به گزارش ایرنا،«علی پروین» بازیکن، کاپیتان و سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس نیاز به معرفی ندارد. او که لقب «سلطان» را یدک میکشد، متولد سوم مهرماه ۱۳۲۵ در تهران است و به جز یک سال، ۱۸ سال دوران بازی خود در فوتبال را در پرسپولیس گذرانده است.
پروین با کسب ۱۵ جام قهرمانی مختلف در لیگ و حذفی، پرافتخارترین سرمربی تاریخ پرسپولیس است. همچنین تیم ملی فوتبال ایران در سال ۱۹۹۰ و تحت هدایت او توانست قهرمانی بازیهای آسیایی پکن شود.
کاپیتانی که لباس بچه محلههایش را میشست
علی پروین یا همان سلطان دوستداشتنی پرسپولیسیها شاید به قول خودش یک انسان شبیه به انسانهای دیگر باشد اما تمام کسانی که او را از نزدیک میشناسند به خوبی میدانند او از همان روزهای کودکی، همان روزهایی که در محله عارف دنبال یک توپ پلاستیکی میدوید با تمام هم سن وسالهایش فرق داشت! او درباره آن روزها میگوید: در یک بیابان بزرگ، یک زمین هفتنفره فوتبال درست کردیم. بوتهها را کندیم و آنجا شد زمین عارف. ما هم شدیم کاپیتان آن تیم. هر هفته هم پیراهنها را من باید میبردم میشستم. مادر خدابیامرزم میگفت چرا من باید این لباسها را بشورم و من به او میگفتم: چون بهتر از بقیه بازی میکنم و کاپیتان تیم هستم!
مردی که از شکست متنفر است
پروین از شکست متنفر است، برای او فرقی ندارد بازی دوستانه باشد یا بازی رسمی اما تیمش حق ندارد شکست بخورد! ماجرای فوتبالیست شدن وی جالب است. پروین گفت: در دوران کودکی یک روز که مشغول بازی در زمین عارف بود مرحوم الهی و مرحوم آصفی نزدم آمده و گفتند تو استعداد خوبی در فوتبال داری و بیا با تیم باشگاهی تمرین کن! این زمینهسازی شد که پروین به تیم کیان برود!
دردسرهای پروین از اولین قرارداد مالی
حضور علی پروین در تیم کیان فقط و فقط ۶ ماه دوام داشت، او آنقدر در این تیم دسته اولی درخشید که مسوولان پیکان به دنبال او آمدند و با قرارداد ۲۰ هزار تومانی پروین را به خدمت گرفتند! البته این قرارداد ۲۰ هزار تومانی برای پروین با دردسرهای بزرگی همراه شد! پروین جوان وقتی شب به خانه رفت و با خوشحالی از بستن قرارداد با پیکان حرف زد پدر خدابیامرزش باور نمیکرد! او چند سال پیش برایمان تعریف میکرد: وقتی شب به خانه رفتم پدر خدا بیامرزم گفت این پول را از کجا آوردهای و وقتی جواب دادم با تیم پیکان قرارداد بستهام و آنها این پول را به من دادهاند باور نمی کرد و می گفت تو این پول را دزدیده ای. هر چه قسم می خوردم حرفم را باور نمی کرد و مجبور شدم ساعت ۱۲ شب او را به خانه نادر لطیفی ببرم تا حرفم را باور کند. پدرم می گفت این همه پول را برای چه کاری به علی دادهاید و او جواب داد با پسرتان قرارداد بسته ایم تا برای تیم ما فوتبال بازی کند.
سلطان به پرسپولیس رسید
انگار علی پروین نباید به جز پرسپولیس در تیمی عضویت داشته باشد، او یک سال در پیکان بازی کرد و بعد این تیم که قهرمان ایران شده بود منحل شد تا سلطان قرمزها به جایی برود که بعدها نماد و اسطوره آن شود. او در روز ۲۷ شهریورماه سال ۱۳۴۹ برای اولین بار و در دیداری دوستانه پیراهن پرسپولیس را بر تن کرد و بعد از خداحافظی مردانی مثل همایون بهزادی، بیوک وطنخواه، ابراهیم آشتیانی، حسین کلانی، محراب شاهرخی، هادی طاووسی، فریدون معینی، ناظم گنجاپور و... از تیم پرسپولیس، در سال ۱۳۵۵ کاپیتان تیم شد.
مامان نصرت نگذاشت سلطان لژیونر شود
شاید خیلیها ندانند اما در روزگاری که رفتن بازیکنان ایرانی به خارج از کشور مد نبود، علی پروین از یک تیم مطرح انگلیسی پیشنهاد همکاری داشت! کریستال پالاس به او پیشنهاد ۵۰۰ هزار دلاری داد اما این انتقال هیچ وقت صورت نگرفت چرا که مامان نصرت به او گفت: تو هنوز بچهای، آنجا دیوانه میشوی، نمی توانی دوام بیاوری و در غربت روحیه ات به هم میریزد! علی پروین نیز به خاطر حرف مادرش قید این پیشنهاد وسوسه انگیز را زد و در ایران ماند.
اشکهای پروین برای مادر
علی پروین به مادر وابستگی شدید داشت، مادری که او را مامان نصرت صدا میزد و همواره از نقش غیر قابل انکار وی در موفقیتهایش حرف زده است، شاید اسطوره پرسپولیس انسان مغرور و سر سختی باشد اما هر وقت عکس مامان نصرت را ببیند مثل بچهها اشک میریزد! او همواره این جمله را گفته است که مامان نصرت همه زندگیاش بود و وقتی او مرد عید هم برایش مرد. علی آقا هر هفته به بهشت زهرا(س) میرود، چند ساعتی بالای سر مزار مادرش مینشیند،یک دل سیر اشک میریزد و بعد چند پرس چلوکباب میگیرد و با کارگران آنجا میخورد و بعد به خانه بر میگردد.
زنبور دست پروین را نیش زد
اولین ماشینی که علی پروین خریدBMW آلبالویی رنگی بود که تازه وارد ایران شده بود. او از روز اول خریدن این BMW خاطرهای جالب و جذاب دارد که هیچ وقت فراموش نمیکند. او با یک دست فرمان را گرفته بود و بازوی دست دیگرش را گذاشته بود لب پنجره، زنبور بزرگ نیشش زد! یک هفتهای دستم چرک کرد و سیاه شد!دیگر بعد از هر وقت پشت فرمان مینشست دیگر دستش را لب پنجره نمیگذاشت.
اتحاد برای سرمربیگری پروین
تازه ۲ سال از انقلاب گذشته بود و مرحوم محراب شاهرخی بنا به دلایلی از پرسپولیس کنار گذاشته شد و پرسپولیس شد بدون سرمربی! علی پروین به همراه چند بازیکن دیگر پرسپولیس رفتند دنبال عسگرزاده تا بیاید و هدایت پرسپولیس را بر عهده بگیرد اما خصوصیات اخلاقی او با بازیکنان پرسپولیس در تضاد بود و همگی به این نتیجه رسیدند تا از عسگرزاده صرفنظر شود!در نهایت بازیکنان پرسپولیس پیشنهاد دادند تا پروین سرمربی شود.
رامسر پناهگاه نوروزی رامسر
عید نوروز برای علی پروین یعنی در کنار خانواده بودن، این در این روزهای تعطیلی از کنار خانواده جدا نمیشود. سلطان معمولا تعطلات نوروزی را در ویلای رامسر پشت سر میگذارد و بعد از سیزده بدر به تهران باز میگردد. او می گوید: در روزهای کودکی هر وقت سال تحویل می شد پدرم یک ۱۰ تومانی و مادرم یک ۵ تومانی عیدی می دادند.لباس خریدن او نیز در دوران بچگی داستان جالبی داشت؛ به همراه برادر بزرگش برای خرید لباس عید می رفت و همیشه کت شلواری میخرید که آستین هایش تا نوک انگشتانش بود، پروین وقتی به برادرش می گفت چرا این قدر بزرگ؟ این جواب را میشنید: برایت بزرگ تر میخرم که سال دیگر هم بتوانی آن را بپوشی.
نظر شما