به گزارش روز دوشنبه ایرنا به نقل از تارنمای این روزنامه انگلیسی، بعد از ۲۰ سال حضور اشغالگرانه در افغانستان، آمریکاییها اگرچه سرانجام در اقدامی غیرمسئولانه، خاک این کشور جنگزده را ترک کردند اما زخمهای اقتصادی و اجتماعی بجا مانده از این حضور وایرانگر بر پیکر نیمه جان افغانستان، چون ابری سیاه بر این کشور سایه افکنده و حال فقر جانکاه، آوارگان گرسنه افغان را در میانه زمستان مجبور به انتخابهای سخت کرده است.
به گزارش گاردین در حالیکه سرمای هوا در غرب افغانستان تا مغز استخوان نفوذ می کند، دلارام رحمتی زنی ۵۰ ساله با هشت فرزند سعی دارد اندکی غذا برای کودکانش پیدا کند.
خانواده این زن از چهار سال پیش که خانه خود را در ولایت بادغیس (در شمال افغانستان) ترک کردند، در یک کلبه گلی با سقف پلاستیکی در یکی از زاغه های شهر هرات زندگی می کنند.
خشکسالی روستای آنها را غیرقابل زندگی و زمین را غیرقابل کشت کرده بود. این خانواده مانند نزدیک به ۳.۵ میلیون افغان دیگر که مجبور به ترک خانههای خود شدهاند، اکنون در محلهای زندگی میکنند که آوارگان داخلی (IDP) در آن بسر می برند.
هیچ شغلی نیست و دلارام ۵۰ ساله علاوه بر گرسنگی فرزندانش، باید برای شوهر مریض و ۲ پسرش که یکی فلج و دیگری بیماری روانی دارد، با هزینههای بیمارستان هم دست و پنجه نرم کند.
او به خبرنگار گاردین میگوید: «من مجبور شدم ۲ تا از دخترانم، یکی هشت و دیگری ۶ ساله را بفروشم. رحمتی میگوید که چند ماه پیش دخترانش را به مبلغ ۱۰۰ هزار افغانی (حدود ۷۰۰ پوند) به خانوادههایی که نمیشناسد فروخته است. هرچند قرار است دخترانش تا رسیدن به سن بلوغ در کنار مادرشان بمانند و سپس به خریدارانشان واگذار شوند.
در افغانستان موضوع فروش دختران به این شیوه کار غیرمعمولی نیست. با این حال، با عمیقتر شدن بحران اقتصادی کشور، خانوادهها کودکان خود را در سنین پایینتر و پیش از بلوغ واگذار میکنند زیرا از پس هزینههای اولیه آنها هم بر نمیآیند.
اما فروش دختربچه ها تنها تصمیم دردناکی نیست که این مادر ۵۰ مجبور به گرفتنش شده است؛ او برای همسایه زاغهنشینش تعریف میکند که چگونه بدهی و گرسنگی او را مجبور به فروش کلیه کرده است.
براساس گزارش سازمان ملل، افغانستان در آستانه یک «بحران انسانی و فروپاشی اقتصادی» قرار دارد. سفیر این سازمان در افغانستان میگوید که افغانستان "بدترین بحران بشردوستانه تاریخ معاصر خود را تجربه می کند". خشکسالی، کووید-۱۹ و تحریم های اقتصادی اعمال شده پس از به قدرت رسیدن طالبان در اوت ۲۰۲۱ (مرداد ۱۴۰۰) پیامدهای فاجعهباری برای اقتصاد این کشور جنگزده داشته است. علاوه بر این افزایش چشمگیر تورم منجر به بالا رفتن شدید قیمت مواد غذایی شده است.
از این رو تجارت کلیه در افغانستان که پیش از به قدرت رسیدن طالبان در تابستان ۱۴۰۰ هم وجود داشت، از زمان ورود دوباره طالبان جانی دوباره گرفته است؛ هرچند قیمت و شرایط این تجارت غیرقانونی اعضای بدن تغییر کرده است. قیمت کلیه که زمانی بین سه هزار و ۵۰۰ تا چهار هزار و ۵۰۰ دلار (۲ هزار و ۶۰۰ تا سه هزار پوند) متغیر بود، به کمتر از یک هزار و ۵۰۰ دلار (یک هزار و ۱۰۰ پوند) کاهش یافته است. با این وجود شمار داوطلبان فروش اعضا همچنان در حال افزایش است.
دلارام میگوید که کلیه راست خود را به مبلغ ۱۵۰ هزار افغانی (یک هزار پوند) فروخته، اما روند بهبودیش پس از عمل به خوبی طی نشده و او هم اکنون مانند شوهرش بیمار است و باید هرچه که از فروش کلیه به دست آورده را خرج مراجعه به پزشک کند.
طبق گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل برای پناهندگان، بیش از نیمی از جمعیت ۴۰ میلیونی این کشور با «گرسنگی شدید و نزدیک به ۹ میلیون نفر از آنها در معرض خطر قحطی قرار دارند». از این رو برای شمار فزایندهای از افغانها، فروش کلیه تنها راه آنها برای رهایی از مرگ در اثر گرسنگی است.
