به گزارش ایرنا، «علی نصیریان» در مراسم بزرگداشت خود در بیستمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان تئاتر اظهار کرد: از من به واسطه یک عمر فعالیت قدردانی شده و این یک عمر، یعنی هفتاد سال و شاید بیشتر. بنده هفتاد سال به تئاتر دلبسته شدم و با دیدن نمایشهای آئینی سنتی خودمان و فیلمهای آمریکایی آن زمان این اتفاق افتاد و من دلبسته و عاشق شدم. آن زمان که کار میکردم، پیشبینی خاصی از این روزها نداشتم که مورد تجلیل واقع بشوم. ما برای کار، کار میکردیم. دو دهه با فقر و تنگدستی مادی و معنوی تلاش کردیم، در خیابانها تمرین کردیم. جا نداشتیم. استاد نداشتیم. کتاب نداشتیم. سال ۱۳۳۰ در ایران یک عدد کتاب تئاتر وجود داشت که «عبدالحسین نوشین» آن را در زندان نوشته بود. یک کتاب هم البته «حسین خیرخواه» به نام «تکنیک تئاتر» نوشته بود که فیالواقع، لغت معنی بود و درباره معنای میزانسن و آرتیست در آن نوشته شده بود.
نصیریان در بخش بعدی سخنان خود اظهار داشت: ما تلاش خود را در آن دوران کردیم و یکی دو تجربه خوب به دست آوردیم که بد نیست مورد توجه کسانی باشد که امروز مسئول هستند؛ یکی جریانسازی تئاتر است و دوم اهمیت دادن به گروههای تئاتری. تئاتر بدون تشکل گروهی و به صورت تکنفره، تئاتر نیست چرا که تئاتر، یک هنر جمعی است. و اگر گروه وجود نداشته باشد، استمرار در جریانسازی به وجود نمیآید. این گروه است که میتواند توسعه پیدا کند.
بیکاری گروه های تئاتر
وی در ادامه با اشاره به تأثیرات منفی شیوع کرونا بر معیشت اهالی نمایش اظهار کرد: با شیوع کرونا یکسری از گروههای تئاتری بیکار شدند. البته مدیر مرکز هنرهای نمایشی به من گفت که کمکهایی به اهالی تئاتر صورت گرفته اما شاید این کمکها کافی نبوده است. واقعا فاجعه است. یکسری از بچههای تئاتر، دلبسته این حرفه هستند.
نصیریان گفت: نسل ما و چهار، پنج نفری که با هم بودیم از دنیا رفتند و من هم به هر حال رفتنیام، اما از میان نسلهای بعدی که آمدند، استعدادهای درخشانی در نویسندگی، کارگردانی و بازی در تئاتر پیدا شد. کارهایی بسیار خوب، فوقالعاده و زیبا دیدم که از کارهایی که ما انجام میدادیم خیلی بهتر بود.
وی تاکید کرد: البته باید توجه داشت ما در دوران قبل با امکانات و فرهنگ آن زمان کار میکردیم. من خودساخته بودم و استاد آنچنانی نداشتم. درست است که دوره دیدم و کلاس رفتم ولی فرهنگ آن زمان، مدرن نبود و تنها کسی که تئاتر مدرن را در زمینه بازیگری با ما کار کرد، «شاهین سرکیسیان» ارمنیتبار بود که رفیق و عاشق تئاتر بود و به ما کمک کرد و سرنخهایی داد یا آدمهای فرهیخهای مثل «فریدون رهنما»، «فرخ غفاری»، «منوچهر انور»، «خجسته کیا» و بعد «حمید سمندریان» و «داود رشیدی» و «هما روستا» که از فرنگ آمدند و به تئاتر کشور آموزشهایی ارائه دادند. ما سرنخها را گرفتیم اما خودمان کار کردیم.
این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در ادامه اظهار داشت: برای جوانهای علاقهمند به تئاتر در مسترکلاسهای یونیتک هم عرض کردم و اینجا تأکید میکنم که آنچه در فعالیت تئاتری اصل است، جوهره خلاقه است. به جوانان میگویم براساس خودآموزی و متکی به خود حرکت کنند، کشف کنند و خودشان را بشناسند و آن جوهر را بیابند. فرهنگ و کتاب و اینترنت میتواند کمک کند و سامان بدهد ولی آنچه اسماش خلاقیت است و جوهره و پایه و مایه هنر است، در ذات انسان خودش را نشان میدهد. دنبال آن باید بروید، در قالب «گروههای تئاتری» دستتان را به زانوی خود بزنید و بلند شوید و بینیاز از کمک و پول و دولت و ... از آن جوهره کمک بگیرید. ما دو دهه اینگونه کار کردیم و البته بعدها به ما انگ زدند که اینها دولتی هستند.
نظر شما