۱۹ مهر ۱۴۰۱، ۱۸:۳۵
کد خبرنگار: 5333
کد خبر: 84909756
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

کتاب، تربیت نمی‌کند؛ کتاب می‌تواند ابزار تربیتی باشد

تهران- ایرنا- به گفته یک کارشناس حوزه کودک، کتاب می‌تواند ابزار تربیتی باشد اما نه به این معنا که برای انتقال پیام‌های درست در نظر گرفته شود. کتاب بستری برای توسعه فرآیندهای تربیتی خواهدبود، در اصل جایگاه و مرجعیت تربیت، خانواده است.

به گزارش ایرنا، سومین روز از برگزاری سلسله نشست‌های هنر، کودک، تربیت با عنوان کتاب، کودک و تربیت با حضور حسین حق‌پناه معاونت کودک و نوجوان تبیان و فهیمه فداکار روانشناس و مدرس دانشگاه در سالن طاهره صفّارزاده واقع در حوزه هنری تهران برگزار شد.

در ابتدای این نشست فهیمه فداکار که معتقد است کتاب‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بسیار تأثیر گذار است، در این باره گفت: در ارتباط با بچه‌ها، نسبت به کتاب نگاهی متفاوت دارم، چراکه کمی ابزاری به آن نگاه می‌کنیم. اگر کتاب نبود باید خیلی فکر می‌کردیم که ابزاری در تراز کتاب باید داشته باشیم. در مورد کتاب و کودک و در ارتباط با والدین می‌گویم وقتی در مورد کتاب صحبت می‌کنیم آیا باید به ابعاد تربیتی نیز توجه کنیم؟ مساله مهم در تربیت این است که ما این مساله را ناظر به پیام‌هایی می‌کنیم که می‌خواهد منتقل شود. اما ابتدا باید بدانیم برای کودک و نوجوان آنچه که مهم است ارتباط بین والد و مساله تربیتی است و ما به کتاب و انیمیشن به عنوان مساله‌ای جدا نگاه نمی‌کنیم و این اتفاق را می‌تواند از محیط‌ها و ابزارهای مختلف رقم بزند.

این فعال کانون پرورش فکری همچنین تاکید کرد: اینها، هیچ کدام جایگزین تربیتی در غیاب والدین نیستند و همچنان گفتگو درباره کتاب و خواندن آن، باید رخ دهد. بنابراین تربیت را مفهومی می‌گیریم که کتاب ابزار آن است.

فداکار در خصوص نحوه انتخاب کتابی که دارای پیام‌های خوبی باشد، گفت: مسئله ما اینجا این است که تربیت به چه معناست؟ آیا تربیت را در رشد انسان می‌بینید!؟ تعریف تربیت برای مشخص شدن این سوال مهم است؛ من تربیت را مبتنی بر رشد می‌دانم اما معتقدم کتاب تربیت نمی‌کند. کتاب می‌تواند ابزار تربیتی باشد اما نه به این معنا که برای انتقال پیام‌های درست در نظر گرفته شود و آنچه که مهم است هر مداخله‌ای در رشد فرزند، اسمش تربیت نیست و کتاب بستری برای توسعه فرآیندهای تربیتی ما خواهد بود، در اصل جایگاه مرجعیت تربیت، خانواده است و طبیعتا چنین نقشی را حائز اهمیت می‌دانیم.

باید بدانیم انتظارمان از کتاب چیست

این مدرس دانشگاه درباره ملاحظات کتابخوانی کودکان نیز بیان کرد: در این مورد باید تفکیک داشته باشیم که می‌خواهیم چه کنیم؛ برای مثال، زمانی درباره درمان روانشناسی با کتاب صحبت می‌کنیم و گاهی با یک مسئله تخصصی صحبت می‌کنیم و گاهی برای یک مسئله عمومی، کتاب می‌خوانیم. در هر حال باید بدانیم انتظارمان از کتاب چیست؟ باید کتاب را با مثلا یک برنامه تلویزیونی یا محتوای دیداری قیاس کنید؛ وقتی کودک کتاب می‌خواند حل مساله می‌کند و کتاب به بچه‌ها این توانایی را می‌دهد که حل مساله کنند و از فرآیند موقعیت شکل گرفته می‌توان بهره گرفت. انتظارمان این است که کتاب حل مساله خوب و مطلوبی در مواجهه با موقعیت داشته باشد.

مورد دیگر اینکه اساساً درک موقعیت‌ها، برای کودکان دلنشین نیست چون کودک فهم و درکی از موقعیت ندارد و کتاب می‌تواند فهم موقعیت ارتباطی را برای کودک ایجاد کند و او را از یک موقعیت مبهم به یک موقعیت آشنا برساند. ما در حالت‌های پیشگیرانه در روانشناسی چنین چیزی داریم و می‌توانیم خیلی از موقعیت‌های ارتباطی را با کتاب همانندسازی کنیم. همچنین کودک از طریق کلمات، با موقعیت ویژه‌ای که در آن قرار گرفته، آشنا می‌شود که می‌تواند از این روش درک موقعیت ارتباطی را با این تمایز درک کند. علاوه بر اینکه دایره لغات بچه‌ها گسترده می‌شود و کودک می‌تواند واکنش دقیق‌تری از خود بروز دهد.

وفادار ادامه داد: نکته دیگر، افزایش کمک به بچه‌ها در موقعیت‌های ارتباطی است که با استفاده از کتاب بازتاب عملش در موقعیت را متوجه می‌شود و می‌فهمد موقعیت چگونه است. این اتفاق و تصویر بسیار مهم است و ما روی این موضوع سرمایه‌گذاری می‌کنیم. این درک باعث ملموس‌تر شدن موقعیتی می‌شود که کودک در آن قرار می‌گیرد.

کتاب‌های ساده بهتر از بی‌کتابی است

وفادار در پاسخ به پرسش یکی از حضار در رابطه با نخریدن کتاب‌های ساده‌انگارانه و سطحی گفت: کتاب‌های ساده هم بهتر از بی‌کتابی است اما بهتر آن است که در زمان خرید کتاب سنجش دقیقی داشته باشید. فراموش نکنید که ارزش‌گذاری در گروه سنی نیز مهم است.

در ادامه بحث او به کارکردهای تربیتی کتاب اشاره کرد و گفت: وقتی در مورد کارکردها صحبت می‌کنیم، تمرکز خانواده را مشخص می‌کنیم. توانایی و رشد مهارت تمرکز برای ما مهم است و غیر از تمرکز، بچه شروع می‌کند به خلق و ایجاد داده‌هایی که خودش را در موقعیت‌های مختلف می‌گذارد و می‌تواند بازخورد بگیرد. در حال حاضر با بچه‌هایی مواجه هستیم که با رسانه‌های تصویری عجین هستند و کتاب این فرآیند را در کودک تشدید می‌کند. حوزه احساسی نیز علاوه بر حوزه ارتباطی مهم است و موقعیت احساسی را کتاب تعیین می‌کند.

کتاب‌های خوب جستجوگری و تلاش را در ذهن کودک ماندگارتر می‌کنند

این روانشناس در مورد مقابله کتاب و رسانه‌های جدید در دوره نوجوانی و مواجهه خانواده بین کتاب و رسانه‌های مطرح، گفت: برخی از برنامه‌های تلویزیونی حاوی پیام‌های شفاف و واضحی هستند اما آنهایی که حاوی پیام‌های غیرمسقیم هستند، جستجوگری و تلاش را در ذهن کودک ماندگارتر می‌کنند که این فرآیند به خودی خود در مورد کتاب‌های خوب نیز صادق است. نیاز والدین به حل کردن مسائل است؛ در واقع والدینی که مهارت حل مسئله و تربیت را در خانه ندارند، دست به دامن کتاب می‌شوند که بد هم نیست. وقتی درباره مهارت صحبت می‌کنیم می‌خواهیم برای پرورش آن مسئله خاص از کتاب استفاده شود که نقش ابزاری دارد و اتفاقاً خیلی خوب است که بخشی از پیام‌های مستقیم و غیرمستقیم را شامل می‌شود.

وفادار در رابطه با قدمت کتاب‌درمانی، توضیح داد و گفت: در کتاب‌درمانی، بچه‌ها، همانندسازی می‌کنند که دو اتفاق را به همراه دارد، اولین آن مداخله‌گری‌ در این فرآیند و از انزوا درآمدن کودک است. اتفاق دوم این است که همزمان با بروز احساسات در داستان، کودک نیز می‌تواند احساسش را بروز داده و درباره آن صحبت ‌کند. برای مثال کتاب‌هایی با موضوعات سوگ بسیار می توانند به ما کمک کنند.

این استاد دانشگاه در پایان نشست بر موضوع اینکه کتاب خوب برای همه سن‌ها نداریم تأکید داشت و گفت: کتاب برای نوجوانان آورده‌های زیادی دارد مانند رشد تفکر انتزاعی نوجوان و همچنین مسئله هویت‌یابی، چراکه نوجوان همواره در حال تجربه کردن است. شخصیت‌های قهرمان و ضدقهرمان همان الگوهایی هستند که بچه‌ها با آن‌ها سروکله می‌زنند. این نقش الگوها هم خود بسیار مهم هستند و هم اینکه چه مختصاتی دارند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha