۲۳ دی ۱۴۰۱، ۷:۵۶
کد خبر: 84996393
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

مادر، طبیب دل و حبیب دلدار 

۲۳ دی ۱۴۰۱، ۷:۵۶
کد خبر: 84996393
مادر، طبیب دل و حبیب دلدار 

ایلام - ایرنا - وجود ذیجود مادر پس از عناوین عطرآگین خدای حکیم، مقدس ترین عنوان آسمانی و القاب صمدانی است که بر صحیفه سبز صالحین می درخشد و صحرای دل و سرای جان بشریت را مفرح و منزه می کند.

به گزارش خبرنگار ایرنا، بیستم جمادی الاول زادروز دادگر دوعالم ، خورشید عرض و سماء ، نیره ی انوار الهی و دخت نبی مکرم اسلام (ص) حضرت صدیقه طاهره فاطمه الزهرا (س) بعنوان روز مادر نامگذاری شده است.

تقارنی طیب که بیانگر اهمیت و ارجحیت جایگاه زن ، مقام مادر و نجابت نسوان در مکتب و معارف اسلام است.

مادر این نماد عشق الهی چون ستاره ی ساعی در آسمان آبی و کوه کیمیایی در کهکشان کرامت است که وابستگی خود را فدای دلبستگی فرزندانش می کند.

او با تاسی از منش مبارک زهرای اطهر (س) غروب عمر خود را به امید طلوع جگرگوشه اش تحمل و درد ، دشنه و دشمنی را بخوبی درک نمود تا درس‌ دادگری را به زمانه خویش ارائه کند.

موجودی مقدس که روح ماه و پاکی قدم ، صفای وجود ، سنگینی سکوت و نور نگاهش عالم و آدم را مجذوب خود می کند.

دشت ابری سیمای مادر چون گُل در نقاب هجرت و عطر در شراب فطرت خورشید را در آسمان خجلت زمین گیر نموده است.

اربابی که خرقه خدمت و ردای عفت پوشید ، کمتر رنجید و بیشتر بخشید تا آرامبخش دیگران باشد و جسم و جان عاشقانش را از گزند دوران مصون نماید.

مرشدی مهربان و مهتری مه فشان که مادرانه و عاشقانه پستان گرفتن ، بیدار خفتن ، خوب راه رفتن ، درست گفتن و چون گل شکفتن را به همه آموخت.

پیامبری پندآموز و معلمی دلسوز که چون آسمانی ستاره بار و دشتی گل انگار عمارت عمرمان با دعای او بنا می شود و تکریم تذکره اش ما را از طواف کعبه معظم بی نیاز و ساحل سبز سخاوت و اعجاز بوسه بر دستش فرزندان را نقاش می کند.

مادر یعنی بهار پر باری که صد بهشت برین در درون خود جا داده و بقول فریدون مشیری؛ یک لحظه با او بودن بر همه لذات دنیا رجحان دارد.

چون صبا در مزرع سبز فلک / بال در بال کبوتر داشتن

بر تو ارزانی که ما را خوش تر است / لذت یک لحظه مادر داشتن

مادر جام بلا ، کام ولا ، حریر حرمت و سریر منزلت زمان است که دعای او فوق دوای طبیبان و ثنایش حلاوت حبیبان و البته که فقدانش نیز فاجعه آفرین است و بلاخیز.

بلبلی خوش الحان و فاخته ای پر فغان که لطافت لالایی و نغمه خدایی اش پایان جبر و جدایی و سفینه سرخ رهایی را تجلی می بخشد.

آمیزه ای از تمام اضداد جهان در کسوت رحمت های ریحانی ، کرامت‌های کیهانی و رابطه های رحمانی راز خلقت ، ایده عزت و مایه معرفت آدم و عالم را معین و مبرهن می‌کند.

مهدی سهیلی شاعر نامی ایران زمین ، عالم هستی را طفیل نگاه مادر می داند و زیبا می سراید:

مرا گر دولت عالم ببخشند / برابر با نگاه مادرم نیست

مادر چشم واقع بین ، گوش حقیقت شنو و زبان زیباگوی تاریخ است که بعنوان قاب زیبا و ترانه تب زندگی هیچگاه از دل نمی رود، هرچند که از دیده رفته باشد.

مخمل مهر ، آشیانه عشق ، معبر محبت ، مناره مجد و لاله لطف مادر جام ما را در مقابل بحر او بی مقدار و گداخانه فرزندان را در برابر بزرگ سرای مادران به تاراج داده و عقل من و عدل مادرم را بی تناسب کرده است.

آری؛ مادرم واژه ای به وسعت جهان و تابلویی از توانمندی آفریدگار هستی است که توصیفش از دایره داشته های بشر خارج است.

او با شیر خود و شیره جانش روانمان را روشنی بخشید و با بذل بیکرانش لکنت زبانمان را مرتفع نمود.

مادرم خدای من است و سینای سپاسم را به آستان ارادتش تقدیم می کنم و به تعبیر مرحوم حسین پناهی به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد.

ایرج میرزا نجوا کنان عرضه می دارد:

پس هستی من زه هستی اوست/ تا هستم و هست دارمش دوست

نام و یاد مادران در گلستان ابدیت جاودانه باد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha