مهاجران افغانستانی در ایران و دوگانگی‌های رسانه‌ای

۲۳ تیر ۱۴۰۱، ۸:۰۰
کد خبر: 84820317
اعظم حمیدپور و مینا اینانلو
مهاجران افغانستانی در ایران و دوگانگی‌های رسانه‌ای

تهران- ایرنا- رویکرد رسانه‌های خارجی غیرمستقل و معاند در مورد حضور مهاجران افغانستانی در ایران به طور کلی مشابه و مشترک است. این در حالی است که اخبار رسانه‌های داخلی در این زمینه، گاه تصویری از دوگانگی و بلاتکلیفی را می‌نمایاند.

ایران سال‌ها است به عنوان یکی از اصلی‌ترین مقاصد مهاجرتی، پذیرای میلیون‌ها شهروند افغانستانی است که در دوره های مختلف به خاطر شرایط بی‌ثبات و ناامن کشورشان بار سفر بسته و برای همیشه یا چند سالی رهسپار همسایه غربی شده‌اند. کشور میزبان با وجود تحریم و تنگناهای اقتصادی و البته نقصان در حمایت‌های بین‌المللی، پذیرای مهاجران قانونی و البته تعداد قابل توجهی مهاجران غیر قانونی است.

طیفی از رسانه‌های خارجی ادعاهایی چون وجود «تبعیض ساختاری» و «تبعیض اجتماعی» علیه مهاجران افغان‌ در ایران را برجسته می‌کنند

نتیجه آن شده که امروز بنا بر آمارهای اعلانی مسئولان، جامعه افغان‌های مقیم ایران به بیش از پنج میلیون نفر رسیده است. این در حالی است که برخی رسانه‌ها حتی جمعیت افغانستانی‌های مقیم ایران را نزدیک به هشت میلیون نفر اعلام کرده‌اند.

از دید بسیاری از ناظران، حضور مهاجران افغانستانی و پیامدهای آن برای کشور ما بیشتر از منظر رسانه‌ها مورد توجه قرار گرفته و نگاه بسیاری از شهروندان ایرانی به این مساله نیز تحت تاثیر خبرها و نیز برداشت‌های پیرامونی در کنار دیده‌ها و شنیده‌های گذرا است.

در همین ارتباط باید گفت که رسانه‌های داخلی از راهبرد مشخصی برای پرداختن به مساله افغانستانی‌های مهاجر پیروی نمی‌کنند و در این زمینه دچار پراکندگی و چندسونگری هستند. رسانه‌های خارجی غیرمستقل هم با اهدافی از پیش تعیین‌شده به این مساله می‌پردازند و به دنبال القای انگاره‌های از پیش تعیین‌شده خود به مخاطبانند. در این اوضاع، شبکه‌های اجتماعی به عنوان عامه‌پسندترین رسانه، با هدف جذب مخاطب، اخبار غیر دقیق و جعلی را در این حوزه منتشر ساخته و با تکرار آن‌ها ذهنیت جامعه میزبان و البته جامعه مهاجر افغان را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

رسانه‌های خارجی چه تصویری از وضعیت مهاجران افغان ارائه می‌دهند؟

رسانه‌های خارجی فارسی‌زبان تلاش می‌کنند آمار ارائه شده از سوی مسئولان ایرانی در مورد شمار مهاجران افغانستانی در ایران را اغراق‌آمیز جلوه دهند و آنان را به بزرگنمایی در  این خصوص متهم کند. [۱]
این رسانه‌ها تاکید دارند که مهاجران افغان در شرایط نامناسبی زندگی می‌کنند و حتی از دریافت کارت اقامت و خدمات آموزش و سلامت هم بی بهره‌اند. [۲]

نقش رسانه‌های مجازی و شبکه‌های اجتماعی در تاثیرگذاری بر فضای ذهنی جامعه در مورد مهاجران افغانستانی محل مناقشه است؛ برخلاف سیدآقایی، جهانی این نقش را منفی ارزیابی می‌کند

رسانه‌های خارجی فارسی‌زبان همچنین با استناد به اظهارات کسانی که آنها را مهاجران افغانی در ایران می‌خوانند یا با تکیه بر تصاویر غیرمستندی که در شبکه‌های اجتماعی مخابره می‌شود، چنین ادعا می‌کنند که نه تنها مردم، بلکه نهادهای حاکمیتی هم با افغان‌ها رفتار غیرقابل‌قبولی دارند. [۳]

رسانه‌های خارجی که برخی از آنها مانند «طلوع‌نیوز» و «اطلاعات روز» افغانی هستند، طی سال‌های اخیر بارها مدعی بدرفتاری جامعه ایران با مهاجران افغانی شده‌اند. انجام کارهای سنگین و شاق، پرداخت دستمزد ناعادلانه، رفتار تحقیرآمیز و .. از مواردی است که چنین رسانه‌هایی تاکنون مطرح ساخته‌اند. [۴]

در مجموع رسانه‌های خارجی فارسی‌زبان، با طرح ادعاهایی چون بدرفتاری نهادهای حاکمیتی و جامعه ایرانی با مهاجران افغان، گزاره‌هایی چون «تبعیض ساختاری» و «تبعیض اجتماعی» علیه مهاجران افغان‌ در ایران را برجسته می‌کنند. این خط خبری و نگاه، علاوه بر رسانه‌های غیرمستقل و معاند، به دلیل نبود آگاهی از واقعیاتی که در ایران وجود دارد بارها در سایر رسانه‌ها نیز بازتاب یافته است.

رسانه‌های داخلی و مساله سیاست‌گذاری خبری درباره مهاجران

«فرامرز سیدآقایی» روزنامه‌نگار در گفت‌وگو با ایرنا بی‌اعتمادی مردم به آن‌چه را رسانه «نشاندار» می‌خواند، دلیلی بر ناکارکردی رسانه‌های رسمی در جهت‌دهی به افکار عمومی و تغییر ذهنیت مخاطبان نسبت به جامعه مهاجران افغانستانی عنوان می‌دارد. به گفته سیدآقایی رسانه نشاندار به موضع‌گیری، گرایش، صفت و تفکری خاص مشهور است، بنابراین هر چه منتشر کند مخاطب او را بی‌طرف نمی‌داند.

خوش‌چهره: رسانه‌ها در حال مناقشه‌اند که بُعد تهدید یا آسیب‌زایی جامعه مهاجران افغان را برجسته کنند یا بُعد همسویی و همدلی با آن‌ها را

سیدآقایی تاثیرگذاری رسانه‌های مجازی بر مخاطبان ایرانی در خصوص مهاجران افغانستانی را بیش از رسانه‌های رسمی می‌داند و البته این تاثیرگذاری را مثبت ارزیابی می‌کند. به گفته سیدآقایی، همین رسانه‌های مجازی بودند که موجب شدند در جامعه لفظ «افغانی» که در دهه ۷۰ بسیار پراستفاده بود، برای اطلاق به مهاجران افغانستانی کمرنگ و به جای آن از عباراتی چون «مهاجران افغانستانی» استفاده شود که بار معنایی منفی ندارد.

«امید جهانی» کارشناس رسانه برخلاف سیدآقایی تاثیر رسانه‌های اجتماعی را در شکل دادن به ذهنیت ایرانی‌ها در این خصوص منفی ارزیابی می‌کند. او در گفت‌وگو با ایرنا می‌گوید: پیش از این، رسانه‌های رسمی مانند تلویزیون و روزنامه متاثر از روایت رسمی حکومت، به مساله افغان‌ها می‌پرداختند اما رسانه‌های اجتماعی و خط خبری ضد ایرانی، با انتشار اخبار جعلی و بازنشر آن به «افغان‌هراسی» دامن می‌زنند.

جهانی معتقد است که چون افغانستان بخشی از ایران بزرگ فرهنگی است، نگاه رسانه‌های رسمی به موضوع افغانستان باید رویکردی فرهنگی باشد و غفلت از این مهم سبب می‌شود افراد ناآگاه و کسانی که به دنبال ضدیت با ایران بزرگ فرهنگی هستند در رسانه‌های اجتماعی به شایعات و افغان هراسی دامن بزنند.

«جلال خوش‌چهره» سردبیر روزنامه «آرمان امروز» در گفت‌وگو با ایرنا سیاست‌های رسمی نظام را مهمترین متغیر تاثیرگذار بر سیاست‌های خبری رسانه‌های کشور از جمله صدا و سیما در مورد موضوع معاجران افغان می‌داند. به گفته او مساله مهاجران افغان دو بعد سیاسی و انسانی دارد که رسانه‌ها با توجه به رویکردشان در گزارش‌های خود هر دو بُعد را بررسی و گاهی یکی را برجسته می‌کنند. در واقع رسانه‌ها در حال مناقشه هستند که بُعد تهدید یا آسیب‌زایی جامعه مهاجران افغان را برجسته کنند یا بُعد همسویی و همدلی با آن‌ها را.

جمشیدیان: رسانه‌های کشور از یک استاندارد و چارچوب درست و واحد در پرداختن به مسائل مهاجران و پناهجویان افغانستان برخوردار نیستند

به گفته خوش‌چهره، بدیهی است افزایش نگرانی از شمار پناهندگان افغانی می‌تواند منبع نگرانی جدی برای یک کشور باشد. این نگرانی غیرواقعی نیست اگر با این رویکرد تفسیر و تحلیل شود که حاکمیت نظام طالبان در مجاورت کشور ما یک منبع آسیب و تهدید به شمار می‌آید.

«حسین جمشیدیان» فعال رسانه‌ای  هم در گفت‌وگو با ایرنا با اشاره به افراط برخی رسانه‌ها در پرداختن به اخبار مرتبط با ارتکاب جرم و مشکلات جامعه افغانستانی‌های مهاجر اظهار می‌دارد: رسانه‌های کشور از یک استاندارد و چارچوب درست و واحد در پرداختن به مسائل مهاجران و پناهجویان افغانستان برخوردار نیستند. اینجا است که جای خالی مدیریت رسانه در دستگاه سیاستگذاری رسانه‌ای کشور مشاهده می شود.

او به عنوان راهکار می‌افزاید: پیشنهاد می‌شود با توجه به اهمیت روز افزون پرداختن رسانه‌ها به مسائل مهاجران و پناهجویان افغانستان در ابعاد مختلف، یک سند راهبردی رسانه‌ای به منظور چگونگی انعکاس اخبار با توجه به مصلحت و منافع ملی کشور تدوین و رسانه‌های کشور ملزم به رعایت آن شوند. این کار ضمن جلوگیری از بروز بحران‌های ناخواسته بر اثر برخوردهای قومیتی بین دو کشور ایران و افغانستان، زمینه نقد و پرداخت منصفانه به مسائل و مشکلات مهاجران افغانستانی را فراهم خواهد کرد.

آنچه مسلم است اینکه جامعه میزبان هنوز شناخت و برداشت دقیقی از فرهنگ، جامعه‌پذیری و شرایط زندگی مهاجران ندارد و رسانه‌ها نیز تاثیری بایسته در رفع خلاءشناختی در جامعه ایرانی نداشته‌اند، از این رو ایجاد سازوکاری جامع و هماهنگ برای فرهنگ‌سازی به خصوص در رسانه‌های پرمخاطب ضرورتی جدی دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha