شانزدهم فروردین ۱۴۰۱، همزمان با پایان یافتن تعطیلات نوروزی، یک اتفاق مهم در مشهد، جامعه ایران را بهشدت تحت تاثیر قرارداد. حمله یک تبعه افغان به سه طلبه جوان در حرم امام رضا (ع) که بعدها باعث به شهادت رسیدن دو تن از آنها شد. این اتفاق و تابعیت افغانی فرد ضارب بار دیگر جامعه ایران را نسبت به حضور مهاجرین افغانستانی در ایران حساس کرد و واکنشهای زیادی در جامعه مجازی و عموم مردم برانگیخت.
همزمان با این اتفاق، در فضای مجازی کلیپهایی از تجاوز و نفرتپراکنی علیه تبعه افغانی در شهرهای مختلف کشور از جمله یزد، رفسنجان، قشم و فارس منتشر شد که بعدتر مشخص شد بسیاری از این ویدئوها جعلی و یا تاریخگذشته بودهاند. پخش این کلیپها با حمله به طلاب در حرم امام رضا (ع) شدت گرفت تا شایعه و شائبه سازماندهی شدن پروژه افغانهراسی در ایران بار دیگر اوج گیرد. نخستینبار خبرگزاریهای فارس و تسنیم و باشگاه خبرنگاران جوان در وبگاه اینترنتی خود و همچنین کاربران منتسب به ارزشی و انقلابی در توئیتر این سناریو را افشا کردند. این در حالی بود که در اینستاگرام و بخشی از توئیتر صداهای مخالف حضور مهاجرین افغانی شنیده میشد. صداهایی که این ادعا را ابراز میکرد که حضور اتباع افغانی در این شرایط اقتصادی و بیکاری جوانان به صلاح کشور نیست و از سوی دیگر امنیت خانوادهها با حضور این افراد بهشدت در خطر است.
گروه دادهکاوی ایرنا بهمنظور بررسی این موج در توئیتر فارسی، به واکاوی توئیتهای کاربران در این پلتفرم و تحلیل کمّی و کیفی آن پرداخت. این بررسی در بازه زمانی ۱ فروردین تا ۱۰ اردیبهشت و با تحلیل مضمون نمونه آماری از حدود ۱۵۰ هزار توئیت نشری و بازنشری صورت گرفت.
در گزارش پیشرو، در دو بخش مجزا تحلیلی از این موج توئیتری در ابتدای سال ۱۴۰۱ استخراج و ارائه شده است. در بخش نخست مباحث کمی و آماری از قبیل میزان توئیتها، بررسی زمان و موضوع اصلی قلههای تولید محتوا و مقایسه میزان محتوای نشری و بازنشری مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم، تحلیل کیفی پژوهش به روش تحلیل مضمون توئیتها و استخراج رویکرد کاربران به همراه معرفی کاربران تاثیرگذار و فعال ارائه شده است. نقد و نظر ایرنا و تحلیل نهایی پژوهش نیز در پایان و بهعنوان راهکار و پیشنهاد برونرفت از مشکلات اینچنینی آورده شده است.
الف: تحلیل کمّی پژوهش
نگاه آماری
در بازه زمانی این دادهکاوی، حدود ۱۴۶۹۰۹ هزار توئیت مرتبط با افغانها و مهاجرین افغانی در توئیتر نشر و بازنشر شده است که نشان از اهمیت این موضوع در میان کاربران این پلتفرم و افزایش پیگیری و دغدغهمندی کاربران دارد. این میزان توئیت بنا بر نتایج بهدستآمده از سامانه پایشگر شبکههای اجتماعی از حدود ۴۵ هزار کاربر منحصربهفرد تولید شده است بهطوریکه نرخ مشارکت این پژوهش ۳.۲ بهدستآمده است. نرخ مشارکت که نسبت تعداد توئیتها به تعداد منابع تعریف میشود شاخص مناسبی برای بررسی همهگیری و عمومیت یک موضوع و یا سازماندهی و مدیریتشدن آن دارد. نرخ مشارکت ۳ در این موضوع نشان از عمومیت نسبی این موضوع در طیفهای مختلف سیاسی و غیرسیاسی توئیترفارسی داشته است.
