به گزارش روز شنبه ایرنا به نقل از تارنمای شبکه تلویزیونی تلهسور، آمریکا از مدتها قبل از طریق امضای توافقنامههای گوناگون با انگیزه ایجاد اتحاد میان کشورهای آسیایی در تلاش بود تا هژمونی چین در اقیانوس هند و اقیانوس آرام را تضعیف کند. هماهنگی که اگر چه ایجاد آن برای ضربه زدن به چینیها از اهمیت بالایی برخوردار است اما بروز جنگ اوکراین، نه تنها همکاری کشورهای آسیایی را تضعیف کرده است بلکه مواجهه با خطر تکرار تنشها در شرق آسیا، تلاشهای دیپلماتیک برای صفآرایی مقابل چین نیز کارآیی خود را از دست داده است.
هدف استراتژیک آمریکا جلوگیری از ظهور هر گونه قدرت خصمانه و تسلط بر مناطقی خوانده میشود که برای منافع آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار است. به این ترتیب روسیه به عنوان بازمانده اتحاد جماهیر شوروی و چین به عنوان یک نیروی نوخاسته و نوظهور در مدار بازیگران بینالمللی، کابوسهای آمریکا به نظر میرسند. توافق استراتژیک میان استرالیا، انگلیس و ایالات متحده موسوم به آکوس، نماد تغییر در عرصه تمرکز ژئوپلتیکی جهانی بین آمریکا و چین با هدف ایجاد یک بحران هستهای در اطراف چین است که از کشمیر هند تا ژاپن را در بر میگیرد، از کره جنوبی، سنگاپور، ویتنام، تایلند و فیلیپین میگذرد و با رسیدن به نیوزلند و استرالیا، تسلط چین بر دریای چین را مهار میکند.
آنچه واضح است اینکه برای آمریکا، استراتژی بزرگ مهار چین در زمره اولویتها قرار دارد و توافق آمریکا با استرالیا و انگلیس (آکوس) گواه این امر و توهین بزرگ به متحدان ناتو است. آکوس همچنین بازتابی از یک دولت آمریکایی است که آنقدر به موضوع چین وسواس دارد که فراموش میکند پیامدهای جانبی تصمیمات مهم را بسنجد.
جورج کنان بر اساس مقالهای که در سال ۱۹۴۷ با عنوان «منابع رفتار شوروی» در مجله فارن افرز منتشر شد، معتقد بود «قدرت شوروی از منطق عقل، نفوذناپذیر است اما به منطق زور بسیار حساس است»، از این منظر، همکاری ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه با آمریکا برای ضربه زدن به چین برای کاخ سفید ضروری به نظر میرسید. این در حالی است که جنگ اوکراین، نه تنها رشته هرگونه همکاری مسکو- واشنگتن را پاره کرده است بلکه غولهای اوراسیایی و آسیایی را در کنار هم قرار داده است.
در ادامه این گزارش آمده است: رویکرد نظامیگرایانه واشنگتن نه تنها از جذابیت چندانی برخوردار نبود بلکه تهدیدهای پنهان توسل به زور علیه چین در دریای چین جنوبی، نگرانی اعضای آ. سه. آن (انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا) از کشیده شدن آتش جنگ ایالات متحده و چین به این منطقه را برانگیخت.
با این حال، یک موضوع اساسی، شکست آمریکا از کسب حمایت خودکار هند از منافع این کشور بود. آنچه مسلم است اینکه ارزشهای آمریکایی در منطقه شرق آسیا در جایگاه پایینترین ارزشها قرار دارد؛ دولتهای آسیایی از قبیل برونئی، کامبوج، لائوس، میانمار، تایلند و ویتنام از آرمانهای دموکراتیک مانند آزادی مطبوعات و انتخابات آزاد اجتناب میکنند و همین امر، چرایی اینکه تنها کشورهای آسیای جنوب شرقی، اندونزی، مالزی، فیلیپین و تیمور شرقی به اجلاس سران دموکراسی به میزبانی ایالات متحده دعوت هستند را توضیح میدهد.
سنگاپور تنها کشوری است که در ماجرای جنگ اوکراین، در کنار غرب قرار گرفت و «ویویان بالاکریشنان» وزیر امورخارجه سنگاپور اعلام کرد: سنگاپور قصد دارد هماهنگ با دیگر کشورها در زمینه اعمال تحریمهای مقتضی و مناسب علیه روسیه اقدام کند. وی همچنین حمله نظامی روسیه به اوکراین را غیرقابل قبول و تخطی بزرگی از هنجارهای بین الملل توصیف کرد.
این در حالی است که بی اعتمادی به آمریکا از سوی سنگاپور نیز به اندازهای است که «لی هسین لونگ» نخست وزیر این کشور اعلام کرد: ما فکر میکنیم برای ایالات متحده خوب است که در منطقه مشارکت داشته باشد، اما این بدان معنا نیست که ما در جنگهای آنها میجنگیم یا انتظار داریم که آنها به نجات ما بیایند.
اندونزی اما در ابتدا از این تهاجم انتقاد کرد، با این حال، از آن زمان تا کنون تمایلی به اتکا به ایالات متحده برای تامین تسلیحات نظامی پیشرفته نداشته و ترجیح داده است از روسیه خریداری کند.
ویتنام همچنین از محکوم کردن روسیه که تامین کننده اصلی تسلیحات و شریک اصلی اکتشاف نفت در دریای چین جنوبی است، خودداری کرد.
در پایان اینکه، چین بی تردید شراکت راهبردی خود با روسیه را در اولویت قرار داده است، چنان که در بیانیه رسمی اعلام کرد «چین با گسترش ناتو مخالف است، ایالات متحده را به دلیل ایجاد تنش مورد انتقاد قرار میدهد و از خواستههای روسیه برای احترام به نگرانیهای امنیتی مشروع آن حمایت میکند».
به نوشته تلهسور، درس آشکار فاجعه اوکراین برای کشورهای کوچک آسیای جنوب شرقی این است که ایفای مسئولیت مستلزم حفظ بیطرفی است. در غیر این صورت، این کشورها در معرض خطر تبدیل شدن به مهرههای سیاسی در «بازی بزرگ» بین ایالات متحده و چین قرار دارند. علاوه بر این، جنگ اوکراین نشان داد چنانچه یک کشور همسایه به صورت زمینی یا دریایی به آنها حمله کند، ایالات متحده برای نجات نظامی آنها کاری نخواهد کرد. واقعیت این است که نه آمریکاییها و نه اروپاییها به طور کامل ژئوپلیتیک جهانی را کنترل نمیکنند و در حال حاضر استراتژی واشنگتن بر هند و اقیانوسیه سایه افکنده و تلاش آمریکا برای تسخیر آسیا معطوف شده است.
پایگاه اینترنتی اوراسیا ریویو نیز در مقالهای با بیان اینکه کشورهای عضو آ. سه. آن موضع مشترکی در خصوص جنگ اوکراین ندارند، نوشت: درسی که باید از جنگ اوکراین گرفت این است که احتمال چنین جنگی در جنوب شرق آسیا بین چین بزرگ و کشورهای کوچکتر وجود دارد.
نظر شما