعطای هرگونه کمک آمریکا به لبنان را اجرای مواردی مرتبط با حزب الله از جمله « دورشدن نیروهای حزب الله از مرزها، تعهد ارتش لبنان به دشوار کردن تلاش حزب الله برای ساخت موشک های دقیق و جلوگیری از ورود سلاح به لبنان » اعلام کردند.
اینها مطالبات جدیدی نیست، بلکه این شروط و موارد مشابه را دولت آمریکا همواره در لبنان پیگیری کرده است اما درخواست مکرر آنها توسط صهیونیست ها به منزله بخشی از راهبرد آنها در رویارویی با مقاومت است.
علاوه بر این، پس از تحولاتی که لبنان پس از تشکیل دولت « نجیب میقاتی » شاهد آن بود از جمله برداشتن گام های مورد انتظار برای مقابله با بحران اقتصادی و مالی و پس از طرح سوالاتی در مورد چشم انداز استراتژی آمریکا، طبیعی است که اسرائیلی ها ، راهبردهای خود در رویاروئی با مقاومت را تکرار کنند.
بحران در لبنان و درخواست صهیونیست ها از آمریکا برای تشدید آن
براساس گزارش روزنامه صهیونیستی« یدیعوت آحرونوت» برجستهترین فردی که شرط کمکهای غرب به لبنان در مقابل تسلیم شدن به خواستههای اسرائیل را آشکار کرده، ژنرال « گیورا آیلاند» رئیس پیشین شورای امنیت اسرائیل است.
او خواسته است که مقامات اسرائیلی باید از آمریکا بخواهند بحران در لبنان را تا جایی پیش ببرد که این کشوردرمقابل این دو گزینه قرارگیرد، « گرسنگی و فقر و ناامیدی از فرصت بهبودی اوضاع » و یا « متعهد شدن حزب الله به دست کشیدن از توانائی های کیفی و دقیق خود و ایجاد سازوکارهای نظارتی شدید برای التزام حزب الله به این تعهد و همچنین وادار کردن لبنان به امضای توافقنامه ترسیم مرزهای دریایی براساس پیشنهاد واشنگتن».
دلبستن اسرائیل به رفع موانعی که مقاومت لبنان درمقابل طمع ورزی ها و تجاوزهای آن ایجاد کرده، همانطور که آیلاند توضیح می دهد از این واقعیت ناشی می شود: حزب الله بیش ازهر چیز یک جنبش سیاسی مردمی است که جایگاه خود را از مشروعیت نیروی مدافع لبنان در برابر اسرائیل می گیرد.
وی مدعی شده که منشا این قدرت و قوت می تواند « نقطه ضعف » هم باشد.
براساس این مفهوم، دلبستگی رژیم صهیونیستی این بوده است که شرط دست کشیدن لبنان از مقاومت در مقابل دریافت کمکهای اقتصادی باید با یک کارزار عملیاتی رسانهای و سیاسی همراه شود تا حزبالله را مانعی برای دریافت کمکهایی معرفی کند که لبنان را نجات میدهد.
هدف این شرط و این کارزار، ایجاد فشار داخلی بر حزب الله به ویژه از داخل خانواده و طرفداران مقاومت به موازات تبلیغ این ایده است که تسلیم شدن لبنان در مقابل پیشنهاد آمریکا برای حل وفصل مناقشات مرزهای دریایی، «فرصتی بزرگ به لبنان برای استخراج گاز و حل بحرانی خواهد داد که هر روز تشدید می شود».
آیلند در پایان گزارش خود تاکید کرده «روش مقابله با حزبالله نباید صرفاً نظامی باشد و فعال شدن اهرمهای سیاسی و اقتصادی مؤثرتر و کمخطرتر است».
این نظر آیلاند نشان می دهد که این روش و گزینه برای اسرائیل کمتر خطرناک است زیرا شامل یک رویاروئی نظامی پرهزینه برای آن نمیشود و موثرتر است زیرا ضعف هایی را که لبنان و ابزارهای عربی، آمریکایی و لبنانی آن دارند، می پوشاند.
راهبردی مملو از خطر
با این وجود، عملکرد و ارزیابیهای صهیونیست ها چشماندازی را در میان دستگاه های تخصصی این رژیم ترسیم کرده که راهبرد علیه حزب الله در همه جهات آن ازجمله داخلی لبنان مملو از خطر است زیرا حزب الله همواره در تبدیل تهدید به فرصت موفق بوده است و این ارزیابی پس از ورود سوخت از ایران به لبنان بسیار تقویت شد.
الاخبار خاطرنشان می کند: بنابراین این مسیر و سناریوی اسرائیل با رایزنی مستمر بین این رژیم با کشورهای غربی، با احتیاط و برنامه ریزی یکپارچه مدیریت می شود.
تشدید فشار سعودی با توجه به ضعف مخالفان حزب الله نتیجه عکس داشته است
دراین چارچوب، مؤسسه بررسی های امنیت ملی رژیم صهیونیستی در خصوص « بی تدبیری سعودی ها در مدیریت رویارویی با مقاومت در لبنان پس از توسل ریاض به آخرین اهرم فشار که به کاهش نفوذ سیاسی عربستان در لبنان منجر شده است» ، هشدار داده و تاکید کرده است که این بی تدبیری ریاض به « ایجاد تغییر در نظام داخلی لبنان و تضعیف حزب الله» منجر نمی شود.
این موسسه صهیونیستی همچنین اعتراف کرده که «ضعف مخالفان حزبالله در لبنان به ادامه بحران که میتواند نتیجه عکس داشته باشد، منجر می شود» و همچنین «میتواند لبنان را از کشورهای غربی دور کند و نفوذ حزبالله و ایران را در لبنان تحکیم کند که این وضعیت با منافع اسرائیل و غرب در تضاد است».
طرح جایگزینی که این موسسه صهیونیستی بجای گزینه سعودی ارائه کرده، این است: «شروع یک حرکت مشترک آمریکا، فرانسه و طرف های عربی برای تدوین روشهای اقدامی است که میتواند حزبالله را بدون آسیب رساندن به مخالفان حزب الله در داخل لبنان تضعیف کند».
انتظار نمی رود دشمنان مقاومت از پروژه های خود با هدف سلب لبنان از عناصر و مولفه های قدرت و دسیسه برای تسلیم کردن لبنان در مقابل شروط رژیم صهیونیستی که آن را در برابر طمع ورزی ها و تجاوزهای اسرائیل و توطئه کشاندن آن به داخل محور اسرائیلی – آمریکایی تحت عنوان « عادی سازی روابط با اسرائیل» آسیب پذیر می کند، دست بردارند.
از این رو در مقابل مردم و مقاومت لبنان گزینه ای جز پایداری و پیروزی و تبدیل خطرها و تهدیدها به فرصتها برای متبلور کردن راه کارهای آزادسازی لبنان از وابستگی به انحصار داخلی و وابستگی به کسانی که به لبنان از چشم منافع اسرائیل نگاه میکنند، ندارند.
نظر شما