جوان ۲۷ ساله دیگری که پدر چهار فرزند است و هر روز با جمعآوری و فروش زبالههای بازیافتی، به سختی پول پنج قرص نان را بدست میآورد، نیز به دنبال خریداری برای کلیهاش میگردد. او به گاردین میگوید: چندین روز است که از شفاخانههای (بیمارستانهای) خصوصی در هرات میپرسم که آیا به کلیه نیاز دارند یا خیر؟ او توضیح میدهد که حاضر است حتی کلیهاش را به زیر قیمت بفروشد اما تاکنون مشتری پیدا نکرده است.
آصف کبیر یک مقام صحتعامه در این ولایت توضیح میدهد که در پنج سال گذشته حدود ۲۵۰ پیوند کلیه رسمی در شفاخانههای ولایت هرات انجام شده که از این میان تنها تعداد اندکی از خانوادهها اهدای عضو را به صورت رایگان انجام دادهاند. به گفته کبیر، هزینه پیوند کلیه ۴۰۰ هزار افغانی به اضافه قیمت کلیه است.
اما تعداد واقعی عملهای کلیه احتمالا بسیار بیشتر باشد. یک پزشک شاغل در یکی از شفاخانههایی که بیشتر پیوندها در آن انجام میشود، به شرط فاش نشدن نامش میگوید: «به تازگی شمار افرادی که میخواهند کلیه خود را بفروشند در هرات افزایش یافته و بیشتر آنها ساکن اردوگاه آوارگان هستند. مشتریان میدانند که برای یافتن کلیه ارزان باید به اردوگاه آوارگان بروند».
سید اشرف سادات فعال جامعه مدنی در هرات، یکی از اعضای هیاتی بود که از سوی اشرف غنی رئیس جمهوری پیشین افغانستان برای تحقیق در مورد تجارت غیرقانونی کلیه در ماه می ۲۰۲۱ (اردیبهشت ۱۴۰۰) مامور شده بود.
وی گفت: «ما همان ابتدا متوجه شدیم که بیمارستانها قانونی کار نمیکنند. مردم در داخل و خارج از کشور تلاش میکنند تا فقرا را به فروش کلیه تشویق کنند. این افراد برای آنها ویزا میگیرند و به آن طرف مرز میفرستند. تقاضا برای پیوند کلیه در خارج از افغانستان بیشتر است. به گفته وی کشورهایی مانند ایران به کلیه نیاز دارند و افغانهای فقیر مجبور به فروش کلیههای خود هستند».
سادات میگوید که در تحقیقات او ۲ شفاخانه در هرات شناسایی شدند که در آنها عمل پیوند کلیه انجام میشد. یکی از آنها اعلام کرده است که ۱۹۴ عمل انجام داده و دیگری ۳۲ عمل؛ اما به گفته سادات دستکم بیش از ۵۰۰ نفر ادعا میکنند کلیه خود را فروختهاند که تنها ۱۰۰ نفر از یک روستا در هرات هستند. به گفته سادات «این نشان میدهد که کلیهها به خارج از افغانستان فرستاده شده است».
این مامور دولت پیشی افغانستان میافزاید: «یک کلیه در داخل افغانستان بیش از ۳۰۰ هزار افغانی (۲ هزار و ۱۰۰ پوند) خریداری میشود و در خارج از کشور به قیمت بیش از هفت هزار و ۵۰۰ تا ۱۱ هزار پوند فروخته میشود.
سادات میگوید: «ما شواهدی یافتهایم که نشان میدهد برخی مردم تشویق میشوند کلیههایشان را در بیرون از مرزها بفروشند تا کلیههایشان به ۲۰۰ هزار تا ۴۰۰ هزار افغانی فروخته شود. به عقیده وی پزشکان در این تجارت غیرقانونی دست دارند. اما تحقیقات آنها به دلیل بدتر شدن وضعیت امنیتی متوقف شده است».
اکنون ۲ ماه از فروش کلیه دلارام رحمتی میگذرد و پولی که او از فروش کلیهاش به دست آورده بود صرف هزینههای پزشکی برای بهبود پس از جراحی شده است.
او میگوید: خیلی مریض هستم، حتی نمیتوانم راه بروم چون زخمم عفونت کرده و خیلی دردناک است.» او تعریف میکند که گیرنده کلیهاش فقط هزینه عمل، ۲ شب بستری شدن در بیمارستان و نخستین قبض دارویش را پرداخت کرده است.
این زن ۵۰ ساله روز پیوند کلیه بیمار بود و پزشکان حاضر به عمل او نشدند. او میگوید: «نمیتوانستم درست نفس بکشم، بنابراین پزشکان مرا از تخت بیمارستان پایین آوردند، اما برگشتم و به آنها گفتم به مرگ خود راضی هستم، اما نمیتوانم بچههایم را گرسنه و بیمار ببینم».
نظر شما