حیات سیاسی حضرت فاطمه(س) تجلی‌گاه توحید و برگی از سند حقانیت تشیع

تهران- ایرنا- سوم جمادی‌الثانی سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) است؛ بانوی گفتمان‌ساز و تمدن آفرینی که ارتباط میان امام(ع) و امت در جامعه را با سبک زندگی، معنویت و رفتار خود به تصویر کشید. حیات سیاسی آن بانوی پرهیزکار تجلی‌گاه توحید و برگی از سند حقانیت تشیع به شمار می‌رود.

رسانه‌های مختلف ۱۵ دی، نگاه ویژه‌ای به سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) داشته‌اند. به گونه‌ای که طیف‌های گوناگون خبری از جمله اصولگرایان، اعتدالگرایان و اصلاح‌طلبان هر کدام گزارش‌ها و گفت وگوهایی در این خصوص منتشر کرده‌اند که در ادامه بخشی از این گزارش‌ها رصد می‌شود.

رسانه‌های اصولگرا

فاطمه(س) الگویی برای همه نسل ها

روزنامه ایران با درج یادداشتی به قلم جواد محدثین دین پژوه، نوشت: امروزه، در دوران بحران‌های فکری و عقیدتی، انتقال میراث گرانبهای تشیع از نسل پیشین به نسل نو، درگیر چالش‌ها و آمیخته با تحولات پیچیده اجتماع ما  و جهان است.تغییرات گسترده فرهنگ ارتباطات و تأثیرات عمیق تکنولوژی بر باورها و نگرش‌ها و... یادآور این سخن حکیمانه است که: «فرزندان خود را به گونه‌ای غیر از تربیت خویش بپرورید که آنان متعلق به زمانی غیر از زمان شمایند.»این سخن قطعاً شامل تربیت دینی نیز هست و البته به معنای تغییر رویکرد، روش و زبان تربیت است، نه تغییر محتوا و ارزش‌ها. در این نوشتار، روی سخن ما با کسانی است که در سایه سنگین تحولات اشاره شده و در طوفان حوادث، به میراث گرانبهای دینی سست عقیده نشده‌اند و «آنچه خود داشته‌اند زبیگانه تمنا نمی‌کنند» آنها که بر ارزش این گنجینه پرارج واقفند و دل در گرو حفظ و ترویج آن دارند.قرآن کریم به وضوح پیامبر اکرم(ص) را «الگوی نیکوی مؤمنان» شمرده و آن حضرت، دختر بزرگوار خود را با تعبیراتی ستوده که بالاتر از آنها را در مقام تأیید وتمجید از کسی نمی‌توان یافت.حضرت زهرا (س) بانویی است که پیامبر اکرم (ص) او را تنها همتای علی بن ابی طالب (ع) دانسته و فرمودند: اگر او نبود، تا قیامت کفوی برای علی علیه السلام یافت نمی‌شد. صدیقه طاهره (س)، به موجب فضایلی که اینها گوشه‌ای از آن است، برترین الگوی والای اهل ایمان و بویژه بانوان مؤمن تا قیامت خواهد بود. اما در اینجا سؤالی خود می‌نماید. آیا بانویی که قرن‌ها پیش می‌زیسته و تندباد حوادث روزگار، عمر کوتاهی را برای او رقم زد، چگونه می‌تواند الگوی زنان عالم، در همیشه تاریخ باشد؟ آیا بهتر نیست که به سراغ شخصیت‌های معاصر و نزدیک به زمان خود برویم که هر نقشی ایفا نموده‌اند، در شرایطی شبیه به وضعیت ما بوده و الگوبرداری از آنها عملی‌تر است؟بررسی و پاسخ به این سؤال را طی چند مرحله پی می‌گیریم: پایه‌های اساسی کمال چیست و با گذر زمان چه نسبتی دارد؟ هر انسان متعارفی به سلسله‌ای از ارزش‌ها ارج می‌نهد و آنها را می‌ستاید؛ ارزش‌هایی از قبیل پاکی، صداقت، سختکوشی، وفاداری، گذشت، افتادگی و تواضع، نوع دوستی، سخاوت، عطوفت و... اساساً ارزش‌های یاد شده، محدود به زمان و مکان نیست و دستخوش تغییر نمی‌گردد. اگر سخن از سخاوت باشد، کدام الگو را زیباتر از بخشیدن لباس عروسی توسط نوعروس، در آستانه جشن ازدواج سراغ دارید که فاطمه(س) چنین کرد. یا آنکه اهل خانه‌ای از کوچک و بزرگ، سه شب متوالی غذای مختصر افطار خود را ببخشند که اهل خانه فاطمه(س) چنین کردند. اگر سخن از عطوفت باشد، فاطمه(س) در صحنه‌های سخت دوران بعثت در مکه با کمی سن، آنقدر به پدر ملاطفت می‌ورزد که پیامبر(ص) او را «ام ابیها» می‌خواند و در دوران زندگی مشترک که همزمان با آغاز دوران پرمشقت هجرت به مدینه شکل می‌گیرد، چنان با همسر خود رفتار می‌کند که امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «وقتی به خانه می‌آیم و به زهرا می‌نگرم، تمام غصه‌هایم برطرف می‌گردد.»در باب قناعت و همسرداری چنان است که امیرالمؤمنین (ع) باید به اصرار از او بخواهد تا چیزی را از شوهر درخواست نماید، زیرا او پرهیز دارد که تقاضایی از همسر بنماید، نکند که فراهم نمودن آن خواسته، در توانش نباشد و به سختی‌اش بیفکند. آنچنان سختکوش و تلاشگر است که سلمان حضرتش را هنگام آسیاب کردن گندم می‌بیند، در حالی که دستان مبارکش زخم شده و همزمان به بچه‌داری مشغول است و چون سلمان تعجب می‌کند که فضه کجا است؟ بانو شرح می‌دهد که خدمتگزار را استراحت داده و امروز روز کار فاطمه(س) و فراغت فضه است.

فاطمه زهرا(س) کوثر جاری در جان انسانیت

کورش شجاعی در یادداشتی در روزنامه خراسان نوشت:‌ ... و خدا فاطمه (س) را آفرید از صلب اشرف انبیا، ختم المرسلین حضرت محمد مصطفی و دامن خدیجه کبری و این بی همانند فرزند را خداوند حکیم در قرآن کریم کوثر نامید که «خیر کثیر» است نه تنها برای پیامبر خدا بلکه برای جهانیان، زهرای اطهر در تمام زوایای وجودی، خیر بی منتهاست چه آن جا که برای پدر، ام ابیهاست، چه آن جا که «پاره تن رسول» برای امیرالمومنین تنها «کفو» و همسر بی همتاست، چه آن جا که برترین و بهترین مادر دنیاست نه فقط برای «حسنین» و «زینبین» که برای امت حضرت مصطفی و بلکه برای همه حق مداران جهان، همه وجود صدیقه طاهره، خیر بی انتهاست چه آن جا که دو سید و سرور اهل بهشت و زینب و ام کلثوم را در دامن خود می پروراند، چه آن جا که به صریح کریمه قرآن سه روز افطار خود و فرزندانش را به اسیر و یتیم و مسکین می بخشد و چه آن جا که در جریان دعوت نصارای نجران، تنها بانوی همراه پیامبر در کنار امیرمومنان (ع) و حسن(ع) و حسین(ع) است و چه آن جا که جمع وجود اطهرش در حضور حضرت مصطفی و گردآمدنشان تحت «کساء» با امیرمومنان و «حسنین» به مشیت و اراده الهی می شوند خمسه طیبه و «آل عبا» و «اهل کساء» سیدة النساء العالمین. او که پیامبر عظیم الشأن اسلام عطر بهشت را از وجود مبارکش می بویید و به هنگام ورود پاره تنش از جا برمی خاست و به سویش می شتافت (قام الیها) و برپیشانی و دستانش بوسه می زد. همه جا و در همه حال خیر کثیر بود و هست و خواهد بود چه در خانه کنار پدر، چه در کنار همسر، چه در مسجد  و چه در هنگام «خطبه فاطمی» خواندن در دفاع از سنت رسول ا... و امامت و ولایت ووصایت برحق امیرمومنان، چه حتی به گاه ناله «پشت در» آتش زده شده! وجود منصوره دو عالم هم بهانه آفرینش است و هم برکت و مایه حیات طیبه، هم حلقه وصل «رسالت» و «امامت» است و هم سند بی بدیل حقانیت امامت و ولایت و هم «شفیعه» روز جزا. این کوثر همیشه جاری در دل تاریخ از ازل تا ابد که به فرموده حضرت ختمی مرتبت رضایتش، رضایت ختم رسل و اندوهگینی و غضبش، اندوهگینی و غضب رسول خاتم است در همه ابعاد وجودی هم خیر بی انتها و هم الگو و اسوه بی همتاست چه در جایگاه فرزندی برای پدر ومادر، چه در مقام همسری برای همسر، چه در جایگاه والای مادری برای فرزندان، چه در جایگاه ایمان و باورمندی و بندگی سراسر خلوص در درگاه حضرت رحمان، چه در هنگامه نماز که «زهره زهرا» و مایه غبطه جمیع فرشتگان و ملائک مقرب درگاه خداوندی است. چه در مقام هدایت گری و روشنگری و صیانت از سنت نبوی و احیای کتاب خدا و مجاهده مومنانه در مسیر احقاق حق و اثبات حقانیت امامت و ولایت با یادآوری حدیث «دار» و «منزلت» و «ثقلین» و«ضربت علی فی یوم خندق» و... واقعه غدیر خم! و چه آن گاه که بزرگ بانوی جهان، دخت گرامی و پاره تن پیامبر آخرالزمان به خاطر ناهمراهی مردمان، شبانه و غریبانه در کوچه های مدینه بر در خانه های انصار و مهاجر «دق الباب» بیدار باش و هوشیاری و طلب یاری می کرد و لبیک نمی شنید! وصف زهرای اطهر سینه ای به فراخی سینه پیامبر(ص) و امیرمومنان(ع) و ائمه معصومین (ع) و علمی به گستردگی اقیانوس می خواهد که مختص خود این حضرات است.

مادرانگی؛ گوهر مفقود عصر

روزنامه فرهیختگان در گزارشی آورده است: زمینی بودن زن را نباید در امور اخلاقی بلکه باید معنای زمین استعاری دانست. زمین گستره‌ای است که زمینه ظهور انواع و انحای ثمرات و مظاهر قرار می‌گیرد. زمین وجود، آنجاست که چیزی هنوز نیامده است و خواهد آمد. درواقع هر چیزی قبل از آنکه چیزی باشد به سبب بستری به نام زمین است که هست و پس از آنکه رفت همچنان به زمین می‌رود. ن‌گرایی، وارونگی مردسالاری: بسیار گفته شده است که عصر ما، عصر مردسالاری است و این مردسالاری باید با مبارزه بی‌امان فکری و فرهنگی و اجتماعی و حقوقی و سیاسی و... زنان یا علاقه‌مند به زن‌گرایی (فمینیسم) اصلاح شود. دامنه این بحث و ادعا آنقدر وسیع و بزرگ است که ورود به آن و اظهارنظر درباره آن چندان میسور و آسان به نظر نمی‌رسد. اجمالا این هست که اولا در معظم فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، چه باستانی و چه متاخر، همواره مردان از اولویت در ورود به حوزه عمومی و حق تصمیم‌گیری درباره زنان برخوردار بوده‌اند و حال آنکه به نظر می‌رسد این مداخلات اجتماعی و سیاسی به شکل برعکس فراهم نبوده است. زنان به‌ندرت به پادشاهی یا سلطنت می‌رسیده‌اند یا از آموزش‌های عمومی برخوردار بوده‌اند و حتی در مسائل اقتصادی هم نسبت به مردان ثانوی بوده‌اند. این جنس دوم بودن، نوعی ثانویت را در نسبت مرد و زن تداعی می‌کند. برای انسان عصر جدید که تابع آرمان‌های اومانیستی و به‌ویژه فردگرایانه است، این ثانویت بداهتا تعرض و ظلم است. اما مادامی که می‌بینم حتی در عصر تجدد و حتی تا قرن بیستم هیچ قدم جدی‌ای برای رفع این تبعیض‌ها برداشته نمی‌شود و حتی امروز هم در توسعه‌یافته‌ترین کشورهای دنیا هم زنان همچنان ثانوی تلقی می‌شوند، این پرسش به وجود می‌آید که منشاء این ثانوی‌ بودن زن نسبت به مرد کجاست و این پرسشی است که موج سوم فمینیسم، یعنی فمینیسم فلسفی را به وجود آورده است. یک گام مبنایی‌تر برای این پرسش این است که اصلا زن و مرد چه معنایی دارند به‌ویژه آنکه بزرگانی از اهالی اندیشه صراحتا از فهم معنای زن بودن اظهارعجز کرده‌اند و این در دنیای امروز که دنیای اظهارنظر و جسارت به دانستن است، معنایی تکان‌دهنده دارد. درواقع خود ابهام‌زن است که اندیشمند را به عجز وادار می‌کند و نه کم‌توانی پرسشگر. متفکرانی که در جست‌وجوی معنای امروزی زن، که در شکل کلاسیک خود شاید مردسالارانه‌ترین معنای زن باشد، تامل بیشتری کرده‌اند، به این نتیجه رسیده‌اند که اساس تفکر غربی از یونان باستان تا امروز، مردسالار است و این اساس که الگوی فهم آن فلسفه است، فرهنگ کلاسیک غربی را متولد کرده است، اگرچه ورود و حضور سایر منابع فرهنگی ماقبل فلسفه را هم نباید و نمی‌توان انکار کرد.

غریبانه‌ترین قیام تاریخ

روزنامه رسالت در گزارشی آورده است: مصیبت عظیم تمام خلق خداوند، مصیبت امام حسین است. بزرگترین مصیبتی که بر تمام فرشتگان، جنیان، آدمیان، و دیگر جنبندگان و غیر جنبندگان وارد آمده است. امابزرگ‌ترین مصیبتی که بر خود خمسه آل عبا وارد آمد مصیبت مادر بود. مادر ستون زندگی هر آدمی است و از ستون بالاتر. مادر همچون خورشید است در مرکز منظومه. شیرازه است، همچون قلب است در میان کالبد. شهادت حضرت زهرا، خانه اهل بیت را ویران کرد. خانه، در و دیوار و سقف و بستر و مطبخ نیست. خانه، نام دیگر مادر است. مادر که نباشد، خانه قبری بیش نیست. می‌گویند پیامبر در روزهای آخر عمر، زیاد می‌گریست. این گریه از مصیبت ارتحال یا شهادت خودش نبود، می‌دانست بعد از او نزدیکانش آزار می‌بینند. این یعنی مصیبت فاطمه بر پیامبر هم وارد شد! قیام دختر پیامبر، فاطمه اطهر، غریبانه‌ترین قیام دنیا است. سپاهش، یک زن است. میدانش، یک کوچه. شهیدش، یک جنین و یک مادر. اما تأثیرات این قیام، حیرت‌آور است. روضه‌خوان‌ها می‌گویند از آن روز بر در و دیوار خانه حضرت زهرا و امیرالمؤمنین، رگه‌هایی از خون باقی مانده بود. من نمی‌دانم آیا از نبردی که آن روز با آن مادر انجام شد، رد خونی باقی ماند یا نه؛ اما بر در و دیوار خانه تاریخ، از انحرافی که پس از پیامبر شکل گرفت، رگه های خون فاطمه زهرا سلام الله علیها به جا مانده است. او اجازه نداد انحراف، تمیز انجام شود. نگذاشت انحراف، ردپایی از خود به جا نگذارد. نگذاشت این انحراف ارتدادآلود، برای مطالعه‌کنندگان تاریخ سؤالی پیش نیاید و پرسش‌های مهم و هولناک، ذهن هر جوینده حقیقت را نیازارد. فاطمه با میدان‌داری‌اش در کوچه بنی‌هاشم، با حمایت بدنی و زبانی از امیرالمومنین در حین دستگیری و انتقال ایشان به مسجد، با گریه‌های مداوم و احتجاج با مردم مدینه، با ابراز نارضایتی از روند اوضاع سیاست و اجتماع در بستر بیماری و در جریان عیادت‌ها، با تشییع و دفن مخفیانه از روش رسول خدا و دین او و از ولایت دفاع کرد. ولایت، به عنوان امتداد نبوت، همچون جسمی است از برای روح و همچون تنه است از برای ریشه. نبوت بدون ولایت، عقیم می‌ماند. پیامبر می‌فرمایند من برای تنزیل قرآن جنگیدم و به زودی کسی برای تأویل آن خواهد جنگید و در پاسخ به اینکه او چه کسی است؛ به علی علیه السلام اشاره می‌فرمایند.  حضرت زهرا، از هویت جریان حق دفاع کرد و اجازه نداد این جریان در جریان‌های مختلف جامعه مستحیل یا محو گردد. اما بهای این شهادت ایشان در جوانی بود. حضرت زهرا یا هجده سال داشت و یا بیست و هشت سال. جسم حضرت در مدت بیماری، مدام روبه نحیف شدن می‌گذارد تا جایی که گویی از جسم چیزی نمانده و گویی در بستر، کسی نیست! علی بن عیسی اربلی در کتاب کشف الغمه می‌نویسد چون امیرالمومنین خبر وفات همسر خود را از امام حسن و امام حسین در مسجد شنید، از بزرگی مصیبت روی زمین افتاد و با خود می‌گفت: «من خود را به چه کسی تسلیت بدهم ای دخترپیامبر؟ من خود را در مصیبت‌های روزگار به تو آرام می‌ساختم؛ حال بعد تو چه کسی را خواهم داشت؟

بیت نورانی فاطمه (س) در آیه‌ای از قرآن

حجت‌الاسلام محمدعلی معینیان استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم شناخت خداوند را در گروی معرفت اهل عترت علیهم‌السلام دانست و گفت: این مسئله ریشه در آموزه‌های وحی دارد؛ چرا که ما مخلوقات محدود و خداوند نامحدود است. موجود محدود هیچ گاه توان درک خالق نامحدود را نخواهد داشت. پس باید پرسید چگونه و از چه طریق معرفت به خدا پیدا کنیم؟ باید از ذات الهی به سراغ اسماء و صفات ذو الجلال و الاکرام برویم. همچنین درک صفات الهی هم قطعاً‌ برای ما ممکن نیست مگر اینکه متصل به انوار قدسیه الهی شویم. پس ما باید خود را به این انوار مقدس متصل کنیم تا خدای خود را بشناسیم و درک کنیم. وجود مقدس امام باقر علیه‌السلام در روایتی فرمود مادرم زهراء نامیده شد، زیرا خداوند او را با نور عظمت خودش آفریده است. همچنین از عظمت و نورانیت حضرت زهرا سلام‌الله علیها در کتاب ذات‌المتقین از امام رضا علیه‌السلام نقل شده است «کَانَتْ فَاطِمَةُ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ إِذَا طَلَعَ هِلاَلُ شَهْرِ رَمَضَانَ یَغْلِبُ نُورُهَا اَلْهِلاَلَ وَ یَخْفَی فَإِذَا غَابَتْ عَنْهُ ظَهَرَ»؛ یعنی هرگاه هلال ماه رمضان طلوع می‌کرد ــ نام ماه در سه شب اول هر ماه را هلال گویند ــ نورانیت فاطمه بر نور آن غلبه می‌کرد به‌طوری که نور هلال قابل مشاهده نبود، پس هنگامی که فاطمه غایب می‌شد، نور هلال مشاهده می‌شد. اگر به قرآن هم مراجعه کنیم، در آیات متعددی به عظمت و جایگاه این بانوی بزرگوار اشاره شده است؛ از جمله سوره کوثر که مستقیماً‌ اشاره به خلقت آن بانوی بزرگوار اشاره می‌کند. در سوره‌های دهر و احزاب و در آیه تطهیر و نیز در سوره شوری آنجا که فرمود «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی‏» که قُربی وجود مقدس امیرالمؤمنین، حضرت زهرا و حسنین هستند. یا در سوره شعرا مقصود از نساءنا حضرت زهرا است. فضائل و مناقب حضرت زیاد است، اما آیه مدنظر ۳۶ نور است «فی‏ بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال‏»؛ این چراغ پر فروغ که کنایه از آن نور با عظمت است،‌ در خانه‌هایی قرار داده که خداوند اذن داده دیوارهای آن را بالا ببرند تا از نفوذ شیاطین در امان باشد. خانه‌هایی که نام خدا در آنها گفته می‌شود و روز و شب در آن تسبیح گفته می‌شود. این خانه‌های رفیع خود رفعت‌دهنده مؤمنان هستند.

پروردگار انوار الهی را در وجود حضرت زهرا(س) قرار داد

خبرگزاری مهر به نقل از آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نوشت: اگر بخواهیم کمی حضرت فاطمه (س) را بشناسیم، فاطمه‌ای که نامش فاطمه نهاده شد چون تمام مخلوقات عاجز از رسیدن به کنه معرفتش هستند «لان الخلق فطموا عن کنه معرفتها» پس باید با قرآن ارتباط برقرار کنیم و ببینیم خدای تبارک و تعالی که خالق اوست نسبت به فاطمه چه گفته و چه اشارت‌ها در سوره‌ها و آیات قرآن دارد. آن گاه به خصم بگوئیم حال شما آیه‌ای در شأن زنان معاصر فاطمه زهرا (س) به ما نشان دهید؟ که هرگز هیچ اشاره ممدوحی در قرآن نسبت به آنها و مقام آنها پیدا نخواهیم کرد. این بسیار عجیب است؛ لیلة‌القدر قرآن، فاطمه است، لیلة‌القدری که خدا به پیامبرش نیز می‌فرماید: «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ»، لیله مبارکه قرآن، فاطمه است و آت ذی القربی حقه، فاطمه است و بر حسب برخی از روایات، یکی از مصادیق مهم فاسئلوا اهل الذکر، فاطمه است. سوره دهر و سوره کوثر مربوط به فاطمه است. اگر در مورد هر یک از این عناوین بخواهیم بحث کنیم، باید ساعت‌ها صحبت شده و کتاب‌ها نوشته شود. از وجود مبارک پیامبر (ص) سؤال کردند، این کدام بیت است که خداوند اجازه به رفعت و ذکر نام و اسمش در آن داده است؟ این خانه با همه بیوت بشر، با همه کاخ‌ها تفاوت دارد، این ذوات نورانی در میان بشر می‌درخشند، خداوند به این بیوت اجازه داده که رفعت باطنی و معنوی داشته باشد.

نظر رهبر انقلاب درباره تاریخ دقیق شهادت حضرت زهرا (س)

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا (س) روایات مختلف است. از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر (ص). میان علمای شیعه، دو تاریخ مشهور و مقبول است: یکی هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر (ص) و دیگری نود و پنج روز. با توجه به رحلت پیامبر اسلام (ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت ۷۵ روز، در مورخة سیزدهم تا پانزدهم جمادی الاوّل، شهادت حضرت زهرا (س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌خوانند، اما بنا به روایت ۹۵ روز، شهادت حضرت زهرا (س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌خوانند. بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا ۶ روز می‌باشد، ۳ روز در ماه جمادی الاول و ۳ روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از ۱۳ تا ۱۵جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی است. ظاهراً علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماه‌های قمری از رحلت پیامبر (ص) تا شهادت حضرت زهرا (س) ۲۹ روز بوده باشند، حال آنکه در صورت کامل بودن ماه‌های قبل، روز شهادت ۱۳ جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری ۲۹ روزه و حداکثر ۴ ماه قمری ۳۰ روزه می‌توانند پشت سر هم قرار گیرند. اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول ۷۵روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول ۹۵روز، شهادت حضرت زهرا سلام الله عیلها در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می‌شود.

فاطمه؟سها؟الگوی ساخت خانواده و جامعه سالم

فرشته روح افزا در یادداشتی در روزنامه جام جم نوشته است: دنیای پر تنش و سراسر مشغله امروزی، عرصه زیست سالم برای جامعه‌بشری را تنگ‌تر و گذران عمر را با چالش‌های بسیاری مواجه کرده‌است. یکی از مهم‌ترین ابعاد زندگی بشر که در هجوم این سبک زندگی آسیب بیشتری دیده، زندگی خانواده‌هاست. زندگی خارج از آرامش همسران به آسیب‌پذیری خانواده و فرزندان ختم شده‌است. یکی از برندهای شریعت اسلام الگوسازی از شخصیت‌های طراز برای عموم مردم است. حضرت‌زهرا به عنوان بانویی که مورد توجه پیامبر(ص) و حجت خدا بر امامان معصوم معرفی شده یکی از این شخصیت‌های تاثیرگذار است. فاطمه‌زهرا(س)درحالی همسری نمونه برای علی(ع)و مادری بی‌نظیر برای فرزندان خود بود که از توجه به همسایه، حضور در جبهه جنگ و سخنرانی در میان مردم غافل نبود. شیوه همسرداری، اصول تربیتی و فعالیت‌های اجتماعی آن حضرت الگویی جامع برای زنان در ایجاد تعامل و تعادل در زندگی فردی و اجتماعی است.دکتر فرشته روح افزا، مدیر طرح وبرنامه و تدوین وسیاستگذاری شورای عالی فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده از شایستگی‌های زندگی فردی و اجتماعی حضرت‌زهرا(س)و ضرورت الگو پذیری زنان از حیات طیبه بانوی اسلام می‌گوید.فرشته روح افزا، دارای دکترای الکترونیک از دانشگاه منچستر انگلستان و همسر نابغه فضایی، شهید دکتر حاتمی‌است. او علاوه بر تدریس در حوزه تخصص خود، به مطالعه و پژوهش در ارتباط با مسائل زن مسلمان در دنیای امروز نیز می‌پردازد.

محورهای ۲۵گانه مشترک شیعه و سنّی درباره حضرت فاطمه‌زهرا (س)

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محمدجعفر طبسی در نوشتاری به «محورهای ۲۵ گانه مشترک شیعه و سنّی درباره حضرت فاطمه‌زهرا (س) پرداخت و اینگونه نوشت: وهابیت تکفیری در تبلیغات رسانه‌ای خود تلاش می‌کند تا حوادث و موضوعات مربوط به زندگی حضرت فاطمه (س) را پنهان سازد یا آنها را جز اختصاصات و جعلیات شیعه قرار دهد؛ در حالی که منابع معتبر و مشهور اهل تسنّن، ابعاد گسترده‌ای از شخصیت و منزلت حضرت زهرا (س) و فعالیت‌های اجتماعی و مواضع سیاسی آن بانوی والامقام را گزارش کرده‌اند. به طور کلی دست کم ۲۵ محور مشترک و مورد اتفاق در منابع شیعه و سنّی درباره شخصیت و تاریخ زندگی حضرت فاطمه (س) وجود دارد که در این یادداشت فهرست‌وار مطرح می‌شود: ۱. آیه تطهیر (احزاب/۳۳) اکثر قریب به اتفاق علمای اهل سنت این آیه را در شأن امیرالمؤمنین علی (ع)، حسنین (ع) و حضرت زهرا (س) دانسته‌اند. ابن حجر مکی می‌نویسد: «اکثر المفسّرین علی أنّها نزلت فی علیّ و فاطمه و الحسن و الحسین» (الصواعق المحرقة، ص ۱۷۲) البته شیعیان، عصمت اهل بیت (ع) را نیز از این آیه اثبات کرده‌اند. ۲. آیه مباهله (آل عمران/۶۱)تمام مفسّران اهل سنّت معتقدند که منظور از تعبیر «نسائنا» در این آیه، تنها حضرت صدّیقه طاهره (س) است. ۳. آیه ذوی القربی (إسرا/۲۶) وقتی آیه «و آتِ ذَا القُربی حَقَّه» نازل شد، رسول خدا (ص) فاطمه (س) را خواستند و فدک را به او بخشیدند. سیوطی در درّالمنثور (ج ۵، ص ۲۳۸) نقل کرده است که «لمّا نزلت هذه الآیه دعا رسولُ الله فاطمة فَأعطاها فدک». این حدیث را بزار و ابویعلی و ابن ابی حاتم و ابن مردویه از ابی سعید خدری نقل کرده‌اند. (همچنین ر. ک: میزان الإعتدال، ج ۲، ص ۲۸۸ و کنزالعمال، ج ۲، ص ۱۵۸). ۴. خلیفه اول فدک را به حضرت زهرا (س) برنگرداند. جناب بخاری ضمن اشاره به موضوع فدک می‌نویسد: «فأبی أبوبکر أن یدفع إلی فاطمة منها شیئاً» (صحیح بخاری، ج ۵، ص ۸۲). ابوبکر چیزی از فدک را به فاطمه پس نداد. ۵. خشم و قهر و رویگردانی حضرت زهرا (س) از خلیفه اول بخاری پس از نقل حدیث فدک و عدم استرداد آن به حضرت زهرا (س) تعبیر «فهَجرتْه» را استفاده می‌کند یعنی حضرت زهرا (س) به نشانه قهر و غضب، روی مبارک خویش را از خلیفه برگرداند. (صحیح بخاری، ج ۵، ص ۸۲).

راز دفن شبانه و پنهانی حضرت زهرا(س)

به گزارش خبرگزاری ایکنا، آیت‌الله محمدجعفر طبسی، استاد حوزه علمیه در یادداشتی نوشت: از مسائلی که پیوسته و در طول تاریخ اذهان انسان­‌های آزاداندیش از هر مذهبی را به خود مشغول کرده این است که چرا امیرالمؤمنین علی(ع) بدن دختر رسول خدا(ص) و همسر خویش را شبانه به خاک سپرد؟ با آن که ابوبکر به عنوان خلیفه مطرح شده بود، چرا علی بن ابیطالب(ع) او را از تشییع حضرت زهرا(س) مطّلع نساخت؟ با وجود آن که برخی صحابه رسول خدا(ص) افتخار حضور در مراسم را پیدا کردند چرا خلیفه اجازه حضور نیافت؟ آیا در پاسخ به این سؤالات می­‌توان نشانه‌­های عدم مشروعیت برخی مدعیان خلافت را دریافت؟ واقعاً این عدم حضور حاوی چه پیامی می‌تواند باشد؟برخی از نصوص اهل سنت فقط دفن شبانه آن حضرت را ذکر کرده و اشاره‌­ای به علت آن ندارند. متن بخاری در صحیحش از قدیمی‌ترین متون در این زمینه است. او آورده است که وقتی حضرت از دنیا رفتند، علی(ع) شبانه او را دفن نمود و خلیفه را با خبر نکرد: «فلمّا توفّیت دفنها زوجها علی لیلاً و لم یؤذن ابابکر و صلی علیها». هنگامی که (فاطمه(س) وفات یافت، همسرش علی(ع) او را شبانه دفن نمود و ابوبکر را مطلع نکرد و بر او نماز خواند». حاکم نیشابوری شافعی‌مذهب شبیه این مطلب را در المستدرک علی الصحیحین (ج۳، ص ۱۲۶، حدیث ۴۸۱۳) ثبت کرده است. او می‌­نویسد: «دفنت فاطمة بنت رسول الله(ص) لیلاً، دفنها علیّ و لم یشعر بها ابابکر حتی دفنت، و صلّی علیها علی بن ابیطالب». وجه مشترک این متن با متن بخاری در این است که دفن حضرت زهرا(س) شبانه و بدون اطلاع دادن به خلیفه صورت گرفته و علی(ع) بر پیکر زهرا(س) نماز گزارده است. ابن عبد البرّ مالکی مذهب (متوفای ۴۶۳ ق) در الإستیعاب (ج۴، ص ۱۸۹۸) آورده است: «و غسّلها زوجها علی بن ابیطالب، أشارت علیه أن یدفنها لیلاً» همسرش علی(ع) او را شبانه غسل داد و فاطمه(س) به علی(ع) وصیت کرد تا شبانه او را دفن کند.(تهذیب الکمال، ج ۳۵، ص ۲۵۲). طبری نیز شبیه این مطلب را دارد: «و کانت أشارت إلی علیّ أن یدفنها لیلاً».

رسانه‌های اعتدال‌گرا

مرثیه‌ای برای فرهنگ فاطمی

روزنامه جمهوری اسلامی با درج یادداشتی آورده است: امسال، در حالی به سالروز شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها نزدیک می‌شویم که فرهنگ فاطمی دچار غربتی بیش از گذشته است. غربت فرهنگ فاطمی اختصاصی به یک کشور خاص ندارد، اخباری که از کشورهای مختلف داریم نشان می‌دهند حقوق زنان مسلمان آنگونه که در مکتب حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها تعریف شده رعایت نمی‌شود و همین رعایت نشدن، راه را برای پیدایش فاصله میان جمعی از زنان با فرهنگ فاطمی باز کرده است. حساب زنان غیرمسلمان را در این ارزیابی باید جدا کرد. آنها اصولاً در فضائی قرار ندارند که بتوانند با علم و آگاهی درباره اینکه چگونه زندگی کنند تصمیم بگیرند. ما مسلمانان اگر این همت را داشتیم که نیروها و امکانات خود را به جای تلف کردن در جدال‌های بیهوده و برادرکشی‌ها و جنگ قدرت، به عرصه ترویج فرهنگ اسلام ناب محمدی وارد کنیم، امروز می‌توانستیم شاهد پدید آمدن تحولاتی در شیوه زندگی زنان غیرمسلمان در نقاط مختلف جهان و نزدیک شدن آنها به فرهنگ فاطمی و الگو قرار دادن سیره حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها توسط آنان باشیم. در میان کشورهای اسلامی، بیشترین انتظار برای ترویج فرهنگ فاطمی از ایران وجود دارد. ایران، از چهار دهه قبل با یک انقلاب بزرگ مردمی به نام اسلام ناب محمدی، قرار بود به پایگاهی برای ترویج فرهنگ محمدی و علوی و فاطمی تبدیل شود. در مقطعی از عمر نظام جمهوری اسلامی چنین نیز شد ولی بسیار زود این تکاپو از شتاب افتاد و بعدها تا حدود زیادی از این رسالت مهم فاصله نیز گرفت. به جمع‌های خاصی در شهرهای مختلف که خالصانه و با رعایت تمام موازین اخلاقی و ضوابط دینی به عنوان زنان مسلمان فعالیت می‌کنند نباید قانع شد. وجود این جمع قطعاً دلگرم‌کننده و مایه امید است ولی در یک نگاه گسترده به جامعه و با یک ارزیابی واقع‌بینانه نمی‌توان فاصله گرفتن تدریجی نسل‌های جدید دختران و زنان از فرهنگ فاطمی را نادیده گرفت و از خطری که در کمین است دچار بیم و هراس نشد.

جمع بندی

ولایتمداری بزرگترین درس و آموزه های حضرت فاطمه(س) به جهان اسلام است. آن والامقام به عنوان یگانه بانوی اسلام نماد پاکی، عفت، الگو و گوهری ناب نه تنها برای زنان ایرانی بلکه برای بانوان مسلمان جهان است. اینک در جامعه کنونی همگان از ویژگی‌های اخلاقی و خصوصیات بارز آن بانوی اسلام باید درس بگیرند و آن را در عرصه‌های مختلف زندگی و آموزه‌های دینی خود به کار ببندند. سالروز شهادت یگانه دخت پیامبر اکرم(ص) سبب شد تا رسانه‌های مختلف در بخش‌های خبری خود این مهم را بازتاب دهند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha