آمریکا از همگرایی ایران و روسیه هراس دارد

تهران- ایرنا- «گلن دیزن» استاد دانشگاه در نروژ سفر رئیس‌جمهوری ایران به روسیه را مهم دانست و تاکید کرد: غرب به ویژه آمریکا از تحکیم روابط سه قدرت اورآسیایی روسیه، چین و ایران هراس دارد و تلاش می‌کند بین آن‌ها تفرقه بیندازد زیرا نزدیکی سه کشور مانعی بزرگ برای سلطه جهانی واشنگتن خواهد بود.

رویکرد نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران به ویژه روابط تهران با پکن و مسکو از اهمیت بسیاری برخوردار است به ویژه آنکه «سید ابراهیم رئیسی» به روسیه سفر کرد و با «ولادیمیر پوتین» دیدار خواهد داشت. در این راستا با «گلن دیزن» استاد دانشگاه نروژ گفت‌وگوی انجام دادیم و دیدگاه وی را در زمینه این سفر و سیاست نگاه به شرق دولت سیزدهم جویا شدیم.

از نگاه وی، جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی در ابتکار بزرگ اورآسیایی دارد و تهران برای پکن و روسیه شریک جذابی است؛ ازآنجا که این امر به کاهش وابستگی تهران به غرب می‌شود، آمریکا با آن مخالف است و تلاش دارد آن را تخریب کند.
دیزن تصریح می‌کند، هرچه اختلاف و جدایی میان قدرت‌ها در شرق بیشتر باشد منافع آمریکا بهتر تامین می‌شود؛ ایالات متحده می‌کوشد میان دشمنان خود از طریق اجبار یا دیپلماسی تفرقه بیندازد؛ بنابراین تلاش می‌کند به بی‌اعتمادی بین ایران و روسیه دامن بزند. این استاد دانشگاه، متنوع‌سازی روابط اقتصادی در چارچوب اورآسیای بزرگتر را راه‌حلی امتحان‌شده و موفقیت‌آمیز در زمینه کسب منافع برای تهران و شکست طرح‌های آمریکا ارزیابی کرد.
«مسائل روسیه و غرب» مهمترین حوزه مطالعاتی دیزن است؛ جدیدترین کتاب این استاد دانشگاه «اروپا به عنوان شبه جزیره غربی اورآسیا بزرگ: مناطق ژئواکونومیک در جهان چندقطبی» است.

مشروح مصاحبه با دیزن را می‌خوانیم.

اهمیت ادغام ایران در طرح اورآسیا
ایرنا: سفر رئیس‌جمهوری ایران به روسیه و دیدار با «ولادیمیر پوتین» تا چه اندازه دارای اهمیت است و چرا رسانه‌های غربی تا به این اندازه نگران آن هستند؟
دیزن: برای روسیه این نشست بسیار مهم است زیرا مسکو به دنبال گسترش بیشتر همکاری‌های خود با ایران است. مسکو و تهران در سوریه شرکای یکدیگر بوده‌ و روسیه اکنون علاقه دارد براساس آن همکاری‌های خاص منطقه‌ای، ترتیبات عمیق‌تر و بادوام‌تری را ایجاد کند.
ایران یک کشور مهم در طرح مشارکت بزرگ‌تر اورآسیایی روسیه است. مسکو و پکن به دنبال کاهش اتکای خود به آمریکا هستند و به همین دلیل تهران شریک جذابی برای آن‌هاست.ایران یک کشور مهم در آن چیزی است که روسیه آن را مشارکت بزرگ‌تر اورآسیایی (Greater Eurasian Partnership) می‌نامد. در این شراکت کشورهای سراسر پهنه اورآسیا دستیابی به یکپارچگی اقتصادی را از طریق صنایع، کریدورهای حمل‌ونقل و ابزارهای مالی دنبال می‌کنند.
همچنین روسیه و چین نیز به‌دنبال کاهش اتکای خود به آمریکا هستند و به همین دلیل ایران شریک جذابی برای آن‌هاست. تهران نیز به دنبال کاهش وابستگی خود به فناوری‌ها، صنایع، دلار آمریکا و مسیرهای حمل‌ونقل و مؤسسه‌های مالی تحت کنترل ایالات متحده است.

ایرنا: چرا غرب نگاه به شرق ایران را نمی‌پذیرد و با آن مخالفت می‌کند؟
دیزن:
تا زمانی که ایران هرچه شدیدتر به غرب وابسته باشد، آمریکا می‌تواند ایران را با اجبار و تهدید اقتصادی کنترل کند. اگر ایران اقتصاد خود را با روسیه، چین و دیگر کشورهای شرق همگرا کند، تحریم‌ها علیه تهران تنها موجب جدایی و دوری بیشتر این کشور از آمریکا می‌شود. زیرساخت‌های اقتصادی تحت سیطره ایالات متحده، به وجود اختلاف در گستره اورآسیا وابسته است؛ بر این اساس وقتی غول‌های اورآسیایی با یکدیگر ادغام شوند، سلطه اقتصادی ایالات متحده و اجبار و تهدید واشنگتن علیه سایر دولت‌ها تضعیف و ناکارآمد می‌شود.

پیش از این مشاهده کرده‌ایم که تحریم‌های ایالات متحده علیه روسیه، این کشور را به زانو در نیاورد، بلکه روسیه با متنوع‌سازی عرصه اقتصاد، مسیر خود را از ایالات متحده جدا کرد؛ در نتیجه این اقدام مسکو خود را در برابر فشارهای آتی واکسینه کرده‌است.
ما اکنون پویایی مشابهی را در مورد ایران شاهدیم، زیرا تحریم‌ها علیه ایران نیز تنها به عنوان ابزارهایی عمل می‌کنند که موجب تغییر مسیر ارتباطات مهم اقتصادی این کشور از غرب به شرق می‌شوند. تناقضی در این تحولات آشکار می‌شود که با کاهش وابستگی اقتصادی به غرب، ایران ممکن است بتواند به توافق بهتری با غرب دست یابد.
همگرایی غول‌های اورآسیایی با یکدیگر سلطه اقتصادی ایالات متحده و اجبار و تهدید واشنگتن علیه سایر دولت‌ها را تضعیف و ناکارآمد می‌کند.
ضرورت متنوع‌سازی روابط اقتصادی
ایرنا: برخی در داخل ایران نگران این موضوع هستند که تهران با امضای قراردادهای بلندمدت با کشورهایی مانند چین و روسیه، استقلال خود را تحت تاثیر قرار می‌دهد. آیا با توجه به شناختی که شما از ایران دارید، این اتفاق رخ خواهد داد؟
دیزن: باید به دیدگاه این افراد هم توجه داشت و منطقی است که نسبت به تعمیق مشارکت و وابستگی بیشتر به کشورهای قدرتمندتر ابراز نگرانی شود. دولت‌ها قدرت سیاسی را از وابستگی نامتقارن کسب می‌کنند. برای نمونه، در هر نوع رابطه متقابل بین ایران و چین، وابستگی تهران به چین بیشتر از وابستگی طرف مقابل خواهد بود.

راه‌حل مقابله با این وضعیت نیز تنوع بخشیدن به روابط است. نبود تقارن بین ایران و چین را می‌توان با متنوع‌ساختن روابط کاهش داد. به بیان ساده، اگر ایران ارتباط اقتصادی خود را با چین، روسیه، هند و دیگر قدرت‌های بزرگ در اورآسیا افزایش دهد، هیچ کشوری قادر به اعمال نفوذ بیش از حد بر آن نخواهد بود. در واقع این ساختار اقتصادی چندقطبی، جوهر و ماهیت اصلی مشارکت بزرگ اورآسیایی را تشکیل می‌دهد.

در حال حاضر روسیه نیز راهبرد «اورآسیا بزرگ چندقطبی» را دنبال می‌کند. اگر روسیه فقط با چین همگرا شود، این وابستگی نامتقارن به پکن قدرت نفوذ زیادی را در مورد سیاست مسکو خواهد داد. بنابراین، روسیه مشارکت اقتصادی خود را با ایران، هند، کره‌جنوبی، قزاقستان و سایر کشورهای اورآسیا نیز عمیق‌تر می‌کند. این رویکرد، مشارکت روسیه و چین را پایدارتر و بادوام‌تر می‌کند زیرا یکی از دو طرف نفوذ بیش از حدی را بر طرف دیگر به دست نخواهد آورد.

توصیه من برای تهران این است که استراتژی مشابه مسکو، یعنی تنوع‌بخشی در ارتباطات اقتصادی را دنبال کند که چارچوب اصلی مشارکت بزرگ اورآسیایی را تشکیل می‌دهد.

اگر ایران ارتباط اقتصادی خود را با چین، روسیه، هند و دیگر قدرت‌های بزرگ در اورآسیا افزایش دهد، هیچ کشوری قادر به اعمال نفوذ بیش از حد بر آن نخواهد بود.ایرنا: موقعیت ایران را در منطقه چگونه ارزیابی می‌کنید و آیا ایران را اندازه کافی قدرتمند می‌بینید که بتواند با روسیه و چین قراردادهای منصفانه امضا کند؟
دیزن:
این پرسش بسیار خوبی است. زمانی که قدرت‌های غربی در سال ۲۰۱۴ تلاش کردند اقتصاد روسیه را با تحریم‌ها درهم بکوبند، این کشور در وضعیت آسیب‌پذیر قرار داشت و به همین دلیل نیازمند آن بود که به سرعت به ارتباطات اقتصادی خود تنوع بخشد؛ این مساله به چین اهرم بسیار قدرتمندی را در امضای قراردادها داد. با این حال، اکنون روسیه و چین هر دو درک می‌کنند که ایران یک قدرت بزرگ و در نتیجه شریک حیاتی برای آن‌ها در جنوب اورآسیاست و آن‌ها به تهران نیاز دارند تا از طریق آن، موازنه‌ای را در برابر ساختار اقتصادی تحت رهبری ایالات متحده برقرار سازند. 

همان‌گونه که خاطرنشان کردم، ایران می‌تواند اهرم خود را تقویت کند تا به توافق‌های عادلانه‌ای دست یابد؛ این امر در صورتی رخ می‌دهد که تهران ارتباطات اقتصادی خود را از طریق همگرایی با هر دو کشور روسیه و چین و در حالت ایده‌آل با سایر کشورهای اورآسیا هم متنوع‌تر کند.

اجبار یا دیپلماسی، راهبرد آمریکا برای تفرقه و جداسازی میان کشورها
ایرنا: آیا فکر می‌کنید تلاش ایران و روسیه برای نهایی کردن یک توافق راهبردی، کشورهای غربی را وادار به اقدامی در جهت تضعیف یا حتی نابودی آن می‌کند؟
دیزن:
بله، به طور قطع آنها چنین تلاشی را انجام خواهند داد. ایالات متحده به ویژه در مورد ایجاد تفرقه در بین دشمنانش تلاش خستگی‌ناپذیری دارد تا بتواند سلطه خود را تثبیت کند. آمریکا تمایل دارد روسیه را از آلمان، چین، ترکیه، اوکراین، آسیای مرکزی، هند و به طور قطع ایران دور کند.
بدیهی است که شکل‌گیری مشارکت میان مسکو-پکن-تهران تهدیدی بزرگ برای سلطه ایالات متحده در اورآسیاست، در نتیجه این کشور در برابر آن مقاومت خواهد کرد.پس از جنگ سرد، ایالات متحده در درجه اول بر دور کردن روسیه از اروپا متمرکز بود؛ اگرچه در نتیجه آن اقدامات، روسیه جاه‌طلبی‌های سابق برای ایجاد «اروپای بزرگ‌تر» را کنار گذاشته و ابتکار «اورآسیای بزرگ‌تر» را جایگزین آن کرده است؛ بنابراین ایالات متحده به شدت بر تفرقه و جدایی روسیه و چین به عنوان دو غول بزرگ اورآسیا تمرکز کرده‌؛ بدیهی است که شکل‌گیری مشارکت میان مسکو-پکن-تهران تهدیدی بزرگ برای سلطه ایالات متحده در اورآسیاست؛ در نتیجه این کشور در برابر آن مقاومت خواهد کرد.

ایالات متحده تلاش می‌کند میان دشمنان خود از طریق اجبار یا دیپلماسی تفرقه بیندازد. آمریکا در این چارچوب به سوء‌ظن و بی‌اعتمادی بین ایران و روسیه دامن می‌زند؛ این درحالی است که واشنگتن به هر دوی آن‌ها پیشنهاد تعامل دیپلماتیک می‌دهد تا دو کشور به مخالفت با یکدیگر بپردازند. از دیپلماسی سه ضلعی هنری کیسینجر در دهه ۱۹۷۰ اغلب به عنوان دستورالعمل اصلی یاد می‌شود که توانست چین را از اتحاد جماهیر شوروی دور کند.

آمریکا در دوره پس از جنگ سرد، در دورانی تلاش بسیاری کرد تا به روسیه پیشنهاد مشارکت محدود با غرب را در ازای دوری از چین و ایران ارائه دهد.آمریکا تلاش می‌کند تا به سوء‌ظن و بی‌اعتمادی بین ایران و روسیه دامن بزند. در گذشته، زمانی که روسیه ایده اروپای بزرگ‌تر را دنبال می‌کرد، این استراتژی تا حدی جواب داد زیرا روسیه روابط با غرب را در اولویت قرار داده بود. از سال ۲۰۱۴ تاکنون، یک تغییر بزرگ در روسیه رخ داده است و برای نخستین‌بار در ۳۰۰ سال گذشته، مسکو شرق را بر غرب ترجیح می‌دهد. با توجه به اینکه ابتکار مشارکت بزرگ اورآسیایی به عنوان اولویت اصلی روسیه مطرح است، ایالات متحده ابزار زیادی برای جدایی و تفرقه غول‌های اورآسیا در اختیار ندارد.

روسیه مشارکت‌های اقتصادی خود را متنوع کرده و آسیب‌پذیری این کشور در برابر تهدید اقتصادی ایالات متحده کمتر شده‌ است؛ در همین راستا ایالات متحده نیز گزینه‌های کمتری را برای ارائه به روسیه در اختیار دارد زیرا اولویت اصلی مسکو ادغام در اورآسیای بزرگ است که ایران نیز یک جزء مهم آن تلقی می‌شود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha