ناصر ابراهیمی روز شنبه در گفتوگو با خبرنگار ایرنا و در خصوص انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، اظهار کرد: ۸ سال با کیروش مسیری را رفتیم که از بابت نتیجه و هزینهای که شد سرانجامی نداشت و امیدوارم مسوولان فدراسیون یکبار هم شده به مربی ایران اعتماد کرده و با حمایت قاطع از او به فوتبال ایران کمک کنند.
وی ادامه داد: متاسفانه خارجیها و چشمروشنها برای فوتبال ما یک فرصت و نعمت محسوب میشوند. چرا مربی ایرانی با یک باخت باید تاوان داده و تغییر کند اما مربی خارجی با آن همه مسایل و مشکلات سالها در راس تیم ملی مانده و برای همه هم تعیین تکلیف کند؟ چه تفاوتی بین فردی مانند کیروش با امیر قلعهنویی یا قلعهنوییها وجود دارد که ما نمیدانیم؟
سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران یادآور شد: کیروش در این مدتی که سکان هدایت فوتبال ایران را بر عهده داشت چقدر دستمزد گرفت؟ با این پول برای فوتبال ایران و تیمهای پایه چه کارهایی میشد کرد؟
ابراهیمی خاطر نشان کرد: اگر قرار است مربی ایرانی بیاید و سکان هدایت تیم ملی را در اختیار بگیرد باید یک پروسه زمانی مشخص برای فعالیت داشته باشد تا بتواند افکار خود را در تیم نهادینه کند. اگر فردی مانند قلعهنویی قرار است انتخاب اول تیم ملی باشد باید یک دوره ۵ ساله بماند تا اصلاحات خود را در تیم ایجاد و بازیکنان را با سیستم بازی خود هماهنگ کند.
او تاکید کرد: متاسفانه فوتبال ما مدیریت درست و اصولی ندارد که بخواهیم دلمان را به آن خوش کنیم. تغییر مداوم مدیران فوتبالی در فدراسیون و باشگاههای ما نشان میدهد در مسیر درست قرار نداریم و بیثباتی مانند آفت به جان فوتبال ما افتاده است.
پیشکسوت فوتبال کشورمان یادآور شد: سالها پیش شاهد بودیم فوتبال تهران و بازیکنان پایتخت در همه تیمها حضوری چشمگیر داشتند اما الان آمار حضور آنها چگونه است؟ فوتبال شهرستان رشد کرده اما باید قبول کنیم فوتبال تهران را نابود کردهاند. اگر قرار است فوتبال نداشته باشیم صریح و شفاف بگویند نه ما حرص بخوریم نه مردم و عاشقان واقعی این رشته چشمانتظار خلق شگفتی و معجزه باشند.
ابراهیمی گفت: روزگاری فوتبال آماتوری و نیمهحرفهای داشتیم و همه در کنار هم خوش بودیم اما الان فقط حرص میخوریم و گوش کسی هم شنوا نیست. در همان فوتبال آماتوری ستارههایی را به فوتبال ایران معرفی کردیم که تا سالها برای این ورزش افتخار آفرین بودند اما امروز شرایط فوتبال ما چگونه است؟
او تاکید کرد: واژهای به نام استعدادیابی در فوتبال ایران مرده؛ قرار بود فضای ورزش، محلی امن برای سلامتی باشد اما متاسفانه فرصتی برای دلالبازی و منبعی جهت درآمدزایی شده است. اتاق فکر در فوتبال ایران شبیه جوک و طنز است و با این سیاستی که امروز آقایان به کار گرفتهاند مطمئن باشید فوتبال ایران سرانجامی نخواهد داشت.
نظر شما