روزنامه ایران هشتم دی یادداشتی را به قلم نغمه امینی فعال محیط زیست در مازندران منتشر کرد و نوشت: درست است که سازمان محیط زیست متولی حمایت از حیات وحش است اما هیچ نهادی مسئولیت حمایت از حیوانات اهلی را بر عهده نمیگیرد. با این شرایط جنگ سگها، گاوها و حتی خروسها براحتی و البته غیر قانونی برگزار میشود. عدد شرط بندیها هم برگزار کنندگان را ترغیب به این کار میکند.
ورزا جنگی در برخی مناطق جنگلی نوشهر، چالوس، چمستان، رویان و... برگزار میشود. ورزاها (گاوهای نر جنگی) ازنژاد گاوهای کوهاندار بومی استان هستند که صاحبانشان آنها را برای جنگ تربیت میکنند. در فواصل مشخص که بیشتر اوایل بهار است صاحبان، شاخ گاوها را تیز کرده و پس از آغشته کردن شاخها به سیر(برای اینکه ضربه کاریتر باشد) این گاوها را به جان هم میاندازند. شاید در سالهای دور این مراسم بیشتر میان کشاورزان نوعی تفریح به حساب میآمده اما در سالهای اخیر شرط بندیهای کلان جای تفریح را گرفته و حالا عدد شرط بندیها برگزار کنندگان را بیش از پیش ترغیب به این کار میکند و تنها چیزی که برایشان مهم نیست جان و سلامت حیوان زبان بسته است.
بارها حیوانات زخمی از این جنگها را درمان کرده ام. هر چند برگزاری این جنگها در واقع غیرقانونی است اما تا زمانی که شکایتی از این افراد صورت نگیرد برخوردی با آنها نمیشود. در واقع تنها مورد قانونی که امکان برخورد با این افراد را میدهد، اتهام تشویش اذهان عمومی است. باید نگران فشار روانی که به گاوها وارد میشود بود. هرچند این موضوع تنها مربوط به گاوهای نر نیست. جنگ سگها هم بسیار خطرناک است.
متأسفانه دامداران با تربیت گاوها و اغلب سگهای چوپان از عوامل اصلی برگزاری این مراسم هستند. حتی برخی شنیدهها حاکی از آن است که با خوراندن مواد روان گردان به حیوان تلاش میکنند گاو را عصبانیتر کنند و سود بیشتری به دست بیاورند. در واقع هر چه گاوها جنگیتر باشند قیمت آنها بالاتر است. قانونی برای دفاع از حیوانات زبان بسته نیست و خلافکارها همیشه هوای هم را دارند و منسجم عمل میکنند. برای همین اکثراً بعد از اینکه کارشان تمام شد اخبار آن پخش میشود.
درست زمانی که کاری از دست کسی بر نمیآید. درست است که ما خلأهای قانونی در این زمینه داریم اما مردم هم باید برای پاره کردن این زنجیره حیوان آزاری همکاری کنند. من معتقدم قانون در کنار فرهنگسازی کارایی دارد. مردم اگر ارزش گونههای بومی را بدانند و این آگاهی را داشته باشند که برگزاری این گونه مسابقات مصداق بارز حیوان آزاری است آن وقت خودشان جلوی آن را میگیرند. افراد باید یاد بگیرند عکس انداختن با لبخند کنار لاشه یک حیوان و حیوان آزاری یا تماشا کردن و انتشار آن در شبکههای اجتماعی نه تنها امتیاز محسوب نمیشود، بلکه وجهه اجتماعی افراد را در سطح جامعه پایین میآورد.
اتفاق بدتری که در راستای جنگ خروسها، سگها و گاوها رخ میدهد، اشاعه و گسترش آن در شبکههای اجتماعی است. متأسفانه شبکههای اجتماعی پر شده از فیلمها و عکسهای جدال دو حیوان، خروس جنگی، سگ جنگی، گاو جنگی... و تماشاچیان بیشمار محلی که همراه با فرزندان و کودکانشان با کف و سوت و هورا کشیدن مشغول مثلاً لذت بردن از حیوان آزاری هستند! موضوعی که به عقیده من هر چه زودتر باید توسط دستگاههای قضایی و سازمان محیط زیست و دیده بان حقوق حیوانات پیگیری شود.
نظر شما