به گزارش روز یکشنبه ایرنا، روزنامه نیویورکتایمز طی گزارشی عنوان کرد: آمریکایی ها نگران قیمت گاز هستند. آلمانیها استفاده از بخش گرمایشی را کم می کنند. پرو شاهد اعتراضات خشونت آمیز و سرکوب خشونت آمیز آنها - به دلیل افزایش هزینه سوخت بوده است. شبکه ملی انرژی نیجریه اخیراً سقوط کرده است. و اینها فقط درهمین بهار رخ داده است
هشدارهای سازمان ملل در مورد وضعیت انرژی در جهان و تاثیرات آن بر وضعیت آب و هوایی، هزینههای آن و سیاستگزاری ها درباره آن شرایط را به گونه رقم می زند که این چالش به این زودیها پایان نمی یابد.
بحران انرژی با اقدام روسیه در حمله به اوکراین تشدید شد. حمله به اوکراین بهای انرژی را افزایش داد و اروپا را مجبور کرد که در راستای پایان دادن به وابستگیاش به گاز روسیه گام بردارد.
اما ولادیمیر پوتین به تنهایی عامل بحران انرژی در جهان نبوده است.
تقریباً یک سال قبل از حمله به اوکراین، عرضه برای تامین تقاضا با مشکل مواجه بود که باعث افزایش قیمتها شد. در بهترین بخش از یک دهه، افزایش "نفت شیل" آمریکا نیازهای فزاینده انرژی جهان را برآورده کرد، اما در سال ۲۰۲۰ تولید نفت شیل کاهش یافت و نرخ رشد گاز شیل کاهش یافت.
امید جو بایدن مبنی بر اینکه وی می تواند دوران ریاست جمهوری خود را بر مسئله تغییرات آب و هوایی متمرکز کند، نیز نقش بر آب شده. با توجه به شرایط توافق هسته ای با ایران، بایدن سال گذشته تلاش کرد از دیگر تولیدکنندکان نفت بخواهد که تولید خود را افزایش دهند. اما فشارهای او فایده ای نداشت. در این میان درخواست چین برای واردات گاز طی سال ۲۰۲۱ تا ۲۰ درصد افزایش داشت این در حالی است که بهای گاز اروپا نیز بین ماههای مارس تا دسامبر شش برابر شد.
این مسئله پیشتر منجر به فشار به سیاستمداران شده بود این در حالی است که شوک پوتین نشان داد که دولتها چقدر از افزایش هزینه سوختهای فسیلی میترسند.
در این بحبوحه بایدن دستور آزادسازی از ذخایر تفتی استراتژیک آمریکا را داد اما این نیز مرهمی موقتی است.
نشانه ها حاکی از نقش بالای موضوع انرژی برای هر کسی و در هر جایی است مگر اینکه شرایط دوران همهگیری کرونا باز تکرار شود تا مصر انرژی کم شود.
شباهت اوضاع اخیر با دهه ۷۰ آشکار است. شوک نفتی در پی جنگ "یوم کیپور" در اکتبر ۱۹۷۳ که عربستان را به عنوان یک تولیدکننده بزرگ نفت درگیر کرد، از نظر اقتصادی و ژئوپلیتیکی بسیار مُخرب بود. پس از آن جنگ ایران و عراق بود که این دو کشور تولیدکننده نفت را وارد یک جنگ طولانی کرد.
سپس، یک دوران ژئوپلیتیک – به طوریکه واشنگتن به عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان و انگلیس به عنوان ضامن نظامی منافع انرژی غرب در خاورمیانه – پدیدار شد.
طی تحولات ژئوپلیتیکی دهه ۷۰، تامین فیزیکی نفت از ذخایر جهان هرگز مطرح نبود. در حال حاضر، با توجه به تقاضای بالای آسیا در امور انرژی، این امر رخ داد. و تقاضا برای گاز و زغال سنگ نیز ممکن است در چند سال آینده از تولید جهانی فراتر رود. به نظر میرسد ما وارد زمانی شدهایم که کشورها باید برای سوختهای فسیلی قابل دسترس باقیمانده جهان رقابت کنند و دولتها آشکارا ائتلافهای ژئوپلیتیکی را برای حفاظت از آنها انتخاب میکنند.
به عنوان مثال به دریای مدیترانه نگاه کنید. فاصله گرفتن اروپا از روسیه تنش های ژئوپلیتیکی بر سر گاز اطراف این دریا را تشدید خواهد کرد. در شرق دریای مدیترانه، ترکیه از محرومیت خود از پروژههای انرژی ابراز نارضایتی میکند و به طور فزایندهای در تثبیت منافع خود حالت تقابلی خواهد داشت.
در سوی دیگر دریای مدیترانه، الجزایر یکی دیگر از منابع بالقوه انرژی برای اروپا محسوب می شود. اما این نیز با پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی همراه بوده. شرکت دولتی انرژی الجزایری Sonatrach ماه گذشته اعلام کرد که ممکن است پس از اینکه مادرید حمایت خود را از الجزایر به دلیل اختلاف طولانیمدت بین الجزایر و مراکش بر سر صحرای غربی لغو کرد، قیمت گاز به اسپانیا را افزایش دهد. .
در این میان به نظر می رسد که اعراب تولیدکننده به جای فاصله گرفتن از روسیه، اوپک پلاس را به عنوان یک کارتل جدید نفتی جهان با گرایش ضمنی ضدآمریکایی تقویت کرده اند. رونق نفت شیل آمریکا، عربستان را مجبور کرده به دنبال ائتلافهای گسترده تر از جمله با روسیه باشد. اکنون، با کاهش تنشها بین روسیه و عربستان سعودی بر سر سوریه و یمن، سعودیها مدیریت رقابت خود با روسیه را بر سر چین و منافع مشترک دو کشور در سیستم پرداخت غیر دلاری در اولویت قرار خواهند داد.
نظر شما