پدیده مهاجرت در شکل امروزین با توجه به پیامد و بازتابهایی که دارد شکل تازهای به خود گرفته و وارد ابعاد جدیدی شده است. به علت گستردگی مهاجرت در دنیای امروز، همه جوامع بشری به نحوی با چالشهای برآمده از این پدیده مواجهند. مهاجرت یکی از چهار عامل اصلی تغییر و تحول جمعیت بوده و آثارش را در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی، سیاسی و امنیتی نشان میدهد.
در این میان، مهاجرت دانشآموختگان، محققان و استادان دانشگاه که در زمره نخبگان علمی به شمار میآیند، همواره از مهمترین مسائل بحثانگیز کشورهای در حال توسعه است که رابطه تنگاتنگی با میزان توسعهیافتگی این کشورها دارد و میتوان از این پدیده با عبارتی نظیر «مهاجرت نخبگان» یا «فرار مغزها» نیز نام برد که به عنوان یک شاخص منفی مورد ارزیابی قرار میگیرد؛ از این رو که عمدتا، کشورهای در حال توسعه، به تخصص آنان نیاز مبرم دارند.
بر اساس پژوهشی در حوزه مهاجرت، در چهار سال منتهی به بهار ۱۴۰۰، بیش از ۲۳۰۰ متخصص و فارغالتحصیل از دانشگاههای برتر جهان به داخل کشور بازگشته و مشغول به فعالیت شدهاند
رصدخانه مهاجرت ایران در تازهترین گزارش خود که خردادماه امسال نتایج آن مورد توجه رسانهها قرار گرفت مدعی تمایل ۴۰ درصدی دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی به مهاجرت شد. این گزارش میزان این تمایل میان استادان دانشگاه و محققان را ۵۳ درصد اعلام کرد.
با وجود تشدید نگرانیها از مهاجرت نخبگان علمی، شاهد پدیدهای به نام «مهاجرت بازگشتی» نیز در سالهای گذشته بودهایم.
در پیوند با این وضعیت مقالهای با عنوان «مطالعه کیفی بسترها و زمینههای مهاجرت بازگشتی اعضای هیات علمی در شهر تهران» به نگارش درآمده است. این مقاله در دوفصلنامه مطالعات جمعیتی به قلم آتیه عبدمولایی، رضا صفری شالی و شهلا کاظمیپور در بهار و تابستان ۱۴۰۰ منتشر شده است.
بر اساس این مقاله، مهاجرت بازگشتی در کل پدیدهای مشتمل بر روندهایی از تغییرات مرحله به مرحله است که یک مهاجر در فرآیند مهاجرت و پس از بازگشت (از زمان تصمیمگیری برای خروج از کشور تا کنش نهایی حاصل از انتخابِ میان ماندن و بازگشت) تجربه میکند. این مطالعه با هدف واکاوی عوامل علّی موثر بر مهاجرت بازگشتی استادان دانشگاههای شهر تهران در ده سال اخیر در صدد پاسخگویی به این سوال اصلی است که بر مبنای کدام عوامل پدیده مهاجرت بازگشتی به وقوع پیوسته است؟ در این پژوهش نگارندگان با ۳۰ نفر از استادان دانشگاه مصاحبه انجام دادهاند.
کرونا و آفتی که به جان مهاجرت بازگشتی افتاد
از زمان آغاز رسمی طرح همکاری با متخصصان و دانشمندان ایرانی غیرمقیم به طور متوسط، روزانه بیش از یک متخصص ایرانی به کشور بازگشته است
ایران در سالهای گذشته پدیده مهاجرت و نیز مهاجرت بازگشتی دانشگاهیان را تجربه کرده است؛ طبق یافتههای رصدخانه مهاجرت ایران، در طول چهار سال گذشته، بیش از ۲۳۰۰ متخصص و فارغالتحصیل از دانشگاههای برتر جهان به داخل کشور بازگشتهاند و مشغول به فعالیتند.
شایان ذکر است نرخ بازگشت متخصصان و فارغالتحصیلان ایرانی به داخل کشور از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹( ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ میلادی) روند صعودی و قابل توجهی داشته است. دراین رابطه، بر مبنای اجرای طرح همکاری با متخصصان و دانشمندان ایرانی غیرمقیم که به منظور تسهیل شرایط مهاجرت بازگشتی انجام شده است، تعداد متخصصان ایرانی بازگشته از اسفند سال ۱۳۹۴ تا فروردین سال ۱۳۹۹ به ۱۵۶۰ نفر رسیده است. به عبارت دیگر از زمان آغاز رسمی این طرح به طور متوسط، روزانه بیش از یک متخصص ایرانی به کشور بازگشته است.
با شروع اپیدمی کرونا، چالشهای مشترکی برای همه مردم جهان به وجود آمد اما بعضی از این چالشها مختص گروه خاصی از اقشار اجتماعی بود به این شکل که با بروز بحران کووید ۱۹ مهاجرت استادان دانشگاهها به خارج از کشور افزایش یافت؛ بهطوری که بعضی از گروههای دانشگاهی کشور – از جمله مکانیک و کامپیوتر- تا ۳۰ درصد هیات علمی خود را از دست دادند و به جای موج مهاجرت بازگشتی، موجی از مهاجرت به خارج در میان استادان دانشگاه به راه افتاد.
چرا استادان برمیگردند؟
از میان عوامل متعدد دخیل در بروز پدیده مهاجرت بازگشتی، سهم و میزان اثرگذاری علل اقتصادی و اجتماعی به نسبت دیگر عوامل بیشتر بوده است
از میان عوامل متعددی که در بروز پدیده «مهاجرت بازگشتی» دخیل بوده سهم و میزان اثرگذاری «علل اقتصادی» و «علل اجتماعی» به نسبت دیگر عوامل بیشتر بوده و زیرمقولههای بیشتری را به خود اختصاص دادهاند. مصاحبهشوندگان عمدهترین عللی را که سبب شده آنها ترغیب، مشتاق یا در مواردی مجبور به مهاجرت بازگشتی شوند «علل اقتصادی» عنوان داشته و در این زمینه عللی چون کمبودهای معیشتی رفاهی و نیز مخارج بالای زندگی در خارج از کشور را اثرگذار دانستهاند.
در کنار علل اقتصادی مصاحبهشوندگان عمدهترین علل مهاجرت بازگشتی خود را علل اجتماعی چون نابرابری مدنی حاکم بر جوامع اروپایی، عدم اشتغال یا اشتغال نامناسب و... اعلام کردهاند. همچنین، اشتغال به شغل و حرفهای متناسب با مهارت و شأن علمی و دانشگاهی نقش بسیار پررنگی در میان عوامل اجتماعی مهاجرت بازگشتی داشته است.
بدون شک اگر استادانی که برای مهاجرت به سمت کشورهای آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی اقدام کردهاند، موفق به یافتن شغلی مناسب و در خور شأن برای خود میشدند به تبع آن به درآمد مورد انتظار خود دست یافته، بهبود وضعیت رفاهی خود و خانواده را شاهد بوده و بسیاری از فشارهای ناشی از بالا بودن هزینه زندگی و تحصیل در اروپا را تجربه نمیکردند، در نهایت تصمیم به مهاجرت بازگشتی نمیگرفتند. امّا در عرصه عمل به سبب عدم اشتغال و نیز بیکاری استادان یا اجبار به اشتغال به مشاغل کاذب و دور از شأن و منزلت، ماحصل تجربه زیسته آنان از مهاجرت، عدم بهبود و رفاه اقتصادی، تفاوتهای شغلی-درآمدی میان مهاجران و ساکنان، نابرابریهای اجتماعی و به تبع آن سرخوردگیهای اجتماعی، متحمل شدن هزینههای بالای زندگی و تحصیل در خارج از کشور و... بوده است.
هرچند عوامل علّی اقتصادی و اجتماعی بیشترین اثرگذاری را بر وقوع پدیده مهاجرت بازگشتی داشتهاند اما نباید از نقش و اثرگذاری عواملی فردی انگیزشی و اخلاقی غافل شد؛ چرا که مصاحبهشوندگان در کنار عوامل اقتصادی و اجتماعی به دغدغههایشان در خصوص اعتلای علمی کشور، انتقال تجربیات، مهارت و تخصص به کشور و به تبع آن توسعه هرچه بیشتر و روزافزون کشور تاکید داشتهاند؛ چرا که دلبسته موطن و خانوادهای هستند که در سرزمین مادری زندگی میکنند.
در کنار عوامل علّی مذکور نباید از نقش و اثر گذاری عوامل زمینهای غفلت کرد؛ چرا که بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد بسترها و عوامل زمینهای چون عللی روانشناختی و نیز شغلی-علمی در بروز پدیده مهاجرت بازگشتی به کشور اثرگذار ظاهر شدهاند.
یافتههای پژوهش حکایت از چندبعدی بودن و درهمتنیدگی عوامل ساختاری، محیطی و عاملیتی دارد که مجموعه این عوامل به صورت توامان بر پدیده مهاجرت بازگشتی موثرند
هر چند به صورت اجمالی به دلایل مهاجرت بازگشتی اشاره شد اما این مقاله دستهبندیهایی را درباره این علل ارائه میدهد.
عوامل علّی کلان، میانه و خرد برای مهاجرت بازگشتی
الف: عوامل اقتصادی (عوامل کلان) : کمبودهای معیشتی رفاهی و مخارج بالای زندگی در خارج از کشور
ب: عوامل اجتماعی (عوامل میانه) : نابرابریهای اجتماعی، اشتغال، سرخوردگی اجتماعی و سرمایه اجتماعی
ج: عوامل فردی و انگیزشی (خرد) : دلبستگی به اعتلای علمی کشور، دلبستگی به وطن و خانواده خود
عوامل شخصی
الف: عوامل روانشناختی: سرخوردگی، تعلقات عاطفی، وابستگی خانوادگی، افسردگی و...
ب: عوامل شغلی/علمی: دشواری فرآیند جذب هیات علمی، تنزل سطح علمی دانشگاهها در کشور، بیاخلاقی در فضای علمی و...
پیامدهای مهاجرت بازگشتی
الف: پیامدهای اقتصادی: اشتغال در فضای علمی و دانشگاهی، بهبود سطح زندگی و رفاه اقتصادی، انتقال سرمایه انسانی به کشور و ...
ب: پیامدهای فرهنگی : اعتلای سطح علمی و فرهنگی کشور، انتقال تجربیات علمی و تخصصی.
ج: پیامدهای اجتماعی: احساس نارضایتی از شرایط موجود، ایجاد تحولات اجتماعی مثبت از سوی مهاجران بازگشتی، تزریق روحیه امید به جوانان.
حقوق و مزایای پایین استاد دانشگاه در مقایسه با کشورهای اروپایی، نبود فرصتهای شغلی برخی رشتهها برای جذب در صنعت کشور، بوروکراسی فرایند جذب مجدد در دانشگاهها، ناپایداری اقتصادی-سیاسی کشور و نگرانیها از آینده بر چشمانداز مانایی نخبگان علمی در کشور سنگینی میکند
راهبردهای تحقق مهاجرت بازگشتی
الف: راهبردهای مدیریتی: تغییر در سیاستهای جذب هیات علمی در کشور کاستن از خلا میان تصمیمگیران و تصمیمسازان دانشگاهی و ...
ب: راهبردهای اقتصادی: ایجاد ثبات اقتصادی در کشور، تامین مالی، رفع معضلات معیشتی و درآمدی و ...
ج: راهبردهای اجتماعی: تخصیص وامهای حمایتی، ارتقاء نظام جامع بیمهای و رفاه اجتماعی، ارتقاء شأن اجتماعی استادان دانشگاه
یافتهها پژوهش
۱- عوامل علّی مهاجرت بازگشتی شامل: عوامل اقتصادی (کمبودهای معیشتی- رفاهی باتوجه به وضعیت درآمدی فرد در خارج از کشور، مخارج بالای زندگی)، عوامل اجتماعی (احساس نابرابری اجتماعی، وضعیت مبهم اشتغال، احسااس سرخوردگی و فقدان سرمایه اجتماعی) و عوامل فردی-انگیزشی و اخلاقی (تعلق و وابستگی به خانواده و دغدغه اعتلای علمی کشور) است. در کنار عوامل نامبرده عوامل زمینهای شامل: عوامل روانشناختی (مشکلات روحی-روانی و تعلقات عاطفی فرد) و عوامل شغلی-علمی (امکان اشتغال و دافعههای شغلی) به همراه عوامل مداخلهگری چون عدم بنیه مالی و نیز سیاستگذاریها (مهاجرتی و شغلی) در بروز این پدیده، ایفای نقش میکنند.
۲- یافتهها حکایت از چندبعدی بودن و درهمتنیدگی عوامل ساختاری، محیطی و عاملیتی دارد که مجموعه این عوامل به صورت توامان بر پدیده مهاجرت بازگشتی موثرند.
۳- پژوهش حاضر میگوید نابرابری اجتماعی مهمترین چالش پیشِ روی مهاجران است، به طوری که حتی در یک جامعه توسعهیافته و مرفه نیز کماکان واقعیت سرسخت و چشمگیر نابرابری انسانها انکارناپذیر است و عمدتا در حوزه «اشتغال» خود را به خوبی نمایان میکند.
۴- در کشورهای مهاجرپذیر، مهاجران بر حسب شرایط نژادی و لحاظ شدن به عنوان شهروند درجه دوم، با وجود اینکه گاهی سرمایه اجتماعی هم دارند، امّا به مشاغلی گماشته میشوند که مردم بومی همتراز آنها حاضر به انجام آن نیستند و این امر، تمایز و نابرابری بین مهاجران و افراد بومی در بازار کار را پیچیده میکند. براین مبنا میتوان اذعان داشت که رابطه دیالکتیکی بین نابرابری و مهاجرت وجود دارد.
۵- مهاجرت نیروی انسانی ماهر به نفع پیشرفتهترین و ثروتمندترین کشورها و به زیان کشورهای در حال توسعه است.
۶- با توجه به آنکه مهاجران دانشگاهی در اصل در زمره سرمایه انسانی یک کشور و عنصر جداییناپذیر توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور قلمداد میشوند بیشک بازگشت این سرمایههای انسانی که صاحبان تخصص و مهارتند و انتقال دانش و تخصص خود به کشورهایشان، سبب سرعت گرفتن روند توسعه در آن کشورها میشود.
طرح تسهیل صدور مجوز برای راهاندازی کسبوکارهای نوپا و حمایت از فعالیتهای کارآفرینی مهاجران نخبه بازگشتی میتواند روند مهاجرت بازگشتی را تسریع کند
راههای تسهیل مهاجرت بازگشتی
هرچند عوامل مذکور و نیز تجربه زیسته استادان از مهاجرت به خارج از کشور در نهایت زمینهساز آن میشود که استادان روند مهاجرتی معکوسی را برگزینند و اقدام به «مهاجرت بازگشتی» به کشور کنند اما با این حال آینده مهاجران بازگشتی به کشور از چشمانداز روشنی برخوردار نیست و در بهترین حالت در آینده کوتاهمدت مبهم است که علل این وضع را میتوان در حقوق و مزایای پایین استاد دانشگاه در مقایسه با کشورهای اروپایی، نبود فرصتهای شغلی برخی رشتهها برای جذب در صنعت کشور، بوروکراسی فرایند جذب مجدد در دانشگاهها، ناپایداری اقتصادی-سیاسی کشور و به تبع آن نگرانی نسبت به آینده خود و فرزندان و... جستجو کرد. در زیر به برخی از راهکارها برای کاهش مشکلات استادان اشاره شده است:
۱- تامین اولویتهای معیشتی- اقتصادی بیمهای و شغلی استادان و تلاش به منظور اتخاذ خطمشی برای برقراری تناسب معقول بین سطح تحصیلات، منزلت اجتماعی و درآمد در نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور
۲- به روزرسانی علمی کشور و فراهم ساختن امکان دسترسی به منابع جدید و نیز امکانات پژوهشی و بهینهسازی سیستم آموزشی از طریق تقویت زیرساختهای علمی
۳- اتخاذ سیاستهایی جهت جلوگیری از رانت و رفع موانع در مراحل جذب اعضای هیات علمی و امتناع از پارتیبازی
۴- تغییر و بازنگری در ملاکهای گزینش و جذب اعضای هیات علمی
۵- تغییر و بهبود قوانین و مقررات و تدوین نظام اداری مبتنی بر شایستهسالاری
۶- اعمال سیاستهای تشویقی برای بازگشت اعضای هیات علمی از قبیل اجرایی کردن طرح تسهیل صدور مجوز برای راهاندازی کسبوکارهای نوپا و حمایت از فعالیتهای کارآفرینی مهاجران نخبه بازگشتی و...
نظر شما