ساخت آثاری پیرامون زندگی شهدای گرانقدری همچون محمد بروجردی، علیاکبر شیرودی، ابراهیم همت، علی هاشمی، مهدی زینالدین و حسین همدانی نشان از آن است که در حوزه فرهنگ و هنر عزمی جدی در راستای معرفی این گنجینههای ارزشمند انقلاب و دفاع مقدس پدید آمده که به ذات اتفاق بسیار خوشایندی است اما نتیجه نهایی این آثار هم اهمیت فراوانی دارد.
غرض از این مقدمه دادن زنهاری است برادرانه به یکی از آثاری که به تازگی ساخت آن کلید خورده و در حال فیلمبرداری است؛ «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و تهیهکنندگی حامد عنقا که محصول سازمان اوج است.
آن طور که در خبرها آمده و ما هم جزئیتر فهمیدیم به قول سازندگانش، فیلم بیشتر شمایلی از شهیدمحمد بروجردی است تا زندگینامهاش و مربوط به وقایع سال ۱۳۵۹ و جنگ ۲۲ روزه سنندج است. این را همه فعالان و آگاهان میدانند که هرگز در یک فیلم سینمایی نمیشود تمام ابعاد و اتفاقات را گنجاند، پس کارگردان تصمیم گرفته تا به یکی از خطیرترین و در عین حال سختترین مقاطع سالهای ابتدایی پس از انقلاب که خسارتهای مادی و معنوی فراوانی به جای گذاشت، بپردازد.
اما زنهار و توجهی که باید به دوستان سازنده این فیلم دهیم چیست؟ تجربه نشان داده گاهی سازندگان این گونه آثار در مرور و بررسی منابع تحقیقاتیِ مورد نظر خود خیلی وسیع عمل نکرده و به دم دستترین منابع بسنده میکنند. گاهی اشتباهات، از دست در رفتنها، شیطنتها و دلایل مختلف دیگر در این گونه منابع دم دستی و گاه غیرمستند و داستانی باعث شود دقت و جزئیات روایتِ اصلِ ماجراها به اندازهای نباشد که ابعاد کاملی از حقیقت ماجرا و افراد درگیر در داستان به مخاطب عام و متخصص ارائه شود که اتفاقا در وقایع سنندج که در اوج فشارها و سوء ظنهای اوایل انقلاب به بدنه ارتش و پاکسازیهای آن دوران رخ داد، نیروهای غیور ارتش جمهوری اسلامی ایران با کمترین امکانات و زیر فشارهای جدی توانستند در کنار مردم و همراهی دیگر نیروها شرارتهای ریز و درشت هجمه تجزیهطلبی را بخوابانند و از قضا غائله سنندج یکی از نقاط درخشان همبستگی ارتش و سپاه جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب است و میتوان آن را از مصادیق بارز همدلی دو طرفه نامید و فیلم «غریب» قرار است بخشی از این ماجرا را با محوریت شهیدبروجردی به تصویر بکشد و الحق دست مریزاد دارد و جای آن در سپهر تاریخ فیلمهای انقلاب خالی بود.
اما اینکه در خبرها میخوانیم اثر مورد استفاده در تحقیقات، صرفا کتابی خاص است که محل مناقشه برخی از دلسوزان بوده و صرفا نگاهی تک بعدی و گاه متضاد با واقعیتهایی که در اسناد و خاطرات ارتش است را روایت میکند، کمی باعث نگرانی است که حق مطلب آن گونه که هست بیان نشود. شهیدمحمد بروجردی نمونه کامل یک فرمانده از جان گذشته است لکن ندیدن وجوه مهم دیگری خصوصا در نبرد سنندج مانند شخصیتها و شهدای بزرگواری همچون چون سرهنگ نصرت زاد، سرهنگ صدری، سپهبد صیاد شیرازی، خلبانان شیرودی و کشوری و نیز دیگر جان بر کفان ارتش جمهوری اسلامی ایران میتواند سبب خسران و ناامیدی برای ارائه یک اثر درست به مخاطب جوان امروز باشد. شهید محمد بروجردی حلقه وصل همه آنانی است که برای وطن و مردم از جان گذشتند.
رزومه و کارنامه هر دو بزرگوارِ لطیفی و عنقا و سازمان سفارش دهنده فیلم کافی است که مطمئن باشیم توانایی ساخت یک اثر متوسط رو به بالا و از جهت نگاه مخاطب تاثیرگذار را دارند و خب وقتی همه چیز آماده ساخت یک اثر احتمالا ماندگار در حوزه دفاع مقدس و شهدا است بهتر نیست کمی دید سازندگان اثر وسیع تر شود و روایت ماجرا جامعتر و چه بسا تاثیرگذارتر؟
برای روایت واقعهای مثل جنگ بیست و دو روزه سنندج حتی از منظر سینمایی، منابع تخصصی ارتش میتواند مسیر بسیار روشنتری جلوی پای سازندگان اثر بگذارد. مسیری که هم در آن شاهد اکتشافات جدیدی در خود واقعه و این بار از یک منظر دیگر نظامی خواهند بود و هم قدرت انتخاب بیشتری برای روایت زوایای مختلف داستان خود خواهند داشت. شاید فیلم «غریب» بتواند مثل خود شهیدمحمد بروجردی نقطه درخشانی در ایجاد اتصال و تجدید همدلی بین دو بازوی نظام جمهوری اسلامی ایران باشد.
نظر شما