«چالشهای نوین امنیتی دولت -ملت در فضای سایبر با تاکید بر جمهوری اسلامی ایران» [۱] عنوان مقالهای است که «رضا سلگی»، «حسن خداوردی» و «زهره پوستینچی» در فصلنامه علمی جامعهشناسی سیاسی ایران به انتشار رساندهاند. نویسندگان در این مقاله با استفاده از روش تفسیری- کیفی جهت آزمون فرضیه و روش کتابخانهای و فیشبرداری برای گردآوری دادهها و اطلاعات، در کنار بهرهگیری از نظریه جامعه شبکهای «مانوئل کاستلز» به دنبال پاسخ گویی به این پرسش هستند که چالشهای نوین امنیتی دولت-ملت در فضای سایبر با تاکید بر جمهوری اسلامی ایران چه است؟
سایبر، سیاست و امنیت
چالشهای امنیتی در فضای سایبر را میتوان حد نهایت معضلات کنونی دولت-ملتهای مدرن دانست
تکنولوژی اینترنت یکی از بزرگترین فناوریهایی است که تاکنون به دست انسان طراحی، مهندسی و اجرا شده است. امروزه حیات بشری مرحله نوینی از تحولات خود را با عبور از عصر اطلاعات و ارتباطات تجربه میکند. حاکمیت عناصر نرمافزاری قدرت و پیشرفت جوامع، بیشتر از هر زمان دیگری مورد توجه است. فضای سایبر عرصه جدیدی برای سیاست نیز مهیا کرده است؛ فضایی که در آن افراد، گروههای مختلف و دولتها در حال بازیگری و سیاستورزی هستند اما درهم تنیدگی دنیای کنونی در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات، در کنار فرصتهای بینظیری که برای کشورها و جوامع مختلف به وجود آورده است، نگرانیهایی را نیز در پی داشته است. یکی از این نگرانیهای مهم، مسائل مربوط به امنیت ملی کشورها است که فعالیتهای مخرب سایبری، آن را به شدت مورد تهدید قرار میدهد.
وابسته بودن نیازهای حیات بشر به فناوریهای ارتباطی باعث شد تا این فناوریها به عنوان زیرساختهایی که کار مدیریت، برنامهریزی و خدمتدهی در زندگی روزانه مردم را بر عهده دارند، بسترهای طمع و وسوسه طرفهای منازعه را برای تخریب اراده طرف مقابل و تحمیل اراده خود و ایجاد تفوق و سیطره فراهم آورد.
«جامعه شبکهای جهانی»؛ فضایی که مانوئل کاستلز از آن سخن میگوید
به تعبیر کاستلز به عنوان یکی از نظریهپردازان علوم ارتباطات، جامعه شبکهای جهانی، جامعهای است که ساختارهای اجتماعی آن پیرامون شبکههای فعال شده از طریق فناوریهای اطلاعاتی، ارتباطی و پردازش شده دیجیتالی و مبتنی بر میکروالکترونیک شکل گرفته است. وی مفهوم قدرت را دارای جنبههای مهم ارتباطی میداند.
مانوئل کاستلز: قدرت در جامعه شبکهای (تعبیری از فضایی که اکنون در آن زندگی میکنیم) به دست کسانی میافتد که ظرفیتهای ارتباطی میان شبکهها و گروههای درون شبکه را کنترل میکنند
در جامعه شبکهای جهانی، همه شئون انسانی نظیر ارزشها، هویت، الگوی تقسیمکار، مفهوم زمان و مکان و همچنین قدرت، به شبکهها وابسته شدهاند و اهداف، ویژگیها، ساختار و برنامههای شبکه است که به تعریف شئون انسانی میپردازد. در این جامعه، ارزش را سلسله مراتب برنامهریزی شده شبکه از طریق کنشگرانی که درون شبکه ایفای نقش میکنند، تعریف میکند.
شبکهها تسلط فضای «مکانها» بر فضای «جریانها» را نوید میدهند و شکل فضایی از جامعه ایجاد میشود. همچنین فرهنگ جامعه شبکهای به فرهنگ پروتکلهای ارتباطی تغییر مییابد، دولت-ملت دگرگون میشود، دولت شبکهای ظهور میکند و سرانجام، قدرت در جامعه شبکهای به دست کسانی میافتد که ظرفیتهای ارتباطی میان شبکهها و گروههای درون شبکه را کنترل میکنند.
ظهور اینترنت و شکلگیری فضای سایبر
اینترنت، شبکههایی از رایانههای به هم پیوسته است که از پروتکل اینترنتی استاندارد برای خدمترسانی به میلیاردها کاربر در سراسر جهان استفاده میکند. تا قبل از اواخر دهه ۱۹۸۰، اینترنت در اصل به منظور مبادله اطلاعات نظامی طراحی شده بود اما در اواخر دهه ۱۹۸۰ وزارت دفاع آمریکا و بنیاد ملی علوم آمریکا، خصوصیسازی اینترنت را آغاز کردهاند. طولی نکشید که موسسات تجاری نیز اینترنت را تسخیر کردند و امکان دسترسی به اینترنت را برای جمع کثیری از کاربران تجاری و خصوصی مهیا ساختند.
دپارتمان دفاعی ایالات متحده، فضای سایبر را به مثابه قلمروی جهانی در محیط اطلاعاتی تعریف میکند که مرکب از شبکه همبسته زیرساختهای فناوری اطلاعات، شامل اینترنت، شبکههای ارتباط راه دور، سیستمهای رایانهای، پردازشگرها و کنترل کنندههای تعبیه شده در آن است.
قدرت سایبری جایگاه و نقش خود را مینمایاند
«دنیل کوهل» نظریهپرداز سایبری، قدرت سایبری را به عنوان قابلیت و توانایی استفاده از فضای مجازی برای ایجاد مزیتها و تاثیر بر رویدادها در سراسر محیط عملیاتی (زمین، دریا، هوا، فضا و فضای سایبری) و در تمام ابزارهای قدرت (دیپلماسی، اطلاعات، ارتش و اقتصاد) عنوان میکند.
به لحاظ نظامی، توانمندی سایبری شاید مهمترین ابزار نوظهور چند دهه گذشته باشد. در حال حاضر اغلب کشورها برای ایمنسازی مرزهای سایبر و فراسایبری خود در برابر چنین تحول جدیدی آماده میشوند. دکترینهای جدید نظامی براساس فضای سایبر تدوین میشود. در تمام سطوح منازعه، از شورشهای داخلی گرفته تا جنگهای متعارف، قدرت سایبر، عامل حتمی و گریزناپذیر توانمندیهای نظامی است و این توانمندی برپایه تکنولوژیهای مدرن شکل گرفته است.
دکترینهای جدید نظامی بر اساس فضای سایبر تدوین میشود، در تمام سطوح منازعه، از شورشهای داخلی گرفته تا جنگهای متعارف، قدرت سایبر، عامل حتمی و گریزناپذیر توانمندیهای نظامی است
قدرت سایبر روزبهروز خود را به عنوان عاملی اثرگذار بر سیاستگذاریهای ملی در تمام حوزههای اشاره شده توسعه میدهد. در زمینههای متعددی، از اقدامات ضدتروریستی گرفته تا سامان دادن سیاست، اقتصاد و حتی روابط با سایر کشورها، ردپای توانمندی سایبر را میتوان مشاهده کرد. در امور دولتی و حتی محلی، قدرت سایبر در شکلدهی به این موضوع که حکومتها چگونه به شهروندان خود خدمات عمومی ارائه میکنند که حتی تا یک دهه پیش وجود نداشت، موضوعیت پیدا میکند.
چالشهای نوین امنیتی دولت-ملت در فضای سایبر
فضای اطلاعاتی و سایبری به همان نسبت که میتواند فرصتهای بسیار زیادی را برای یک کشور به وجود آورد، به همان میزان نیز میتواند تهدیدهای بزرگی را به همراه داشته باشد. تکنولوژیهای اطلاعاتی در منابع، نوع و ابزارهای تهدید، تحولی شگرف ایجاد کرده است. این تکنولوژیها هم از لحاظ کمّی (تعدد و تنوع منابع تهدید) و هم از لحاظ کیفی (پیچیدهتر و کارآمد شدن ابزارهای سنتی تهدید)، ابزارهای تهدید امنیت ملی را متحول کرده است.
در گذشته منابع تهدید امنیت دولتها مشخص بود اما امروزه چنین تعینی وجود ندارد. فناوریهای نوین اطلاعاتی، تهدیدها و آسیبپذیریهای امنیتی متعددی را متوجه کشورها اعم از بزرگ یا کوچک، پیشرفته یا در حال توسعه ساخته است زیرا گسترش تکنولوژیهای ارتباطی- اطلاعاتی، فاصله موضوعات داخلی و خارجی را محو کرده و افراد و جوامع را با تهدیدهای فراملی پیوند داده است.
همچنین این تکنولوژیها با خلق موجودیتهای بدون ساختار فیزیکی و مجازی و فارغ از محدودیتهای طبیعی، نه تنها حاکمیت ملی را در برخورد با تهدیدهای امنیتی تضعیف کرده بلکه قدرت تاثیرگذاری و عدم تعین تهدیدها را نیز افزایش داده است.
چالشهای امنیتی در فضای سایبر را میتوان حد نهایت معضلات کنونی دولت-ملتهای مدرن دانست. البته این چالشهای نوین مجازی در دوران معاصر علاوه بر دولتها، بازیگران غیردولتی را نیز درگیر خود ساخته است. همانگونه که در جنگهای نظامی، سلاحهای سختافزاری، موجودیت دولت هدف را مورد حمله قرار میدادند؛ در جنگ سایبر نیز تکنولوژیهای نوین رایانهای، ماشین دولت، نهادهای مالی و زیرساختهای حیاتی در بخشهای انرژی، حمل ونقل و در نهایت روحیه و عزم ملی را هدف حملات خود قرار میدهند.
در حوزه جنبشهای اجتماعی متاثر از فضای سایبر نیز فضای جریانها دارای اهمیت بیشتری از فضای مکانها است. هرچند بدون فضای مکانها، سیاست همانند جزئی از زندگی انسانی ناممکن میگردد اما در حوزه فعالیت جنبشهای اجتماعی، فضای جریانها تعیینکنندهترین عنصر در سه حوزه اصلی جنبش یعنی حوزه آگاهی، حوزه همبستگی و حوزه برساختن هویت است.
ویژگیهای تهدیدهای سایبری
تهدیدهای سایبری ویژگیهای منحصر به فردی دارند. از یک سو این تهدیدها گستره وسیعی اعم از موانع قانونی، فنی، سازمانی و فرهنگی را شامل میشوند و از سوی دیگر هزینه کم، تأثیرگذاری شگرف و عدم شفافیت عمومی در فضای سایبری، موجب شده بازیگران زیادی به این عرصه وارد شوند. مهمترین ویژگیهای چالشهای امنیتی نوین دولت-ملتها در فضای سایبر در مؤلفههای زیر خلاصه میشود:
فضای سایبر باعث میشود در جنبشهای اجتماعی اهمیت فضای جریانها از فضای مکانها بیشتر شود؛ فضای جریانها تعیینکنندهترین عنصر در سه حوزه اصلی جنبش یعنی حوزه آگاهی، حوزه همبستگی و حوزه برساختن هویت است
-ابهام و نامشخص بودن فضای سایبر: اقداماتی که در فضای سایبر یا عرصه مجازی درگیری، رخ میدهد از ماهیت نامشخصی برخوردار است. همین ماهیت مبهم، تاثیر چالشهای امنیتی منبعث شده از فضای سایبر را بر زندگی واقعی و عرصه فیزیکی محیط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع افزایش میدهد.
-عدم پایبندی به چارچوب اخلاقی، ارزشی یا هنجاری: یکی از مواردی که بر پیچیدگی اقدامات در فضای سایبر میافزاید، این نکته است که در این فضا نمیتوان هیچ چارچوب اخلاقی، ارزشی یا هنجاری برای مبارزه و درگیری تعریف کرد.
-دستیابی آسان به اطلاعات فرامرزی و جهانی با هزینه کم: بارزترین ویژگی فضای سایبر، دسترس پذیر ساختن سریع و با حداقل هزینه همه اطلاعات «آنلاین» است. از ویژگیهای دیگر آن میتوان به جهانی و فرامرزی بودن دستیابی آسان به آخرین اطلاعات را نام برد.
-تعدد بازیگران و پراکندگی قدرت در فضای سایبر: هزینه کم فنآوری رایانهای، اتصال گسترده به اینترنت و سهولت ایجاد یا دستیابی نرمافزارهای مخرب به این معناست که تقریباً هر کسی میتواند به این فضا وارد شود. این بازیگران شامل افراد، گروههای سازمان یافته، گروههای تروریستی، شرکتهای خصوصی و دولت-ملت هستند.
-ناشناس ماندن بازیگران و عدم قابلیت ردیابی: اینترنت به عنوان سیستم نامتمرکز طراحی شده و کاربران آن، غالبا شناخته شده نیستند. همین ناشناختگی باعث میشود هیچ اثری از برخی از حملههای سایبری باقی نماند.
- کمرنگ شدن نقش جغرافیا: فضای سایبری سرعت انتقال به سراسر جهان را در لحظه کوتاهی فراهم کرده است. بنابراین، تهدیدکنندگان قادر به فراتر رفتن از محدوده جغرافیایی خود و رسیدن به اهداف کلیدیشان هستند.
-پایین بودن احتمال تنبیه یا بازخواست اقدامهای مجرمانه در فضای سایبری: احتمال تنبیه یا بازخواست اقدامهای مجرمانه در فضای سایبری پایین است. در نتیجه، افراد و سازمانها نیز این فضا را در مقایسه با گزینههای جایگزین غیر سایبری مطمئنتر و دارای خطرات کمتری میبینند.
ایران و چالشهای نوین امنیتی در فضای سایبر
در طول یک دهه گذشته تهاجمات سایبری متعددی علیه زیرساختهای حیاتی ایران صورت گرفته و خسارت گستردهای را به بار آورده است. از مهمترین این تهاجمات میتوان به حمله ویروس استاکسنت در سال ۲۰۱۰ به تاسیسات هستهای ایران، حمله ویروس دوکو یا استاکسنتپسر به شرکت ارتباطات راه دور ایران و چند شرکت تولید تجهیزات الکترونیکی و اماکن میزبان مذاکرات هستهای ایران، حمله ویروس شعله در سال ۲۰۱۲ میلادی، حمله ویروس وایپر در سال ۱۳۹۰ به سایت اینترنتی وزارت نفت ایران و برخی شرکتهای تابعه آن اشاره کرد.
دشمنان ایران در کنار استفاده از انواع ویروسها و بدافزارها جهت به بار آوردن خسارات فیزیکی در زیرساختهای حساس و حیاتی ایران، از روشهای دیگری چون جاسوسی اینترنتی و سرقت اطلاعات حساس و حیاتی ایران، تشکیل کمپینهای سیاسی ضدایرانی در اینترنت، تحریک جامعه ایران به نافرمانی مدنی الکترونیک در فضای اینترنت، پیشبرد دموکراسی دیجیتالی و تروریسم سایبری و تروریسم روانی نیز بهرهبرداری گسترده کردهاند.
کارشناسان بر این باورند که حمله استاکسنت به تاسیسات اتمی ایران به عنوان کاتالیزوری در جهت تقویت و گسترش توان سایبری ایران عمل کرده است
ایران پس از حملات سایبری ایالات متحده آمریکا و اسرائیل به تأسیسات اتمی خود در سال ۲۰۱۰ میلادی، افزایش توان سایبری خود را جهت حفاظت از زیرساختهای حساس و حیاتی خود و همچنین جهت مقابله به مثل، به یکباره تا حد زیادی ارتقا داده است. کارشناسان بر این باورند که حمله استاکسنت به تاسیسات اتمی ایران به عنوان کاتالیزوری در جهت تقویت و گسترش توان سایبری ایران عمل کرده است.
پیشنهاد و راهکار در راستای مدیریت بهینه فضای سایبر
از آنجایی که کنش و واکنش در عرصه سایبر، ادامه سیاست با ابزار دیجیتال است، از این رو تنها با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه میتوان آن را کنترل و مدیریت کرد. عملیات و تهاجمات سایبری دیگر کشورها و حتی بازیگران غیردولتی به شدت تهدیدگر منافع و زیرساختهای حیاتی ایران است. به همین خاطر، با توجه به آنکه اخیراً در دکترین نظامی ایران، «تهاجم سایبری» در کنار «دفاع سایبری» از اهمیت خاصی برخوردار شده است، ضروری است جهت مقابله با حملات سایبری، بومیسازی و مقاومسازی زیرساختهای سایبری تأسیسات، صنایع راهبردی و خدمات عمومی، مورد توجه ویژه قرار گیرد.
پ با توجه به پیچیدگیهای فناوریهای مرتبط با فضای سایبری، اساسیترین راهبرد برای حفظ امنیت و منافع ملی ایران در فضای سایبر، سرمایهگذاری گسترده در حوزه فناوریهای سایبری اعم از ساخت تجهیزات و آموزش نیروهای متخصص در کنار باز تعریفی جدید از اهداف، روشها و ابزارهای مورد استفاده در تلازم با محیط سیاسی برای مقابله با ابهام، پیچیدگی و پویایی تهدیدهای امنیتی در فضای سایبر است. در جهت کسب موفقیت در استراتژیهای دفاع سایبری، متخصصان سایبری ایران باید، شناخت کافی از اهداف، ابزارها، تکنیکها و تاکتیکها مورد استفاده از سوی دشمن در فضای سایبر داشته باشند.
با توجه به اینکه حملات سایبری در یک محیط بسیار پیچیده، سیستماتیک، متغیر، مبهم و غیر قابل کنترل رخ میدهد، بنابراین مدیریت آن نیازمند تدوین یک استراتژی امنیت ملی است. در همین زمینه دولت ایران باید بکوشد تا حد امکان قدرت سایبری خود را نیز متناسب با تکنولوژیهای روز سایبری دنیا افزایش دهد. زیرا افزایش قدرت سایبری، کلید موفقیت سیاستهای ایران برای مدیریت فضای سایبر و مبارزه و خنثیسازی اقدامات و حمالت سایبری دشمنان این کشور محسوب میشود. امروزه برای پیروزی در عرصه سایبر به عنوان پنجمین عرصه نبرد، تنها در اختیار داشتن تکنولوژی به همراه ارزشها و هنجارهای اخلاقی-سیاسی میتواند حرف نهایی را بزند.
پینوشت
[۱] رضا سلگی، حسن خداوردی و زهره پوستینچی، «چالشهای نوین امنیتی دولت -ملت در فضای سایبر با تاکید بر جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه علمی جامعهشناسی سیاسی ایران، سال چهارم، شماره چهارم، زمستان ۱۴۰۰.
نظر شما