به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، مصطفی خرامان نویسنده مجموعه سه جلدی پیامبر مهربانیها، تالیف این کتابها را از ۱۰ سال پیش آغاز کرد. این نویسنده ۱۰ سال درگیر این مجموعه بود، اقدامی به به گفته خرامان، عذابآور بود.
عنوان جلد نخست پسری به نام کلب است که به دوران جوانی، ازدواج ایشان با حضرت خدیجه (س) تا بعثت اختصاص دارد. همچنین در این کتاب زید بن حارثه فرزندخوانده ایشان را میشناسیم و این که چگونه به پیامبر (ص) میرسد.
جلد دوم مردی از ربذه نام دارد، این کتاب از دوره بعثت آغاز میشود و تا هجرت ادامه دارد. به اتفاقات دوران بعثت و این که پیامبر (ص) مجبور میشوند از مکه خارج شوند و به مدینه بروند. دوستان و دشمنان پیامبر (ص) معرفی میشوند. بخشی از داستان در مورد ابوذر غفاری صحابی پیامبر است که چگونه به مکه میآید و مسلمان میشود.
جلد سوم شاهزادهای از ایران، نام دارد. این کتاب در مدینه میگذرد تا رحلت پیامبر (ص) ضمن این که بخشی از آن به سلمان فارسی اختصاص پیدا کرده است.
به گفته خرامان، این مجموعه سیر تاریخ اسلام با تاکید بر زندگی رسول اکرم (ص) است و در آن به اشخاص مهم و تاثیرگذار در زندگی ایشان هم پرداخته شده است. این که پیامبر (ص) دنبال صلح بودند نه جنگ و نگاه ایشان به زندگی چگونه بوده است. کتابها با زبان ساده برای مقطع نوجوان نوشته شدهاند.
قسمتی از متن کتاب
خودش را رساند و میان آن دو قرار گرفت.عُتبه میدانست که اگر دست آنها به خود برسد، آنقدر میجنگند تا یک طرف تسلیم شود و چون کینهها کینه میزایند، جنگ پایانی نخواهدداشت. او خشمگین خودش را میان آن دو انداخت و راهشان را سد کرد:
شما عمرتان را کردهاید. اینطوری فقط پسرانتان را به کشتن میدهید.
حارث گفت:«از این حرفها گذشته.»
اَنهار گفت: «بزرگی به پول و ثروت نیست. بزرگی به این است که زیر بار حرف زور نروی!»
عتبه اجازه نداد ادامه بدهند. آنها را مجبور کرد ساکت باشند تا او حرفش را بزند:
-پیشنهادی دارم.
اَنهار گفت: «پیشنهادت را بگو.»
عتبه، رئیس قریش، از حارث ابن طُلاطله هم پرسید که قبول دارد یا نه. او هم موافقت کرد:
پیشنهادت را بگو.
عتبه امیدوار بود که جلوی جنگ را بگیرد. صدایش را بالا برد تا همه سخنانش را بشنود:
-اولین کسی را که از این در قدم درون نهاد، حَکَم قرار میدهیم. هرچه او گفت، همان میکنیم.
عدهای که دورشان حلقه زده بودند، این پیشنهاد را تایید کردند. ابوطالب، ابوسفیان، ابوجهل و اسود این مطلب با این پیشنهاد موافق بودند. آنها را از تشت خون دور کردند و زید به خدیجه و آنها که دورتر ایستاده بودند، خبر داد که توافق به عمل آمد.
همه به طرف ورودی نزدیک گذر اصلی چرخیدند. بیشتر مردم مکه از آن در وارد میشدند. همه به در نگاه میکردند که ببینند چه کسی میتواند این قائله را تمام کند. دور و اطراف خانه کعبه محصور بود و به آن محوطه مسجد میگفتند، چون زیارت کنندگان آنجا آداب سجود به جا میآوردند.
انتظارها طولی نکشید. دو طرف مخاصمه فرصت کردند بروند و در فاصلهای دورتر از هم روی سکوها بنشینند. ابوجهل و ابوسفیان هم گفتوگو کنان از ساختمان کعبه دور میشدند. هنوز ده قدم بیشتر نرفته بودند که فریاد شادی و شگفتی باعث شد برگردند. صدای زید از همه بلندتر بود.
بهتر از این نمیشد.
بهترین کسی که میتوانست بیاید، آمد.
ابوطالب گفت:«او امین و عاقل است. چه خوب شد!»
محمد در آستانه در ایستاده بود و متعجب از این که آن همه آدم آنجا چه میکنند.
مجموعه سه جلدی پیامبر مهربانیها با عناوین پسری از کلب، مردی از ربذه و شاهزادهای از ایران، نوشته مصطفی خرامان و باتصویر روی جلد محمدعلی عدیلی، ویژه گروه سنی نوجوان (۱۵+) در شمارگان ۲۵۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۱ توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد.
نظر شما