مفهوم نوظهوری با عنوان «سرمایه اجتماعی» علاوه بر سرمایههای فیزیکی، اقتصادی و انسانی در مباحث توسعه مطرح شده است. سرمایه اجتماعی به مجموعهای از عناصر فردی و گروهی، رسمی و غیررسمی در اجتماع به همراه روابط واقعی و انتزاعی درون و بین آن عناصر، اشاره دارد که با خلق مشارکت، انسجام و اعتماد اجتماعی، موجب زایش آثاری همافزا شده و در نهایت بر همه ابعاد توسعه تاثیر میگذارد. لازم به ذکر است که سرمایه اجتماعی مفهوم نوینی است که از علوم اجتماعی وارد عرصه علوم سیاسی شده و دامنه پژوهشی، کاربرد و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بالقوه و بالفعل گستردهای در صحنه روابط جامعه و حکومت دارد.
سرمایۀ اجتماعی را در یک تعریف تخصصی میتوان چنین توصیف کرد: «تراکم منابع بالفعل و بالقوهای که مرتبط با قرار گرفتن در یک شبکه پایدار از روابط کموبیش نهادینهشدهای که مبتنی بر شناخت و آشنایی دوطرفه باشد»[۱].
سرمایۀ اجتماعی تراکم منابع بالفعل و بالقوهای که مرتبط با قرار گرفتن در یک شبکه پایدار از روابط کموبیش نهادینهشدهای است که مبتنی بر شناخت و آشنایی دوطرفه باشدتوصیف سادهتر سرمایۀ اجتماعی این است که روابط اعتمادآمیز میان افراد، ظرفیتی فراهم میکند که با آن میتوان کارها را پیش برد. این ظرفیت، «سرمایۀ اجتماعی» نام دارد. به عنوان مثال اگر ارتباط اعتمادآمیزی میان مردم و دولت برقرار شود، سیاستها و اقدامات دولت از سوی مردم راحتتر پذیرفته میشود، سخنان و موضعگیریهای دولتمردان مورد حمایت مردم قرار میگیرد و مردم برای پیشبرد برنامههای ملی به دولت کمک میکنند. همۀ اینها یعنی اینکه دولت کارویژههای خود را بهتر میتواند انجام دهد.
تاثیر اعتماد و سرمایه اجتماعی بر رشد و پیشرفت کشور
در سالهای اخیر با گسترش مدلهای رشد درونزا، سرمایه انسانی به عنوان عامل اصلی رشد اقتصادی مورد توجـه قرار گرفت. پس از آن در کنار سرمایه انسانی نقش قابلیتهای اجتماعی نیز از اهمیت بسزایی برخوردار شد. در ایـن راسـتا، سرمایه اجتماعی که مؤلفه اصلی آن اعتماد است، جایگاه خاصی در مطالعات مربوط به رشد یافت. سرمایۀ اجتماعی به عنوان یک ابزار مهم برای رسیدن به پیشرفت ضروری است زیرا برای توسعه، نیازمند همکاری و همدلی گروهها و افراد جامعه هستیم و این سرمایۀ اجتماعی است که این مهم را ممکن میسازد.
سرمایۀ اجتماعی در کنار سایر انواع سرمایه (مالی، فیزیکی و انسانی) قرار میگیرد و باعث میشود که این سرمایههای گوناگون تجمیع و با یکدیگر هماهنگ شوند. به بیان پاتنام، «سرمایه اجتماعی موجب ارتقای سودآوری سرمایههای فیزیکی و انسانی میشود.»[۲] در این چارچوب نقش اصلی سرمایه اجتماعی «درهمآمیختن سرمایههای لازم برای توسعه است.»[۳] «گیتل و تامسون» (Gittell and Thompson) تصریح میکنند که «اگرچه افراد در جوامع فقیر، سرمایه مالی اندکی دارند، اما سرمایه اجتماعی موجود در جامعه با تجمیع این سرمایهها در شبکهها میتواند محل اتکای نیرومندی برای انباشت توان اقتصادی و سیاسی جامعه شود» [۴]
به صورت مشخص توسعۀ ژاپن پس از جنگ جهانی دوم یک نمونه از به خدمت گرفتن سرمایۀ اجتماعی در مسیر پیشرفت است. در آن زمان منابع اقتصادی ژاپن بسیار محدود و تلفات انسانی جنگ نیز بسیار وسیع بود و با توجه به اینکه بسیاری از متخصصان و سرمایه انسانی این کشور نابود شده بودند، شرایط بسیار وخیمی حاکم بود. همچنین طعم تلخ شکست و وقوع انفجارهای اتمی وضعیت دشواری را برای ملت ژاپن به وجود آورده بود. با این حال به نظر میرسد که پیوستگی اجتماعی و بهرهگیری از سرمایه اجتماعی ناشی از همدلی تاریخی میان مردم ژاپن بستری برای توسعۀ خیرهکنندۀ این کشور در عرض چند دهه بود. در صورتی که عامل سرمایه اجتماعی را از این معادله حذف کنیم، هیچ توضیح و توجیهی برای این توسعۀ جهشی وجود نخواهد داشت.
مؤلفههای سرمایه اجتماعی
سرمایۀ اجتماعی مؤلفههای گوناگونی دارد و وجه اشتراک همۀ آنها ارتباط میان افراد را تقویت میکند، چراکه با گرمتر و اعتمادآمیزتر شدن ارتباطها، سرمایۀ اجتماعی افزایش مییابد. مطالعات متعددی وجود دارند که کارکرد توسعهای سرمایه اجتماعی را تبیین میکنند. اعتماد، مهمترین مؤلفۀ سرمایۀ اجتماعی است. کشورهایی که از سطح بالایی از اعتماد برخوردارند در رشد اقتصادی موفقتر بودهاند.[۵]
رابرت پاتنام سالها پیش با انجام تحقیقی نشان داد که چگونه برخورداری از سرمایۀ اجتماعی میتواند، شکوفایی و پیشرفت یک منطقه را تقویت کند و فقدان آن تا چه اندازه در عقبماندگی جامعه و منطقه مؤثر است. این تحقیقات نشان میدهد که سرمایۀ اجتماعی نقشی ممتاز، حیاتی و غیرقابل جایگزینی در توسعه اقتصادی دارد.[۶]
سالها پیش سیاستگذاران ایرانی قانع شدند که سرمایۀ اجتماعی برای توسعه و پیشرفت کشور ضروری است. شاهد این موضوع تصریح عبارت «سرمایۀ اجتماعی» در متن «سند چشمانداز ۲۰ سالۀ جمهوری اسلامی ایران» است. آیتالله رئیسی نیز در دولت سیزدهم به موضوع سرمایۀ اجتماعی توجه داشته و سفرهای استانی، واکسیناسیون عمومی، حضور میدانی و دیدار با مردم، راهکارهایی محسوب میشوند که به افزایش سرمایۀ اجتماعی دولت کمک میکند. به هر حال باید توجه داشته باشیم که اگر به دنبال رسیدن به رشد ۸ درصدی هستیم، نمیتوان بدون وجود سرمایۀ اجتماعی بالا به این هدف دست یافت.
جنبه منفی سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی ارتباطات و شبکههای اجتماعی میتوانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدید آورند اما اگر به آن توجه نشود میتوانند تاثیر منفی برجای بگذارند. سرمایۀ اجتماعی ابزار بسیار کارآمدی برای توسعۀ کشور است اما ایرادی که در این میان وجود دارد این است که توسعه و سرمایۀ اجتماعی، نسبت به عدالت بیتوجه است. بنابراین ممکن است برنامههای دولت برای توسعه و افزایش سرمایۀ اجتماعی به کاهش عدالت و برابری در جامعه منجر شود. به طور معمول در ارزیابی توسعۀ کشورها به شاخصههای عدالت (مانند ضریب جینی و...) کمتر توجه میشود و شاخصههای رشد (مانند تولید ناخالص ملّی، توسعه انسانی، امید به زندگی و...) در سیاستگذاریها مورد توجه قرار میگیرد. این موضوع باعث میشود که اغلب برنامههای توسعه بیتوجه به عدالت تنظیم شوند. متأسفانه در ایران هم همین روند در پیش گرفته شد. دولتهای مختلف در ایران، بهخصوص دولتهای تکنوکرات از افزایش نابرابری و بیعدالتی نگران نمیشدند و نگرانی اصلی آنها در مورد کم نشدن رشد اقتصادی بود.
سرمایۀ اجتماعی ابزار بسیار کارآمدی برای توسعۀ کشور است اما ایرادی که در این میان وجود دارد این است که توسعه و سرمایۀ اجتماعی، نسبت به عدالت بیتوجه است ارتباط سرمایه اجتماعی با عدالت
در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی بدون وجود عدالت هیچ نوع رشد و توسعهای مطلوب نیست. حتی اگر موقعیتی فراهم شود که به بهای کنار گذاشتن عدالت، رشد و توسعه اقتصادی و سیاسی اتفاق بیافتد بر اساس اصول و معیارهای جمهوری اسلامی نباید این برنامه اجرا شود، هرچند که اغلب برنامههای توسعهای انجام آن را تأیید کنند و این مسیری باشد که کشورهای توسعهیافته آن را طی کرده و در حال اجرای آن باشند.
حکومت جمهوری اسلامی پیرو امیری است که از نعمتهای دنیا و پیشرفت رویگردان نیست؛ اما اگر این پیشرفت و منافع دنیوی به بهای تضییع حق و ظلمی حتی اندک قابل کسب باشد از نظر امام علی(ع) مردود است. اگر پیشرفت و توسعه را به حلوایی شیرین تشبیه کنیم و بیعدالتی و ظلم را به زهرمار، امام علی(ع) فردی که حلوای آغشته به سم مار را تعارف میکند، دشمن میداند.
در روایتی از امیرمومنان(ع) آمده است: «شبهنگام کسی به دیدار ما آمد، و ظرفی سرپوشیده پر از حلوا داشت، معجونی در آن ظرف بود، چنان از آن متنفّر شدم که گویا آن را با آب دهان مار سمی، یا قی کرده آن مخلوط کردهاند! به او گفتم: هدیه است؟ یا زکات یا صدقه؟ که این دو بر ما اهل بیت پیامبر حرام است. گفت: نه، نه زکات است نه صدقه، بلکه هدیه است. گفتم: زنان بچهمرده بر تو بگریند! آیا از راه دین، وارد شدی که مرا بفریبی؟ یا عقلت آشفته شده، یا جنزده شدهای؟ یا هذیان میگویی؟ به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاست به من دهند، تا خدا را نافرمانی کنم که پوست جُویی را از مورچهای به ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد! و همانا این دنیای آلوده شما نزد من از برگ جویدهشده دهان ملَخ پَستتر است!»[۷] توسعه خیلی ارزشمند است اما اگر حتی ظلم و بیعدالتیای به اندازه گرفتن ناروای پوست جو از یک مورچه باشد، باید خط قرمز پررنگی بر این برنامه توسعه کشید.
در خصوص سرمایه اجتماعی که ابزاری برای توسعه تلقی میشود، نیز همین قاعده و قانون برقرار است. اگر سرمایه اجتماعی مانعی در مسیر عدالت باشد و تبدیل به حلقه بستهای از متنفّذین و صاحبان قدرت و سرمایه شود که منابع جامعه را جذب و بین خود تقسیم کنند، قابل پذیرش نخواهد بود و منافع بسیار زیادی که برای توسعه دارد، نباید باعث فریب سیاستگذاران شود. سرمایۀ اجتماعی گاهی به صورت انحصار اجتماعی در میآید که افراد ثروتمند و قدرتمند پیوندهایی محکم و اعتمادآمیز با یکدیگر برقرار میکنند که منافع را بین خود تقسیم کنند. این وضعیت، هرچند مصداقی از سرمایۀ اجتماعی است و برای توسعه نیز مفید است، اما با عدالت سازگار نیست. بنابراین لازم است جایی که عدالت قربانی میشود، سرمایۀ اجتماعی و توسعه متوقف شود.
*استاد گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی
منابع:
[۱] Bourdieu، P.; “The forms of capital”; Handbook of theory and research for the sociology of education; New York: Greenwood, ۱۹۸۶, p ۲۴۸.
[۲] Robert D. Putnam; Op.cit(۱۹۹۳); p ۳۶.
[۳] Gittell، Ross، Thompson، J. Phillip; Op.cit; p ۱۲۱.
[۴] Ibid; p ۱۲۲.
[۵] Stephen Knack، Philip Keefer; Op.cit.
[۶] G. Torsvik; "Social Capital and Economic Development: A Plea for the Mechanisms"; Rationality & Society; Vol. ۱۲, ۲۰۰۰, pp ۴۵۱-۴۷۷.
[۷] علی بن ابیطالب (ع)؛ نهجالبلاغه؛ محمّد دشتی؛ قم: نشرآل علی، ۱۳۷۹، صص ۲۷۷ و ۲۷۸.
نظر شما