به گزارش روز سه شنبه خبرنگار گروه علمی و آموزش ایرنا، بررسی الگوهای پناه گیری هنگام وقوع زلزله با توجه به بررسی های انجام شده در ارتباط با چگونگی رفتار هنگام زلزله در دنیا تا سال ۲۰۰۴ تنها یک مدل پذیرفته شده در کشورهای دنیا به نام DCH بوده که برگرفته از سه کلمه Drop (بنشین)، Cover (سر و گردن را بپوشان) و on Hold (جایی را محکم نگهدار) است.
در این حالت به افراد توصیه می شد تا در هنگام زلزله برای حفظ تعادل خود بلافاصله روی زمین نشسته، سپس به سرعت در مکان مناسبی (مانند زیر میز محکم، گوشه دیوار داخلی) پناه گرفته و از سر و گردن خود محافظت کرده و تا اتمام لرزش های زمین در این وضعیت باقی بمانند.
اما در سال ۲۰۰۴، کاپ که مسوولیت یک تیم غیردولتی امداد و نجات را در آمریکا بر عهده داشت، با استناد بر مشاهدات خود در چند زلزله مختلف، روش دیگری را تحت عنوان مثلث حیات Triangle of Life پیشنهاد داد.
تئوری مثلث حیات به افراد توصیه می کند تا به جای پناه گرفتن در زیر میز، در کنار اجسام سنگین و متراکم مانند یخچال پناه بگیرند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که دو روش DCH و مثلث حیات Triangle of Life تنها روش های مطرح شده تاکنون برای واکنش و پناه گیری در هنگام زلزله هستند.
با توجه به اطلاعات جمع آوری شده از سراسر دنیا، هم اکنون در بسیاری از کشورهای جهان همچنان روش DCH توصیه می شود و روش مثلث حیات به صورت رسمی پذیرفته نشده است. روش آموزش پناه گیری در ایران نیز بر اساس روش DCH است و دانش آموزان هر سال در روز هشتم آذر با اجرای مانور «زلزله و ایمنی» آن را تمرین می کنند و درعین حال در کتب درسی خود به طور متناوب با این موضوع آشنا می شوند.
مروری بر رفتار مردم در زمان زلزله
در کشورهای مختلف در این بخش، با مروری کوتاه بر تحقیقات انجام شده در خصوص رفتارهای مردم در زلزله های نوامبر ۱۹۸۰ جنوب ایتالیا، زلزله های ژاپن در فاصله زمانی ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۳، زلزله یک مه ۲۰۱۱ لورکا، زلزله لس آنجلس و رفتار سوئدی های مقیم ژاپن در زلزله ۱۹۹۵ کوبه ژاپن به تجارب جدید دست پیدا خواهیم کرد.
در این میان پژوهشی توسط دیوید الکساندر تحت عنوان «رفتار افراد در زمان وقوع زلزله» در جنوب ایتالیا انجام شده است. این زلزله در ۲۳ نوامبر ۱۹۸۰ به بزرگی ۶.۸ ریشتر به وقوع پیوست که در آن حدود ۲ هزار و ۷۳۵ نفر کشته، هشت هزار و ۸۴۲ نفر زخمی و تقریبا ۲۸۰ هزار نفر بی خانمان شدند.
مطابق نتایج این تحقیق، دستپاچگی و فرار، دو عکس واکنش اشتباه بوده که افراد در هنگام وقوع این زلزله از خود نشان دادند. این طور به نظر می رسد که ترس و دستپاچگی واکنشی قابل پیش بینی بوده و این امر ناشی از فقدان آگاهی افراد در مورد خطرات احتمالی در زلزله است.
اوهتا و اوهاشی به بررسی میدانی رفتار افراد هنگام وقوع زلزله طی زلزله های اخیر در ژاپن پرداخته اند که نتایج به دست آمده از این پژوهش شامل دو مورد کلی است: که نخست مهمترین عامل که رفتار اشخاص را مشخص و تعیین می کند، شدت زلزله است و دوم الگوهای رفتاری افراد در هنگام و بعد از وقوع زلزله بسیار متنوع است و می توان این الگوهای رفتاری را بر اساس ویژگی های شخصیتی افراد و محیط پیرامون آنها تعبیر و تفسیر کرد.
در این پژوهش، عکس العمل و رفتار افراد بلافاصله بعد از وقوع زلزله مورد بررسی قرار گرفته است. دسته اول واکنش هایی است که همزمان با افزایش شدت زلزله افزایش پیدا می کنند.
به طور کلی می توان گفت رفتارهایی مانند دستیابی به اطلاعات ضروری در مورد حادثه رخ داده، فرار از محل وقوع زلزله رفتاری هستند که با افزایش شدت زلزله افزایش پیدا می کنند و بازگشت به محل سکونت برای شروع مجدد و سـریع زنـدگی رفتاری است که با افزایش شدت زلزله کاهش پیدا می کند.
همچنین گزارشی از زلزله شهر لورکا در اسپانیا نشان می دهد که در اثر زلزله ۵.۲ ریشتری، بسیاری از مردم بر اثر سقوط نماهای ساختمان های تاریخی و قدیمی ریزش سقف و تخریب ساختمان آسیب دیده اند. در این مطالعه، با تعدادی از افراد بلافاصله بعد از وقوع زلزله مصاحبه شده است. اکثر افراد لرزش ها را که حس کرده به سمت خیابان فرار کرده اند.
بعضی از افراد در خیابان های باریک به طرف دیوارها حرکت کردند. این اقدامات نشان می دهد که برای مردم این منطقه از قبل آموزش خاصی صورت نگرفته و افراد برای رویارویی با زلزله آمادگی نداشته اند و از این رو دستپاچه شده اند.
نکته دیگر در این گزارش نشان می دهد که اکثر خط های تلفن بعد از وقوع زلزله اشغال بوده و بیشتر مردمی که با مراکز مرتبط با حوادث تماس می گرفتند، در مورد زمان زلزله بعدی سوال می کردند. این نوع سوال ها نشان می داد که مردم منطقه هیچگونه آگاهی از موضوع زلزله نداشته و اگر به افراد آگاهی داده شود، می توان انتظار داشت که مردم آموزش ها را فرا بگیرند و تا حدی عکس العمل های مناسبی از خود نشان دهند.
تحقیقی دیگر تحت عنوان «عکس العمل افراد بلافاصله در هنگام وقوع حوادث» توسط گولتز و همکاران انجام شده که به مطالعه موردی زلزله اول اکتبر ۱۹۸۷ در لس آنجلس به بزرگای ۵.۹ ریشتر می پردازد. این زلزله در ۰۷:۴۲ صبح رخ داد و تعداد زیادی از افراد در محل کار خود حضور داشتند.
این تحقیق با در نظر گرفتن متغیر ترس سعی کرده ارتباطی منطقی بین ترس و واکنش افراد ایجاد کند. مطابق با نتایج این پژوهش، پناه گیری در چارچوب در و قرار گرفتن در کنار اسباب و مبلمان خانه از مهمترین واکنش های افراد هنگام وقوع زلزله بوده است.
افرادی که هنگام وقوع زلزله در مشغول رانندگی بودند، اکثرا خودروی خود را به کنار جاده و بزرگراه هدایت کرده و سپس آن را متوقف کردند. در این پژوهش، ترس به عنوان عامل مهم در زمینه تصمیم گیری برای محل پناه گیری شناخته شده است.
از جمله پژوهش های دیگر توسط اناندر و والنیـوس بررسی واکنش های روانشناختی و تجارب سوئدی های مقیم ژاپن است که زلزله کوبه ژاپن را با بزرگای ۷.۲ ریشتر در ۱۷ ژانویه سال ۱۹۹۵ در ساعت ۰۵:۴۶ صبح تجربه کردند. در این زلزله حدود پنج هزار نفر کشته و ۲۵ هزار نفر به طور جدی زخمی شدند. با توجه به اینکه زلزله در ساعت های اولیه صبح اتفاق افتاده تعداد خیلی کمی از افراد بیدار و تقریبا نیمی از افراد خواب بودند. بیشتر افراد با احساس لرزش های شدید از خواب بیدار شدند، ولی به دلیل این لرزش ها، توانایی برخاستن از جای خود را نداشتند.
اقدامات اساسی که افراد پس از این زلزله به آن اشاره کردند، عبارتند از پناه گرفتن زیر میز، بازکردن درهای خروجی، پیدا کردن چراغ قوه (به علت اینکه هوا هنوز تاریک و برق قطع بوده است)، پیدا کردن کفش (به علت وجود خرده شیشه بر روی زمین)، و پوشیدن لباس برای اینکه بتوانند خانه را ترک کنند. بعد از وقوع زلزله اکثر افراد خانه های خود را ترک کرده و سعی کرده اند در کنار خانواده ها، همسـایگان و یا دوستان خود باشند. تعدادی از افراد برای اعضای خانواده و یا دوستان خود که زخمی شده بودند عملیات امداد و کمک رسانی را انجام داده بودند. در اینجا نیز ترس و احساس دستپاچگی از عمده ترین واکنش هایی بوده که توسط افراد نشان داده شده است.
آگاهی مخاطبان در مورد پناهگیری
آگاهی از نحوه پناه گیری در زمان وقوع زلزله تا حدی آسیب های ناشی از آنرا می کاهد. در این بخش، به منظور شناخت در صد نسبی سطح آگاهی مخاطبان از روش های پناه گیری در زمان وقوع زلزله، از آنها سوال شد که آیا قبل از زلزله از پناه گیری در زمان زلزله اطلاع داشتید. از مجموع ۲۹۰ مصاحبه شونده، ۸/۴۴ درصد پاسخ مثبت دادند. به نظر می رسد سطح آگاهی مردم نسبت به این پدیده مطلوب نبوده است.
بررسی ها نشان می دهد که «دانشجویان»، «معلمان» و «مهندسان ساختمان، نیروهای نظامی و انتظامی، امدادگران و نجات گران» به ترتیب آگاهی بیشتری نسبت به دیگر گروه های شغلی دارند.
همچنین بررسی ها نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین تحصیلات و میزان آگاهی افراد از روش های پناه گیری وجود دارد. در واقع، با افزایش سطح میزان تحصیلات، میزان آگاهی افراد نیز بیشتر می شود.
علاوه بر این، رابطه سن افراد با میزان آگاهی آنان از روش های پناه گیری مورد مطالعه قرار گرفت. اینطور به نظر می رسد که با افزایش سن، میزان آگاهی افراد در مورد روش های پناه گیری در زمان زلزله کاهش پیدا می کند.
مطالعات موردی انجام شده رفتارهای مردم هنگام زلزله در ایران و دیگر کشورها نشان می دهد که عکس العمل طبیعی و ناخودآگاه همه افراد در هنگام زلزله ترس، دستپاچگی و فرار است.
آموزش های ایمنی در برابر زلزله سعی دارد به جای دستپاچگی و فرار، افراد را آماده کند تا اقدام به پناه گیری کنند. این امر چون برخلاف فطرت طبیعی انسان است، نیاز به آموزش و تمرین زیاد دارد تا در ضمیر ناخودآگاه افراد جای گرفته و آنها بتوانند به صورت خودکار با کمترین میزان دستپاچگی اقدامات صحیح را انجام دهند.
بر اساس مطالعات انجام شده و با توجه به اینکه اکثر افراد منبع آموزشی خود را مدرسه، کتاب های درسی و برگزاری مانور های آموزشی معرفی کرده اند، پیشنهاد می شود به برگزاری مانور های مداوم و برنامه ریزی شده در مدارس توجه بیشتری صورت گیرد و دانش آموزان در دوره های زمانی متناوب به طور مثال به صورت فصلی مانور را اجرا کنند و فقط به اجرای مانور سالی یکبار (۸ آذر هر سال) اکتفا نشود.
با توجه به اینکه ساخت و ساز اصولی یکی از عوامل مهم در کاهش خطرات ناشی از زلزله به شمار می آید و درعین حال افراد مصاحبه شونده آموزش را نیز به عنوان یکی از روش های ایمن بودن در برابر زلزله معرفی کرده اند؛ پیشنهاد می شود در برنامه های آموزشی و رسانه های آموزشی از جمله پوستر، تیزر های آموزشی و غیره به مسائل ساخت و ساز و مفاهیم ساده ای که می تواند افراد را با اصول و ساخت و ساز آشنا کند، پرداخته شود. این امر باعث می شود تا افراد ضمن آشنایی با این موارد به مسائل ساخت و سـاز محیط پیرامون خود هنگام تعمیرات و یا ساخت بنای جدید توجه کنند.
با توجه به اینکه نیمی از افراد مصاحبه شونده در پاسخ های خود اعلام کردند که آموزش های مربوط به پناه گیری را بعد از زلزله دریافت کردند، پیشنهاد می شود در برنامه های آموزشی سعی شود به مسائل مربوط به پناه گیری و ایمن سازی غیر سازه ای و اقدامات مربوط به بعد از زلزله با هم و به صورت یک مجموعه واحد توجه شود تا افراد بتوانند در شرایط بحرانی بر اساس آگاهی و آمادگی های خود خطرات ناشی از زلزله را حتی الامکان کاهش دهند. - با توجه به اینکه افراد مصاحبه شونده آموزش «چهره به چهره» را به عنوان یکی از موثرترین روش های آموزش انتخاب کرده اند، در این راستا پیشنهاد می شود از روش های آموزشی که یاد گیرندگان و مخاطبان در فرآیند یادگیری مشارکت فعال دارند، استفاده شود.
همین طور بهتر است تلاش شود با توجه به ساختار دانشی مخاطبان و برقراری تعامل با آنها مطالب آموزشی به نحو ساده و روشن آموزش داده شود، چون یادگیری که از این طریق حاصل می شود به صورت پایدار و عمیق بوده و عموما مخاطبان آنچه را که فرا می گیرند به راحتی و با اشتیاق بیشتری اجرا می کنند.
در نهایت، پیشنهاد می شود با توجه به اینکه رادیو و تلویزیون جزو رسانه هایی هستند که در دسترس افراد بوده و معمولا افراد بیشتری را جذب خود می کنند، برنامه هایی کوتاه به صورت انیمیشن یا طنز با محتوای آموزشی در مورد اقدامات ایمنی و آمادگی در برابر زلزله در سه زمان قبل، هنگام و بعد از زلزله تهیه و از شبکه سراسری یا استانی با فاصله زمانی متناوب پخش شود، زیرا پرداختن به موضوع زلزله در یک زمان خاص مثلا در زمان اجرای مانور سراسری زلزله در مدارس کشور و یا همزمان با سالگرد یک زلزله ویرانگر اثربخشی مداوم و طولانی نخواهد داشت و به سرعت به دست فراموشی سپرده می شود.
این روزها و شب ها وقوع زلزله ها و زمین لرزه های وقت و بی وقت در مناطق مختلف کشورمان به اهل معنا این درس و آموزش جدید را می دهد که پناه گیری در چارچوب درها دیگر منسوخ شده و هنگام زلزله ارجحیت پناه گیری بر فرار افراد هنگام زلزله است.
طبق دستور العملهای آموزش همگانی جمعیت هلال احمر افراد باید در این زمان روی زمین بنشینند، به شکل چهار دست و پا یا دو زانو (به طوری که تعادل شان حفظ شود)، از سر و گردن شان محافظت کنند، سپس زیر یک میز محکم رفته و با دست میز را نگه دارند تا تکان نخورد.
همچنین با توجه به اینکه در مناطق روستایی که خانههایشان به شکل خشتی و گلی است ارجحیت با فرار و خروج از منزل است و به دلیل امکان بیشتر فروریختن منازل روستایی بهتر است افراد بلافاصله بعد از وقوع زلزله از خانه خارج شوند.
افراد باید بدانند که قرار گرفتن در کنار اشیای شیشهای، پنجرهها، دیوارهای خارجی و غیر حامل، زیر لوستر و وسایل تزیئنی و به ویژه آسانسورها از پرخطر ترین نقاط خانه است.
همچنین باید بدانند که بهترین حالت برای محافظت از کودکان این است که آنها را در بغل بگیرید. همچنین در خصوص افراد معلول جسمی- حرکتی نیز باید صندلی چرخدار آنها در حالت قفل شده باشد تا به دنبال زلزله این وضعیت به تکان خوردن و حرکت آنها نشود. اگر افراد در حالت خواب به سر میبرند نیز باید تا پایان زلزله در جای خود باقی بمانند و با بالش سر و گردن خود را حفظ کنند.
همچنین با توجه به اینکه افراد در زمان وقوع زلزله هرگز نباید به سمت راههای خروجی و پلکانها هجوم ببرند، اغلب مصدومیتها و شکستگیهای ناشی از زلزله به این دلیل اتفاق میافتد.
بر اساس آخرین بررسیها قرار گرفتن در چارچوب درها و در گوشه مبلمان و نظایر آن تحت عنوان مثلث حیات منسوخ شده است و این به دلیل آن است که ممکن است با قرار گرفتن در چارچوبها، به دنبال تکانهای زلزله درب حرکت کند و منجر به پرت شدن افراد شود به همین دلیل نیز اخیرا دیگر قرار گرفتن در این مکانها توصیه نمیشود. به همین جهت بهتر است افراد در هر جایی که هستند با دور شدن از مکانهای پرخطر فقط روی زمین بنشینند و سر و گردن خود را حفظ کنند.
با امید به اینکه راهکارهای ارائه شده با فرض مقاوم بودن ساختمان ها و رعایت اصول ساخت و ساز، بتواند در گسترش فرهنگ ایمنی و کاهش آسیب های ناشی از سوانح موثر واقع شود.
نظر شما