مقایسه محتوای نشری و بازنشری
شاخص مقایسه محتوای نشری (توئیتها) و بازنشری (ریتوئیتها) سنجه آماری دیگری برای نحوه و میزان مشارکت کاربران توئیترفارسی به شمار میرود. در این موضوع، محتوای بازنشری ۷۹ هزار (۵۴ درصد کل محتوا) و محتوای نشری حدود ۶۷ هزار (۴۶ درصد کل محتوا) را شامل شدهاند. نسبت تقریبا برابر محتوای نشری و بازنشری (حدود ۵۰ درصدی) نشان میدهد که کاربران توئیتر که عموما علاقه زیادی به بازنشر مطالب دارند در این موضوع تلاش و همیت خود را برای ابراز نظر شخصی و یا بیان تجربیات خود ابراز داشته و ازاینرو نسبت محتوای نشری و تولیدی تاحد زیادی رشد و افزایشیافته است.
بررسی نمودار روندنما
در این بخش سه گراف خطی بررسی نمودار روندنمای تعداد مطالب، تعداد لایک و تعداد ریتوئیت در بازه زمانی مشخص نشاندادهشده است. یکسانی روند سه نمودار بهروشنی نشان از یکسان بودن عملکرد کاربران در تولید محتوا و میزان پسند و بازنشر مطالب دارد. این نمودارها بهطورکلی میتوانند بهروشنی مسیر حرکت و نقاط عطف و فرازوفرود یک موج توئیتری را به نمایش درآورد و اطلاعات مهمی در این زمینه به مخاطب ارائه دهد. برای نمونه بازه زمانی ۱۳ تا ۲۰ فروردینماه که محدوده بیشترین تعداد محتوا در هر سه نمودار است مربوط به زمانی است که گزارشهایی از حضور ۵ تا ۸ میلیون افغانی در ایران منتشر شد و از آن مهمتر در تاریخ ۱۶ فروردینماه و در پی یک اقدام ناجوانمردانه سه طلبه در حرم امام رضا (ع) از سوی یک مهاجر افغانی مورد حمله قرارگرفت. این اتفاق باعث شکلگیری موج جدیدی از نظرات و آرای توئیتریها در باره حضور و عدم حضور اتباع افغانی در ایران شد و موافقان و مخالفان در این باره به ابراز نظر پرداختند که شرح و متن این روایات در بخشهای آتی آمده است.
ب: تحلیل کیفی پژوهش
تحلیل مضمون توئیتها
تحلیل مضمون توئیتها از اصلیترین و مهمترین نتایجی است که در بخش کیفی این پژوهش موردنظر پژوهشگران بوده و در واقع شرح مختصر و کلیتی از نظرات کاربران ارائه میدهد. این اقدام که به روش تحلیل مضمون و بر روی نمونه آماری موردنظر صورت میگیرد، میتوان بهنوعی نتیجه کیفی دادهکاوی دانست که به طور خلاصه به مضمونهای پرتکرار کاربران و توضیح آن پرداخته میشود. در ادامه نتیجه تحلیل کیفی پژوهش در ۶ بخش مجزا ارائه شده است:
۱. همدلی با افغانها و درخواست وحدت میان ایرانی و افغانی (شیعه و سنی) : این مضمون همچنان که نشاندادهشده با ۲۹ درصد پرتکرارترین مضمونی است که کاربران درباره افغانها و اتفاقات مربوط به حضور آنها در ماههای اخیر منتشر کردهاند. کاربران در این خصوص به حمایت با افغانها در جریان جنگهای ماههای اخیر در این کشور پرداخته و علاوه بر ابراز همدلی با اتباع افغانی از عموم مردم درخواست وحدت و یکپارچگی در برابر دشمنان خارجی و توطئههای آنها داشته و بسیاری از اتفاقات اخیر را زایده فتنهگران و درجهت برهم زدن وحدت ایرانیان و افغانها عنوان کردهاند.
۲. تمجید از شرافت و سختکوشی افغانها: در این مضمون و در ادامه حمایت از حضور افغانها، کاربران به توصیف و تمجید از ویژگیهای مثبت افغانها پرداختند. گروهی از حضور طیف زیادی از افغانها در جنگ تحمیلی و دفاع از حرمین شریفین نوشتند و برخی از کاربران از حسننیت، شرافت و سختکوشی اتباع افغانی سخن به میان آوردند. در کل، این مضمون با رویکرد مثبت و حمایتی ۱۹ درصد کاربران این پیمایش تولید و انتشاریافته است.
۳. سناریوی تفرقهافکنی و فتنهاندوزی و ترویج افغانهراسی و ایران هراسی: گروهی از توئیتریها درباره رخداد ناگوار حرم امام رضا (ع) در روز شانزدهم فروردین بر این باور بودند که این کار از سوی یک افغانی با گرایش تکفیری و وهابی و با سناریویی از پیش تعیین شده در راستای برهم زدن وحدت و آشتی تاریخی ملت ایران و افغانستان صورتگرفته است. این کاربران همچنین مدعی شدند که در این راستا، گروههای مختلف مجازی به بازنشر ویدئوهای قدیمی که احساسات ایرانیها و افغانی را جریحهدار میکند، پرداختند. بازنشر این ویدئوها به طور مشخص به نیت تهییج افکار عمومی و ترویج ایران هراسی و افغان هراسی صورت پذیرفته است.
۴. نفرتپراکنی و بدگمانی به افغانها و درخواست خروج آنها از کشور: این مضمون با رویکرد منفی و از سوی مخالفان حضور افغانها در ایران نشر و بازنشر شده است. در این ارتباط، کاربران مخالف حضور اتباع افغانی با بیان تجربیات منفی مواجهه با افغانها و همچنین مشکلات اقتصادی مبتلا به کشور درخواست خروج این افراد را ابراز کردند. باوجوداینکه از نظر اولویت مضمونها، این مضمون در رتبه چهارم قرار گرفته است اما از نظر بازنشر مطالب و انتقال به دیگر پلتفرمها از جمله اینستاگرام، این مضمون منفی بسط و جریانسازی وسیعی داشت و یادداشتها و پستهای زیادی در اینستاگرام در راستای خروج اتباع افغانی انتشار یافت.
۵. کنایه ارزشیها به غربگراها در خصوص اتخاذ مواضع متناقض نسبت به افغانها: این مضمون به طور صریح به جدال دو طیف ارزشی و اصلاحطلب اشاره دارد (ارزشیها از آنها بهعنوان لیبرالها و غربگراها یاد میکنند.) در باره موضوع اتباع افغانی نیز جدال میان طیف انقلابی و ارزشی و همچنین اصلاحطلبان و میانهروهای توئیتر ادامه دارد. انقلابیها بر این باور بودند که موضع اصلاحطلبان درباره افغانستان و اتباع آن متناقض و از سر احساسات و غیرمنطقی است چنانکه چندماه پیش خواستار حمایت حاکمیت ایران از افغانها و همدلی با احمدشاه مسعود بودند و حالا درخواست اخراج اتباع افغانی را مطرح کردند.
۶. هجمه به حاکمیت درباره حمایت از طالبان و ادعای رفتارهای فاشیستی و نژادپرستانه: این مضمون به طور ویژه از سوی کاربران غیراصولگرا و بهخصوص براندازان بسط و انتشار یافت. این کاربران بر این باور بودند که موضع حاکمیت در مواجهه با طالبان موضعی ناعادلانه و متناقض است(زمانی از سوی حاکمیت بهعنوان گروهی تروریستی شناخته میشد حالآنکه در دوره جدید به قدرت رسیدن طالبان، نظام جمهوری اسلامی به حمایت از آنها پرداخته است.) اتهامات نژادپرستانه از سوی کاربران به مواضع حاکمیت در مواجه با اتباع افغانی نیز در این بخش جمعبندی و طبقهبندی شده است.
رویکرد کاربران
رویکرد کاربران در پیمایشهای آماری همواره یکی از مهمترین پرسشهای پژوهشگران و مخاطبان است. نتایج دادهکاوی ایرنا از بررسی رویکرد کاربران تاثیرگذار توئیتر نشان داد که ۶۰ درصد کاربران توئیتر درباره حضور و مواجهه با اتباع افغانی نظر مثبت و ابراز همدلی و حمایت کردهاند. ۲۷ درصد کاربران ابراز نظر مشخص و دقیقی در این باره نداشتهاند و نزدیک به ۱۳ درصد کاربران این نمونه آماری به طور صریح مخالفت و نارضایتی خود را از رویایی و حضور مهاجرین افغانی در ایران ابراز کردهاند.
تحلیل رویکرد و عملکرد گرایشهای مختلف سیاسی
جریانشناسی طیفهای سیاسی و رفتارشناسی کاربران توئیتر همواره از مهمترین اهداف پژوهشهای مجازی و دادهکاوی بوده است. در این موضوع نیز بررسی رویکرد طیفهای مختلف سیاسی و غیرسیاسی از اهمیت و اولویت زیادی برخوردار بود. در ادامه نمودار دایرهای مشارکت کاربران طیفهای مختلف ارائه شده است:
روزمرهنویسها: استفاده از اکانت فیک یا شناسه کاربری مستعار به کاربران این امکان را میدهد که ابراز نظر خود را به نحو صریحتر و تندتری مطرح نمایند ازاینرو همواره این طیف از کاربران که به روزمرهنویسها نیز منتسب میشوند مشارکت زیادی در موضوعات مختلف دارند. در این موضوع نیز روزمرهنویسها پیشتاز انتشار محتوا در توئیتر بودند و در مضامین مختلف به ابراز نظر موافق و مخالف پرداختند.
اصولگرایان: طیف انقلابی، ارزشی و بهطورکلی اصولگرایان از جمله طیفهای مهم این دادهکاوی بودند که سهم زیادی در تعیین رویکرد کلی کاربران و همچنین مشخصشدن مضامین پرتکرار داشتند. حمایت کلی این طیف از حضور افغانها در ایران و نگاه برادرانه و عدالتخواهانه (غیر نژادپرستانه) با اتباع افغانی به طور ویژه از سوی کاربران انقلابی و ارزشی بسط و تولید شد و بارها از سوی برخی کاربران روزمرهنویس با اسامی مستعار بازنشر شد.
اصلاحطلبان: اصلاحطلبان و میانهروها (بهطورکلی کاربران غیر اصولگرا) از نظر اولویت تولید محتوا و مشارکت در جایگاه سوم قرار داشتند. رویکرد این طیف نسبت به اتباع افغانی، رویکردی متفاوت بود گروهی از کاربران این طیف به حمایت از افغانها پرداختند و با انتشار تصاویری از مردم جنگزده ابراز همدلی کردند. حالآنکه، برخی از توئیتریهای منتسب به این طیف برخورد مهربانانهای با مهاجران افغانی نداشته و خواستار خروج آنها از کشور به جهت ناامنی و مشکلات اقتصادی شدند.
براندازها: براندازها با ۶ درصد، مهجورترین طیف سیاسی این پژوهش بودهاند. حضور کمرنگ براندازها و عدم مشارکت کاربران منتسب به این طیف در حالی سوال برانگیز و عجیب است که بدانیم کاربران برانداز از جمله کاربران فعال در توئیترفارسی هستند که در باره اکثر موضوعات روز ترندشده در توئیتر مشارکت دارند در حالی که موضوع افغانستان و مواضع حاکمیت ایران هنوز آنطور که بایدوشاید موجبات تحرک و فعالیت آنها را فراهم نکرده است.
در نمودار میلهای بالا به خوبی سهم گرایشهای مختلف سیاسی و غیرسیاسی و رویکرد کاربران موردنظر نشان داده شده است. بیشترین رویکرد مثبت و حمایتی به روزمرهنویسها و طیف ارزشی مربوط بود. درباره رویکرد منفی نیز روزمرهنویسها پیشتاز بودند تا مشخص شود کاربران روزمرهنویس از هر دو طیف مخالف و موافق نظام را شامل میشوند. بعد از روزمرهنویسها بیشترین میزان نارضایتی به اصلاحطلبان مربوط میشود تا در زمانیکه براندازها حضور کمرنگی در این موج توئیتری داشتهاند، اصلاحطلبان میزان نارضایتی و مخالفت خود را با طیف ارزشی و انقلابی ابراز نمایند.
ج: فرضیهها و پرسشهای پژوهش
توئیتهای پرلایک و کاربران موثر در این تولید محتوا کداماند؟
توئیت علیاکبر رائفیپور با ۱۲۶۰ بار بازنشر، پربازنشرترین توئیت در این دادهکاوی بوده است. این توئیت همچنین با ۶۷۷۹ لایک جایگاه دوم پرلایکترین توئیتها را از آن خودکرده است. رائفیپور در این توئیت با اشاره به حضور یک تبعه افغانی در برنامه عصر جدید به حمایت و همدلی با وی پرداخته بود.
توئیت علیرضا گرائی کاربر ارزشی با ۲۹۰۵ لایک از دیگر توئیتهای پرلایک این بررسی بوده که به طور صریح برخورد طیف خاصی از مجازیها را برای برخورد و مواجهه با افغانها، متناقض توصیف کرده است.
توئیت منتسب بهحساب کاربری فرادرس از نظر میزان بازنشر در جایگاه دوم قرار گرفت. این توئیت با ۷۹۱ بار بازنشر به کمک و حمایت از دختران افغانی که درگیر جنگ و تعطیلی مدارس هستند پرداخته و امکانات رایگان خود را برای تدریس آنلاین دروس ارائه کرده است.
کاربران ارزشی زیادی به تمجید از رشادتها و اقدامات انقلابی اتباع افغانی در طول جنگ تحمیلی و دفاع از حرمین شریفین پرداختند. حاج حیدر از جمله اکانتهای شاخص جریان ارزشی در توئیتر است که در توئیت خود با ۴۰۸۵ لایک و ۴۸۶ بازنشر به حمایت از شهدای مدافع حرم افغانی پرداخته است.
فعالترین کاربران در این تولید محتوا چه افراد/اکانتهایی بودند؟
در این بخش، فارغ از میزان نشر و بازنشر، فعالترین کاربرانی که بیشترین تعداد توئیت در ارتباط با موضوع اتباع افغانی و مواجهه با آنها منتشر کردهاند، معرفی شدهاند:
هفت کاربر از ده کاربر معرفی شده یعنی شارلوت، ایشی خاکی، سید پویان حسینی، حاج فیدل، علی بهادری جهرمی، سید امیرعباس و علی علیزاده منتسب به جریان اصولگرا و ارزشی هستند و سه کاربر دیگر یعنی احسان سلطانی، خلیفا، وحید بهمن به طیف اپوزیسیون و برانداز منتسب شدهاند.
هشتگهای پرکاربرد و برجسته
هشتگ RescueAfgRefugees_Indonesia بهعنوان برجستهترین هشتگ این دادهکاوی، هشتگی حمایتی است که اتباع افغانی فعال در توئیتر و دیگر پلتفرمهای مجازی برای رهایی مهاجرین افغانی گیرافتاده در اندونزی ترند و درخواست مساعدت و همکاری مجازیها را مطرح کردند.
جان_ایران_جان_افغانستان، هشتگ وحدتبخش و حمایتی دیگری است که توئیتریها در ارتباط با اتباع افغانی آن را برجسته و پیام همدلی و یکپارچگی خود را با مردم افغانستان بیان کردند.
رای و نظر توئیتریها پیرامون شهادت طلاب حرم امام رضا (ع) چه بود؟
کاربران ارزشی و برخی روزمرهنویسهای توئیتر بر این باور بودند که حادثه حمله به طلاب در حرم امام رضا (ع) با پیشزمینههایی در فضای مجازی و در راستای تخریب رابطه صلحآمیز ایران و افغانستان صورتگرفته و تلاش برای بزرگنمایی این اتفاق و انتساب آن به اتباع افغانی شیعه را مردود و توطئه دشمن خواندند.
برخی کاربران باهویت جعلی یا مخدوش نیز روایتهای ناموسی و نامتعارفی از این اتفاق ارائه دادند که از قضا در پیامرسانهای دیگر از جمله تلگرام و واتساَپ نیز بارها دستبهدست شد. برخی کاربران نیز، انتساب اتفاق مشهد به اتباع افغانی را بهطورکلی مردود و در راستای شایعهپراکنی اهالی مجازی توصیف کردند.
د: نقد و نظر ایرنا
۱. بحث حضور مهاجرین افغانستانی در سال های اخیر از جمله معضلات مهم اجتماعی و سیاسی ایران بوده که به جهت تغییر دولتها و برخی ملاحظات سیاسی آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار گرفته نشده است. این در حالی است که ماجرای شهادت طلاب در حرم رضوی باعث شد این موضوع بار دیگر به دغدغه عموم مردم و بسیاری از فعالان اجتماعی و مجازی تبدیل شود. در این شرایط بحث سازماندهی و حل این دغدغه و بررسی فرصتها و تهدیدهای حضور اتباع افغانی از جمله اولویتهای مهم دولت به شمار میرود که حل آن میتواند کمک زیادی به برطرف شدن سوتفاهمات و افزایش سرمایه اجتماعی در جامعه شود.
۲.رفتارشناسی کاربران توئیتر و تحلیل جریانشناسی طیفهای مختلف سیاسی به رابطه معنادار طیف ارزشی در بهبود نگرش حضور اتباع افغانی و همچنین حضور کمرنگ کاربران برانداز در این عرصه اشاره دارد. در حالی که در پلتفرمهایی چون اینستاگرام شاهد موج اعتراضی و مخالفت با حضور مهاجرین افغانستانی هستیم رویکرد کلی کاربران تاثیرگذار توئیتر حکایت از نگاه مثبت و همدلی با اتباع افغانی دارد. موضوعی که باردیگر فضاسازی رسانهای پلتفرمهای مجازی و موجهای توئیتری را یادآور میشود و لزوم بررسی همه جانبه همه پلتفرمها و استفاده از پیمایشهای میدانی را موکد میسازد.
۳. تفرقهافکنی و ایجاد بدگمانی میان ایران و همسایگان جغرافیایی همواره از اصلیترین حربههای دشمنان برای برهم زدن امنیت و آرامش و همچنین ایجاد دشمنی و جنگ بوده و در جریان شهادت طلاب در حرم رضوی نیز این سناریو به دلایل متعدد محتمل به نظر میرسد. پخش همزمان و گسترده ویدئوهای تجاوز و وحشیگری منتسب به افغانها در هفتهها منتهی به این اتفاق از اصلیترین شواهدی است که اثبات میکند دستهای پشت پرده برای برهم زدن آرامش ایران و رواج افغانهراسی و ایرانهراسی مشارکت فعال دارند.
نظر شما