محمدرضا شاهمردی نمایشنامهنویس، کارگردان و تهیهکننده جوان اما شناختهشده تئاتر کشورمان است که نخستین گامهای تجربه ورود به عرصه حرفهای تئاتر را در شهر و دیار خود، شهر مقدس قم پشت سر گذاشته است. با نگاهی کوتاه و گذرا به کارنامه این هنرمند میتوان دغدغه او را در پیوند مباحث تاریخی با آنچه در محیط امروز زیست ما و دغدغههای مردمان امروز ایران میگذرد به وضوح رصد کرد.
یکی از تازهترین تجربههای او در عرصه کارگردانی اجرای نمایش لیلیت است که این روزها در تالار سایه مجموعه تئاترشهر به صحنه رفته است. نمایشی که پیشاز این در هفدهمین جشنواره تئاتر مقاومت با کسب جایزه اول نویسندگی، جایزه اول بازیگری مرد و جایزه اول بازیگری زن و جایزه دوم کارگردانی در نهایت به عنوان نمایش برگزیده این جشنواره انتخاب شد.
سفری از سالهای نخست دهه ۹۰ میلادی تا امروز با محور اندیشه تاریخی
شاهمردی در گفتوگو با خبرنگار تئاتر ایرنا درباره شکلگیری ایده نگارش، تولید و اجرای عمومی نمایش لیلیت گفت: بعد از موفقیتهای این اثر نمایشی در هفدهمین جشنواره سراسری تئاتر مقاومت، از همان زمان پیگیریها برای اجرای عمومی این اثر در مجموعه تئاترشهر آغاز شد. اما به واسطه شیوع بیماری کرونا اجرای این نمایش مدام به تعویق افتاد تااینکه در نهایت با بهبود شرایط در سایه تسریع روند واکسیناسیون، نمایش لیلیت اجرای خود را از دیماه ۱۴۰۰ خورشیدی در تالار سایه مجموعه تئاترشهر آغاز کرد.
وی خاطرنشان کرد: نمایش لیلیت حاصل دغدغه، دورههای مطالعاتی و پژوهشیام در حوزه تاریخ بود. آنچنانکه در آثار پیشینم نیز بازتاب این علاقه در تولید تمام نمایشها قابل رصد است. در حقیقت همواره تمام آثاری که تا به امروز تولید کردم تجربهای از وجهی تاریخی را در آنها میتوان رصد کرد.
این کارگردان یادآور شد: بهعنوان مثال میتوانم به اقتباسی از نمایشنامه آزاکس اثر سوفوکل اشاره کنم که در آن نیز بحث مطالعات تاریخی و علاقمندی به این حوزه کاملاً واضح و مبرهن است. یا دو نمایش نمایش امیر کبیر(۱۳۹۳) و باطلالسحر(۱۳۹۶) که در جشنواره تئاتر فجر اجرا کردم، نگاهی تاریخی به دورههای قاجار و پهلوی را در بطن خود پیگیری میکردند.
شاهمردی با تاکید بر آنکه این علاقهمندی آرامآرام به فضای تاریخ معاصر اروپا کشیده شد و مطالعاتم در خصوص جنگ جهانی اول و دوم و بهویژه جنگهایی که در حوزه بالکان اتفاقافتاد گفت: که حاصل آن تشنجها و درگیریها، ماجراهایی است که حولوحوش سالهای نخستین دهه ۹۰ میلادی در یوگسلاوی سابق به وقوع پیوست که ثمره آن به فروپاشی آن کشور و تقسیم یوگسلاوی به کشورهای متعددی مثل کرواسی، اسلوونی، کوزوو و بوسنی منتج شد.
وی افزود: دلایل و ریشههای آن اتفاق همیشه بخشی از ذهن من را درگیر خود کرده بود و ازآنجاییکه دغدغه تاریخی درباره اروپای باستان، اعتقادات مردمان اروپا و همچنین فضای تاریخ معاصر اروپا در من وجود داشت احساس کردم آن مطالعات میتواند استمرار داشته باشد و همین نگاه بود که به خلق ایده نگارش نمایشنامه لیلیت منجر شد.
پیش از تاثیرگذاری بر مخاطب باید خود متاثر از موضوع مورد بحث باشم
شاهمردی با اشاره به آنکه معتقدم هرگاه و هر جایی به سراغ تاریخ و روایت تاریخی میرویم بدونشک آن روایت زمانی برای ما جذابتر خواهد شد و ذهن را متوجه خود خواهد کرد که تأثیری از جامعه خود گرفته باشیم خاطرنشان کرد: ما در روایت دراماتیک تاریخ را نمیگوییم که صرفاً آن را بیان کرده باشیم. لیلیت بر بستر روایتی از جنگ بوسنی و صربستان در سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ استوار است اما این روایت محض تاریخ نیست. بلکه بررسی همه زوایای آن با اتفاقاتی و ابعادی است که قابل برداشت در جامعه امروزمان است.
در حقیقت اگر رفتن به سراغ خلق اثری دراماتیک با بستر رویدادی تاریخی، کارویژههای خاص خود را برای جامعه اصلی هنرمند تولید کننده تئاتر نداشته باشد در تحقق اندیشهورزی و جریانسازی به عنوان یکی از مهمترین ارکان هنر تئاتر توفیقی به دست نخواهیم آورد.
تلاش برای تأثیرگذاری بر وضعیت ذهنی و زبانی مخاطب
وی با تاکید بر آنکه به شخصه با این نگاه کلیشهای که باید اندیشه، تم و مضمون هر اثر نمایشی را در یک پیام یک خطی به مخاطب تئاتر منتقل کنیم مخالفم تصریح کرد: برای بیان و گفتار هر دغدغهای این همه ما هستیم که درگیر ایده میشویم. چون همه ما با آن اندیشهای که زیست ما متکی به آن شکل گرفته با حوادث مواجه میشویم و نسبت به آن کنش و واکنش داریم.
اگر در تولید اثر تئاتری نمایش به دنبال انتقال پیام کتبی و یک خطی به مخاطب باشم راه به خطا رفتهام. چرا که دغدغه تولید یک اثر با پندارهای ذهنی منِ کارگردان به سراغم آمده و در این میان هر چیزی که بخواهم بگویم و خارج از آن اعتقادات و باورهای منِ کارگردان باشد قطعا تاثیر هم بر مخاطب نخواهد گذاشت.
این کارگردان یادآور شد: بر همین اساس نمایش لیلیت در برداشتی یک خطی محدود نمیشود. این نمایش از جنگ، دوگانگیها، مباحث بینابینی، شکها، یقین ها، ایمان، بیایمانی، فداکاری، وفاداری و خیلی چیزهای دیگر حرف میزند. اگر سوال باشد که کدام یک از این موارد اصلیترین مضمون این نمایش است باید بگویم همه آنها! این نمایش قرار است روایتی مشترک از تمام آن مفاهیم و منطبق بر دغدغههای ذهنی مولف و کارگردان آن باشد. توفیق آن نیز در گرو این مهم است که توانسته باشم تمامی آن مفاهیم مشترک را در قالب این اثر با مخاطب به اشتراک بگذارم.
حرفها و مفاهیم مستور در این نمایش شاید مشترک باشد اما در نهایت آنچیزی که اتفاق میافتد باید تغییری در حال و تأثیری بر وضعیت ذهنی و زبانی مخاطب نمایش بگذارد.
شاهمردی گفت: نمایش لیلیت بسیار با کارهای پیشین من متفاوت است. هر چه کارهای قبلی من آثاری پُر بازیگر، مملو از طراحی دکور و نگرشهای فرمالیستی بوده اما این اثر رخدادی صددرصد رئالیستی با نزدیک بودن به فضایی مینیمال بهلحاظ دکور، موسیقی و لباس است. تمام تلاش خود را به کار بستم تا در فضایی کاملاً زنده و زیستی شدت یافته و قابل باور، اثر و قصهام را به منصه ظهور برسانم و خوشبختانه تا این لحظه با رضایت مخاب هم مواجه بودیم.
نمایش لیلیت با بازی منصور صوفی و مهناز رودساز ساعت ۱۹:۱۵ در تالار سایه مجموعه تئاترشهر به صحنه میرود.
نظر شما