به گزارش ایرنا از روابطعمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، امیر سعیدزاده معروف به سعید سردشتی، متولد ۱۳۴۰ یکی از اسرای جنگ تحمیلی و از نیرویهای دفاع مقدس بود که صبح روز چهارشنبه ۲۹ دی در بیمارستان ساسان به شهادت رسید و به یاران شهیدش پیوست.
یاسر احمدوند معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده است به مناسب درگذشت این جانباز در متن تسلیت خود آورده است: مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَیٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ؛ دگربار بزرگی برخاسته از این خاک پاک، ره کاشانه دیگر گرفت؛ و رادمردی که آوازه بلندی در آوردگاه برون مرزها داشت، با نوای «ارجعی...» به عالم غیب و شهادت سفر کرد. امیر سعیدزاده (کاک سعید) یک «جوان آزاده کرد» بود با سرنوشتی جانگزا و البته شورانگیز؛ آزادمردی که از دل پریشانی و ویرانی، امید و نوید آفرید.
آن فقید سعید در مقابله با دمکرات و کومله در این مرز و بوم و آن سویش، جد و جهد تمام داشت و حتی دمی از مجاهدت دست نشست. مبارزه دلاورانه در راه آرمانهایی والا، چراغ فروزانی بود فراروی او؛ از روزهایی پیش از انقلاب تا روزگاری دراز پس از جنگ.
این راه روشن تداوم یافت با روایت سوانح حیات تپنده و تابندهاش. کتاب دلکش «عصرهای کریسکان» بازتابی است از درخشندگیهای او و البته رنج و درد قوم شریف و غیور کرد؛ و اگر او راوی این فراز و فرودها نمیشد، از یک دارایی ملی (به کوشش سزاوار ستایش کیانوش گلزار راغب) بیبهره بودیم. پیوستن به یاران شهید، حسن مقطع غزل مردانگی بود؛ و این همه رشادت و شهامت و شجاعت، پاداشی جز شهادت نداشت.
این فرجام نیک تسلایی است برای بازماندگان سوگوار و بهویژه همسر بردبار ایشان که در این مسیر سبز و سرخ سرانجام، یاریگر و یاوری بیمانند بود؛ و جای آن است که به نیابت از مردم قدرشناس ایران، سپاسگزار این همراهی همدلانه همیشگی باشم.
امیدوار و آرزومندم که روان آسمانی آن سفر گزیده به جهان زبرین، در بهشت برین، آرام و شادمان باشد؛ و بر خوان خوشگوار خداوندگار مهربان، متنعم و میهمان.
پیام تسلیت هیئت امنای خانه کتاب و ادبیات ایران
همچنین هیئت امنای خانه کتاب و ادبیات ایران نیز در پیامی آورده است: «بسم رب الشهدا و الصدیقین ؛ غزل ایثار و شهادت بار دیگر به مضمونی بکر و تازه آراسته شد تا هر چه بیشتر بر غنای خود بیفزاید و زیبایی خود را وسعت ببخشد؛ اینبار قرعه سعادت به نام امیر سعیدزاده (راوی «عصرهای کریسکان») افتاد که هم «امیر اسیر» بود و هم «اسیر آزاد». تناسب زیبای موجود در اسم و رسم زندگی «امیر سعیدزاده» که طعم تلخ اسارت را در زندانهای دشمنان برخاسته از خاک، این خاک خونرنگ از ساواک تا کومله در ادوار مختلف پیش و پس از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی تجربه کرد، قابل تامل است.
این «آزادمرد» گویی که برای عینیتبخشی به مفهوم آزادی و آزادگی در عین اسارت آفریده شده بود و در نهایت نیز پس از ۶۰ سال عمر سرافرازانه روح بزرگش از اسارت تن آزاد شد. هیئت امنای خانه کتاب و ادبیات ایران ضمن ابراز همدردی با خانواده محترم ایشان، عروج این بزرگمرد را تسلیت گفته و آرامش ابدی در جوار رحمت الهی را در کنار همسنگرانش برای او آرزو میکند.
به گزارش ایرنا، کتاب عصرهای کریسکان، خاطرات امیر سعیدزاده به همراه همسرش سعدا حمزه ای از فعالیت های دوران پیش از انقلاب و مجاهدت های دفاع مقدس تا رنج های اسارت در زندان های کومله و دموکرات است که به قلم کیانوش گلزار راغب، تدوین و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
کریسکان منطقهای در کوه سنجاق در کردستان عراق است که مقر اصلی حزب دموکرات ایران بوده است. امیر سعیدزاده دوران اسارت ۴ ساله خود را، در منطقه کریسکان بوده است. به دلیل اینکه بیشتر اتفاقات در آن منطقه رخ داده است، این نام را برای کتاب انتخاب کرده است؛ امیر سعید زاده راوی کتاب عصرهای کریسکان صبح ۲۹ دی ۱۴۰۰ بعد از چند ماه تحمل بیماری در پی عوارض قلبی ناشی از جانبازی، در بیمارستان ساسان تهران در سن ۶۰ سالگی دار فانی را وداع گفت.
پیکر این شهید والامقام، صبح امروز جمعه با حضور مسوولان و اقشار مختلف مردم در مزار شهدای جدید این شهر تشییع شد.
نظر شما