گیلان ،همایشی است از گونه های متعدد گردشگری که طبیعت گردی (اکوتوریسم) سرآمد آنهاست و سفر از زمانی آغاز می شود که اندیشه اش در ذهن نمایان شود و آنان که از ذوق سفر سرشارند نیک می دانند که گیلان گنجینه ایست بی منتهی ...
امامزاده هاشم
درخشش سبز رنگ گنبد امامزاده هاشم(ع) در ارتفاع و نور قرمز رنگ کاروانسرای شاه عباسی در سوی دیگر جاده ورودی رشت، دروازه ای از سوی پایتخت برای گیلانی به رنگ تاریخ و طبیعت است..
تهران را که به سمت شمال پشت سر میگذارید،گویی نفس تازه می شود و همینطور کرج، قزوین و همینکه وارد لوشان می شوی؛گیلان است و هوایی خوش و شهرها به هم نزدیک …
لوشان را که پشت سر می نهیم، چشم انداز سد منجیل با توربین های عظیمش نمادی دیگر از گیلان است که این تصویر در امتداد مسیر به رودخانه و جنگل و شالی پیوند می خورد و از پس آن، رودبار شهر زیتون نمایان می شود و درست اینجاست که نگاه گردشگران ،پس از باران به ارتفاع است تا هر چه زودتر نور سبز رنگ گنبد امامزاده هاشم از نوادگان امام علی (ع) را در ارتفاعی بلند، خوشامد گوی خویش به رشت بدانند و با رسیدن به این بقعه کهن پس از عوارضی رشت،هوایی تازه می کنند.
تعداد زیادی از گردشگران گیلان بخش عظیمی از خرید سوغات اصیل خویش را برای بازگشت می گذارند و پس از زیارت حرم امامزاده هاشم از بازارچه این مکان که به بیش از ۵۰ مغازه می رسد، دیدن می کنند.
مردمان محلی روستای امامزاده هاشم (ع) اعیاد مذهبی و سوگواری های اهل بیت (ع) را به گونه ای خاص در بارگاه امامزاده برگزار می کنند و مراسم تحویل سال نو در این بقعه به شکل ویژه برگزار می شود.
کاروانسرای شاه عباسی (لات)
همیشه امام زاده هاشم با تمام گیراییاش را که پشت سر می نهادیم، بنایی تاریخی به هیبت بناهای فلات مرکزی کشورمان - گنبدی با آجرهای قرمز رنگ که بوی قدمت و کهنگی نشانش بود - علامت سؤالی در ذهن گردشگران ایجاد می کرد و زمانی که جویا می شدی، می شنیدی کاروانسرای شاه عباسی است و دیگر هیچ ؛ اما امروز این بنا به بخش خصوصی واگذار شده و نور قرمزرنگ چراغ ها، به کاروانسرای شاه عباسی در شب، شکوهی خاص می بخشد.
" لات "به معنی زمین صاف و هموار کنار رودخانه است و چون این کاروانسرا در زمین هموار کنار سفیدرود ساخته شده، به آن اراضی لات می گفتند و این مکان از گذشته دور سرزمینمان که به شماره ۱۵۶۶ و در سال ۱۳۵۶ به ثبت فهرست ملی رسیده است.
قلعه رودخان
"قلعه رودخان" در ۳۰ کیلومتری شهر فومن واقع در غرب گیلان دژی بر بلندای گیلان زمین، در گذر از ۸۰۰ پله لحظه لحظه شگفتی و تاریخ طبیعت را به گردشگران هدیه می بخشد .
بدلیل قرار گرفتن این قلعه با پیشینه ساسانی و سلجوقی در کنار رودخانه قلعه رودخان نام گرفت در طبیعتی وهم انگیز بیشتر به خیال می ماند تا واقعیت...
شرح تابلوی پای قلعه این گونه است : قلعه رودخان یکی از شگفت انگیز ترین بناهای نظامی ایران است .قلعه رودخان در ارتفاع ۶۸۷ تا ۷۷۸متری از سطح آب های آزاد و در دو سوی آن دو رودخانه جاری است.این اثر تاریخی - طبیعی احتمالا در دوره خاندان اسحقی (مقارن با سلجوقیان ) که بر غرب گیلان حکومت می کرده اند بنا شده است، هر چند برخی پژوهشگران بنیاد آن را به پیش از اسلام نسبت می دهند .قدیمی ترین سند از این قلعه کتیبه ای سنگی ست که تاریخ تجدید بنای آن را بین سال های ۹۱۸تا ۹۲۱ ه.ق (مقارن با حکومت شاه اسماعیل صفوی) ذکر می کند.طول باروی قلعه ۱۵۰۰متر و ارتفاع آن بین پنج تا ۱۲متر متغیر است.باروها و برج های متعدد قلعه با مصالح سنگ ، آجر و ملات آهکی ساخته شده اند.این اثر ارزشمند ملی به شماره ۱۵۴۶و در تاریخ سی ام مردادماه ۱۳۵۴در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.برماست که این یادگار گرانبهای بازمانده از اعصار را به دست آیندگان بسپاریم.
ییلاق اولسبلنگاه
"اولسبلنگاه " ییلاقی است خوش منظره با پوشش مرتعی و تابستان نشین در ارتفاع یکهزار و ۴۸۹ متر از سطح دریای آزاد،سهم شهرستان ماسال در غرب گیلان است و ماسال بمعنای "کوه وار " و یا "مانند کوه" است ؛ و فرآورده های دامی چون شیر ،پنیر ،کره،کشک ،عسل و ...موجب گرمی شنبه بازارش می شود.
؛ خانه ها چوبی و تخته ای همانند سایر خانه های ییلاقی ماسال و گاه سقف ها رنگین است؛فاصله اش با ماسال حدود ۳۰ کیلومتر است و بین روستاهای ییلاقی ماسال جایگاهی ویژه دارد.
اولسبلنگاه ییلاقی در غرب گیلان که می بایست برای رسیدن به آن از ماسال گذشت، بخش پره سر، دهستان ارده و سپس تونلی پیچ در پیچ از درختان وسیع جنگلی؛ تونل درختان جنگلی برای رسیدن به اولسبلنگاه تنها جاده و سایه سار درختان و اوهام طبیعت نیست، مردانی کهنسال با لباس های محلی و کلاه نمدین بر آلاچیق هایی برآورده با چوب نامرتب درختان خشکیده، با نان های محلی زرد رنگ، خوشامدگوی گردشگران می شوند.
پیرمرد مهربان می خندد؛ آن زمان که می پرسیم اولسبلنگاه نامی ایرانی است؟ و می گوید نامش تالشی و به معنای درخت ممرز روی ارتفاع بلند است؛سرما غالب است و به یکی از کلبه های چوبی پناه می بری که بوی هیزمش از چند فرسنگ دورتر تو را فرا می خواند؛ پیرمرد چندین کنده زیر بغل زده و وارد کلبه می شود و کنده ها را داخل بخاری هیزمی می گذارد که در کج و معوج آهنینش تنها داغ گرما حس می شود و می دانی نباید نزدیک شد.
دری چوبی در انتهای کلبه است آن را که باز می کند جنگل در ارتفاع، فرودست، خاور و باختر بیداد است و تنها می باید تجربه کرد و دیگر هیچ. اسب ویسه در حوزه طبیعی کوهستان و بام سبز ماسال در حوزه طبیعی کوهپایه، دیگر گیرایی های بی وصف این شهرستان است.
آبشار ویسادار
آبشار ویسادار از زیباترین آبشارهای ایران و سومین آبشار مرتفع استان گیلان است.ویسادار به معنی "سایه درخت بید" است که در ۱۶ کیلومتری شهر پره سر در شهرستان رضوانشهر واقع شده و همچون نگینی در دل جنگلهای زیبایی این منطقه می درخشد.
ابهت این پدیده طبیعی برای هر بیننده جالب و جذاب است به ویژه وقتی از پایین به این آبشارنگریسته می شود با ابهت و زیبایی صد برابر آبشار ویسادار مواجه می شوی، صدای ریزش آب از ارتفاع حدود ۲۰ متری و نیم دایره ای که آب در دل سنگ و صخره برای رسیدن به دریا ایجاد می کند، دیدنی است. صدای پرندگان و شرشر آب و نور خورشید که از لابه لای شاخ و برگ درختان به زمین می تابد منظره ای فوق العاده به وجود آورده که کم نظیر است. البته زیبایی های این پدیده طبیعی آنقدر زیاد است که نمی توان وصفش کرد و به قولی آبشار ویسادار را باید دید، نه اینکه راجع به آن نوشت.
پیدایش نوروز را روایت ها بسیار است؛ اما در غالب گفتار راویان، از جمشید پادشاه پیشدادی به عنوان پایه گذار جشن یاد شده؛ به هر روی نوروز آمد و آمد تا رسید به امروز که همچنان خانه تکانی و پروردن سبزه و سور چهارشنبه و سیر و سماق و سنجد و دیگر سین هایش همچنان به راه است، اما بگذریم که از نیک گفتاری ها و رفتارها چه مانده؟ و حتی میراث مان اعم از همه چیز، طبیعی و تاریخی و فرهنگی را چگونه پاس داشته ایم؟ خوش خبر آنکه، گردشگران نوروزی بدانند هنوز گرد خشکی بر چهره گیلان هویدا نشده و ساز بارانش کوک است و همساز با طبیعتش، دمسازی نیک برای آنان خواهد بود.
وب گردی مختصری با کلیدواژه جاذبه های گیلان، اهل سفر را به ماسوله - با معماری پلکانی و گلدان های رنگین شمعدانی هایش، قلعه رودخان هزار پله اش و راه پر پیچ و خم جنگل و آبشار دیلمانش رهنمون می سازد؛ اما این روزها که گذر بزرگراه فراهم شده، تعداد شمال یافتگان بیش شده و این رهنمون ها تکرار است؛از این روی شاید برخی مکان ها بکرتر باشد و شاید برای برخی گردشگران ناشناخته ها جذاب تر...
نوروز را دگر بار و دگر بار نمی توان خواند، چرا که تکرار نمی شود؛ هر بار بهار فصلی دیگر است و گیلان هر بار با بهاران سرشارتر ...
نظر شما