از سویی نگهداری نمونههایی از شاهکارهای هنر فرش در موزههای معتبر دنیا گواه ارزش جهانی این آثار و بیانگر بینش عمیق نقش آفرینان آن در سپهر هنری دنیاست.
در جغرافیای فرهنگی ایران چند شهر سرآمد این هنر دلکش هستند، تبریز، اصفهان، قم، کرمان، مشهد و کاشان به واسطه طرز و ویژگیهای فنی و هنری، در نگاه جهانیان مقبولیت و محبوبیت بیشتری یافتهاند به حدی که میتوان فرشهای این شهرها را نماینده و شناسنامه صنایع دستی دانست.
این روزها اگر چه دانش، فناوری و تکنولوژی صنعت، بازار و اقتصاد فرش را وارد عرصه تازهای کرده است اما همچنان اصالت و هویت بافتینهها و فرشهای دستباف در طراحیها و نقشههای اسلیمی و سنتی و گرهها و رنگهایی است که در فرهنگنامه فرش هر کدام اعتبار و جایگاهی دارد.
بیمناکی از حذف تدریجی قالیهای دستباف از گردونه اقتصاد بازار و تعطیلی پیاپی واحدهای طراحی و نقشهکشی، رنگرزخانهها،چلهدوانیها و... زنگ خطری بر مرگ این میراث ملموس است به ویژه آنکه هنوز بخشهایی مهم از زوایای پیچیده و هنرمندانه فرش ایرانی ناشناخته باقی مانده است.
"برپایی نخستین کرسی علمی و ترویجی فرش با رویکرد بررسی وضعیت فرشهای مقصود کاشانی شهرت یافته به فرشهای شیخ صفیالدین یا اردبیل و ارایه مقاله تحقیقی دکتر امیرحسین چیت سازیان استاد دانشگاه کاشان با هدف اثبات تولید این فرشها درکاشان و عدم مالکیت بقعه شیخ صفی بر آنها در زمان تصاحب توسط انگلیسیها، نیز اذعان محققان و استادان رشته فرش بر اهمیت و اعتبار فرش کاشان در عیار جهانی چند موضوع مهم را برای مسوولان امر یادآور می شود که تامل و توجه به آن میتواند دستاوردهای بزرگی را به همراه داشته باشد:
۱- وجود دهها تیمچه و کارگاههای تولید و عرضه فرش در بازار تاریخی کاشان و نمونههای شاهکارهایی از فرش با طرح و نقشه کاشان، ضرورت حفظ این میراث گرانقدر را در حافظه تاریخی کاشان دوچندان می کند که "راه اندازی موزه فرش کاشان" راهبردی موثر خواهد بود.
۲- استمرار و تعمیم دانش فنی و مهارتی هنر فرش و حرف وابسته از طریق توسعه رشته های تحصیلی مرتبط در دانشگاه جامع کاشان به ویژه حرکت به سمت استقرار دانشکده فرش کاشان" به عنوان یکی از اولویتهای مدیریت شهری میتواند تحولآفرین باشد.
۳- طراحی و راهاندازی جشنوارهها و "جایزههای هنری با موضوع فرش" و فرصتسازی برای ثبت ایدههای خلاقانه و شناسایی و تجلیل از استادان و پژوهشگران حوزه فرش کاشان و تبدیل به یک برند ملی و بین المللی ضرورت دیگری در عرصههای ترویجی و فرهنگی است.
۴- راه اندازی "کرسی های نظریه پردازی فرش" در تراز جهانی و گردآوری نظریات صاحب نظران در باب چیستی و چرایی فرش کاشان، ضریب احیا و توجه به این هنر در آستانه فراموشی را دوچندان میکند.
۵- تشویق سرمایه گذاران و صاحبان صنایع به احیای "کارگاههای سنتی فرش" ،اسباب رونق اقتصادی جامعه هدف را در پی خواهد داشت.
۶- اتاق بازرگانی و اتحادیه های تخصصی در "راه اندازی کریدورحامیان جهانی فرش دستباف کاشان" ،راهبردهای مشخصی را می تواند طراحی کند تا به ثبات نگاه جهانی به نام فرش کاشان بیانجامد.
۷- حمایت ویژه از فصلنامه تخصصی فرش (ارگان دانشکده معماری و هنردانشگاه کاشان) و عمومی کردن مطالب و بازتاب گزارشها، اخبار و رویدادهای پیرامون فرش، ظرفیتی است که می تواند هم قابلیتها و ظرفیتهای این محصول استراتژیک را معرفی کند و هم با بیان چالشها و آسیبها، نگاه آینده پژوهانهای به این مساله محوری داشته باشد.
نتیجه آنکه" کرسی علمی و ترویجی فرش مقصود کاشانی "، پیش درآمدی برای احیای مکتب فرش کاشان در قلمرو جهانی است که استمرار این حرکت مبارک خواهد بود.
* رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان
نظر شما