با اعلام خبر فوت مهسا امینی بعد از فراخوانی در گشت ارشاد، ناآرامیها در نقاط مختلف کشور شکل گرفته و در بسیاری از نقاط به اغتشاش و درگیری کشیده شده است. اما منشا این اعتراضات، عوامل گسترش ناگهانی آن و راهکارهای درست رویارویی با آن، موضوعاتی مهم و پیچیده است که بررسی آنها، نیازمند دریافت نظر نخبگان است.
در همین زمینه، دفتر پژوهش ایرنا مصاحبههایی با نخبگان، اندیشمندان و جامعه شناسان با رویکردهای مختلف را در برنامه دارد که به تدریج منتشر میشود. پیش از این گفتوگوهایی با «عماد افروغ» جامعهشناس «مهدی جمشیدی» عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و «عباس عبدی»، تحلیلگر و جامعهشناس در این باره ارائه شده است.
با «خود مردم پنداری» شماری از انتلکتوئلها مواجهیم، نه مردم
« حاجیحیدری» عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، ناآرامیهای رخ داده در هفته اخیر را متفاوت با رویکرد غالب «مردم» دانست و گفت: واژه «مردم»، نه تنها در فضای سیاسی ایران مورد سوء استفاده بوده، بلکه از زمان افلاطون تا حال، پیوسته کژتابی داشته است و مدام موجب خطاهای متعدد تحلیلی شده است؛ ما با چیزی که میتوان نام آن را «خودمردمپنداری» گذاشت مواجهیم، یعنی برخی از انتلکتوئلها(روشنفکرها)، «مردم» را خودشان و محیط اطراف خودشان تصور میکنند، در حالی که با سایر مردم، چه آن فوج عظیمی که در تشییع شهید حججی و شهید سلیمانی و نه دی و تجمع غیرمنتظره روز یکشنبه و اربعین و ... شرکت میکنند، و چه مردم تمام کلانشهر تهران یا شهرها و شهرستانهای دیگر ایران ارتباط منظمی ندارند؛ آنها، اغلب، در تهران و غالباً هم در گوشهای از شمال یا غرب تهران، برخی مشاهدات را که مؤید تصور شخصی خودشان است، به طور نامنظم، رأی و نظر مردم قلمداد میکنند.
به دلیل فشارهای مالایطاق اقتصادی که در دولت قبل شکل گرفت، خیلی زودتر از اینها منتظر اعتراض اجتماعی بودیم و به نظرم این رخداد، هم دیر اتفاق افتاد و هم دامنه آن به طور نامعمولی محدود و کوچک بود
وی افزود: این رویکرد از سال ۸۸ شکل گرفته و هنوز هم ادامه دارد، وقتی خودشان به فردی رأی میدهند، تصور میکنند سایرین هم همانطور میاندیشند، و وقتی خودشان در مورد موضوعی نظر خاصی دارند، آن را به کل «مردم» تعمیم میدهند.
زودتر از اینها منتظر اعتراض اجتماعی بودیم
این استاد جامعهشناسی در بیان ارزیابی خود از ریشه اتفاقات اخیر گفت: ما به دلیل فشارهای شدیداقتصادی که در دولت قبل شکل گرفت و تا حدودی نیز در بحران جهانی اقتصاد ریشه دارد، خیلی زودتر از اینها منتظر نحوی از اعتراض یا اصطلاحاً اعتراض اجتماعی (social protestL) بودیم و به نظرم این رخداد، هم دیر اتفاق افتاد و هم دامنه آن به طور نامعمولی محدود و کوچک بود.
وی ادامه داد: اصولاً برای ما این سؤال بود؛ چرا که دولت آقای روحانی با سیاستهای اقتصاد آزاد و بدون تأمین اجتماعی مناسب، دولت را به لحاظ اجتماعی، بسیار بد اداره کرد و شرایط اجتماعی بسیار سنگینی ایجاد شد و با اینکه دولت جدید حدوداً در کنترل تورم موفق بود و پس از اصلاح ارز ۴۲۰۰ تومانی نیز، به دلیل اعطای کمک معیشتی تا حدودی فزایندگی فشار اقتصادی را مهار کرد، اما بویژه در قلم اجاره مسکن، به سبد هزینه خانوارها فشار سنگینی وارد آمد؛ از این رو تصور میشد با وقوع یک جرقه و بهانه، خصوصاً اقشار آسیبپذیر، واکنش شدید و متناسبی به این مشکلات نشان میدادند، اما اینطور نشد.
حاجیحیدری گستره ناآرامیها را کمتر از انتظار خواند و گفت: ما با شرایطی مواجه شدیم که میطلبید جرقههای اعتراض که اول در شبکههای اجتماعی و بعد در کف خیابان روشن شد، در زمینه فشارهای اقتصادی بسیار گستردهتر شود. اتفاقاً سؤال این است که چرا ابعاد این اعتراضات و تنشها این قدر محدود بود؟ جالب این که بعضی انتلکتوئلها هم از عدم همراهی «مردم» متعجب بودند، چرا که با همان مشکل «خودمردمپنداری»، تصور میکردند «مردم» باید پرخاش بیشتری از خود نشان دهند. پاسخ در این حدود است که اغلب مردم به سیاستهای اقتصادی دولت، کم و بیش امیدوارند.
گمانم این است که دولت در زمینه سیاستهای اقتصادی مسیر درستی در زمینه انضباط مالی و ارتباط منظم با اقشار حاشیهای طی میکند، ولی همچنان از این بردباری اقشار آسیبپذیر مبهوت هستم؛ ظاهراً جامعه ما با وجود مشکلات سنگین خود، با درک شرایط جهانی و تلاشهای دولت، به دولت آیتالله رئیسی امیدوار است.
وی اتفاقات رخ داده بعد از مصیبت مهسا امینی را هماهنگ شده توصیف کرد و ادامه داد: باید ابعاد این موضوع معلوم شود، چون برخی نخبگان سیاسی خاص در این زمینه بیانیه دادند که در موارد مشابه قبلی بیانیه نمیدادند که هیچ، گاهی در جهت نکوهش قربانی گام بر میداشتند؛ این شیوه غیر معمول آنها، این را به ذهن متبادر میکرد که گویی یک ستاد هماهنگی، اینها را در کنار اقدامات خارجی به خط کرده بود، و حوادث بعدی را هم همان ستاد هماهنگی رقم زد، و جالب این که آنها که در زمان مصیبت مهسا امینی بیانیه دادند در مورد مصائب بعدی مانند آتش زدن قرآن کریم یا پرچم کشور یا شهادت فجیع و مظلومانه جوان مشهدی، یک مصاحبه و ابراز تأسف هم نکردند.
عناصر نفوذی به ما بسیار نزدیکند
باید در آستانه شکلگیری نوعی «مردمسالاری دینی هرروزه سایبرفضایی» در کشور خود باشیم تا نظام با حضور و رصد متن کلاندادههای اجتماعی، به صورت دائم صدای بخش عمدهای از مردم و خواستهها و رهنمودها و راهحلهای آنان را بشنود
وی درباره علت کشیده شدن اعتراضات به درگیری و اغتشاش اظهار کرد: در زمینه موضوعات امنیتی تخصصی ندارم، ولی گمانم این است که مواردی مثل ترور شهید فخری زاده هشدار داد عناصر نفوذی بین ما و بسیار نزدیک هستند، طوری که یک ترور پیچیده را با این امکانات و طراحیهای سنگین اجرا میکنند. البته این اظهار نظر کارشناسی شده نیست و قضاوت من به عنوان یک فرد عادی در این زمینه است، و نمیدانم این سطح از نفوذ امنیتی چقدر در دنیا متعارف است. ولی به هر تقدیر، این حس در ما ایجاد میشود که جماعتی در میان ما و در این شهر شلوغ هستند که هر از گاهی با یک بهانهای پیدایشان میشود و به طوری که گمان نمیرود آموزش ندیده و عملکردشان طراحی نشده باشد، تخریب میکنند و آسیب میزنند و غوغا به بار میآورند؛ بخصوص وقتی مطلع شویم شماری از دستگیرشدگان اغتشاشات اخیر، سابقه دستگیری در سال ۸۸ را هم داشتهاند.
با سایبرفضا، به جای ۴ سال یکبار، هر ۴ ساعت میتوان نظر عموم مردم را شنید
حاجیحیدری در پاسخ به این سؤال که رویکرد مسئولان کشور در این موضوع چطور بوده و چگونه میشد عملکرد بهتری در کاهش نارضایتی و خشونت و افزایش اعتماد عمومی ارائه داد؟، گفت: ما از سال ۲۰۰۰ با گسترش سایبرفضا، وارد یک دوره جدید حیات اجتماعی در جهان شدهایم و شوک همهگیری کوید۱۹ باعث شد همه افراد جامعه، حتی کسانی که از این فضا پرهیز داشتند، ناگزیر وارد آن شوند و بخش مهمی از زندگی اجتماعی به سایبرفضا مهاجرت کند. از این قرار، مردمسالاری نیز باید دگرگون شود و اصولاً باید در آستانه شکلگیری نوعی «مردمسالاری دینی هرروزه سایبرفضایی» در کشور خود باشیم. با این حساب، نظام حکمرانی لازم نیست صبر کند و هر چهار سال یک بار رأی مردم را دریافت کند، بلکه این فرصت را دارد تا فعالانه و با حضور و رصد در متن کلاندادههای اجتماعی، به صورت دائم صدای بخش عمدهای از مردم و خواستهها و از آن مهمتر، رهنمودها و راهحلهای آنان را بشنود؛ حتی یک پیشنهاد این هست که دستگاه تصمیمسازی کشور با کمک شمار بسیار فارغالتحصیلان علوم انسانی و مهندسی، استارتاپهای کثیری را شتاب دهد تا دائم مشکلات و راهحلهای عموم مردم را از اقصی نقاط کشور رصد کنند و پس از سنجشهای علمی به نظام حکمرانی عرضه کنند تا حکومت بتواند پیوسته خود را با راهیابیهای عموم مردم تطبیق و ارتقاء ببخشد.
وی در ادامه گفت: با توجه به روند اتفاقات و رویدادهای اعتراضی در سال ۷۸، ۸۸ و ۱۴۰۱، به نظر من هر چه روند دهه به دهه تغییر کرده است، گستره خیابانی این اتفاقات کمتر شده است و به جای آن، بیشتر بازتاب سایبری پیدا میکند، و این هم دلیل دیگری در تأیید این مطلب است که نظام حکمرانی و تصمیمسازی ما باید حضور مؤثر و پاسخگوتری در سایبرفضا داشته باشد.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران اضافه کرد: شنیدم برخی انتلکتوئلها که از تکرار تجمعهای حمایت از نظام در شهرهای مختلف متعجب و سرخورده بودند، پرخاشگرانه میگفتند که «چرا مردم را مقابل مردم قرار میدهید؟» آنها به این ترتیب آرزوی خود را بیان میکردند؛ آنها میخواستند مجموعه حکمرانی مستقیماً با جماعت آشوبگر مواجه شود تا این مواجهه، با اصرار آشوبگران به تخریب و تجاوز، باعث ریزش اقتدار و اعتبار حکومت شود. این در حالی است که دلیل موفقیت جمهوری اسلامی در فرو نشاندن مسائل سال ۷۸ و ۸۸ این بود که تسهیل کرد تا حامیان انقلاب اسلامی به میدان بیایند و نظرشان را بیان کنند، تا معلوم شود، صدای غالب مردم چیست.
باید قبل از اینها عملکرد کلی نیروی انتظامی به سمت سایبرپلیس تغییر شکل میداد
این استاد دانشگاه تصریح کرد: من یقین دارم که عموم مردم ایران، همه اعضای نیروی انتظامی و قطعاً حتی کسانی که مرحومه خانم «امینی» را دستگیر کردند، از مصیبت فوت او متأسف بوده و هستند و هیچ دلیلی وجود نداشت و ندارد که کسی این رویداد را مصیبت قلمداد نکند. برداشت من این است که در ضمن این مصیبت، این فرصت قابل درک هست که به موازات انتقال بخشهای مهمی از زندگی اجتماعی به سایبرفضا، عملکردهای ارشادی یا آموزشی و انتظامی پلیس هم میتواند تا حدود زیادی به سایبرفضا منتقل شود و از بروز برخی تنشهای غیرضروری پرهیز شود.
نیروی انتظامی میتواند قبل از تذکر در فضای عینی، در فضای دیجیتال، پیامهایی به افراد ارسال کند تا آنها با ضوابط قانونی یا ملاحظات اجتماعی مرتبط با موضوع حجاب یا هر موضوع انتظامی دیگر آشنا شوند
او گفت: البته من کارشناس انتظامی نیستم، اما روشن است برقراری نظم در تهران که در فهرست ۱۰ کلانشهر عظیم جهان است و افزون بر آن، جمعیت آن در روز، تقریباً دو برابر جمعیتش در شب است، واقعاً دشوار است؛ اگر قرار است در چنین شهری نظم برقرار شود یا کسی درباره نظم تذکری دریافت کند، باید از امکانات سایبرفضا در این رابطه استفاده بسیار بیشتری صورت بگیرد و تنها در صورت اصرار بر عدم اجرای قانون و نظم، در خارج از سایبرفضا اقدام عینی صورت بگیرد. مشابه این تسهیل سایبرفضا را در مواجهه راهنمایی و رانندگی با تخلفات رانندگی میبینیم که موفقتر از مواجهه عینی در متن کوچه و خیابان است.
وی با اشاره به جنبش دختران انقلابی گفت: فعالیت این گروه تیرماه امسال صورت متفاوت و زیباتری گرفت و تذکر و اهدای گل و گفتگوهای همدلانه با خانمهای کم حجاب داشتند و بستههای رسانهای متناسب تولید میکردند، در این تذکرهای همدلانه معلوم شد که برخی دختران جوان یا حتی میانسال، اطلاعات درستی در مورد حجاب و اهمیت دینی آن و تصریح آن در قرآن کریم و وصایای شهیدان و استدلالات متنوع اجتماعی از این دست نداشتند، و وقتی متوجه میشدند، به لحاظ عاطفی با دختران انقلابی همدلی داشتند و وضع حجاب خود را اصلاح میکردند. این حرکت، بازخوردهای خوبی داشت و یک گمان من آن است که اتفاقات اخیر، واکنشی به نتایج موفقیتآمیز آن اقدامات فرهنگی خودجوش دختران انقلابی دهه هشتادی بود. نیروی انتظامی هم میتواند قبل از تذکر در فضای عینی، در سایبرفضا و فضای دیجیتال، پیامهایی به افراد ارسال کند تا آنها با ضوابط قانونی یا ملاحظات اجتماعی مرتبط با موضوع حجاب یا هر موضوع انتظامی دیگر آشنا شوند و اگر به این تذکرها بیتوجهی شد، وارد اقدام در فضای عینی شود. حالا موقعیت فراهم است تا این انتقال پلیس به سایبرفضا تدارک شود و عملکردهای انتظامی و قانونی شکل منعطفتر و درخوری به خود بگیرد.
نظر شما