رضا دبیرینژاد در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در توضیح رابطه نوروز و موزه توضیح داد: وقتی می خواهیم از نسبت موزه و نوروز استفاده کنیم شاید در وهله اول یاد یکسری آثاری بیفتیم که نشانه نوروز را دارند و در موزه ها نگهداری می شوند؛ مانند تابلوی هفتسین حسین احیا در کاخ گلستان (حسین شیخ -حسین احیاء-فرزند میرزا محمدعلی خان خواهرزاده دکتر محمد شیخ متولد سال ۱۲۸۹ از نقاشان ایران و آخرین شاگرد کمال الملک) یا دعای تحویل سال ام سلمه، دختر فتحعلی شاه که طلانویسی هست و در موزه ملک نگهداری می شود یا مثلا در موزه فرش، فرشی که اسطرلاب است و ماه ها و ... را نشان می دهد؛ یا حتی می شود به اشعار نوروزی در دیوان حافظ یا تابلوهای سلام نوروزی و عکس هایی که در عکسخانه شهر و در کاخ گلستان نگهداری می شوند و مواردی از این دست اشاره کرد.
وی افزود: یا ممکن است قرابت نوروز و موزه با خاطرات مکان ها همراه باشند؛ مثلا وقتی صحبت از شروع سال تحویل می شود یاد ساعت شمس العماره بیفتیم یا توپ مرواری در میدان توپخانه که امروز در بالای میدان مشق در ساختمان های امور خارجه نگهداری می شوند.
این موزهدار ادامه داد: از دیگر سو وقتی به ساحت نسخه های خطی وارد می شویم، در نسخ خطی حتی می توانیم از انواع تقویم ها و زایچه ها (جدولی است که در آن درجات قرار گرفتن سیارات و ماه و خورشید در صور فلکی مختلف و نیز دیگر عوامل آسمانی و فلکی را به هنگام زاده شدن یک فرد ثبت میکنند) که خودشان برای سالهای مختلف بوده اند یا پیش بینی هایی داشته اند، یاد کنیم؛ مثلا در تقویم های فلاحت و کشاورزی حتی بنابر تجربه های سالیان آمده است که قرار بوده نوروزی چه روزی بیفتد یا پیش بینی می کرده اند که مثلا نوروز اگر در شنبه بیفتد و یا یکشنیه، آن سال نوروز کشاورزی چگونه خواهد بود.
وی تاکید کرد: نکته مهم اما این است که خود نوروز را می توان یک موزه زنده تلقی کرد چرا که مجموعه ای از میراث ها را در خودش دارد و مثلا بنابر تجربه سالیان انواع آیین ها و نقشمایههای اشعار فرهنگ های دیگر را تولید کرده و به طور زنده نسل به نسل منتقل نموده است.
نوروز موزهای است که هرسال دوباره زنده میشود
دبیرینژاد تصریح کرد: این گونه است که هرسال گویی این موزه زنده می شود و مردم با آن زیست می کنند و این موزه چیزهایی را به یاد ما می آورد و همچنان در زندگی ما جاری و ساری است.
دبیر موزه ملک با اشاره به کارکرد موزه و شباهت آن با نوروز اظهار داشت: کار موزه به یاد آوردن است؛ به یادآوردن چیزهایی که درگذشته بوده یا هست و ارزش داشته و ما به خاطر این ارزش ها امروز آن را گردآوری و نگهداری کرده ایم و به نسل های آینده منتقل می کنیم. نوروز هم همین کار را می کند و کشفیات و دریافت های ما را از زمان، مکان، طیعت، فرهنگ، خانواده و سنت هایی که احترام آمیز هستند را خلق کرده، گردآوری و حفظ کرده و سال به سال به سال ها و نسل های بعدی منتقل کرده است.
وی تاکید کرد: وجود نوروز خود حافظ بسیاری از آیین ها و سنت ها و باورها و احترام هاست. ضمن این که نوروز تنها یک روز نیست و شما میبینید آیین های پیشانوروزی و استقبال از نوروز در اسفندماه شروع می شوند و حتی بعد از آن در ۱۳ به در، ۱۴ به در و ۵۰ به در (در برخی نقاط کشور) ادامه یافته و بعد تا نیمه تابستان به مهرگان و جشن سده و دوباره به نوروز می رسد. یعنی خود نوروز یک نظام و برنامه زمانمند است که در حال گذر و چرخش است.
نوروز مانند موزه تنها محلی برای نگهداری نیست
دبیرینژاد گفت: نکته بعدی در مورد موزه ها نگهداشت ارزش ها و یادآوری آن به جامعه است؛ این که جامعه از آن بهره گرفته و استفاده کند، چون نمی خواهیم بگویم اینها از دور زندگی خارج شدهاند و یا صرفا زمانی بوده اند؛ نوروز هم همین کار را می کند چرا که این امکان را داشته است که در یک رابطه بینافرهنگی همه این دستاوردها را به روز کرده و این امکان را ایجاد کند که مردم بر اساس آن ایده و الهام گرفته و در زیست خود از آن بهره بگیرند؛ به همین دلیل هم از تجارب زیسته بشری صحبت می کند.
وی افزود: نوروز مانند موزه تنها محلی برای نگهداری نیست بلکه محل ارتباطات فرهنگی هم هست و محل پیوندهایی است که بین فرهنگ ها و مردم برقرار می شوند.
این موزهدار ادامه داد: درست است که موزه ها در یک جغرافیا قرار دارند اما محدود به یک جغرافیا نیستند؛ درست است که در یک زمان خلق می شوند اما برای یک زمان نیستند برای همین به میراث بشری اشاره می کنند و از این جهت سعی می کنند که تجربه های بشری را به اشتراک بگذارند و از طریق این اشتراکات فرازمانی و فرامکانی آشنایی بیشتر بین مردم ایجاد کرده و از این طریق ایجاد صلح می کنند و بین زمان ها و مکان های مختلف اشتراک ایجاد می کنند؛ اینها کارهای موزههاست و نوروز هم همین کار را می کند. نوروز یک پهنه فرهنگی دارد که بسیاری از فرهنگ ها و اقوامی که امروز در یک جغرافیا نیستند و در مرزهای سیاسی جدا هستند، در آن زیست می کنند.
دبیرینژاد یادآور شد: به همین دلیل نوروز را اگر به مثابه موزه ببینم می تواند به عنوان محل یادآوری اشتراکات، آشنایی ها و تجربه های دیرینه ای باشد که مرزهای جداافتاده از هم را به هم نزدیک کند و باعث صلح شود. دپیلماسی موزه ای می تواند در حوزه نوروز فعال باشد و زمینه ای را ایجاد کند که کشورها و ملت هایی که در پهنه فرهنگی نوروز هستند، بهم نزدیک شوند و به هم احترام بگذارند.
وی گفت: همانگونه که نوروز باعث آشنایی ها می شود و ایجاد احترام به طبیعت و جغرافیا و همزیستی با بزرگترها و آشنایی هاست و سبب رفع کدورت ها و تجدید احترام ها و پیوندها می شود این موزه فرهنگی نوروز هم می تواند محلی برای تجدید دیدارها و تجدید آشنایی های دوباره مردمی که در این پهنه هستند، باشد.
نوروز می تواند هم الگویی برای موزه ها باشد
رئیس موزه ملی ملک خاطرنشان کرد: موزه فرهنگی نوروز را می توان به عنوان سرمایه چندگانهای در نظر گرفت که در حوزه دیپلماسی اقتصاد، گردشگری، علم و ... از آن استفاده کرد.
وی تاکید کرد: یادمان باشد که موزه ها روایت های مختلفی را تولید می کنند و موضعات مختلفی را در خودشان گنجانده اند؛ نوروز یگ روایت چندگانه است و تنها یک موضوع نیست و در آن می شود بخش های نگاه به زمان و نگاه به طبیعت، هم قوم و قبیله بودن و ارزش های انسانی و مذهبی را مشاهده کرد؛ به همین دلیل نوروز توانسته است که با همه چیز پیوند بخورد؛ با هنر، مذهب، ادیان، مردم، اقوام و ... با همه اینها ایجاد غرابت کند.
دبیرینژاد اظهار داشت: با چنین نگاهی نوروز می تواند هم الگویی برای موزه ها باشد و هم با نگاه موزه ای می تواند کاربری های چندگانه ای برای حفظ میراث خودش و بهره گیری بهتر داشته باشد و شاید خوب باشد اگر بتوانیم در موزه هایمان مدام نشانه هایی از نوروز و این فرصت نوروزی شدن را بهره یگیریم به ویژه این که در دگرگونی قرن قرار داریم و خوب است که میراث های قرن مان را به این واسطه در نوروز جدید یادآوری کنیم و شاید این یک فرصت استثنایی در پیوند و موزه و نوروز باشد.
نظر شما