سیده زهرا قریشی دانشآموخته دیپلماسی آب و هیدروپلیتیک چهارم دی در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: در شرایط «کاهش داشته»(کاهش منابع آبی) و «افزایش تقاضا» برای منابع محدود، آنچه که میتواند امنیت را برای حوضه به ارمغان آورد، ارزشهایی است که جامعه و کارگزاران برای صیانت یا تقویت آنها حاضر به هزینه کرد یا چشم پوشی از خواستههایشان باشند.
اما چرا نباید در این شرایط داشتهها را مجدد افزایش داد؟
چون بالطبع با افزایش داشتهها(انتقال آب)، خواستهها نیز افزایش مییابند اما افزایش داشتهها محدود و بهصورت خطی است و افزایش خواستهها غیرخطی و غیرقابل کنترل. لذا طرحهای انتقال آب، بارانزایی ابرها، کشت گلخانهای و استفاده از سیستمهای آبیاری تحت فشار جوابگوی مسأله کمیابی آب و مناقشات کنونی زایندهرود نیست. برای نمونه، سیاستهای توسعه سیستمهای آبیاری تحت فشار بیش از نیم قرن است در ایران بهمنظور دستیابی به رفاه اجتماعی، در پیش گرفته شده است و بر اساس آن، زیرساختهایی با هدف مواجهه با دوگانه «بحران منابع آب» و لزوم تأمین «امنیت غذایی» در نظر گرفته شده است تا با افزایش تولید محصولات کشاورزی، بهرهوری بیشتری از منابع آبی اتخاذ شود؛ اما غافل از آنکه به تبع افزایش دسترسی به منابع آبی، خواستهها و انتظارات ذیمدخلان و کشاورزان دچار تحول میشود. با این تفاوت که توسعه دسترسی به منابع آبی، به سبب محدودیت ذاتی این منبع، بهصورت محدود افزایش مییابند؛ اما خواستههای ذیمدخلان بهصورت نامحدود ممکن است افزایش یابند. در نتیجه خروجی این سیاست، افزایشِ سطح زیرکشت و افزایشِ مصرف آب شده است.
همچنین طرحهای انتقال آب نیز در بُعد ایدئولوژیک، نتیجه مشابهی به همراه دارند. این طرحها در وهله اول برای تأمین نیاز شرب در دست اجرا قرار میگیرند؛ اما عدم توجه به بازده طولانی زمان اجرا و بهرهبرداری، در طول زمان خواستهها و اولویتها را بهشدت تغییر میدهد و در نتیجه پروژههای انتقال آبی که با توهم تأمین امنیت آبی توصیه میشوند در عمل تنها چالشهای جدید امنیتی برای کشور در مسیر خط انتقال بههمراه خواهند داشت و دارند، زیرا به پدافند غیرعامل و تهدیدهای فنی و اجتماعی و همچنین خواستههای ذیمدخلان در بلندمدت توجهی نمیشود. خروجی آن میشود شکستن بیش از ۴۰باره خط انتقال آب به یزد.
اما چه کار باید کرد؟
گام اول در مواجهه با مسأله آب زایندهرود آن است که به واسطه افزایش ضریب ایدئولوژیک «تحمل اجتماعی» را در این شرایط بحرانی بالا برد و با اقدامات سریع، ارزشهای قابل صیانت را برای ذیمدخلان افزایش داد تا از واکنشهای اعتراضآمیز احتراز جویند. بهمنظور افزایش تحمل اجتماعی در وهله اول شفافیت بسیار حائزاهمیت است. منظور از شفافیت عبارت است از شفافسازی شبکه مسائل و مشکلات حوضه آبریز زایندهرود، شفافسازی تصمیمهای اتخاذ شده پیرامون مواجهه با مسائل حوضه آبریز زایندهرود، شفافسازی اجرای طرحها و راهکارهای مدنظر برای زایندهرود، شفافسازی در پایش اثربخشی طرحهای اجراشده برای مواجهه با مسائل و مشکلات حوضه آبریز زایندهرود، شفافسازی منابع و مصارف حوضه از سراب تا پایاب با استفاده از پیادهسازی یک سیستم حسابداری آب و تهیه تابلو منابع و مصارف با همکاری نهادهایی نظیر وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، صنعت-معدن-تجارت و سازمان حفاظت محیط زیست، شفافسازی و معرفی تصمیمسازان مسبب وضعیت حال زایندهرود در بخشها و استانهای مختلف با هدف و عدم دریافت مشورت از خود مسببان وضعیت حال حاضر مناقشات زایندهرود در حوزههای مدیریت آب، کشاورزی، صنعت، آمایش سرزمینی و غیره.
شفافیت در ابعاد مطروحه میتواند زمینه را برای کسب پذیرش ذیمدخلان به مشارکت و همراهی آنها فراهم آورد و به قولی «تحمل اجتماعی» را برای خروج شرایط از بحران فراهم سازد.در گام دوم و پس از افزایش تحمل اجتماعی در حوضه آبریز زایندهرود ضروری است حس رضایت در میان ذیمدخلان ایجاد شود تا با مشارکت مؤثر، شرایط آبی پذیرفته شده در اجتماع شکل گیرد. بر این اساس، باید تلاش کرد داشتهها و خواستهها را بر یکدیگر منطبق نمود تا بتوان در بلندمدت به «امنیت آبی اجتماعی شده» دست یافت.
البته توصیه به پیشگیری اقدامات منجر به انطباقدهی داشتهها و خواستهها به مثابه افزایش داشتهها نیست و باید بپذیریم توان اکولوژیکی منطقه با محدودیت جدی مواجه است. توصیهها و راهکارهای پیشنهادی در این گام عبارتند از: ایجاد مشوق برای کسب پذیرش صاحبان صنایع برای استفاده از آب خاکستری مطابق با ضوابط و استانداردهای زیستمحیطی مانند تخفیفهای مالیاتی، اتخاذ سیاستهای تشویقی (پرداخت وام یا مابه ازای حقابه ایشان) یا تنبیهی (اعمال مالیات بر ارزش افزوده محصولات با نیاز آبی بالا) به منظور یکپارچهسازی اراضی، ایجاد مشوق و حمایت برای ترغیب ذیمدخلان به نصب کنتورهای هوشمند روی چاهها و پمپهای نصب شده روی رودخانه زایندهرود به منظور تعیین برداشت آب، توسعه الگوی کشت مناسب و ایجاد پذیرش برای پیادهسازی آن با استفاده از استراتژی هویج و چماق (تنبیه و تشویق) و مواجهه با چاههای غیرمجاز با استفاده از استراتژی هویج و چماق (تنبیه و تشویق).
در نتیجهگیری مجدد متذکر میشوم، توجه به تغییر در هر سه مؤلفه داشتهها، خواستهها و ضریب ایدئولوژیک برای نیل به امنیت آبی در حوضه آبریز زایندهرود حائزاهمیت است و غفلت و عدم توجه به هر یک از این سه مؤلفه میتواند عامل تهدیدساز و در نتیجه عامل ایجاد یا تشدید کننده ناامنی باشند.
نظر شما