به گزارش ایرنا، هر کسی برای فروختن آنچه دارد، هنری از خود نشان میدهد، یکی آواز میخواند، دیگری با نمایش کارایی ابزار خود، میل خرید را در رهگذران برمی انگیزد، وجه اشتراک بیشتر آنها شیرین سخنی و بازاریابی قوی است. کسب و کار آنها را نیز مخاطراتی چند در کمین نشسته است که از آن جمله میتوان به برخوردهای ماموران شهرداری ها و تعقیب و گریزهایی که دست فروشان آن را خوب می شناسند، برشمارد.
فارغ از عناوین ساماندهی، جمع آوری و شناسایی که دستفروشان با آن بیگانه نیستند این روزها خیابان های پرتردد از عابران و شهروندانی است که درتکاپوی رسیدن بهار به سفره های دستفروشان فروغی دوباره بخشیده اند، دستفروشانی که تمام ایام سال با فریاد و هیاهو سعی در جذب مشتری دارند، این روزها از استقبال مردم از بساط شان خرسند هستند.
دستفروشان اجناس خود را با قیمتی کمتر از بازار می فروشند و همین سبب می شود تا مردم خرید از آنها را با قیمت مناسب، به خرید از مجتمعهای تجاری و مراکز خرید ترجیح دهند و بتوانند اقلام بیشتری را برای سال نو خریداری کنند. آنچه در میان بساط دستفروشان رونق زیادی دارد پوشاک، کیف، گلدان های پُر از گل، اسباب بازی و اجناس شب عید است و هر چه به روزهای پایانی سال نزدیک می شویم، روز به روز بر تعداد دستفروشان افزوده می شود.
دستفروشان با اندک سرمایه در این واپسین روزهای سال می کوشند تا هزینه های نوروز خود و خانواده را تامین کنند، از ابتدای خیابان شهدا تا میدان قیام، از میدان قیام تا میدان صفا و از میدان شهدا تا چهار راه باغمیری بازار دستفروشان داغ داغ است و هر روز اجناس جدیدی به این بساط ها افزوده می شود.
دستفروشی یک پدیده اجتماعی ناشی از بحران های اقتصادی است که در هر جامعه ای وجود دارد و برای حل آن باید در یک بازه زمانی مشخص و برنامه ریزی شده یک مسیر جایگزین مناسب تهیه و یا برنامه های حمایتی از دست فروشان را در پیش گرفت.
این روزهای خوش سفره های دست فروشان از این منظر قابل توجه است که در طول سال روزهای سختی را سپری می کنند و به مدد شبکه های اجتماعی هر آنچه از برخوردهای از سر معذوریت ماموران شهرداری بر سر آنها می آید از خاطر مردم دور نمانده است.
نشر صحنه هایی از رویارویی قهرآمیز و سرکوبگرانه با دستفروشان بی پناه، بذر بغض را در گلوی هر شاهد دردمندی می افشاند و اشک اندوه را در چشم هر بیننده دردآشنایی می نشاند، صحنه شرم آور ضرب و شتم نوجوان دستفروش بازمانده از تحصیل در سرمای استخوان سوز زمستان کلانشهر به دست ماموران معذور شهرداری و آن سو تَرَک، مادری گریان که از شدت درماندگی، نقش زمین شده است و از دیدن سر و روی خونین فرزند دلبند خویش نوحه سرایی می کند و دست بر آسمان می برد، تنها بخشی از موراد برخوردهای ضربتی با دست فروشان است که هر شهروندی تاب و تحمل دیدن آن را ندارد.
پژوهشگر اجتماعی و جامعه شناس در این مورد به خبرنگار ایرنا می گوید: دستفروشی پدیده ای اجتماعی است که طی یک دهه گذشته به موازات گسترش دامنه بیکاری و تعمیق ابعاد فقر بر شعاع و هیمنه آن افزوده شده است و به همه گروه های سنی اعم از زن و مرد و کودکان و نوجوانان از هر دو جنس تعمیم یافته است.
سلمان احمدوند افزود: شغلی کاذب و پرمخاطره که تنگناهای آن بر اثر مداخله ماموران معذور شهرداری چندین برابر شده است، حوادثی سخت که بر خلاف گذشته، رسانه ای می شود و عموم مردم نیز به عنوان بینندگان دردمند این حوادث را به سوگ می نشاند و زندگی را در چشم آنان، از فرصت مغتنم حیات به زنده مانی و تقلای مرگبار زیستن فرومی کاهد.
این جامعه شناس گفت: دستفروشان را باید دریافت و با درک وضعیت سخت آنان که تابعی از آشفتگی نظام اجتماعی و به خصوص نهاد اقتصاد است برای آنها چاره جویی کرد تا برای کنترل و مهار این پدیده به وضع سیاست های راهگشا اهتمام ورزید، ناتوانی در اشتغالزایی مولد و کارآفرینی از یک سو و توزیع ناعادلانه منابع اقتصادی از سوی دیگر از عوامل زیاد شدن پدیده های اجتماعی اعم از دستفروشی است.
احمدوند گفت: مادامی که اقتصاد از زیر آوار تورم و رکود تورمی خلاصی نیابد دستفروشی پدیده ای اجتناب ناپذیر و روبه گسترش است، در این وضعیت تلاش دولت و مراجع ذی ربط می بایست، به جای مواجهه سرکوبگرانه و خشونت بار با دستفروشان، صرف ساماندهی و رفع موانع کسب و کار آنان شود زیرا آنها از بیکاری و بی چارگی به دستفروشی روی آورده اند.
با گشتی در شهر و دیدن بازار گرم دست فروشان و مردمی که در تلاش هستند تا از راهی که آسان تر است وسایل مورد نیازشان را تهیه کنند تداعی کننده حال خوبی است که آن را باید مدیون روزگار و آیین های کهنی همچون نوروز دانست، امید که حال خوب شان پایدار باشد.
نظر شما