به گزارش ایرنا، «میلان پالویچ» که مقالات متعددی در باره حقوق بین الملل نوشته است، روز سه شنبه به مناسبت چهل و سومین سالگرد انقلاب اسلامی ایران در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در بلگراد، گفت: ابتدا فرارسیدن سالگرد این واقعه بزرگ و عید ملی را به ملت دوست و رهبری جمهوری اسلامی ایران تبریک می گویم.
استاد دانشکده حقوق شهر کراگویواتس صربستان در پاسخ به این سئوال که چه عواملی موجب شده تا انقلاب اسلامی به رغم فشارهای خارجی به مسیر خود ادامه بدهد، گفت: بسیاری در جهان به ویژه نیمکره ایدئوپلیتیک غربی آن، فکر می کردند یا امیدوار بودند که انقلاب ایران کوتاه مدت باشد و این تفکر تا حد زیادی به خاطر گروگان گیری و حادثه سفارت آمریکا بوده است.
وی افزود: آنها حوادث و رویدادها را به خوبی تحلیل نمی کردند یا خودبینی بسیار بالایی از خود نشان می دادند، بنابراین نمی توانستند یا نمی خواستند پایه های انقلاب اسلامی و اجماع مردمی را که بر رهنمودها و رهبری آیت الله خمینی (ره) و نزدیک ترین یارانش استوار بود، درک کنند.
پالویچ به سیاست آینده نگری انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران با تعریف روشن اولویت ها و خطرات سیاست خارجی و همچنین پیش بینی چندقطبی شدن روابط بین الملل و همسویی با بلوک کشورهای دارای حاکمیت کلیدی جهان، راه خود را در پیش گرفت.
وی افزود: انقلاب اسلامی در کنار عوامل داخلی، سازگاری و دگرگونی مداوم برای بهبود وضعیت سیاسی و همچنین تأکید بر اهمیت جایگاه زنان، ثبات و تقویت اعتماد به نیروهایش تأثیر بسزایی در پیشبرد همه جانبه کشور داشته و شرایط را برای تقویت مستمر موقعیت بین المللی خود در آینده فراهم کرده است.
وی در پاسخ به این سئوال که چه عواملی موجب شده تا انقلاب اسلامی به رغم فشارهای خارجی به مسیر خود ادامه بدهد، اظهار کرد: اگر روند اقتصادی ایران اسلامی مانند رژیم شاه تحت استعمار و زیر سلطه غرب باقی می ماند و یا حداقل در آینده نزدیک نشانه هایی از این روند نشان می داد، در آن صورت غرب مطمئنا جمهوری اسلامی ایران را با آغوش باز می پذیرفت.
حقوقدان صرب افزود: معتقدم که در محافل غربی به ویژه در آمریکا و انگلستان، این امید را داشتند که بتوانند با نیروهای انقلابی همکاری و رابطه ای ایجاد کنند، اما چنین نبوده است. اساسا این بدان معناست که قدرت های بزرگ که در بالا ذکر شد این انتظار را داشتند که در میان متحدان خود از کشورهای مسلمان خاورمیانه که برخی از آنها نسبتاً حاکمیت ندارند، ایران را بیابند.
به گفته استاد صرب؛ با وجود تفسیرهای رادیکال و تحریف شده غربی ها از متون مقدس اسلامی، اما منطق داران غربی اینطور فکر نمی کنند و به چنین کشورهایی که از مقدسات اسلامی پیروی می کنند، مانند ایران هیچ اعتراض و ایرادی وارد نمی کنند.
استاد دانشگاه صربستان در پاسخ به این سئوال که انقلاب اسلامی تا چه میزانی توانست به دو شعار خود یعنی استقلال و آزادی، نزدیک به ۴۳ سال پایبند باشد، گفت: با توجه به شرایط بین المللی و فشارهای موجود، استقلال سیاسی ایران اسلامی با وحدت بسیار برجسته ملت، موقعیت نسبتا خوب اقتصادی و آمادگی ساختارهای امنیتی و نیروهای مسلح توانست استقلال خود را حفظ و با اقتدار در تمامی حوزه ها پیش برود.
وی با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران در شرایطی که زیر فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار دارد، گفت که استقلال ایران اسلامی در همین حال در الگوی فرهنگی و هویتی خود حرکت دارد.
استاد پالویچ در رابطه با این سئوال که دلیل شرارت های آمریکا و برخی هم پیمانان آن با انقلاب اسلامی ایران چیست و چرا آمریکا و برخی غربی ها نمی توانند انقلاب اسلامی را درک کنند، گفت: در مقطعی، برتری طلبی تقریبا خدشه ناپذیر چندین دهه غرب با بازگرداندن حاکمیت ایران بر منابع طبیعی خود زیر سؤال رفت و همین امر دلیل اصلی تلاش های بعدی غرب برای به خطر انداختن اعتبار بین المللی و استقلال سیاسی و آزادی انتخاب نظام سیاسی داخلی جمهوری اسلامی ایران است که تا کنون بدون وقفه ادامه دارد.
وی افزود: به طور کلی، مشکل غرب سیاسی، یعنی موقعیت سیاسی و ارزشی آنگلوساکسون در استکبار و پیش داوری آن در نگاه برتری نسبت به سایر الگوها و الگوهای سیاسی- اجتماعی و فرهنگی موجود در جهان است.
وی افزود: دیدگاه غربی به «حقوق بشر» و «مداخلهگرایانه بشردوستانه» نظم نوین جهانی حماسهای نسبتاً ساده انگارانه از پایان تاریخ و پایانی ایدهآل می باشد که در سرمایهداری آزادیخواهانه غیرانسانی و عاری از معنویت و ظلمهای اخلاقی آشکار شده است. چنین غربی همچنین با ارزشهای جهان اصیل یهودی-مسیحی که البته یکی از بزرگترین کانونهای رشد فرهنگی و تمدنی بشریت می باشد، در تضاد است.
این مقام حقوقی صرب در پایان گفت و گوی خود با ایرنا گفت: اقدامات آمریکا را که از یک سو به فکر مراقبت از مسلمانان در اروپا به ویژه در بوسنی و هرزگوین و کوزووو است و از سوی دیگر نسل کشی و غارت وحشیانه ای که همین «حافظان» مسلمانان علیه مردم عراق، سوریه، فلسطین، لیبی و دیگر کشورهای مسلمان خارج از قاره اروپا انجام می دهند را به جز ریاکاری چه نامی می توان بر روی آن گذاشت؟
نظر شما