با گسترش فعالیتهای خیریه، بعضی روشهای این موسسات مورد انتقاد قرار گرفته و در آخرین بخش از میزگرد دفتر پژوهش ایرنا با حضور حجتالاسلام «علی ملانوری» مدیر موسسه «خیر ماندگار» ( فعال در پژوهش درباره امور خیریه) و «علیرضا آتشک» مدیر موسسه «رعد الغدیر» به این موضوع پرداخته ایم.
پیشتر محتوای بخش اول ، دوم و سوم این نشست منتشر شده بود.
ایرنا: با توجه به تجربه چندین ساله در این زمینه، فکر میکنید چقدر امور مرتبط با خیریه دیده شده و مورد حمایت دولتی قرار میگیرد؟
آتشک: نظام رسانهای در ایران باید تمام توان خود را برای ترویج کار خیر استفاده کند که متاسفانه این گونه نیست. ما موفق به دریافت مقام مشورتی سازمان ملل شدیم و در چند جشنواره بینالمللی نیز به موفقیتهایی دست یافتیم. این موفقیتها اما هیچ بازخوردی در داخل ایران ندارد. زمانی که من در سال ۱۳۹۶ از جشنواره بین المللی اسیرپ- رادیو فرانسه که در فرانسه برگزار شد، به ایران بازگشتم، انتظار داشتم مسئولان از این پیروزی تقدیر به عمل آورده و در فرودگاه مراسمی برای خوش آمد گویی ترتیب داده باشند، به خصوص چون آمریکا و اسرائیل در ردههای بعد از ایران قرار گرفته بودند. ما در میان ۱۹۰ کشور مقام نخست را کسب کردیم، اما چنین اتفاقی نیفتاد و تنها تاکید کردند هر چه سریعتر سوء پیشینه خود را برای تمدید قرارداد ارائه کنید!
افرادی همچون من ایراندوست بوده و برای پیشرفت کشور تمام تلاش خود را میکنیم. از این رو، چنین رفتارهایی نمیتواند ما را از انجام کار خیر منصرف کند. اما اگر تشویقهایی صورت گیرد، باعث توسعه کار خیر میشود. این عدم تدابیر موجب دلخوری و ناامیدی افراد دلسوز در کشور میشود.
از مدیر یک موسسه خیریه در خارج پرسیدم ماهانه چقدر به آنها کمک میشود؟ وی در پاسخ گفت هر نفر یک یورو. پرسیدم با یک یورو چه اقدامی میتوان انجام داد و او در جواب گفت خیریه یک میلیون عضو دارد. وقتی خیریه در کانالهای ارتباطی ماموریت خود را تبیین کند، نیاز به زنگ زدن نیستایرنا: رسانهها در این ارتباط چگونه میتوانند نقش حمایتی ایفا کنند؟
آتشک: قانونی وجود دارد مبنی بر اینکه رسانهها باید در روز دو ساعت از زمان خود را به معلولان و مسائل مربوط به آنها اختصاص دهند و درباره معلولان برنامه پخش کنند، اما به شدت در این زمینه سلیقهای برخورد میشود. به عنوان مثال این همه مجموعه وجود دارد، اما فقط« حاج حسین یکتا» در شبکه سه درباره معلولان صحبت میکند. شما باید رتبه بندی کنید و در یک نظام برابر اجازه دهید همه فعالان این عرصه و آنها که موفقترند، درباره مسائل حوزه خود اظهار نظر کنند.
ایرنا: این شیوه حتی برای آن مهمانان هم آسیبزاست و شاید برخی به دلیل اینکه فقط یک فرد در این زمینه صحبت میکند، تصور کنند کارشناس مربوطه روابط خاص دارد؛ به همین دلیل دیگر حرف وی تاثیر کمتری در جامعه خواهد داشت.
ملانوری: البته کار ایشان فوق العاده است و برای همه ما الگو هستند؛ اما وقتی بر اساس یک الگوی علمی رفتار نمیشود، دو طرف متهم خواهند شد. بنابراین هم حاکمیت و هم موسسات خیریه محکوم و مظلوم واقع میشوند. همگی بر نیت خیر بسیاری از مدیران دولتی و حکمرانان واقفیم. اما سوال اینجاست که با این وجود، مشکلاتی که اکنون وجود دارد، از کجا سرچشمه میگیرد؟
پاسخ این است که به دلیل مدیریت ناصحیح یا تعریف نکردن حد و مرزهای قانونی، نبود قانونی ارتباطی- تعاملی و در نهایت روشن نبودن ظرفیتهای موجود، ممکن است برخی افراد از موقعیت خود سوءاستفاده کنند، اما هرگز این سوءاستفادهها در بخش بهره بردار نباید دلیلی برای محدود کردن سازمان یا نهاد شود.
آتشک: مهمترین انتقاد من این است که وقتی نهادی از پنج ارگان حکومتی تاییدیه و مجوز میگیرد، چرا باید صداوسیما نیز دوباره ما را تایید کند؟ همه این موضوعات به نظام حکمرانی باز میگردد، یعنی باید ساختار و استانداردی ایجاد شود که موسسات بر اساس رتبهبندی که دارند، فعالیت کنند. طبق این روند اگر موسسهای مجوزهای مد نظر را گرفت، باید از همه تسهیلات موجود نیز بهرهمند شود.
ایرنا: یکی از گلایههای این روزهای شهروندان این است که مرتب از موسسات خیریه مختلف با آنها تماس گرفته میشود. اگر با یک موسسه خاص همکاری کنند، شماره آنها در فهرستی قرار میگیرد که در اختیار موسسات خیریه است و باعث میشود از دیگر نهادها با آنها تماس گرفته شود. این مشکل را چگونه میتوان برطرف کرد؟
آتشک: در اصل ما دو روش جذب مخاطب داریم که به نامهای سنتی و مدرن شناخته میشوند. در روش سنتی ۱۷ روش وجود دارد و در روش مدرن با ۴ روش سر و کار داریم. متاسفانه موردی که شما به آن اشاره کردید، نمونه ای از آسیبهاست و دلیل آن، نداشتن آموزش کافی است. خیریهها باید آنقدر شفاف و خوب موضوع ماموریت خود را تبیین کنند که مردم به صورت داوطلبانه علاقهمند به کمک باشند.
من از یک موسسه خیریه در خارج از کشور بازدید کردم و از مدیر پرسیدم در ماه چقدر به آنها کمک میشود؟ وی در پاسخ گفت هر نفر یک یورو. برای من سوال شد و پرسیدم با یک یورو چه اقدام خیری میتوان انجام داد و او در جواب گفت که یک میلیون عضو در آن خیریه وجود دارد. زمانی که در کانالهای ارتباطی ماموریت سازمان خیریه خود را تبیین کنید، نیاز به زنگ زدن وجود نخواهد داشت.
باید از روشهای مدرن استفاده کرد
باید از روشهای مختلف مدرن برای رسیدن به هدف مد نظر استفاده کرد؛ اقداماتی همچون کمپین، کارآفرینی اجتماعی (CSR) یا مسئولیت اجتماعی شرکتها، نمونهای از این اقدامات است. ما در مجموعه خودمان تعداد زیادی تلاش دارند طرح و برنامه دهند و با یکدیگر همکاری کنیم. در سازمان ما «چکلیست» وجود دارد که هر کسی را نیز قبول نمیکنیم در این لیست قرار دهیم. شرکتی که تمایل و همکاری دارد، باید ویژگیهای مد نظر ما را داشته باشد به عنوان مثال اگر به کارمند خودش به موقع حقوق ندهد، نباید به خیریه کمک کند.
این موارد باید سازماندهی شده و از روشهای جدید استفاده شود. دیگر زمان آن گذشته است که در اتوبوس برگه برای دریافت کمک ارائه دهند یا به صورت تلفنی تماس بگیرند. خیریه باید سمن توانمندساز و کارآفرین باشد. بنابراین اگر سازماندهی شود و رتبه بندی در این خصوص صورت گیرد، بسیاری از مسائل حل خواهد شد و متاسفانه این اقدام تاکنون صورت نگرفته است.
ملانوری: البته آموزشهایی داده میشود. همان طور که در جریان هستید، اکنون در مجموعه «آکادمی خیریه ایران»، دورههای آموزشی برای داوطلبی برگزار میشود، هم یک دوره خلاصه چهار ساعته و هم یک دوره ۸ ساعته در نظر گرفته شده است. یک کتاب هم تحت عنوان جذب و مدیریت داوطلبان در سازمانهای خیریه منتشر شده است.
آموزشهایی هم برای روشهای تامین منابع در فضای مجازی در نظر گرفته شده است. دلیل استفاده از فضای مجازی این است که عمده مردم در این بخش فعال هستند و همانطور که مردم حق دارند، سازمانهای خیریه نیز حقی دارند که در این مسیر باید به آن دست یابند، به همین دلیل این موارد آموزش داده میشود. ما دستکم در هر یک از این دو رشته که اعلام شد، تاکنون ۱۰ دوره آموزشی برگزار کردهایم. با این وجود باید این را نیز در نظر داشت که ۱۰ دوره برای حدود ۳۰ تا ۵۰ نفر، حداکثر به طور میانگین ۴۰۰ نفر آموزش دیدند که باید این آموزشها فراگیرتر باشد.
آتشک: صدا و سیما باید این ظرفیت را ایجاد کند تا آموزشها عمومیتر شوند. با این آموزشها هم مردم به آگاهی میرسند و هم موسسات خیریه روش درست را برای جذب مخاطب خواهند آموخت. در پیامکهایی که ارسال میشود، برای مخاطبان عددی در نظر گرفته شده که با آن میتوانند دریافت پیامک را لغو کنند. همین اقدام باید برای تماسها نیز در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر باید به مدیر و کارمندان یک موسسه خیریه به اندازه ای آموزش داد که به جای استفاده از این اقدامات به سمت اقداماتی مدرن تر، جذاب تر و کم آسیبتر حرکت کنند.
ایرنا: اشاره کردید که باید به جای ماهی دادن، ماهیگیری را به افراد آموزش داد. اکنون چه میزان از موسسات خیریه به سمت کمک مستقیم در حرکت هستند و چه تعداد غیر مستقیم و با توانمندسازی به مددجویان خود کمک میکنند؟
آتشک: ما در موسسه «رعد الغدیر» به هیچ عنوان صندوق جذب کمک نداریم. کمکهای ما در موسسه، سمت و سوی توانمندسازی دارد و به هیچ عنوان کمک بلاعوض از جمله مواردی که شما به آن اشاره کردید ارائه نمیدهیم. بخشی از افراد که در حوزه فعالیت من قرار دارند، معلولان جسمی- حرکتی هستند که اقلیتی حدود ۷ تا ۱۵ درصد را در کشور تشکیل میدهند و طبق یافتههای سازمان جهانی بهداشت از نوعی معلولیت رنج میبرند. این دسته از افراد امکان انجام هیچ فعالیتی را ندارند و به همین دلیل نیاز است به آنها کمک کرد. انجام کار خیر واقعی برای این افراد است که حتی از عهده انجام کوچکترین فعالیتی بر نمیآیند. حتی در قرآن نیز به این نوع کمکها و لزوم انجام آن اشاره شده است. اگر کسی باشد که فقط قدرت تکلم داشته باشد، از این قابلیت وی استفاده خواهیم کرد.
حاکمیت هم کمک بلاعوض را تبلیغ میکند
ما اکنون مجموعه را از طریق کارآفرینی اجتماعی اداره میکنیم و کمکهای مردم را برای توسعه در مناطق محروم چون سیستان و بلوچستان اختصاص داده ایم. حمایتهای مردمی را به بخشی اختصاص داده ایم که میدانیم که واقعا نیاز به حمایت دارند، مثل خرید ویلچر برای معلولی در این منطقه که میدانیم از عهده خرید آن بر نمیآید. با وجود این اما برخی افراد به دریافت کمک عادت کرده اند و با وجود برخورداری از وضعیت مالی خوب، همچنان برای دریافت ارزاق و کمکهایی از آن دست همواره تلاش میکنند.
اگر پروسه بلوغ تکمیل شود و موسسات از خیریه به سمن توانمندساز و سپس کارآفرین اجتماعی تبدیل شوند، دیگر شاهد چنین نقصهایی نخواهیم بود. ارائه کمکهای مالی و ارزاق تنها برای مدتی افراد را بی نیاز میکند، در حالی که توانمند ساختن آنها کاری همیشگی است. متاسفانه حاکمیت نیز موضوع کمکهای بلاعوض را تبلیغ میکند که این دامن زدن به وضعیت اشتباه کنونی است. بنیادهای مختلف کاملاً عاشقانه این اقدام را انجام میدهند و تبلیغات وسیعی در این حوزه دارند و همواره اعلام میکنند که صدها مورد بسته حمایتی را به دست نیازمندان رسانده اند. به جای این کار، باید پولهای هزینه شده در این زمینه را جمع کرده و با خریدن به عنوان مثال یک چرخ خیاطی به تولید کمک کرد. ۱۰ مدل کارآفرینی وجود دارد که میتوان افراد را به وسیله آن توانمند ساخت. موسسه ما ۱۰۰ شغل تعریف کرده است که مختص معلولان است. مطمئناً تا زمانی که این روش ادامه پیدا کند و ما به ۸۰ میلیون ایرانی یارانه ارائه دهیم، جامعه تنبل شده و تلاشی برای پیشرفت نمیکند.
عکسهای بی شماری در رسانهها میبینید که خیرین کیسههای برنج و روغن تهیه کردند. در قصد خیر این افراد نیکوکار شکی نیست، اما این نوع کمکها نشانگر نداشتن یک برنامه جامع و کاربردی برای ایجاد اشتغال و توانمندسازی در جامعه استایرنا: در پژوهشهایی که انجام دادهاید، چند درصد از کمکها بلاعوض بوده و چند درصد مرتبط با اقدامات توانمندساز بوده است؟
ملانوری: متاسفانه در این زمینه آمار دقیقی در دست نیست. اگر در نظر داشته باشیم به یک آمار دقیق در این زمینه دست یابیم، باید به گزارش سالانه محیط نیکوکاری ایران دست یابیم. البته چنین محیطی وجود ندارد اما طراحیهایی در این زمینه صورت گرفته است. ما به صورت جسته و گریخته فعالیتهایی را در این زمینه آغاز کردهایم به عنوان مثال پروژه ای را با مرکز افکارسنجی دانشگاه مشهد پیش میبریم. همچنین با برخی از سازمانهای دولتی نیز صحبتهایی در زمینه پشتیبانی صورت گرفته است تا مواردی در شاخصهای مرکز آمار قرار گیرد و سنجش دائمی در این زمینه در کشور انجام شود تا بدانیم در زمینه محیط نیکوکاری مردم چقدر کمک میکنند. افزون بر آن، مشخص شود چند درصد از این کمکها به طور مستقیم به افراد ارائه میشود و چند درصد به خیریهها داده میشود و اینکه بدانیم چه اولویتهایی برای مردم مهمتر است.
اولویت کمک مردم، ارزاق و سپس درمان است
در گزارشهای کوتاهی که اکنون وجود دارد، اولویت کمک مردم، ارائه ارزاق و سپس حوزه درمان است. احساس فرد کمک کننده طبق مطالعات صورت گرفته این است: زمانی که فردی گرسنه است یا نیاز به درمان دارد مهمترین اولویتها این دو مورد است و نوبت به موارد دیگر نمیرسد. این حس کاملاً درستی است و این نوع کمک بیش از دیگران مشهود و ملموس است. اشتغال چهارمین اولویت فرد نیکوکار است.
نمایش صف کیسههای برنج و روغن، نشانگر نبود برنامه جامع توانمندسازی است
ما نباید دچار افراط و تفریط شویم. جمله معروفی وجود دارد که میگوید حتی برای سازمانی که وظیفه آن راهبری است، در برخی مواقع ضروری است این وظیفه او به تصدی تبدیل شود. به عنوان مثال فرض کنید سازمانی هستید که راهبری مسئله اهدای خون را برعهده دارید، اما اگر روزی بیماری در بیمارستان نیاز به خون داشت، باید سازمانی که وظیفه راهبری نیز دارد در صف انتقال خون قرار گیرد تا نیاز وی را تامین کند. اما متاسفانه گاهی این ضرورت به یک کلیت تبدیل میشود. به این ترتیب شما عکسهای بی شماری را در شبکههای اجتماعی یا رسانههای دیگر میبینید که خیرین برای کمک به نیازمندان کیسههای برنج و روغن و دیگر موارد را تهیه کردند. در اینکه افراد نیکوکار از این اقدام قصد خیر دارند شکی نیست، اما این نوع کمکها نشانگر نداشتن یک برنامه جامع و کاربردی برای ایجاد اشتغال و توانمندسازی در جامعه است.
البته شاهد گزارشهای خوب و زیبایی نیز هستیم. اکنون برخی از طلبهها به عنوان روحانی طرح هجرت به روستاها اعزام شدند اما در آنجا به روستاییان کمک کردند تا به عنوان مثال کارگاه تولید قارچ بزنند. در شرایط کنونی بالاترین خیر ایجاد اشتغال است. بی تردید توانمندسازی اصلی ترین راهبرد است. با این وجود اما عمده منابع کشور روی پخش یارانه به شکل عمومی و ارائه ارزاق به شکلی که قابلیت رصد ندارد، متمرکز شده است.
از آموزش کلیدسازی تا فلافل و منشی دفتر معاون وزیر
آتشک: در بحث اشتغال یک تک بیت وجود دارد که میگوید «خوشا لذت نان شدن زیر دندان تو»؛ یعنی هیچ لذتی بالاتر از این نیست که شما نان شوید زیر دندان کسی که پیش از این توان استفاده از ظرفیتهای خود را برای کسب درآمد نداشت. ما تعداد بیشماری از نیازمندان را داریم که هزینه آمد و شد به محل کار خود را نداشتند. یا مشکلاتی داشتند که خانواده آنها فکر میکردند باید آنها را به یک مرکز نگهداری تحویل دهند، اما اکنون علاوه بر کسب شغل، ازدواج کرده و توان مدیریت زندگی خود و خانواده را دارند. هیچ خیری بالاتر از این نیست و باید توجه داشت که این اقدام قابلیت اجرایی بالایی دارد. طرح و برنامههای کاربردی در این زمینه برای توانمند ساختن مددجویان وجود دارد. در چند سال فعالیت خود از آموزش کلیدسازی گرفته تا تولید فلافل و منشی دفتر معاون وزیر به معلولان ارائه دادهام. بنابراین قطعاً میتوان اشتغالزایی را برای مددجویان جویان ایجاد کرد. اگر درآمدهایی که در خیریهها وجود دارد به درستی جهت داده شوند و با برنامه فعالیتهای خود را ادامه دهند، میتوان به این هدف دست یافت. در این زمینه تجربههای جهانی زیادی وجود دارد به عنوان مثال «محمد یونس» در بنگلادش اقدامات مفیدی در این زمینه انجام داده است.
ملانوری: به عنوان سخن پایانی، کشور ما برای اصلاح و بهینه سازی امرخیر به یک سری راهبردهای کوتاه مدت نیاز دارد. اگر بخواهیم این راهبردها را در حاکمیت و دولت بیان کنیم، باید نوع نگاه این بخش به امر خیر و موسسات خیریه درحاکمیت و دولت تغییر کند و به این موارد به عنوان سرمایه نگریسته شود. درون موسسات خیریه باید آموزش و توانمندسازی نیروهای شاغل در دستور کار قرار گیرد. تجربه ثابت کرده هر جا آموزش خوبی ارائه شده، علاوه بر درآمد آن خیریه ، محبوبیت آن نیز در جمع افزایش یافته است.
اگر بخواهیم راهبرد طولانی مدت برای اصلاح و ارتقای امر خیر ارائه دهیم، به طور قطع تدوین و طراحی یک نظام جامع تحت عنوان حکمرانی امر خیر کشور بهترین گزینه است که در آن باید هم به تمامی ظرفیتهای کار خیر توجه شود و هم روابط و سهم هر بخش یعنی مردم، حاکمیت و دولت به طور دقیق مشخص شود. از طرفی در این نظام باید تسهیلگری، توانمندسازی و ارتقای دائمی بازار امر خیر کشور یا به بیان بهتر محیط امر خیر کشور ملاحظه شود.
آتشک: البته نقش بخش خصوصی در عمل به CSR و مسئولیت اجتماعی در کنار حاکمیت بسیار اهمیت دارد. توسعه برند و سود بیشتر شرکتها در گرو عملکرد اجتماعی در محیطی است که در آن حضور دارند.
نظر شما