به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا کتاب تبیین جایگاه سیاست و انقلاب اسلامی در مکتب عرفانی علامه طهرانی در تبیین بخشی از اندیشه سیاسی علامه طهرانی و بررسی نسبت آن با اندیشه و جریان عرفانی وی نوشته سیدمحمدحسن دعایی و محمدحسن وکیلی است.
این کتاب در هفت بخش تنظیم شده که بخش اول به مکتب عرفانی فقاهتی نجف اشرف اختصاص دارد، بخش دوم مناسبات منصب ولایت و مقام انسان کامل تشریح شده و بخش های سوم و چهارم مربوط به ابعاد عرفانی، سیاسی و فرهنگی علامه طهرانی است. بخش های پنجم و ششم نیز با عنوان علاقه مندان علامه طهرانی و در بخش هفتم، ضمائم شامل نامه ها و بیانات علامه طهرانی، بیانات رهبر انقلاب و برخی از بزرگان دینی درباره شخصیت علامه و بیانات یکی از شاگردان علامه طهرانی است.
دعایی در مقدمه کتاب به عنوان انتشارات موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی نوشت: یکی از عارفان مکتب عرفانی نجف اشرف که در جامعیت و ذوابعاد بودن، کم نظیر می باشد، فقیه عارف واصل به مقامات توحید و فناء و انقلابی بزرگ مرحوم آیت الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی می باشند که به خوبی علم و عمل و ظاهر و باطن را با هم آمیخته اند و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «ایشان از جمله فرزانگان معدودی بودند که مراتب برجسته علمی را با درجات والای معنویت و سلوک تواما دارا بودند و در کنار فقاهت فنی و اجتهادی، به فقه الله الاکبر نیز که از مقوله شهود و محصول تجربه حسی و مجاهدت معنوی است، نیز نائل گشته بودند.»
وی افزود: مرحوم علامه طهرانی در عین سلوک معنوی توحیدی و در کنار اشتغال به علوم رسمی و شئون عالمان دینی از وعظ و خطابه و اقامه نماز و تالیف و تدریس، فعالیت های سیاسی عمیق، اثربخش و سازماندهی شده ای را از سی و چند سالگی آغاز نمودند و تا آخر عمر شریف خود توجهی فراوان نسبت به مشکلات جامعه اسلامی و اصلاح آن داشتند و از مبارزان کهنه کار انقلاب محسوب می شدند. سیره آن مرحوم می تواند چراغ راهی برای همه مومنین و خصوصا سالکین الی الله باشد تا ببینند که چگونه می توان در همه ابعاد به سوی خداوند متعال حرکت کرد ه و نه ظاهر را فدای باطن و نه باطن را فدای ظاهر نمود.
دعایی ادامه داد: با این همه از سویی به جهت کتمان آن بزرگوار و پنهان نمودن زحماتی که در راه خدا متحمل شده اند و از سوی دیگر به جهت غرض ورزی و شیطنت یا کم اطلاعی از تاریخ، برخی به مقابله با آن مرحوم پرداخته و با حربه نقد غیرمنصفانه و اتهام و افتراء، تلاش نمودند تا چهره نورانی مکتب فکری و عرفانی ایشان را خدشه دار سازند و متاسفانه جمعی از مخالفان ایشان در این راستا از نشر شایعات و... اباء نورزیدند. لذا به نظر رسید باید به کلیه شبهات و سوالات در ضمن یک مجموعه کامل پاسخ داده شود. بدین منظور در یک برنامه کارشناسی تلویزیونی در خلال شش نشست طولانی با حضور مجری، حجت الاسلام شیخ روح الله شفیعیان و کارشناسی حجت الاسلام شیخ محمد حسن وکیلی و اینجانب به بررسی مبسوط دیدگاه های سیاسی مرحوم علامه طهرانی و پاسخ به شبهات پرداخته شد.
در بخشی از کتاب می خوانیم: ایشان (علامه طهرانی) از همان اول بر مساله بانک و ربا تاکید داشتند. آن موقع عده ای می گفتند نه، اینجا حکومت اسلامی است؛ حرف نزنید! ایشان همان موقع به شاگردانشان تاکید کرده بودند که سودهای بانکی این قدر کدورت و ظلمت دارد که حقیقتا اصل سلوک را خراب می کند و اگر کسی وارد سیر و سلوک شود و در بانک هم شاغل باشد باید کل درآمدی را که در این سال ها از بانک به دست آورده است، رد مظالم بدهد و از صفر شروع کند و گرنه در سیر و سلوک به جایی نمی رسد. خیلی ها با این حرف مقابله می کردند. شاید ۲۵ سالی گذشت و کم کم دیگران به این مطلب واقف شدند. حضرت آیت الله مصباح شاید ۱۵ سال بعد از انقلاب این مطلب را در دوره اصلاحات مطرح کردند. آقایان دیگر هم چند سالی است که بر این مساله تاکید می کنند. (صفحه ۱۰۲)
در جایی دیگر می خوانیم: این که گفته شود حضرت علامه درباره حضور در صحنه اجتماعی انقلاب اسلامی بعد از هجرت مبارکشان به مشهد کوتاهی کردند اصلا و ابدا اینچنین نیست. علاوه بر این فعالیت ها، ایشان همواره معاضدت های خودشان را در باطن نسبت به رهبر معظم انقلاب داشته اند؛ همیشه فرموده بودند ما نمی خواهیم جلودار باشیم و ما در حال و هوای پشتیبانی فکری و معنوی بوده و دعاگو هستیم. جالب است که رهبر می فرمایند انگشتری را که علامه طهرانی در ملاقات آخرشان برای حفظ به من هدیه کرده بودند، من بعد از یکی دو سال به آقای سید حسن نصر الله نقدیم کردم.
کتاب عرفان و سیاست؛ تبیین جایگاه سیاست و انقلاب اسلامی در مکتب عرفانی علامه طهرانی از سوی شرکت چاپ و نشر بین الملل وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی در هزار نسخه و در ۳۲۳ صفحه منتشر شده است.
نظر شما