بازنشسته آبفا از زمان همکاری‌ با حاج قاسم می‌گوید/ معرفتی که مثال نداشت

کرمان- ایرنا- سردار شهید حاج قاسم سلیمانی قبل از آنکه اوایل انقلاب در سپاه پاسداران مشغول به فعالیت شود، یک دوره کوتاه نیز در سازمان آب آن زمان که حالا آبفا شناخته می‌شود سابقه همکاری داشته است.

آنطور که روایت شده حاج قاسم در دوره چندماهه به عنوان مامور قرائت کنتور در کرمان در سازمان آب فعالیت می کرده است و کمتر در مورد این ایام از زندگی او گفته یا نوشته شده است.

خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) استان کرمان در ادامه تولید محتوای مربوط به زندگی و شخصیت سردار سلیمانی در دومین سالگرد شهادت ایشان، اطلاعات مربوط به این مقطع از زندگی سردار را نیز بررسی و پس از چندمدت تلاش توانست یکی از بازنشستگان وزارت نیرو که اوایل انقلاب با سردار سلیمانی سابقه همکاری داشته است را بیابد و با او مصاحبه کند.

غلامرضا شجاعی متولد ۱۳۲۷ البته سال‌هاست که بازنشسته شده اما دوران فعالیت سردار سلیمانی در سازمان آب را بخوبی به یاد دارد؛ این مصاحبه تلفنی انجام شد و وی نیز با روی گشاده پذیرای خبرنگار ایرنا بود.

سردار سلیمانی آنطور که خودش در کتاب خودنوشت «از چیزی نمی ترسیدم» روایت می کند پس از آنکه در نوجوانی مجبور می‌شود برای کسب درآمد و کمک به معیشت خانواده زادگاهش روستای قنات مَلِک در شهرستان رابُر را ترک کند و به مرکز استان بیاید، چندسالی در این شهر ماندگار می‌شود و در موقعیت های شغلی مختلف مانند کارهای ساختمانی و نیز در یک هتل کار می‌کرده است.

تا اینکه چندماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان مامور قرائت کنتور آب در سازمان آب آن زمان مشغول به کار می شود.

شجاعی بازنشسته وزارت نیرو البته می گوید که مدت زمان اشتغال سردار سلیمانی در بخش امور مشترکین سازمان آب زیاد نبود چون وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، وی به کمیته (سپاه) پیوست و پس از آن هم مدام در جبهه حضور داشت.

وی مدت زمان اشتغال حاج قاسم در سازمان آب را در حدود ۶ تا هشت ماه تخمین می‌زند و می‌گوید تا سال ها پس از این همکاری، حتی وقتی سردار در جبهه و لشکر ثارالله مسئولیت های فرماندهی هم داشت ایشان را می دیده است زیرا حاج قاسم وقتی به کرمان می آمد، حتما به همکارانش در سازمان آب هم برای احوالپرسی سر می‌زد.

محبتی کم‌نظیر 

وقتی از شجاعی می‌خواهم ویژگی های سردار سلیمانی را روایت کند، ابتدا با این جمله شروع می کند: ویژگی های خوب که خیلی زیاد داشت، از کدام بگویم. بعد مکثی کوتاه می کند و اینچنین پاسخ می دهد: هر چیزی که درباره حاج قاسم بگویم، مِهر و محبتش را هیچکس جای دیگری ندیده است.

وی توضیح داد: نکته قابل توجهی که نظر همه همکاران را جلب می کرد این بود که سردار چندماه بیشتر با ما همکار نبود؛ آن هم اینطور نبود که مثل ما در محل اداره پشت میز باشد، صبح ها ماموران قرائت کنتور می آمدند لیست را می گرفتند و می رفتند برای قرائت کنتور، بعدازظهر یا فردایش دوباره برمی گشتند اداره؛ پس  حضور دائم مثل سایر کارمندان در کنار دیگران نداشتند اما باوجود این، الفتی که سردار با بچه ها ایجاد کرد مثال زدنی بود.

شجاعی گفت: ضمن اینکه حاج قاسم چند ماه بیشتر همکار ما نبود؛ یعنی مدت زمان زیادی هم از فعالیتش نمی گذشت اما، مهر و محبت و عاطفه ایشان را ببینید، تا چندسال بعد که ایشان در جبهه بود و فرماندهی هم می کرد هم هروقت به کرمان می آمد، امکان نداشت سری به همکاران سابق در سازمان آب نزند؛ حتی اگر شده بود، در حد پنج دقیقه.

احوالپرسی حضوری در هر شرایطی 

وی ادامه داد: احوالپرسی کردنش هم ادا درآوردن نبود؛ محبتش واقعی و خودمانی بود؛ هربار می آمد می رفت تک تک اتاق ها و بچه ها را می دید و آنها را در آغوش می گرفت و می بوسید؛ حتی اگر شده در حد فقط سلام علیک سرپایی؛ اینقدر ایشان با معرفت و با محبت بود، تا تک تک بچه ها را نمی بوسید آنجا را ترک نمی کرد.

«بعدها متوجه شدم سردار سلیمانی در شرایطی این کار را می‌کرد که بعضی وقت‌ها در اوج جنگ، مثلا وقتی کل زمان حضورش در شهر کرمان یک نصف روز بیشتر نبود هم به این قائل بود که در این شرایط حتما به ما در خیابان خورشید در نزدیکی پمپ بنزین سر بزند و خدا می داند در این ایام غیر از ما در سازمان آب، مقید بود که احوال چه کسان دیگری را نیز همزمان جویا شود».

زمان اشتغال به کار در سازمان آب

وی درباره زمانی که سردار سلیمانی در سازمان آب مشغول به کار بود نیز توضیح داد: من مسئول حسابداری بودم اما زیاد می آمد کنار من می نشست و باهم صحبت می کردیم.

«بسیار آدم باهوش و درستکاری بود؛ با آنکه مامور قرائت کنتور بود و ضرورتی بر حضور فیزیکی در اداره نداشت اما اینطور نبود که کار به همکاران نداشته باشد؛ اگر فرصت پیدا می کرد می آمد می نشست با ما صحبت و احوالپرسی می کرد».

شجاعی افزود: من در همان صحبت هایی که با هم داشتیم متوجه شدم ایشان باید بخشی از هزینه های خانواده را هم تامین می کرد. وقتی با هم همکلام می شدیم ، می گفتیم چه خبر، می گفت: سلامتی و هرلحظه می گفت که باید با خدا باشیم.

«البته ما مدت زمان زیادی با هم همکار نبودیم در حدچندماه بود اما در همین حد شناخت هم می توانم بگویم که از همان زمان انسان کاملی بود؛ تا جایی که از دستش بر می‌آمد در کمک به دیگران نه نمی گفت؛ نکته مهم اینکه برای کسی مشکل ساز نبود؛ یعنی یادمان نمی آید که مشکلی برای کسی درست کرده باشد، بلکه مشکل‌گشا بود و می‌شد روی ایشان حساب کرد».

آموزش‌های قبل از جبهه

این بازنشسته وزارت نیرو در ادامه گفت: البته ما بعد از جنگ هم حاج قاسم را باز بارها در سازمان می‌دیدیم البته به شکل دیگری، چون اوایلی که به سپاه رفته بود ایشان در وقت نماز می‌آمد و کار را با اسلحه را در سازمان به کارکنان اداراتی که می خواستند به جبهه بروند آموزش می داد.

بازنشسته آبفا از زمان همکاری‌ با حاج قاسم می‌گوید/ معرفتی که مثال نداشت

« غیر از سازمان آب، ایشان در سازمان های دیگر هم می رفت و در نمازخانه بعد از نماز، کار با اسلحه را آموزش می داد تا کارکنانی که می خواستند به جبهه اعزام شوند، با اسلحه آشنایی داشته باشند؛ البته این نوع آموزش های سردار زیاد طول نکشید چون خودشان به جبهه رفتند و آنجا مسئولیت های زیادی داشتند».

وی افزود: همکاران هم وقتی ایشان را در جمع خودشان می دیدند خیلی خوشحال می شدند چون زمانی قبل تر با هم همکار بودیم و باز هم خودمان را همکار می دانستیم.

«خودم مسئول انجمن اسلامی سازمان آب بودم در همان سال ها؛ در بحث معرفی نیروها برای جبهه و اعزام های داوطلبانه کارکنان هم همکاری داشتم لذا به واسطه این کارها، بعد از اشتغال سردار در سازمان آب هم با ایشان سروکار و ارتباط داشتم.

در جبهه هم هوای بچه هایمان را داشت

شجاعی در ادامه به نقل از رزمندگانی که در جبهه با حاج قاسم حضور داشتند تعریف و بیان کرد: همکارانی که از سازمان آب به جبهه رفته بودند آنقدر تعریف از شخصیت و کمک های حاج قاسم می کردند، انگار که همچنان همکار ماست؛ روحیه عجیبی داشت که اگر با فردی آشنایی قبلی داشت، او را رها نمی کرد و هرجا لازم بود و متوجه می شد، از او به هر شکلی که از دستش بر می آمد، مراقبت و حمایت می کرد.

درستکاری محبوبیت می آورد

از وی درباره علت این محبوبیت سردار سلیمانی حتی پس از شهادتش برای خیلی ها که او را از نزدیک نشناخته بودند می پرسم و می گوید: در نخستین برخورد با ایشان می شد فهمید که چقدر انسان باشخصیت و مهربانی است؛ خب درستکار بودن محبوبیت می آورد.

بازنشسته آبفا از زمان همکاری‌ با حاج قاسم می‌گوید/ معرفتی که مثال نداشت

« شما ببینید وقتی ایشان شهید شد، همه می خواستند در مراسم تشییع پیکر ایشان شرکت کنند، چرا؟ حتما یک دلیلی داشته است، سالم زیست و درستکار بود؛ من خودم با آنکه دیگر سال ها بود که ایشان را ندیده بودم اما هرطور بود خودم را به مراسم تشییع رساندم».

پرسیدم چرا اصرار داشتید که به مراسم تشییع بروید، پاسخ داد: خب، وظیفه داشتم بروم؛ غیر از اینکه همکار بودیم، ایشان را دوست داشتم؛ خیلی ها که در مراسم تشییع آمده بودند، حتی هیچ ارتباطی با ایشان نداشتند و از نزدیک نمی شناختند، اما آمده بودند، ما که دیگر زمانی همکار بودیم؛ حاج قاسم محبوبیت خاصی داشت؛ هم در جبهه و هم بعد از جبهه.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha