جام جهانی ۱۹۹۸؛ سیاسی‌ترین بازی در پایان قرن

تهران- ایرنا- نسل طلایی فوتبال ایران در جام جهانی ۱۹۹۸ و در سیاسی‌ترین بازی پایان قرن، در حضور ۴۰ هزار تماشاگر ورزشگاه ژرلاند شهر لیون توانست تیم ملی فوتبال آمریکا را مغلوب کند.

جام‌جهانی فوتبال که دهه‌ها است همچون رقابت‌های المپیک هر چهار سال یک بار نگاه میلیون‌ها نفر را به خود خیره می‌کند، هر چند رخدادی ورزشی است اما از تحولات زمانه خود برکنار نبوده و نیست. برگزاری بیست‌ودومین دوره جام جهانی بهانه‌ای است برای اینکه این رویداد را از زاویه‌ای که کمتر مورد توجه قرار گرفته و با توجه به مهم‌ترین وقایع سیاسی، اجتماعی و تاریخی مرتبط با آن روایت کنیم.

جام پُرستاره‌ها

به جرات می‌توان یکی از پرستاره‌ترین جام‌های جهانی‌ تاریخ فوتبال را جام ۱۹۹۸ در فرانسه دانست. در این جام نسلی ظهور کرده بودند و می‌خواستند در فرانسه برای خود افتخارآفرینی کنند؛ زیدان، آنری جوان، لیلیان تورام، پاتریک ویرا، لوران بلان و دیدیه دشان ستاره‌هایی که برای میزبان به دنبال جام بودند.

رونالدو نازاریو برنده توپ طلا، کافو، روبرتو کارلوس و ریوالدو ستاره‌های نام‌آشنای برزیل هم آمده بودند تا از عنوان قهرمانی خود دفاع کنند. بیرهوف و کلینزمان از آلمان، بوفون و دل پیرو از ایتالیا، سیمئونه و گابریل باتیستوتا از آرژانتین و حتی داور شوکر به همراه کرواسی، همه و همه آمده بودند تا هنرنماییشان در مستطیل سبز را به جهانیان نشان دهند.

جام جهانی ۱۹۹۸؛ سیاسی‌ترین بازی در پایان قرن

هرچه که بود شانزدهمین دوره جام جهانی فوتبال در دهم ژوئن ۱۹۹۸ با دیدار دو تیم برزیل و اسکاتلند در استادیوم استادوفرانس آغاز شد اما یک بازی میان دو تیم را می‌توان سیاسی‌ترین بازی این جام دانست و آن مصاف ایران با آمریکا بود.

صعود به فرانسه با خلق حماسه ملبورن

بعد از ظهر سرد پاییزی هشتم آذر ۱۳۷۶ خورشیدی، فوتبال روی خوش خود را به ایرانیان نشان داد تا همه ایران را به شادی وادار کند؛ لحظه‌ای که به قول گزارشگر فرانس پرس «کره زمین یک لحظه سبک‌تر شد، چون ۶۰ میلیون ایرانی به هوا پریدند» چرا که دنیا به احترام ایران بلند شد، کلاه از سر برداشت و برای مردانی که عرق و غیرت و تعصب را در زمین به نتیجه رساندند، کف زد.

تیم ملی فوتبال ایران برای صعود به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه در مرحله پلی‌آف مقابل تیم ملی فوتبال استرالیا قرار گرفته بود. دیدار رفت اول آذر ۱۳۷۶ خورشیدی به میزبانی ایران و در ورزشگاه آزادی برگزار شد که این بازی با تساوی یک بر یک به پایان رسید و بازی برگشت به ملبورن رسید. در این بازی ایران تا نیمه دوم با نتیجه ۲ بر صفر از حریف عقب بود اما ورق هنگامی برگشت که تکه‌های از هم پاشیده پازل روحی ایران را «پیتر هور» جیمی جامپ استرالیایی که بارها در روند مسابقات مختلف اخلال ایجاد کرده بود، به هم چسباند. او وارد زمین شد و تور دروازه ایران را پاره کرد تا این کارش برای ایران خوش یمن باشد.

بازی بعد از این نقطه عطف ادامه پیدا کرد. حالا همه به دنبال این بودند که ایران، غیرت خود را نشان دهد. این لحظه بود که ورق برمی‌گشت. این تیم ایران بود که موقعیت‌سازی می‌کرد. انگار تیم ملی ایران قدرت بلامنازعی بود که در مخمصه‌ای به نام پلی‌آف جام جهانی گیر کرده است اما هیچ چیز غیرممکن نبود. تمام ناممکن‌ها به وقوع پیوست، آن هم جایی که هیچ کس فکرش را نمی‌کرد. تیم ایران در زمین باید کار می‌کرد و روی زمین به دروازه حریف یورش می‌برد، این اتفاق عملی شد و تیم ملی ایران با ۲ دو گل بازی را به تساوی رساند و به جام جهانی صعود کرد.

جام جهانی ۱۹۹۸؛ سیاسی‌ترین بازی در پایان قرن

ایران، آمریکا و فوتبالی که چشم میلیون‌ها نفر به آن دوخته شد

به دنبال این صعود، قرعه افتاد تا سیاسی‌ترین بازی پایان قرن بیستم میان دو کشور ایران و آمریکا در جام جهانی ۱۹۹۸ در فرانسه برگزار شود. از این جهت آن را می‌توان سیاسی دانست که این دو کشور به لحاظ سیاسی سال‌ها با هم اختلاف داشتند. پس رقابت تنها به مستطیل سبز محدود نمی‌شد بلکه در دنیای سیاست هم مهم و حساس شده بود.

در ۲۱ ژوئن بازی با حضور۴۰ هزار تماشاگر در ورزشگاه ژرلاند شهر لیون فرانسه برگزار شد، ساعت ۲۳:۳۰ سوت آغاز بازی را «اورس میر» داور سوئیسی به صدا درآورد، همه چیز در اوج حساسیت خود پیش می رفت و به نظر می‌آمد که دل در دل هیچ کدام از بازیکنان و کادر فنی هر دو تیم نیست، هیچ کدام نمی‌خواستند بازنده این بازی مهم باشند.

کارهای نمادینی هم برای نمایش صلح انجام گرفت، برای نمونه در ابتدای بازی بازیکنان ایران، گل‌های رز سفید را به عنوان سمبل صلح به بازیکنان آمریکا هدیه دادند و در مقابل هم آمریکایی‌ها برای دست دادن قبل از شروع بازی با بازیکنان ایران پیشقدم شدند.

جام جهانی ۱۹۹۸؛ سیاسی‌ترین بازی در پایان قرن

پنج ‌دقیقه قبل از پایان مسابقه در نیمه نخست یکی از مهم‌ترین اتفاق‌های بازی رقم خورد؛ آنجایی که حمید استیلی با یک ضربه سر فوق‌العاده‌ از ۱۵ متری توپ را وارد دروازه آمریکا کرد، بعد از آن همه چیز شادی و اشک بود، نه تنها استیلی بلکه بسیاری از ایرانیان در آن موقع اشک از چشمانشان جاری شد.

جام جهانی ۱۹۹۸؛ سیاسی‌ترین بازی در پایان قرن

در دقیقه ۸۱ پاس زیبای علی دایی به مهدی مهدوی‌کیا رسید و او هم با یک شوت زیبا دروازه‌ کیسی کلر را فروریخت تا بار دیگر ایرانیان خوشحال تر از همیشه باشند و حتی گل برایان مک براید در دقیقه ۸۷ هم نتوانست اندوه بر چهره ایرانیان بنشاند چراکه هنوز یک گل پیش بودند و همین یک گل هم برای برنده بودن در سیاسی‌ترین بازی کافی بود؛ آنجا فارغ از هر چیز همه به دنبال این بودند که برنده از زمین بیرون بیایند.

جام جهانی ۱۹۹۸؛ سیاسی‌ترین بازی در پایان قرن

اگرچه در پایان این جام، فرانسه میزبان در فینال برزیل را با تمام ستاره‌هایش شکست داد و اجازه نداد تا جام از خانه‌اش بیرون برود اما یک موضوع برای ایرانی‌ها خیلی مهم‌تر از جام بود و آن هم پیروزی در مقابل آمریکا بود که آنها را یکصدا شادمان کرد.

جام جهانی ۱۹۹۸؛ سیاسی‌ترین بازی در پایان قرن

در «جام جهانی ۱۹۳۸؛ در منگنه نازیسم، به کام فاشیسم» گفتیم چگونه نخستین ادوار جام جهانی زیر سایه جنگ‌طلبی رهبران اروپا قرار گرفت اما سقوط آنان سبب نشد بلافاصله شرایط به زمان پیش از جولان هیتلر، موسولینی و ژنرال فرانکو برگردد.

فوتبال و جام جهانی همچنان تحت شعاع آثار جنگ و کشمکش‌های سیاسی قرار گرفت و آنچنان که در «جام جهانی ۱۹۵۰؛ فرودستان هندی و رویای بربادرفته» و «جام جهانی ۱۹۵۴؛ ظهور و سقوط قدرت‌ها» روایت شد، با مباحث مربوط به «شمال _ جنوب» در معادلات روابط بین‌الملل و تقابل اغنیا و فقرا گره خورد.

در ادامه، «ژوست فونتین» فرانسوی با ۱۳ گل در «جام جهانی۱۹۵۸؛ آقای گل پَرپَر شده» لقب گرفت و در «جام جهانی ۱۹۶۲؛ بی‌رحمانه‌ترین بازی فوتبال» در سانتیاگو پایتخت شیلی به نمایش گذاشته شد و اما در «جام جهانی۱۹۶۶؛ ‌توفانی زرد که از اردوگاه کار اجباری سر در آورد»، همان بازیکنان تیم ملی کره شمالی بودند که بعد شگفتی‌ساز شدن در یک چهارم نهایی ناکام ماندند و پس از بازگشت به کشورشان به اردوگاه‌های کار اجباری فرستاده شدند.

با رنگی شدن فوتبال روی صفحه میلیون‌ها تلویزیون، «جام جهانی ۱۹۷۰؛ خداحافظی شادترین اسطوره فوتبال» هنرمندی پله اسطوره فوتبال جهان را واضح‌تر به تصویر کشید. چهار سال بعد از آن یعنی «جام جهانی ۱۹۷۴؛ دو آلمان در یک مستطیل سبز» ظاهر شدند و به دنبال آن «جام جهانی ۱۹۷۸؛ قهرمانی که شکنجه‌گر و زندانی را لحظه‌ای هم‌بسته کرد» ماجرای قهرمانی آرژانتینی‌ها در فضای پرالتهاب سیاسی بود.

«جام جهانی ۱۹۸۲؛ هنرنمایی چگوارای فوتبال» دکتر سوکراتس چشم میلیون‌ها نفر را خیره کرد تا پس از آن نوبت به مارادونا دیگر نابغه فوتبال برسد و این فریاد پرطنین شود؛ «جام جهانی ۱۹۸۶؛ دیه‌گو تو بهترینی».

صحنه ماندگار دوره بعدی «جام‌جهانی ۱۹۹۰؛ ظهور استعدادی تازه اما شکننده‌/اشک‌هایی که مردم را عاشق فوتبال کرد» بود. سیزدهمین زاویه کمتر دیده شده هم به «جام‌جهانی ۱۹۹۴؛ پاسخ گل به خودی با گلوله» اختصاص یافت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha