به گزارش ایرنا، «امیر قلعهنویی» سه شنبه شب با حضور در یک برنامه تلویزیونی اظهار داشت: رسیدن به ۱۰۰۰ امتیاز در دوران سرمربیگری، یک کار گروهی بود. یک کار بزرگ، برای شما مثال میزنم، گواردیولا پس از اینکه از بارسلون جدا شد راهی بایرن مونیخی شد که سه جام به دست آورده بود، بعد به منچسترسیتی رفت اما اینجا برخی با امیر قلعهنویی دشمن هستند. بعضی افراد با قلعهنویی دشمنی میکنند. من زمانی به استقلال رفتم که سیزدهم لیگ بود، تیم سیزدهم جدول پر ستاره است؟ میگویند قلعهنویی تیمهای پرستاره را تحویل میگیرد. پرسش من این است که تیمی که مدیرعامل آن علی فتحالله زاده که حق بزرگی بر گردن استقلال دارد ماشین و خانهاش را برای استقلال میفروشد، پرستاره است؟
وی افزود: به سپاهان رفتم که پنجم جدول بود. روزی که با مدیران این تیم حرف زدم گفتم بودجه این تیم نسبت به سال گذشته ۲۰ درصد کم شده است. یک بار دیگر هم که سرمربی سپاهان شدم چهاردهم جدول بود. در تراکتور مربیگری کردهام که شرایط خاص خودش را داشت. من با افتخار میگویم در این تیم که هواداران پرشوری دارد مربیگری کردهام اما هر دو سال مشکلات خاص خودش را داشت، زمین تمرین مناسب نداشتیم، پول نداشتیم، من دو کار بزرگ برای این تیم انجام دادم؛ این تیم را به لیگ قهرمانان آسیا بردم و با این تیم از گروه صعود کردیم.
سرمربی اسبق استقلال خاطرنشان کرد: در تاریخ جام باشگاههای آسیا رکوردار هستم. در بین تمام مربیان ایرانی و خارجی که در این بازیها حضور داشتهاند تنها مربی هستم که با چهار تیم به مرحله بعدی صعود کرده است. در هر تیمی که حضور داشتم با مشکلات و حاشیههای زیادی روبهرو بوده است. نمیدانم چطور میگویند قلعهنویی در تیمهای پرامکانات مربیگری کرده است؟
قلعهنویی تصریح کرد: میخواهند ارزش کار ما را پایین بیاورند. آدمهایی هستند که دربارهشان زیاد حرف زدهام. من در مربیگری کارنامهای دارم که کاملا مشخص است. تعداد گلهای زده من، تعداد بردهایم ، همه چیز مشخص است. در تیمهایی که مربیگری کردهام عملکرد خوبی در آسیا داشتم. خیلی از مربیان بزرگ بودند که با تیمهایشان قهرمان جام جهانی شدند اما در آسیا موفق نشدند. من با استقلال و سپاهان میتوانستم قهرمان آسیا شوم اما اتفاقاتی رخ داد که این مهم شکل نگرفت. من با استقلال توانستم الهلال عربستان را شکست بدهم که سرمربیاش دالیچ بود و الان سرمربی کرواسی است. برخی حرفها از بغض و کینه است. در دهه ۸۰ که به استقلال آمدم دهه باشکوهی را رقم زدم؛ دهه طلایی که اگر برخی چوب لای چرخ ما نمیگذاشتند میتوانستیم قهرمان آسیا هم شویم.
سرمربی اسبق تیم ملی اضافه کرد: منصور پورحیدری پدر معنوی استقلال بود. شاید خیلیها ندانند اما او که حق بزرگی بر گردن من و استقلال دارد به خاطر استقلال دو دانگ از نمایشگاهش را فروخت. بدون امکانات با استقلال قهرمان آسیا شدیم؛ یک قهرمانی بزرگ که برای همیشه در اذهان هواداران نقش بسته است. من و ابراهیم قاسمپور اولین بازیکنانی هستیم که توانستیم در فوتبال قطر دو قهرمانی لیگ و حذفی را به دست آوریم. من استقلال را دوست داشتم. استقلال یک مربی بزرگ به نام جکیچ داشت که فوتبال سرعتی و تاکتیکی را به نمایش میگذاشت و من به او علاقه داشتم و وی را الگوی مربیگری خودم قرار دادم.
وی گفت: من در جام ملتهای آسیا در مرحلهای حذف شدم که کیروش حذف شد. در مرحله یک چهارم نهایی جام ملتهای آسیا حذف شدیم اما همه ایران در خدمت او بودند اما من مربی تیمی بودم که همه با هم اختلاف داشتند، همه جنگ قدرت داشتند. من در پنالتی به کره جنوبی باختم که جزو آمار نبود اما برنامه تلویزیونی گذاشتند و به عنوان جنایتکار محاکمهام کردند اما کیروش به عراق باخت و قهرمان ملی شد!
قلعهنویی افزود: کیومرث هاشمی با من تماس گرفت و از من خواست سرمربی تیم ملی شوم. گفتم من بعد از سه سال در استقلال قهرمان شدهام و میخواهم به کارم ادامه دهم. گفت «بیا کمک کن»؛ گفتم «اگر بحث کمک کردن باشد باید برنامه داشته باشیم، باید برنامه سه ساله باشد، باید تیمی بسازم که رفتن به جام جهانی آسان باشد اما اجازه این کار را ندادند؛ حاشیه درست کردند، مگر میشود برای مربی که نباخته، دادگاه برگزار کنند.
سرمربی اسبق استقلال اظهار داشت: من با مرحوم ناصر حجازی اختلافی نداشتم، فقط اختلاف سلیقه بود، روزی فتحاللهزاده مدیرعامل شد و مرا صدازد، گفت من مدیر شدهام و بیا کمک کن، من در آن زمان بازی میکردم، چند روز نشستیم و حرف زدیم، گفت مرحوم پورحیدری خسته است، تیم شرایطی داشته که هفتم و هشتم بود، گفتم پورحیدری را قانع کنید تا پایان فصل بماند، او طرح آورد کاپیتان و مربی باشم، این کار را تحت هیچ شرایطی قبول نکردم، پنج نفر را به مدیرعامل معرفی کردم که یکی از آنها مرحوم حجازی بود، او گفت ارتباطی ندارم تو میتوانی زمینه جلسهای را فراهم کنی؟ فردا با مرحوم حجازی تماس گرفتم و همه چیز را توضیح دادم، در منزل وی بودیم و تلفن همراه فتحالله زاده را گرفتم و این دونفر حرف زدند؛ ساعت 5 عصر نیز قرار ملاقات در باشگاه گذاشتند که تفاهمات صورت گرفت و او سرمربی استقلال شد.
قلعهنویی تاکید کرد: کار من تمام شده بود، اسکوچیچ جای من در تیم ملی آمد، علینژاد و بهاروند تماس گرفتند، دو ساعت حرف زدند، من فقط یک شرط داشتم، شرط من این بود که باشگاه تصمیم نهایی را بگیرد، بیانیه دادند که مخالف هستیم و من قبول کردم، معرفت به خرج دادم، گفتم که مخالف هستند و این کار را انجام نمیدهم ، میتوانستم بیایم و بگویم سرمربی تیم ملی است اما اخلاقمداری برایم مهم بود و اولین نفر از اسکوچیچ حمایت کردم. فلسفه مربیگری من این است که در تیمهایی که هستم بهترین بازیها را انجام دهم، فوتبال هجومی را دستور کار قرار دهم، همیشه آقای گلها در تیمهای من بودهاند.
وی گفت: تا زمانی که بتوانم در فوتبال مربیگری خواهم کرد و اگر روزی مربیگری را کنار بگذارم به دنبال مدیریت در فوتبال خواهم بود، چرا که مدیریت خودم را قبول دارم و میتوانم در این راه موفق شوم، البته این را بگویم که دنبال زدن آکادمی نیز خواهم بود، یک آکادمی که تجربیات خود را به بهترین شکل ممکن به نسل جوان انتقال دهم. از ازبکستان پیشنهاد مربیگری داشتم، باشگاه پاختاکور با من جلسه داشت، مذاکره زیادی انجام دادم اما به خاطر خانوادهام از رفتن به ازبکستان صرفنظر کردم، البته این را هم باید بگویم استقلال را دوست داشتم، غرق در استقلال بودم، دهه خوبی با تیم محبوبم داشتم، میتوانستم قهرمان آسیا شودم، این افسوس بزرگ مربیگریام هست.
نظر شما