فیلم، باگهای متعدد و گلدرشتی در فرم و محتوا دارد. نتوانسته کاراکتر شهید ستاری را بپروراند و آن را به یک قهرمان و یا کسی که طرح مبتکرانهای برای فرار از یک چالش امنیتی و نظامی مطرح میکند، نزدیک کند.
این عدمطراحی شخصیت به اندازهای سست بوده که در مواقعی به خلاف جریان آب تبدیل شده و موجبات خنده مخاطب را فراهم آورده است. در این زمینه، فارغ از نبود شخصیتپردازی درست برای ستاری، دیالوگهای نامناسب و پرداخت ناصحیح محتوا در سکانسهایی که ستاری حضور داشت نیز مزید بر علت شده است. همچنین انتخاب بازیگری نهچندان خوب برای این نقش مهم، از دیگر مواردی است که سبب شد تا کاراکتر منصور ستاری، نتواند در این فیلم، به مخاطب نزدیک شده و یا مخاطب بخواهد وی را در شمایل یک قهرمان بپذیرد.
در همین راستا، فیلم ایرادات بزرگتری نیز به خود میبیند و آن اینکه، اصلا وارد پرداخت دراماتیک نمیشود. مخاطب در هایپاور، با مجموعهای از دیالوگها مواجه است. اکت چندانی در فیلم نمیبینیم. از شهید ستاری گرفته که تقریبا بدون اکت است تا حوادثی که در فیلم رقم میخورد. به عنوان مثال، گروه سرهنگ ستاری، به بندر امام خمینی میروند اما در آنجا، چیزی نشان داده نمیشود و همه چیز با دیالوگ، ظاهرا به سمت جلو در حرکت است.
در فینال داستان هم جلوههای ویژه رایانهای نهچندان حرفهای نشان میدهد که هر 3 میگ، مورد اصابت موشک قرار میگیرند. این صحنه، تنها اکت فیلم است که بر ستونی از دیالوگ سوار است و این شرایط، نمیتواند برای این فیلم، امتیازی را به همراه داشته باشد.
در همین بلبشو، فیلم با داستانکهایی نظیر گروگان گرفتن زن آمریکایی، قصد انشعاب داستانی و ایجاد تعلیق را دارد که متاسفانه در این زمینهها نیز به توفیقی دست نیافته و این موارد نیز بدون پشتوانه روایی و تاثیرگذاری، به سادهترین شکل ممکن روایت شده و اتفاقی را رقم نمیزنند.
فیلم حتی در ابعاد اجرایی خود نیز اشکالات متعددی دارد. در این زمینه، تصویربرداری، سنگ بزرگ است. قابها در بسیاری از سکانسها، درست انتخاب نشده و زاویه دوربین، اشتباه است.
این نقیصه به همراه اجرای بیمایه بازیگران کار سبب شد تا هایپاور در اندازههای یک تلهفیلم تلویزیونی مطرح شود. درواقع تصویری که فیلم از سکانسهای خود به مخاطب میداد، این پیام را بهشکلی ناخودآگاه صادر میکرد که با یک تلهفیلم مواجه هستیم تا یک فیلم در بخش رقابتی جشنواره فجر.
کارگردان این فیلم در کنفرانس خبری عنوان کرد که بخشی از مشکلات فیلم به دلیل چالشهای سد راه تولید این فیلم رقم خورده است که تنها خدا، او و تهیهکنندگان از آن مطلع هستند.
حال آنکه وقتی فیلمنامه و فرم، چنین مشکلات حاد و ابتدایی دارند، دیگر نمیتوان آن را بحثهای حین اجرا ارجاع داد. اشکالات هایپاور، ایرادات ساختاری و بنیادین دارند که سبب میشود اینگونه بیندیشم که این فیلم و این سوژه، شاید برای یک کارگردان اول، لقمه بزرگی بود و به همین دلیل، کمیت تقریبا تمامی اجزای اجرایی، لنگ زدند تا رضایتی از بابت نمایش این فیلم حاصل نشود.
نظر شما