بلاک‌چین در میانه حکمرانی سنتی و دیجیتال

تهران- ایرنا- فناوری نوآورانه بلاک‌چین از دید یک پژوهشگر مدیریت رسانه با زیرساخت‌های مناسب و مفهوم تمرکززدایی، فرصت‌ فوق‌العاده‌ای را برای آینده و تحقق حاکمیت دیجیتال ایجاد می‌کند.

«نخستین کنفرانس بین‌المللی رسانه، ارتباطات و حکمرانی سایبری» چهارم تیرماه در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد.

یکی از موضوعات این کنفرانس، بحثی در خصوص بلاک‌چین و ظرفیت آن در تحقق حاکمیت دیجیتال بود. بلاک‌چین فناوری قدرت‌بخش اغلب رمزارزها نظیر بیت کوین است.

«محمد گاپله» دکترای مدیریت رسانه در این نشست، مقاله‌ای با عنوان «ظرفیت بلاک‌چین در تحقق حاکمیت دیجیتال» ارائه داد.

گاپله در سخنرانی خود چگونگی ظهور و توسعه فناوری بلاک‌چین و کمک آن در تحقق حاکمیت دیجیتال را مورد بررسی قرار داد. وی همچنین به فناوری بلاک‌چین و چالش‌های متعدد آن برای حکمرانی هم پرداخت و بیان داشت که در بحث حکمرانی رسانه، اهمیت فناوری و پلتفرم‌ها و رسانه‌ها نوین در افکار عمومی و تحولات سیاسی و اجتماعی موجب شده که مفهوم حاکمیت ملی در قالب مفاهیم دیگری همچون حاکمیت دیجیتال و رسانه خودش را بازتولید کند.  

گاپله: این استدلال مطرح است که بلاک‌چین به عنوان یک تکنولوژی بازدارنده قدرتمند، نهادهای غالب سرمایه‌داری جهانی را به رقابت می‌گیرد

بلاک‌چین در میانه حکمرانی سنتی و دیجیتال
محمد گاپله دکترای مدیریت رسانه

ادعاهای رایج در مورد بلاک‌چین و حاکمیت

این پژوهشگر حوزه رسانه به ادعاهای رایج در مورد بلاک‌چین و حاکمیت پرداخت و اظهار کرد: ادعای رایج بدین‌ گونه است که به واسطه حاکمیت جدید که بلاک‌چین و این فناوری به وجود آورده ما می‌توانیم حاکمیت خود را در حاکمیت اینترنت داشته باشیم؛ چنین ادعایی براساس رویکردهای بنیادی و عملکردی بلاک‌چین است. استدلال بر این است که بلاک‌چین به عنوان یک تکنولوژی بازدارنده قدرتمند، نهادهای غالب سرمایه‌داری جهانی را به رقابت می‌گیرد.

چنین ادعاهایی با توجه به تغییر ساختار حاکمیت تمایل به دسته‌بندی حول سه ویژگی عملکردی بلاک‌چین دارند: ۱- استفاده از آن به عنوان دفتر کل معاملات دارایی‌های دیجیتال ۲- توزیع گسترده آن در میان سهامداران ۳- رمزنگاری تراکنش‌های ذخیره شده در بلوک‌ها.

حاکمیت دولت‌ها در دنیای آفلاین و آنلاین

بلاک‌چین در ۲ زمینه با حاکمیت‌ها ایجاد چالش می‌کند؛ اول در بحث استقلال و دوم پراکندگی زیرساخت‌ها و حاکمیت‌ها

یکی دیگر از مسایل حاکمیتی، حاکمیت دولت در دنیای آفلاین و آنلاین است. گاپله در این خصوص بیان داشت در دنیای آفلاین حاکمیت یک ویژگی اساسی و عمومی شناخته شده است و یک دولت یک نهاد سیاسی مستقل است اما وقتی به سمت دنیای آنلاین پیش می‌رویم حتی به رسمیت شناختن انحصار حکومت‌ها در حوزه سایبر به دلیل ماهیت ویژگی‌های نامتقارن، پراکندگی، ناشناس و دوگانه اینترنت مانع از ایجاد قانون‌گذاری و اجرای آن می‌شود.

تاثیر بلاک‌چین بر ویژگی‌های حاکمیت

این پژوهشگر حوزه رسانه در ادامه به تاثیر بلاک‌چین بر حاکمیت‌ها پرداخت و گفت: در ۲ مولفه اصلی بلاک‌چین با حاکمیت‌ها ایجاد چالش می‌کند: ۱- در بحث استقلال ۲- پراکندگی زیرساخت‌ها و حاکمیت‌ها. مجموع این ۲ مولفه موجب تمرکززدایی اقتدار دولت‌ها و دور شدن یا توزیع کنترل دولت‌ها می‌شود.

همچنین ۲ پدیده تنظیم‌گری فناوری بلاک چین به دلیل جغرافیایی، پراکنده بودن این فناوری، زیرساخت‌های از هم گسسته، کاربر محور بودن آنها، بومی‌سازی نقاط دسترسی و دروازه‌بانی سخت این فناوری به شدت سخت می‌شود. همه این موارد منجر به کاهش اثربخشی فرایندهای اجرایی قانون، از بین رفتن حوزه‌های قضایی، غیرشفاف بودن مسئولیت‌ها، غیرعملی کردن شناسایی و محلی‌سازی به جهت انطباق با حکم دادگاه در مسیر برخورد با سازمان‌های متمرکز همچون بانک مرکزی و سازمان‌های دولتی می‌شود.

رابطه پرتلاطم بلاک‌چین‌ها با وضعیت حاکمیتی دولت‌ها

به گفته این پژوهشگر حوزه رسانه، بلاک‌چین در کنار تنش‌های بین‌المللی، حملات سایبری و اعتراضات اجتماعی و اقتصادی، چالشی برای تغییر بازی موجودیت حاکمیت‌ها است. وی سپس به رابطه پرتلاطم بلاک‌چین‌ها با وضعیت حاکمیتی دولت‌ها می‌پردازد و پیشنهاد می‌کند که بلاک‌چین، نیاز به رسمیت شناخته شدن به جهت ارتباط‌گیری گسترده دارد. با تضعیف ویژگی‌های حاکمیتی از سوی بلاک‌چین، بین استقلالی که دارد و نظارتی که حاکمیت‌ها انتظار دارند باید تصمیم‌گیری شود. بزرگترین دشمن توسعه و گسترش بلاک‌چین از سوی حاکمیت‌های کنونی، پتانسیلی است که این فناوری برای شکل‌دهی مجدد یا بازطراحی حاکمیت‌ها دارد.

بلاک‌چین در کنار تنش‌های بین‌المللی، حملات سایبری و اعتراضات اجتماعی و اقتصادی چالشی برای تغییر بازی موجودیت حاکمیت‌ها است

آنچه در این بحث مهم است این است که فناوری نوآورانه بلاک‌چین با زیرساخت‌های مناسب و مفهوم تمرکززدایی، فرصت‌ فوق‌العاده‌ای را برای آینده و تحقق حاکمیت دیجیتال ایجاد می‌کند.

با فرض اجتناب‌ناپذیر بودن استفاده از فناوری بلاک‌چین چهار چشم‌انداز مدیریتی می‌توان متصور بود: ۱- بهبود ارائه خدمات عمومی با استفاده از فناوری بلاک‌چین ۲- پذیرش بلاک‌چین به عنوان زیرساخت ملی برای حکمرانی ۳- تمرکززدایی ارائه خدمات عمومی از طریق پیاده‌سازی فناوری بلاک‌چین ۴- تهییج دولت‌های غیرمتمرکز برای رقابت با یکدیگر.

در بحث عملی سازی بلاک چین یکی از پیشگام ترین کشورها دولت اسلونی بوده است و آنها توانسته‌اند استفاده از فناوری بلاک‌چین را عملی‌سازی کنند و این پیشگام بودن دولت اسلونی نشان می‌دهد که بلاک‌چین نه تنها می‌تواند مخاطرات حکمرانی را از توزیع کنترل و اقتدار را کاهش دهد بلکه به کاهش شکاف حکمرانی در فضای سایبری نیز کمک کند.

حاکمیت‌گریزی حوزه دیجیتال، رویکردهای اینترنت آزاد و چالش‌هایی که به همراه نامتمرکز بودن به همراه دارد؛ تمامی این ویژگی‌ها را بلاک‌چین از آن استدلال و دفاع می‌کند.

خدمات دیجیتال پلتفرم‌های آنلاین، فناوری بلاک‌چین و خصلت‌های نامتمرکز، همگی باید در راستای اعمال سیاستگذاری و قانونگذاری حکمرانی دیجیتال بررسی شود تا بتوان به دنبال حفظ ارزش‌های همچون آزادی، دسترسی برابر برای همه شهروندان، داشتن حاکمیت رسانه‌ای خوب، دفاع از حاکمیت دیجیتالی کشورها، حفاظت از داده‌ها و در نهایت داشتن شفافیت بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha